eitaa logo
#نیمی ازیک پلاک شهرستان نجف آباد
241 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
96 فایل
﷽ "ݪحظه‌ا؁باشھدا" امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازولایت و امام شهداءمی‌‌‌‌پردازد ‌نشرمطاݪب‌باذکرصݪواٺ‌برشھدا اللھم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجھم @Admin_njf3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 سخت دلتنگ و غریبم خمـــــار جرعه‌ای امـن یجیبـــــم خدایــــی بیقرارم خدایـــــا طاقـــــت مانـدن ندارم چه تنها مانده‌ام افسرده بر خـاک شمـا رفتید تا افـــــلاک چـــــالاک مـــــرا تنها رهـــــا کردید و رفتید به حســـرت مبتلا کردید و رفتید شمـــــا رفتید و مـن اینجا غریبم زفیـــض ســــرخ مردن بی‌نصیبم !!! ای ناز شصتت تأسی کن مــــرا قربـــــان دستـت 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 این روزها عجیب نیازمند شده ایم! نگاه از قاب مردانی که چشم هایشان خدا را می کند ... 🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌺🍀🌸🌼🌸🍀🌺 سخت دلتنگ و غریبم... جرعه ای امن یجیبم... خدایی ... طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام بر خاک... شما رفتید تا چالاک... مرا رها کردید و رفتید... به مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا ... زفیض مردن بی نصیبم.... !!! ای ناز شصتت !!! تأسی کن مرا دستت .. 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀 اگر شهیدانه زندگی کنی 🥀 خودش پیدایت میکند...🕊 🌵لارم نیست دنبالش بگردی، مراقب کارهایی که میکنیم باشیم! 🌹🍃🌹🍃
‹♥️🕊› شَھـٰآدت‌پآداش‌تلـٰاش‌هآ؎‌‌بۍ‌وَقفہ‌او در‌‌هَمہ‌‌؎‌این‌سـٰآلیـٰان‌بُود:) +رهبـر‌انقـلاب وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 گل اشکم شبی وا می شد ای کاش همه دردم مداوا می شد ای کاش به هر کس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ای کاش شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹
🕊🌹🌷🌴🌷🌹🕊 خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و ، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می شود؟! آری! رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است ؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس که ایستاده می می رند . 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 با بودن سخت نیست با ماندن سخته..... مثل بودن سخت نیست مثل ماندن سخته..... راه ‌ یعنی نگه داشتن ‌آتش در دستانت..... شادی روح و َهدا 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که خداوند را به گونه‌ای دیگر می‌شناسد و بندگی می‌کند! ما می‌خواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا می‌دیدم که از نماز و مناجات با خدا لذت می‌برد. شاید لذت بردن از برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه ۱۲ ساله عجیب بود. من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه می‌کند. اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه می‌گفت و می‌خندید. من فقط می‌دیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام می‌داد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص کننده می‌خواست که ادامه ندهد. من در آن دوران نزدیکترین دوست بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از پرسیدم که من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت : طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم : طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷 دلم "بهشتـی" را مے‌خواهد کہ ساکنانش "شهـدا" هستند گوشه ای کنارشان بنشینم و برای خود " فاتحه ای " بخوانم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله ‌رب‌ العالمین... 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 نزدیک عملیات بود ، می دانستم دختر دار شده یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون . ؟؟؟ گفت: عکس گفتم: بده ببینمش : خودم هنوز ندیدمش گفتم: چرا؟؟؟ گفت: الان موقع می ترسم مهر و کار دستم بده 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 از دل خاک فکه،استخوان های جوانی از وطن را يافتند, در جيب لباسش برگه اي بود: «بسمه تعالي.جنگ بالاگرفته است . مجالي براي هيچ وصيتي نيست. تاهنوز چند قطره خوني در بدن دارم ، حديثي ازامام پنجم ع مينويسم: « بتو خيانت مي کنند ، تو مکن! تو را تکذيب مي کنند ، آرام باش! تو را مي ستايند، فريب مخور! تو را نکوهش مي کنند، شکوه مکن! مردم شهر از تو بد مي گويند ، اندوهگين مشو! همه مردم تو را نيک مي خوانند ، مسرور مباش!!! آنگاه ازما خواهي بود »… ديگر نايي در بدن ندارم خداحافظ دنیا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم . من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند . يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند . كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش . همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم ، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد . گفت : به خدا سپردمتون ! تا صداش را شنيدم ، نفسم بريد . گفتم : ؟ گفت: هيـــــس ؛ صدات در نياد ! و رفـــت سراغ تانک بعدی 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 انگار بهش الهام شده بود ساعت سه صبح بود،گفتم : مگه تو خواب نداری ؟ سه روز دیگه مرخصیت تموم میشه، دوباره باید بری پُست بدی همانطور که سرش توی گوشی بود جواب داد : من دیگه عادت کردم. عطش داشتم ؛ رفتم آب خوردم و برگشتم . گوشی را نشانم داد و گفت : ببین این ها توی سردشت شدن؛ پیج مرزبانی نیروی انتظامی بود. خواب آلود گفتم : خدا رحمتشون کنه یک دفعه حرفی زد که توقعش را نداشتم؛ یه روز عکس منو میذارن اینجا. وقتی این حرف را شنیدم با عتاب گفتم : تو نخوابیدی زده به سرت ! برو بگیر بخواب، گفت : « نه من بیدارم ... شما راحت باش » . انگار یک چیزی به این بچه الهام شده بود که من بی خبر بودم . آخرین باری که آمده بود مرخصی هم موقع خداحافظی به من گفت : داداش گوشیم رو گذاشتم روی میز ، من دیگه نمیام . مال تو باشه ! با عصبانیت داد زدم :این چه حرفیه ؟ گوشیتو نگه می دارم ، اومدی بهت میدم. ولی حامد راستی راستی نیامد. توی همین فکر ها بودم که دیدم مادرم پشت سر من و مامور مرزبانی آمده و با دیدن صورت رنگ پریده من همه چیز را فهمیده ! از مرزبانان هنگ مرزی سردشت یکم خرداد ۹۷ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع نائل گردید 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گاهے یـڪ نگاه آنقدر مهربـــان است که چشــم هرگز رهایش نمی‌کند گاهے یڪ رفاقت آنقــدر ماندگار است که زمـــــان حریفش نمی شود و گاهے یڪ نفــر آنقدر عزیز است ڪه قلـب رهایش نمی‌کند... 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🥀🕊🌹 مردم رفتند ماهم می رویم را به جان امام نگذارید یاد امام جبهه و خاطره ها محو شود کردن , ادای دین خون سرخی ست که در راه دین و ناموس و شرف واستقلال و آزادی ما این خاک پرور ریخته شده است را به کلامی به نوائی به خاطره ای به تصویری شعر و زمزمه ای یاد شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 چقدر از منش این دور شدیم آنقدر خیره به دنیـا شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان وهمه همرزمان ما برای وصله‌ی ناجور شدیم در همه‌جا فاتـح اصلی بودن عجــــب‌ اینجاست‌ که‌ مـا‌ این‌ همــــه‌ مغــــــــــرور شدیم شادی روح و
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نیروی تازه نفس ، گشاده رو و جدی در موقع کار بود. از همان روزهای اول نظر همه را به خودش جلب کرده بود. مودب بود و متشرع. هیچکس را از خودش آزرده خاطر نمی کرد. در اول هر صبح با همکارها سلام و احوالپرسی بلند و گرمی می کرد و همه را محکم در آغوشش می فشرد. در شروع هر روز برای همکاران آرزوی می کرد. آقای ..... ان شاءالله که بشی. ان شاءالله که سالم بشی... بلند و اهل نماز شب خواندن بودند. حتی در منطقه و شب عملیات هم ساعاتی را بیدار بودند و با خدا راز و نیاز می کردند. ایشان را به عنوان پاداش دلدادگی هدیه گرفتند. ، و هر سه در یک لحظه و با یک گلوله خمپاره مورد اصابت قرار گرفتند... باهم آسمانی شدند و ده روز بعد به آنها پیوست . راوی : تو و امثال تو وهب های تازه کربلایید تازه عشق الهی ترکش خمپاره ها نقل بزم گلگونت لباس بزم 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🍀🥀🌴🥀🍀🌹 کوچه های دلت را به نام کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! با معرفتند رفیقشان باشی می کنند. 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نیروی تازه نفس ، گشاده رو و جدی در موقع کار بود. از همان روزهای اول نظر همه را به خودش جلب کرده بود. مودب بود و متشرع. هیچکس را از خودش آزرده خاطر نمی کرد. در اول هر صبح با همکارها سلام و احوالپرسی بلند و گرمی می کرد و همه را محکم در آغوشش می فشرد. در شروع هر روز برای همکاران آرزوی می کرد. آقای ..... ان شاءالله که بشی. ان شاءالله که سالم بشی... بلند و اهل نماز شب خواندن بودند. حتی در منطقه و شب عملیات هم ساعاتی را بیدار بودند و با خدا راز و نیاز می کردند. ایشان را به عنوان پاداش دلدادگی هدیه گرفتند. ، و هر سه در یک لحظه و با یک گلوله خمپاره مورد اصابت قرار گرفتند... باهم آسمانی شدند و ده روز بعد به آنها پیوست . راوی : تو و امثال تو وهب های تازه کربلایید تازه عشق الهی ترکش خمپاره ها نقل بزم گلگونت لباس بزم 🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🍀🥀🌴🥀🍀🌹 کوچه های دلت را به نام کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! با معرفتند رفیقشان باشی می کنند 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🔰📱/ خبر کوتاه بود؛ به دیدار هم‌رزم خود شتافت {🌸🍃} 🌷اگر لایق شهادت باشی شهادت خودش پیدایت میکند شهادت زمان دارد....🕊 💐هر که با خدا باشد ،خدا با اوست.... وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 ، ١٢ ساله ای است که به گفته سید صالح موسوی : " هر وقت اصلحه ژ_3 ، روی می انداخت نوک اسلحه روی زمین می شد.. در تمام روزهای از ٣١ شهریور تا ٢٨ مهر ۵٩ در ماند و به قول تمام بچه‌های باعث دلگرمی رزمنده‌ها بود . شب‌ها که روی پشت بام می‌خوابیدم از من در مورد و می‌پرسید! هر بار او را به بهانه‌ای از بیرون می‌بردیم تا سالم بماند باز غافل که می‌شدیم می‌دیدیم به برگشته و در مشغول کمک است ... آن نوجوان ١٢_١٣ ساله آن روز به وظیفه‌اش عمل کرد .. وظیفه‌اش بود که و را رها کند و از شهرش کند . 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🌺💐🕊💐🌺🌹 یک واژه و راهِ تمام نشدنی است ... و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ... بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند و ما با جان ... و جان دادن، لایق شدن می‌خواهد خالص و مخلص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد! و همه ی اینها ... خلاصه می شود در زندگی کردن... زندگی کنیم می شویم... این گونه زیستند ... و اینگونه شدند ... 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 دلم گرفته، مرا ببرید مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید مرا که خسته ترینم، کسی نمی خواهد کرم نموده، دلم را مگر شما ببرید گر نگاهم نکنید 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada