eitaa logo
خادم مجازی
154 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ] یا امام حسن ... باران گرفت و دلهره آمد سراغ من خاکی ترین مزار؛گل آلود می شود آخر به ناله های دل مادر «حسن» آل سعود یک شبه نابود می شود [السلام علیک یا حسن‌ابن‌علی علیه‌السلام ✋🏻] [دلم بھ آن مستحبی خوش است کہ جوابش واجݕ استـ😇] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅‌ ] خوشا آنان که جانان می شناسند / طریق عشق و ایمان می شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان / شهیدان را شهیدان می شناسند . . . #صبحِ‌تـون‌منـوربـه‌نـگاهِ‌شهـدا [و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] در شـــعرهاے مــن مردے راه مے رود..🚶 ڪه نمےشود سر روے شانـه‌اش گذاشـت..😔 #مخاطب‌آسمانی‌من😁 #همسرشهیدحمیدسیاهکالی‌مرادے🖇❤️🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼] اِمـشب ازخـ😴ـوابِ خـوش گریزانـ🏃ـم ڪه خیــالِ تو خوش تـر از خوابـ😴ـست #فرزند_شهید_جواد_محمدی❤️🖇🌿 #در_لباس_پدر((: [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌱 ] ⚘﷽⚘ شب قدراومده اما،شب غم به سر نیومد😔 چرا چشم من نباره، ماهم از سفر نیومد🥺 دست بہ دعا بلند کن🤲 در لحظہ ے قرآن به سر گرفتنتــ💚 دعا ڪن براے ما😍 امشب که مقدر میشود تقدیر ها و جارے میشود بر احوالمان☺️ تو دعــا کن براے ما🤲 تا حالِ همه ے ما خــوبــ شود تا تقدیرمان پُر باشد از خوشبختے از لذتِ ڪنارِ تــو بودن😌 دعا کن لحظه اے از حسین اتــ جدا نباشیم 🙂 دعا کن براے ما دعا کن براے خودت ڪہ حالِ خــوبِ ما همــان لبخندِ روی لبانِ توستـــ مولاے غریبم .😍 تنها حاجتم در این شب های عظیم، ظُهور توست...🤲 در افق آرزوهایم تنها *♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡* را میبینم... [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ❣] 🌷 🌷این ها فقط نیستند... 🌷این ها 🌷 من و توست... 🌷 پرافتخار 🌷این ... 🌷 🌷 است... [شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃] Eitaa.com/Khadem_Majazi
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ 🦋 ] گر چه دورم از ضریح✨ و بارگاه و صحن جمهوری تو😢 مےکشد نقاره‌ها دل را به سوی کوی تو🖤 باز مےخواند دلم یا ضامن آهو سلام🖤 ضامن دل‌های سخته و شڪسته السلام...💔 [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_سی_هشتم شليك ها ياد خواهر و فكـر دختـرك را از ذهـنش بيـرون
[ 💌 ] نيمه هاي شب - كه ناصر دوان دوان خودش را به خط رسـاند - تـا الان كه دمدمه هاي طلوع آفتاب است، دشمن خودش را بـه مقـر پلـيس راه و پـشت كشتارگاه رسانده است . صداي غرش تانك هايش از اطـراف راه آهـن و گمـرك هم شنيده مي شود.👂 ناصر گوش به صداي تانك ها ميخوابانـد و رو مـي كنـد بـه سربازي كه از ديشب كنار او ميجنگيده و مضطرب ميگويد: ـ انگار داريم محاصره ميشيم! گوش كن! 😱 سرباز گوشش را به سمتي كه تانك ها ناله مي كنند تيز مي كند. بقيه سـربازها و درجه دارها هم گوش هايشان را به سـمت صـدا مـي برنـد .👂 سـرباز سـر تكـان ميدهد: ـ آره داريم محاصره ميشيم! به فرمانده خبر بديم! 