eitaa logo
#نیمی ازیک پلاک شهرستان نجف آباد
269 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
96 فایل
﷽ "ݪحظه‌ا؁باشھدا" امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازولایت و امام شهداءمی‌‌‌‌پردازد ‌نشرمطاݪب‌باذکرصݪواٺ‌برشھدا اللھم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجھم @Admin_njf3
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷 دلم "بهشتـی" را مے‌خواهد کہ ساکنانش "شهـدا" هستند گوشه ای کنارشان بنشینم و برای خود " فاتحه ای " بخوانم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله ‌رب‌ العالمین... 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 نزدیک عملیات بود ، می دانستم دختر دار شده یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون . ؟؟؟ گفت: عکس گفتم: بده ببینمش : خودم هنوز ندیدمش گفتم: چرا؟؟؟ گفت: الان موقع می ترسم مهر و کار دستم بده 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 از دل خاک فکه،استخوان های جوانی از وطن را يافتند, در جيب لباسش برگه اي بود: «بسمه تعالي.جنگ بالاگرفته است . مجالي براي هيچ وصيتي نيست. تاهنوز چند قطره خوني در بدن دارم ، حديثي ازامام پنجم ع مينويسم: « بتو خيانت مي کنند ، تو مکن! تو را تکذيب مي کنند ، آرام باش! تو را مي ستايند، فريب مخور! تو را نکوهش مي کنند، شکوه مکن! مردم شهر از تو بد مي گويند ، اندوهگين مشو! همه مردم تو را نيک مي خوانند ، مسرور مباش!!! آنگاه ازما خواهي بود »… ديگر نايي در بدن ندارم خداحافظ دنیا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم . من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند . يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند . كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش . همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم ، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد . گفت : به خدا سپردمتون ! تا صداش را شنيدم ، نفسم بريد . گفتم : ؟ گفت: هيـــــس ؛ صدات در نياد ! و رفـــت سراغ تانک بعدی 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 انگار بهش الهام شده بود ساعت سه صبح بود،گفتم : مگه تو خواب نداری ؟ سه روز دیگه مرخصیت تموم میشه، دوباره باید بری پُست بدی همانطور که سرش توی گوشی بود جواب داد : من دیگه عادت کردم. عطش داشتم ؛ رفتم آب خوردم و برگشتم . گوشی را نشانم داد و گفت : ببین این ها توی سردشت شدن؛ پیج مرزبانی نیروی انتظامی بود. خواب آلود گفتم : خدا رحمتشون کنه یک دفعه حرفی زد که توقعش را نداشتم؛ یه روز عکس منو میذارن اینجا. وقتی این حرف را شنیدم با عتاب گفتم : تو نخوابیدی زده به سرت ! برو بگیر بخواب، گفت : « نه من بیدارم ... شما راحت باش » . انگار یک چیزی به این بچه الهام شده بود که من بی خبر بودم . آخرین باری که آمده بود مرخصی هم موقع خداحافظی به من گفت : داداش گوشیم رو گذاشتم روی میز ، من دیگه نمیام . مال تو باشه ! با عصبانیت داد زدم :این چه حرفیه ؟ گوشیتو نگه می دارم ، اومدی بهت میدم. ولی حامد راستی راستی نیامد. توی همین فکر ها بودم که دیدم مادرم پشت سر من و مامور مرزبانی آمده و با دیدن صورت رنگ پریده من همه چیز را فهمیده ! از مرزبانان هنگ مرزی سردشت یکم خرداد ۹۷ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع نائل گردید 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گاهے یـڪ نگاه آنقدر مهربـــان است که چشــم هرگز رهایش نمی‌کند گاهے یڪ رفاقت آنقــدر ماندگار است که زمـــــان حریفش نمی شود و گاهے یڪ نفــر آنقدر عزیز است ڪه قلـب رهایش نمی‌کند... 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🥀🕊🌹 مردم رفتند ماهم می رویم را به جان امام نگذارید یاد امام جبهه و خاطره ها محو شود کردن , ادای دین خون سرخی ست که در راه دین و ناموس و شرف واستقلال و آزادی ما این خاک پرور ریخته شده است را به کلامی به نوائی به خاطره ای به تصویری شعر و زمزمه ای یاد شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 چقدر از منش این دور شدیم آنقدر خیره به دنیـا شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان وهمه همرزمان ما برای وصله‌ی ناجور شدیم در همه‌جا فاتـح اصلی بودن عجــــب‌ اینجاست‌ که‌ مـا‌ این‌ همــــه‌ مغــــــــــرور شدیم شادی روح و
