[ #عجݪ_فࢪجہ🌱 ]
#مولای_مهـــــربانم_سلام♥
دلمان تنگ است و جانمان بیقرار ...😢
دلخوشیم به اینکه شما
از حجم تنهایی ما آگاهید ...☺️
روزگار فراق به درازا کشیده ... 😔
به اندازه ی یک عمر ...⌛️
یک عمر چشم براهی ، 👀
ای کاش می آمدید،😍
ای کاش خدا فرج شما را برساند ...💚
🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌤
[شݕ تار سحࢪ می گردد🌌
یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
🍃میگویند برات #کربلا اگر میخواهی، دخیل به #پنجره_فولاد امام رضا(ع) ببند. عجیب تمامِ کربلاییها نمک گیرِ معرفتِ حضرت سلطان هستند
نمونه اش حسن!
🍃متولد یک روزِ گرم شهریور در #مشهد، در همسایگی امامِ رئوف...دومین پسر خانواده شش نفره قاسمی دانا و عجیب برای مادر، این پسر با بقیه فرق داشت♡
🍃معرفتش، اولین جرقه تمام رفاقت هایش بود...اصلا هرکه به او جذب میشد، مریدِ خون گرمی و معرفتِ بی حسابش بود. مریدِ علی (ع) و آلِ علی بود...سَنَدَش؟ پیرهن سیاهی که به نشانه عزا، تمام #محرم و صفر، همسفرِ روضه ها و هیئت هایش بود.
🍃اینبار به جای کربلا؛ براتِ #سوریه را از حضرت سلطان گرفت. عازمِ شهرِ عشق شد...ارادتش به خاندانِ عصمت، گلوگیرِ آسایش و آرامشِ دنیایی اش بود و اصلا حسن مردِ ماندن نبود...
همیشه از خدا میخواست مرگِ با عزتی داشته باشد و چه عزتی بالاتر از شهادت؟؟❤️
🍃شوق به #شهادت در چشمانش شعله میکشید و کیست که بتواند پرستویِ عاشقِ پرواز را از بال و پر بیندازد جُز معشوقی که سرش را به دامن گیرد؟!
🍃صبح ولادتِ مولایش #علی (ع) غسل شهادت کرد. مدح مولایش را خواند و بال و پر گشود. چون شیر به میدان زد. پرواز نزدیک بود و حسن هر لحظه بیشتر از زمین کنده میشد...😞
🍃در ۱۹ اردیبهشت، در سرزمینِ #حلب، با گروهی هشت نفره در عملیاتی که نامِ امام رضا(ع) بر رویش میدرخشید به آسمان پرواز کرد.
🍃حسن با معرفت بود. هنوز هم هست. #مادر دلتنگش میشود و او مرهَم به این دلتنگی. مادر حسن را در گوشه و کنار خانه حس میکند، مادر است و عطر حضورش را لمس میکند، مادر است و دلخوش که عاقبتِ دردانه اش، ختم به خیر و عزت شده است🌺
🍃حال حسن آسمان نشین است. به همان اندازه با معرفت. و همچون آقایش حسن(ع) با کرامت، گره ها باز میکند...
با حسن ها کارها دشوار نیست💚
#یا_حسن
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🍂به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسن_قاسمی_دانا
📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.حلب
📅تاریخ انتشار : ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : خواجه ربیع مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
@Khadem_Majazi
[ #جاماندھ😓 ]
#تلنگر🧐
📞از #شهدا
به جامانده ها؛
هنوز هم #شهادت❣ مےدهند
اما بہ "اهل درد"
نه بے خیال ها
فقط دم زدن ازشهـدا
افتخار نیست...🖐🏻♥️
☝️🏻باید...
✨ زندگےمان،
✨حرفمان، نگاهمان،
✨لقمه هایمان، رفاقتمان
هم شهدایی باشد...🌱🌸
دݪݥان را شهدایی کنیم🍃🌺
خادمان شهدا باشیم...🍃🍀
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
[من سࢪما زده را دریاب و بگیࢪ زمین گیر شدمـ😥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
بال فرشتگانِ حریمتــ🕊
غم دلمـ را لطیف برده اند😍
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_چهل_چهارم زن ميخواهد براي به دوش كشيدن جنازه ناصر را كمـك كن
[ #عشق_نامہ💌 ]
#نخل_های_بی_سر
#قسمت_چهل_پنجم
ـ معلومه ننه؛ چن روز تشنگي و گشنگي، دل پيچه ميآره؛ اونم تو اين آفتاب.😢
خورشيد وسط آسمان نشسته و هرمش را بر سر و روي مردم و در و ديوار
شهر مي پاشد.🌞
سايه ها كوتاه شده است؛ كوتاهِ كوتاه . پاهاي ناصـر دنبـال چيـزي
ميگردند تا خود را بر آن بزنند و صاحبشان را از رفـتن بازدارنـد ؛ مـي خواهنـد
مدتي بياسايند؛ اما ناصر آنها را به دنبال خود ميكشد و به طرف مسجد ميبرد. 🏃♂
شليك دشمن جاي جاي زمين را زخمي كرده و از دل آن، آتش و دود بـالا
ميبرد. ☄
ناصر، كوچه را كه تمام مي كند و پايش كه به خيابان رستاخيز مي رسـد، گلدسته هاي مسجد، محكم و پابرجـا، تـوي چـشمانش مـي دود و بـه او تـوان
مقاومت مي دهد.👀
كنار پلكان مـسجد چنـد وانـت ايـستاده و مـردم از عقـب آن
زخمي ها را بيرون مي كشند و به داخل محوطه مي برند. غير از چنـد نفـري كـه
بالاي وانت اند، همه مي دوند. صداي همهمه و هيـاهو، تـا كوچـه هـاي اطـراف
مسجد ميدود: 🗣
ـ يا حسين، خودت به دادمون برس!
ـ آب ميخوان آقا؛ آب!
ـ گچ ميخوايم؛ گچ... خون تو مسجد راه افتاده!
ـ يه آمبولانس نيست اينارو برسونيم آبادان؟!
ـ وانت كه هس!😢
عده اي به محوطه مسجد مي دوند و چند زخمي سرم به دست را با برانكارد
بيرون مي كشند و عقب وانت ها مي گذارند. سرم ها ميان دست هاي چند پرسـتار
ماند هاند و مايع درونشان را از زخمي ها دريغ مي دارند؛ قطره قطره پايين مي آيند
و خودشان را به رخ لب هاي خشك و داغمه بسته مجروحان مي كـشند .😞
مـردي
كنار ديوا ر مسجد خوابيده است .😴
سِرُمش را خود نگه داشته و قطره هـايي را كـه
خرامان خرامان به تنش مي خلند، تماشا مي كند. جـواني كـه او را عقـب وانـت
خوابانده اند، حريصانه به سرمش زل زده و كف خشك دهانش را تندتند قورت
ميدهد.😞
چشمهايش از سرم جدا نمي شود. ناگهان سرم را از دست پر ستاري كه
اشك روي گونه هايش خشكيده مي قاپد و آن را به دهان مي بـرد . 👀
پرسـتار هـول
ميشود و مي خواهد سرم را از دست او بگيرد، اما نمـي توانـد . سـوزن سـرم از
دست جوان بيرون كشيده ميشود و خون از جايش بيرون ميزند. 😱
گريه و وحشت، توان پرستار را گرفته است . خود را مغلوب مـي بينـد و دو
دستش را با شتاب، به شيشة عقب وانت - كه آماده حركـت اسـت - مـي زنـد . 😭
وانت مي ايستد و تا راننده خودش را به جوان برساند، او چند قلـپ از سـرم را خورده است . راننده سرم را از ميان دست هاي تسليم شده جوان بيرون مي كـشد
و وقتي آن را به پرستار مي دهد، كنار وانتش زمين گیر ميشود؛ بلند گريه ميكند و
فرياد برميآورد: 😭🗣
ـ قربون لب تشنه ات، حسين!
گريه حواس راننده را بـرده و از پرسـتار غافـل شـده اسـت😢
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
🔰 لوح | سلام بر شهدای مقاومت
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔻سلام بر شهدای مقاومت و خیل
عظیم مجاهدانی که در این راه جان
خود را تقدیم کردند بویژه شهید شیخ
احمد یاسین و شهید سید عباس موسوی،
و شهید فتحی شقاقی و شهید عماد مغنیه
و شهید عبدالعزیز رنتیسی و شهید ابومهدی
المهندس و سرانجام چهرهی برجستهی
شهیدان مقاومت شهید قاسم سلیمانی..
که هر یک پس از حیات پربار و پربرکت،
با شهادت خود نیز تاثیرات مهمی در
محیط مقاومت بر جا گذاشتند. 1400/2/17
#القدس_اقرب
#تغییر_موازنه_فلسطین
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi