•✨•
#عاشقانهشهدا💞
برای خرید عقد برای آقاجواد ساعت خریدم🙂
بعد از چند روز دیدم ساعت دستشون نیست. پرسیدم چرا ساعت را دستت #نبستی؟🙄😕
گفت: راستش رو بگم ناراحت نمی شی؟!🙁
گفت: توی قنوتنماز نگاهم به ساعت
مےافتاد و فکرم مےاومد پیش تو...🙈
...مےدونی که باید اول #خدا باشه بعد #خانواده..😅
#شهید_جواد_محمدی♥️
@khademin_shohada_313
••|⛅️💙
#تلنگـر📌
..بھقولاستادرائفےپوࢪ
اینهمھروایتدربارھ مهدویتهست!
آقاتوییکیشوטּنفرمودند:🔆🍃
اگࢪمردمدنیابخوان...#ظهور اتفاقمیفتہ
تویهمشوטּفرمودند:
اگر[شیعیاטּما...]••😞🍋
@khademin_shohada_313
🌹🍃
حضرت امام خامنه ای :
در شبکه های اجتماعے؛
فقط بـه فکر خوشگذرانی نباشید!✋🏼
شما افسرانِ جنگ نرم هستید
و عرصه جنگ نَرم،
بصیرتے عمار گونھ و استقامتے
مالک اشتر وار میطلبد.
#رهبرانه
#اللهُمَّ_عَجِّلَ_لِوَلیِکَ_الفَرَج 🌟
@Khademin_shohada_313
#یاضامنآهو💛🌸"
•ازاینجهـانِسردِپرازدودِبیبهـا...•
•مشهدبرایمنهمهاشمالدیگران•
#چهارشنبهــهایامامࢪضایی🌿🌼
@Khademin_shohada_313
همراهان خوب کانال🌺
یه خبر خوب....😍
یه رمان مهیج و زیبا براتون آوردم
اسم رمانمون هست:
❤️دمشق شهر عشق❤️
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_اول
💠 ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود.
روی میز شیشهای اتاق پذیرایی #هفت_سین سادهای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر #ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوشسلیقگیام توجه کند.
💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمیاش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سلاحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی #خبر خوندی، بسه!»
💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام #ایران نشدید، شاید ما حریف نظام #سوریه شدیم!»
لحن محکم #عربیاش وقتی در لطافت کلمات #فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت #العربیه باز بود و ردیف اخبار #سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این میخوای #انقلاب کنی؟» و نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«میخوام با دلستر انقلاب کنم!»
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :«دلستر میخوری؟» میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، #شیطنت کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه #مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال #دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و #بسیجیها درافتادیم!»
💠 سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریهای #عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق #مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!»
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!»
💠 تیزی صدایش خماری #عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر #آرمانت قید خونوادهات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترکشون کردم!»
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بیتوجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :«#چادرت هم بهخاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر #اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@khademin_shohada_313
بسماللھ🍂
لبخندهایٺ همچون باࢪانےسٺ از جنس محبٺ ڪہ بࢪ جمالٺ آواز عشق سࢪ میدهند ...
عشقے ڪہ ٺنہـــــا معشوقہاش یڪٺایےسٺ بے همٺا ...💖
همان ڪہ خࢪیداࢪ خوبیسٺ زمانے ڪہ بال پࢪوازٺ ࢪا بہ سویش روانہ ڪࢪدے و دࢪ میان آغوشش جاے گرفٺے...
اڪنون ۴۲ هفٺہ از پࢪوازټ میگذࢪد و ٺنھـــــا قاب عکسے از ٺو برایمان بہ یادگاࢪ ماندهاسٺ💔
.
.
یا نہ ...
از ٺو راهے بہ حاے مانده ڪہ ٺنہـــــا ز خون ما ادامہ میابد ..
ٺا پاے جان دࢪ این ࢪاه مےایسٺیم ✌️❣️
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهادت
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_حسین
#بغداد
#انتقام_سخت
هیئتمیریم؛
پروفایلامونمخفن
یآتسبیحداریمیاانگشـترِعقیقودُر
یہعڪسمداریمتوسنگرآۍراهیآننور !
عڪسبیناݪـحرمین ...
نزدیڪاربعیناستوریاۍحسرت ...
وڪلےنشونہكِہباعثشدهبہ
خودمونمیگیم
"حــــــــــزباللهــے"🖐🏼
وݪےحآجےیِنگاهبندازببینمعرفتدارۍکه؛
#امامزمانتمحاݪکنہکہتوسربازشی !
#حواستهسترفیق؟💕
@Khademin_shohada_313
بعضیا منتظرن امام زمان تشریف بیارن؛
بعد آقا رو کمک کنن!🚶🏻♂
.
امـــا.....
.
تجربه🔎 نشـون داده👀
اون مـردمی که تو کوفه
سفیر امام رو تنهـا👤 بذارن،
تو کربلا هم دور امام جمع نمیشن...✋🏻
#امام_زمانی
@khademin_shohada_313
"➜•❥"
#منطقِحسینۍ↓
یعنۍامیـــــدِبۍپایان؛
حتۍدرلحظــــھاۍکہ
علۍالظاھِـــــ|📸|ـــــر
آرزوهاغروبمیکنند🌱
-مقاممُعظمرهبری💛-
@khademin_shohada_313
•∞•
ـ ـموقع رفتنشـ ـ👣
همشـ سفارش سیداحمد و میڪرد
میگفت یہ وقت سیداحمدو نزنے..!
مراقب سیداحمد باشے👦🏻
نمازت قضا نشہـ
مراقب خودت باشے
یہ وقت نمازت قضا نشہـ📿
نمازتو سروقت بخونیا
نمازت قضا نشہـ🙃
📒- #یڪروایتعاشقانہ
🕊- #شهیدسیدجواداسدے
@Khademin_shohada_313
•|🌿♥️|•
☝️اےبرادر
⇤مردان باغیرت...🎈
قبـ↷ـل از اینڪہ #زن ِمُحجّبہ🖇
داشته باشند⇣
[ #چشمانِ ]مُحجّبہ دارند.
﴿به مردان بڱوچشم هاےخود را
ازنگاه #ناروا فروبندند﴾
.
@khademin_shohada_313
هدایت شده از ❲ خـآدمیـنشـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
🌸منتظرانتقادآت،وپیشنهآدات
شمابه صورت ناشناس هستیم😌:
https://harfeto.timefriend.net/366052615
#خآدمینشهدا💕