😢 ناصر همين كه اسم فرمانده را ميشنود دستپاچه ميشود: ـ ولي اگـه فرمانـده بخـواد مـث اون فرمانـده ديـشبي عمـل كنـه مـا گـوش نميديم ها!؟ 🤨 سرباز جا ميخورد: ـ مگه اون چه كار كرد؟ هيچي؛ گفت اگه عقب نشيني كنين، مي خوايم پاسگاه هاي مرزي رو بمبـاران كنيم.😞 ما هم گوش داديم و اومديم عقب؛ بعدشم هم هيچ خبري نشد. سرباز به ناصر شك ميبرد: ـ شما انگار تازه اومدين توي اين گروه؟ ـ آره! ديشب كه اومدم دشمن داشت پيشروي مـي كـرد . ديـدم دوسـت هـامو نميتونم پيدا كنم، همينجا موندم.☺️ درجه دار درشت هيكلي به ناصر زل زده و حرف هايش را مي شـنود . سـرباز ميپرسد: ـ دوست هات كيان؟ 🤔 ـ بچه هاي سپاه. مرد درجه دار دندان قروچه ميكند و به ناصر برمي آشوبد: ـ به خدا اگه بدونم ريگي به كفشته، تير خلاصتو همـين جـا بـا همـين تفنـگ ميزنم. 😡 سرباز جلوتر مي آيد و دست بر شانة ناصر ميزند: ـ اگه نسبت بهت تندي شد ببخش؛ مي دوني كه ستون پنجم چه خيانت هـايي داره مي كنه؟ حالا براي اينكه هم ما خيالمون راحت باشه و هـم تـو، بهتـره بري پهلوي افراد گروهت. بچه هاي سپاه، اون پشتن؛ پشت گمرك. ☺️ ناصر لب هايش را به خنده باز مي كند و درجه دار ارتشي را به بغل مي كـشد و ميبوسد: 😃 ـ خدا امثال شما رو، تو ارتش حفظ كنه. مرد ارتشي هم ناصر را مي بوسد و ناصر به سرعت به طرف گمـرك بـه راه ميافتد. روشنايي كمرنگي به كوچه پس كوچه ها دويده و ذره ذرة تاريكي را در خود مي كشد. ناصر همة توانش را براي رسيدن به بچه ها بـه كـار گرفتـه اسـت . 🏃‍♂ ميدود؛ اما هر بار كه درازكش مي كند و بلند مي شـود تـوانش كمتـر مـي شـود . ☹️ سنگين شده و بـه دنبـالش نمـي آينـد . ديگـر بـه هرولـه افتـاده اسـت. 😩 خمپاره ها از دور و برش مي پرند و به در و ديوار زخمي شهر مي نـشينند . حـالا ديگر هم صداي تانك ها را به راحتي مي شـنود و هـم چنـدتايي از آن هـا را در تاريك روشن صبح مي بيند. 😞 نميداند به در «سنتاب» گمرك برود يا در «فعليـه ». درِ سنتاب به طرف شط است و دشمن نمـي توانـد از آن بگـذرد، بـه طـرف در فعليه راه ميافتد. 🏃‍♂ دلش براي آن همه جنسي كه در گمرك خوابيده و به دست دشمن ميافتـد، ميسوزد. چند روز پيش با صالح به فرمانداري رفتند و به مسئلين آن التمـاس كردند كه گمرك را خالي كنند؛ اما آنها برآشفتند كه «مگر جنگ جهاني است؟»😔 [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ] ❇️ #امام_خامنه‌اے(حفظه‌الله): ♦️من به جوانان امروز -به خصوص نوجوانان- مؤکداً توصیه میکنم کتاب‌هایی را که شرح و گزارش گوشه‌ای از جنگ هشت ساله است، قدر بدانند و آنها را بخوانند؛ زیرا حقایق زیادی در آن کتاب‌ها بازگو شده است. ♦️همین خاطرات خواندنی و عبرت آموز است. [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ] می‌شود روزی قبرتان آباد گریه و روضه در بقیع آزاد میکنیم صحن و گنبدی احداث ما غلامانِ حضرت عباس یا محمد باقر یا مولا [السلام علیک یا محمدابن‌علی‌ علیه‌السلام ✋🏻] [دلم بھ آن مستحبی خوش است کہ جوابش واجݕ استـ😇] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅‌ ] هـــزارصـبح‌بـرآیــد #تو هـمان نخستینـے^^🌱:) #صبحتون‌شهدایی🦋 [و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀] Eitaa.com/Khadem_Majazi