🔰 #سیره_شهدا | #سنگر_خاطره
🌟او ویژگی های خاصی داشت :
همیشه دائم الوضو بود.مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.
مداومت داشت بر خواندن زیارت عاشورا
مانند الگوی خودش شهید ابراهیم هادی از کمک به نیازمندان غافل نمی شد.
💠روحیه جهادی و انقلابی داشت و در این راه شخصیت کاذب برای خودش نساخته بود.
عاشق، حامی، تابع و مدافع ولایت فقیه بود.
اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد.
🔆وقتی شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست.
🌷شهیدهادی ذوالفقاری🌷
@khademin_noshahr
🔰 #سیره_شهدا | #روایت_شهدا
🔻 السلام علیک یا اباصالح المهدی( عج) یا #امام_زمان
➖ نهایت تواضع را با زیر دستش داشت با آنکه فرمانده بود آنقدر بی ریا و متواضع بود که می آمد و با بچه بسیجی ها می نشست و گرم می گرفت که مبادا آن لحظه ای که فرمانده است خدای نکرده غرور اورا فرا گیرد.....
#شهیدمصطفی_کلهری
📕 امام سجاد و شهدا ، ص۴۳
@khademin_noshahr
#سیره_شهدا
🔹️زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضیها پیش دیگران بدِ شما را میگویند.
🔹️خیلی در هم رفت. از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم؛ رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن.
🔹️گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم. من که چیزی نیستم. از این ناراحتم که چرا آدمهای به این خوبی، #غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من را میکنند؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم.
🔹️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا!!!
🔰سرلشگر شهید محمد بروجردی
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدانوشهر👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademin_noshahr
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید ابراهیم هادی
🌀به روایت: یکی از دوستان
به همراه چند نفر از دوستان نشسته بودیم و در مورد ابراهیم صحبت می کردیم. یکی از دوستان که ابراهیم رو نمی شناخت تصویرش رو از من گرفت و نگاه کرد
با تعجب گفت: شما مطمئن هستید اسم ایشون ابراهیمه؟!
با تعجب گفتم: خب بله، چطور مگه!؟
گفت: من قبلا تو بازار سلطانی مغازه داشتم. این آقا ابراهیم دو روز در هفته سر بازار می ایستاد. یه کوله باربری هم می انداخت روی دوشش و بار می برد.
یه روز بهش گفتم: اسم شما چیه؟
گفت: من رو یدالله صدا کنید!
گذشت ...
تا چند وقت بعد یکی از دوستانم اومده بود بازار. تا ایشون رو دید با تعجب گفت: این آقا رو می شناسی!؟
گفتم: نه چطور مگه؟!
گفت: ایشون قهرمان والیبال و کشتیه، آدم خیلی با تقواییه، برای شکستن نفسش این کارا رو میکنه.
اینم برات بگم که آدم خیلی بزرگیه!
بعد از اون ماجرا دیگه ایشون رو ندیدم!
صحبت های اون آقا خیلی منو به فکر فرو برد. این ماجرا خیلی برای من عجیب بود.
اینطور مبارزه کردن با نفس اصلا با عقل جور در نمیومد.
🇮🇷قرارگاه خادم الشهدا نوشهر🇮🇷
https://eitaa.com/khademin_noshahr
☑️#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 تکاور پاسدار شهید یوسف فدایی نژاد
بین بچه های یگان معروف بود به محمد عشقی
چون عاشق صلوات بود
یه تسبیح هزارتایی داشت که خودش درست کرده بود و بعد نماز باهاش صلوات میفرستاد
دائم ذکر میگفت حتی تو ماموریت زمزمه میکرد... قاری قرآن هم بود
روز آخرم که بچه ها رفتن بالا سرش میگن لباش تکون میخورد و آروم ذکر یا زهرا میگفت...💔
راستی یکی از ترکشهای خمپاره به پهلوی یوسف خورده بود... شک ندارم دم آخری خود مادرمون خانم فاطمه زهرا (س) اومد برای بدرقه اش.
🇮🇷قرارگاه خادم الشهدا نوشهر🇮🇷
https://eitaa.com/khademin_noshahr
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید سعید حسینی
🌀 به روایت: همسر شهید
خطبه عقد خوانده می شد اما داماد نبود!
لحظهٔ جاری شدن خطبه عقدمان مقارن با اذان ظهر شده بود. عاقد، خطبه را آغاز کرده بود ولی داماد نبود!
بعد از مدتی آمد. هر که پرسید کجا بودی، توضیح خاصی نداد. از غیبتش کمی ناراحت بودم. به آرامی گفت: «می دانی که نماز اول وقت برایم مهم است.
نمی خواستم شروع مهمترین فراز زندگی ام با نافرمانی خداوند باشد.»
به مسجد رفته و نماز اول وقتش را خوانده بود.
🇮🇷قرارگاه خادم الشهدا نوشهر🇮🇷
https://eitaa.com/khademin_noshahr