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نیروی تازه نفس ، گشاده رو و جدی در موقع کار بود. از همان روزهای اول نظر همه را به خودش جلب کرده بود. مودب بود و متشرع. هیچکس را از خودش آزرده خاطر نمی کرد. در اول هر صبح با همکارها سلام و احوالپرسی بلند و گرمی می کرد و همه را محکم در آغوشش می فشرد. در شروع هر روز برای همکاران آرزوی می کرد. آقای ..... ان شاءالله که بشی. ان شاءالله که سالم بشی... بلند و اهل نماز شب خواندن بودند. حتی در منطقه و شب عملیات هم ساعاتی را بیدار بودند و با خدا راز و نیاز می کردند. ایشان را به عنوان پاداش دلدادگی هدیه گرفتند. ، و هر سه در یک لحظه و با یک گلوله خمپاره مورد اصابت قرار گرفتند... باهم آسمانی شدند و ده روز بعد به آنها پیوست . راوی : تو و امثال تو وهب های تازه کربلایید تازه عشق الهی ترکش خمپاره ها نقل بزم گلگونت لباس بزم 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🍀🥀🌴🥀🍀🌹 کوچه های دلت را به نام کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! با معرفتند رفیقشان باشی می کنند. 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نیروی تازه نفس ، گشاده رو و جدی در موقع کار بود. از همان روزهای اول نظر همه را به خودش جلب کرده بود. مودب بود و متشرع. هیچکس را از خودش آزرده خاطر نمی کرد. در اول هر صبح با همکارها سلام و احوالپرسی بلند و گرمی می کرد و همه را محکم در آغوشش می فشرد. در شروع هر روز برای همکاران آرزوی می کرد. آقای ..... ان شاءالله که بشی. ان شاءالله که سالم بشی... بلند و اهل نماز شب خواندن بودند. حتی در منطقه و شب عملیات هم ساعاتی را بیدار بودند و با خدا راز و نیاز می کردند. ایشان را به عنوان پاداش دلدادگی هدیه گرفتند. ، و هر سه در یک لحظه و با یک گلوله خمپاره مورد اصابت قرار گرفتند... باهم آسمانی شدند و ده روز بعد به آنها پیوست . راوی : تو و امثال تو وهب های تازه کربلایید تازه عشق الهی ترکش خمپاره ها نقل بزم گلگونت لباس بزم 🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🍀🥀🌴🥀🍀🌹 کوچه های دلت را به نام کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! با معرفتند رفیقشان باشی می کنند 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🔰📱/ خبر کوتاه بود؛ به دیدار هم‌رزم خود شتافت {🌸🍃} 🌷اگر لایق شهادت باشی شهادت خودش پیدایت میکند شهادت زمان دارد....🕊 💐هر که با خدا باشد ،خدا با اوست.... وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 ، ١٢ ساله ای است که به گفته سید صالح موسوی : " هر وقت اصلحه ژ_3 ، روی می انداخت نوک اسلحه روی زمین می شد.. در تمام روزهای از ٣١ شهریور تا ٢٨ مهر ۵٩ در ماند و به قول تمام بچه‌های باعث دلگرمی رزمنده‌ها بود . شب‌ها که روی پشت بام می‌خوابیدم از من در مورد و می‌پرسید! هر بار او را به بهانه‌ای از بیرون می‌بردیم تا سالم بماند باز غافل که می‌شدیم می‌دیدیم به برگشته و در مشغول کمک است ... آن نوجوان ١٢_١٣ ساله آن روز به وظیفه‌اش عمل کرد .. وظیفه‌اش بود که و را رها کند و از شهرش کند . 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🌺💐🕊💐🌺🌹 یک واژه و راهِ تمام نشدنی است ... و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ... بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند و ما با جان ... و جان دادن، لایق شدن می‌خواهد خالص و مخلص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد! و همه ی اینها ... خلاصه می شود در زندگی کردن... زندگی کنیم می شویم... این گونه زیستند ... و اینگونه شدند ... 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 دلم گرفته، مرا ببرید مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید مرا که خسته ترینم، کسی نمی خواهد کرم نموده، دلم را مگر شما ببرید گر نگاهم نکنید 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 از پرسیدند : چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟ گفت : یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود، هر چه از او سؤال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیست، خودت را چرا اذیت می کنی؟ جواب نداد... وقتی شد دفترچه خاطراتش را ورق می زدم، نوشته بود : خب آقا یک سیب اضافه خوردی، جریمه می شی، سه روز، روزه بگیری تا نَفس سرکش را مهار کرده باشی...! ‌‌‍‌شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هجده نفر قربانی برای عروسی دختر یکی از سرکَردگان کومله مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسم را کومله ها نیز اجرا می کردند، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند. یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم. دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آن ها چهارده سال هم نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند. مانند مرغ سر بریده پرپر می زدند و آن ها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند. من و عده ی دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت مجدداً ما را روانه زندان کردند . راوی : 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💐🌷🌹🕊🌹🌷💐 ای ... عاشقانه شربت را نوشیدید و ما ملتمسانه نیازمند زیبای شماییم گاهی که ما اسیران رویا، از غفلت بیدار شویم ای پوشان بی ادعا از خسته شده ایم ، دلمان حال می خواهد .. تازه، با نسیمی از شما 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🥀🕊🌴🕊🥀🌹 نباش دلت که باشد پر را نمیابی همانند باش تا در طریق گام بگذاری پر بزنی و در آسمانش کنی آنگاه دستانت به می رسد 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 به خود آمدن است دست دردستان قراردادن است . رفتن ،گذشتن است از برای جان دادن است شادی رو و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 چشم بگشایید تا طلوع آسمان پیدا شود اطلسی های زمان در هر نفس شیدا شود عطر یاس چشمهایتان نور می بخشد به صبح از نسیم دیدگانتان ، در دلم غوغا شود شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🥀🌹💐🌹🥀🕊 🌹 🌹 شما بوی آسمان دارید پس به حرمت آسمانها کنید . بال و پر گرفته اید. اما.... گاه گاهی نیز خبر از غبارآلود بگیرید و کنید. شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🍀🌹🕊🥀 حالم ‌خرابِ منو درگیر خودت کن گاهی نگاهی !!! نه، نه، نه لحظه ‌به ‌لحظه‌ نگاهی مرا غرق در خویشتنت نما من از آزادی بیزارم من اسارت در تو را می‌خواهم مرا درگیر خودت‌ کن حالم ‌خراب ‌است خراب ‌است ‌خراب 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 طلوعی دوباره است ... که تو را میخواند و در رگهای جاریست می گوید برو و میخواند بیا ... آنگاه در آغوش و "الله" جای میگیری سلام برشما که خدا شد و شما را کرد با ما را هم کنید 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در مراسم فاطمیه بیشتر کارها با خودش بود، از جارو زدن تا چای دادن؛ برای تمیز کردن سرویس‌های بهداشتی بیت الزهرا(س) کارگر گرفته بودیم، تا فهمید رفت پایین پیششان، نگذاشت کارگرها دست بزنند، بعد همه را بیرون کرد، قدغن کرد کسی پایین برود، در را بست و مشغول تمیز کردن شد. بعد از ۴۵ دقیقه آمد بیرون، یک نفس راحت کشید و گفت: آخیش؛ منم تونستم به عزاداری حضرت زهرا (س) یه خدمتی بکنم 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
دلـم رفاقـتی میخـواهد؛ کـه سـربند یا زهرایـم ببنـدد، که دلـم را حُـسینی کـند، کـه خاکـی باشد، دلـم رفاقـتی میخـواهد؛ کـه شـهیدم کُـند... التماس دعا یادهمه شهدا گرامی الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 خوش به حال او ، پیش از آنکه مرگ لحظه ای به بردنش فکر بکند بی هوا پرید بی نشان نام کوچکش بود نام خانوادگیش 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊 حسرت‌نداشتن‌خیلےچیزهابه‌خاطر بودن‌توی‌حصار‌گناهانھ‌ مثل‌ِحسرٺ‌شھادٺ(:💔!" الهی الحقنا بالشهدا والصالحین 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 به قلبــت نگاه ميڪند اگر جايی برايش گذاشته باشي مے آيد مے ماند لانه ميڪند تا ڪند .... 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada