eitaa logo
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
1.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
93 فایل
﷽ • -سلا‌م‌برآن‌هایی‌که‌رفتندتا‌بمانند ونماندندتابمیرند . . .🌿(: ــــ امروزکار تجلیل از شهــدا وحفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است -حضرت‌آقـٰـا- ــــ جهت‌نظرات‌وپیشنهادات ➺ @shahidgomnam8 آیدی‌پیج اینستاگرام قرارگاه:👇👇 ➺ khadem_shohadajahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸یکی از پیمانکارهایش در چین دچار مشکل شده بود مصطفی بی اعتنا به اینکه در چه جایگاه اداری است، پیگیری های فراوانی کرد تا آن پیمانکار را از زندان نجات داد بالاخره موفق هم شد و ایشان برگشت به ایران. 🔸مجازاتی که به آن دوست نسبت داده بودند اعدام بود و خدا خواست و آن دوست برگشت. موساد در وسایلش در چین مواد مخدر گذاشته بود که حکمش اعدام بود. البته تا هفت جد آن آقا هم سیگاری نبودند. با پیگیری مصطفی ایران وارد عمل شد و آن دوست را برگرداند. در تمام ۳۵ روزی که آن دوست گرفتار بود من اشک می ریختم و قرآن می خواندم. از بس که مصطفی بی قرار بود. 🔺به نقل از مادر شهید @khadem_shohdajahrom
: ظهور ؛ اتفاق می افتد مهم این است ڪہ ما ڪجای این ظهـور باشیم @khadem_shohdajahrom
▪️ در حج سال ۹۰، یک روز صبح که پس از زیارت آقا رسول الله (ص)، به سمت قبرستان بقیع میرفتم، مصطفی زنگ زد و با اظهار اینکه بابا میدانم الآن در مسیر بقیع هستی، گفت از طرفش، ائمه بقیع علیهم‌السلام و بخصوص خانم ام‌البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را زیارت کنم. ▪️ مصطفی گفت برو خانم ام البنین را به جان حضرت ابوالفضل (ع) قسم بده که خواسته من را برآورده کند. ▪️ هر کار کردم نگفت خواسته اش چیست، ولی یک شعر در مدح آقا ابوالفضل العباس (ع) میخواند و در حین خواندن بند بند این شعر گریه میکرد و قسم میداد که بابا وقتی رفتی مکه زیر ناودان طلا و در رکن یمانی برایم دعا کن. ▪️ وقتی به مکه مشرف شدم تا اذان صبح، زیر ناودان طلا و چهار دور خانه کعبه نماز میخواندم و دست به آسمان می‌بردم و در راز و نیاز با خدا میگفتم خدایا این بچه انسان‌دوست و نوع‌دوست و پدر و مادر دوست است، خدایا مقامی به این بچه بده که همه به حالش غبطه بخورند. مصطفی همان سال هم به شهادت رسید... راوی: پدر شهید @khadem_shohdajahrom
🌙 سال 90 و آخرین سالی که شهید مصطفی کنار ما بود یک روز با زبان روزه به منزل آمد و درد عمیقی در ناحیه پهلو احساس میکرد به طوری که نفس کشیدن برایش سخت شده بود؛ فردای آنروز برای انجام یکسری آزمایشات مجبور شد روزه نگیرد. ولی فردای عید فطر قضای روزه اش را به جا آورد که من به او گفتم: مادر چه عجله ای داشتی؟ حالا فرصت داشتی بعداً می گرفتی. گفت: بدهی خداوند را باید به موقع به جا آورد، از کجا معلوم آدم تا کی زنده باشه که قضای روزه اش رو بگیره؟" 🌙فکر می کنم مصطفی مثل نامش برگزیده بود و خدا از روز اول او را انتخاب کرده بود و ما نقشی نداشتیم. همیشه می خندید و می گفت هیچ نماز و روزه قضا ندارم، تازه کلی هم اضافه گرفتم، بدهکار که نیستم طلبکار هم هستم! @khadem_shohadajahrom
💙 دو ارزش در جوان شما به خوبی تبلور پیدا کرد که هرکدام به تنهایی مایه‌ی افتخار است. یکی جنبه‌ی علم و تحقیق و تسلط بر کار مهمی که زیر دستش بود... این یک بُعدش است که مایه‌ی افتخار است هم برای خانواده و اطرافیان، هم برای ما. بُعد دوم اهمیتش بیشتر است که همان بُعد معنوی و الهی است. بُعد دوم همان چیزی است که او را آماده می‌کند برای شهید شدن... 💙 از فرمایشات رهبر انقلاب در منزل شهید هدیه به ارواح طیبه شهدا @khadem_shohadajahrom