eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
17.8هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ پس از عملیات کربلای 8 دو اتوبوس از بچه ها را به بردند. من در اتوبوس دوم بودم. متأسفانه اتوبوس ما زمانی به رسید که زمان دیدار با تمام شده بود و بچه ها داشتند بر میگشتند. در حالی که حسابی پکر بودم در شیب تند جماران را دیدم؛ با ناراحتی گفتم: دیدی چی شد؟! این همه راه کوبیدیم و آمدیم ما را راه ندادند و ما را ندیدیم. خیلی محکم و جدی گفت: «دیدن و ندیدن امام که مهم نیست؛ مهم این است که زمین نماند.» یک کلام حرف او، برای من تاریخی را ساخت که مهمترین کار در این تاریخ آن است که حرف بر زمین نماند.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ آقـا جلیل حقوقش را از سپاه نمی‌گرفت..... پرسیدم آخه چرا پسرم؟! ‌گفت: الان وضع اقتصادی کشور خوب نیست، جنـگه..... باید همه به کمک کنیم..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ .... فرمانده گردان غواصی یاسین بود.... قصور و تقصیرهای بچه ها را نادیده می گرفت تا استعدادهایشان رشد کند،خیلی صبور بود. حسن شاد{از شهدای غواص گردان یاسین} می گفت: نگوئید: "جلیل محدثی فر" ؛ بگوئید: "جلیل محدثی صبر" همیشه یادآور میشد: قدر جبهه را بدانید، خودسازی را پیشه کنید، از این فرصت طلایی بیشترین بهره را ببرید که حسرت خواهید خورد..... روحمان با یادشان شاد.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ در شب عملیات گردان یاسین به ما توصیه کرد که از برای زندگی‌تان استفاده کنید.... به این معنا که هر زمان که لاحول ولا قوه الا بالله بگویید.... هر زمان که کردید لا اله الا الله بگویید..... و هر زمان که دیدید دیگری از شما بیشتر است، الله اکبر بگویید.... غواصی بود که ساعتها در باقی می‌ماند و خم به ابرو نمی آورد..... علی‌رغم "سن کم" ، او بزرگ مردی بود که در جهبه حماسه ها آفرید و در حالیکه ذکر مقدس بر لبان مبارکش بود به رسید...... روحمان با یادشان شاد.... @khademinekoolebar
قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة . پیامبر مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن روایت مفصلی فرمودند: پاک ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى بهشت است . کامل الزیارات ، ص 264 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ مبادا کسانی تصور کنند که دوره‌ سخن گفتن از و سربازان فداکار و زحمت‌ کشان میدان نبرد، سپری شده است..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در ششمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ سردار در سال ۱۳۳۲ در استان فارس، شهر شيراز در خانوده ای مذهبی ديده به جهان گشود. او به علت شغل پدر که نظامی بود به همراه خانواده از شيراز به تهران عزيمت نمود و تحصيلات مقاطع ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت در تهران سپری کرد و تحصيلات دوره دبيرستان را با توجه به هجرت خانواده از تهران به رشت، در آنجا به پایان رساند. وی با ورود به سن جوانی از آنجا که شور آزادی خواهی و مبارزه طلبی در وجودش شعله می کشيد، به صفوف مبارزين و انقلابيون پيوست و بر عليه نظام ستم شاهی تلاش و کوشش فراوان نمود... با آغاز جنگ تحميلی به سوی جبهه های نبرد شتافت و در منطقه سر پل ذهاب مسئوليت حفاظت از را بر عهده داشت و توانست با همت والايش، از سقوط حتمی پادگان جلوگيری نمايد. در جنوب کشور نيز بخوبی درخشید و از روحيه فوق العاده ای برخودار بود که موجب ترغيب و تشويق همرزمان خود در اين نبرد الهی می شد و در طی اعزامهای پی در پی به جنوب و غرب کشور بارها مجروح گرديد ولی دست از مبارزه با متجاوزين کفار نکشيد که گويا آرامش او در مبارزه با دشمنان اسلام و خدمت به مسلمين خلاصه می شد..... از جمله مسئوليتهای او، فرماندهی گردان رزمی، معاونت طرح و عمليات تيپ لشگر قدس، قائم مقام ستاد و رياست ستاد لشگر قدس استان گیلان بود.وی همچنین با شجاعت، ايثار و تدبیر توانست با توفيق و پيروزی در عملياتهای محوله نشان دهد که از لياقت و شايستگیهای خاصی برخوردار است. این بزرگوار با تواضع، فروتنی و اعتماد بنفسی که داشت در اوج و انبوه مشکلات بيشتر می درخشيد و از هر حيث الگویی مناسب برای اطرافیان خویش بود. محمود سرانجام ساعاتی پس از شنیدن مژده بشارت در عالم خواب از دوست و همرزمش در منطقه حاج عمران (محور عملیاتی کربلای ۲) بر اثر ترکش گلوله توپ دشمن، دعوت حق را لبیک گفت و به رسید. روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
. 🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ..... انسان وارسته‌ای بود، هیچ‌گاه از مسئولیت خودش سوءاستفاده نکرد، یادم هست بعضی اوقات که بچه‌ها دچار بیماری می‌شدند، محمود با ماشین سپاه آنها را به بیمارستان نمی‌برد، شبانه آنها را بغل می‌کرد و با وسیله کرایه‌ای به بیمارستان می‌رساند. هر وقت از او می‌پرسیدم، در سپاه چه کار می‌کنی؟ پاسخ می‌داد: «جارو می‌کنم» یک روز از طریق دوستانش متوجه مسئولیت او شدم، اما او باز هم بدون اینکه در مورد کارش توضیح دهد، گفت: «مگر برای تو فرقی می‌کند،‌ من چه کاره هستم؟» هر مقرراتی که افراد عادی ملزم به انجام آن بودند، خودش نیز رعایت می‌کرد، آنقدر در زندگی اخلاص داشت که بالاخره خدا او را نزد خویش پذیرفت. راوی: همسر شهید @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: ....... از میان رنگ ها رنگ را برگزیده‌ام و از میان مرگه ا را.... بار خدایا تورا سپاس میگویم که رهبر و مربى عظیم الشان از میان مردم برخواست و طاغوت را از بین برد و را براى امت به ارمغان آورد و ما را که فرسنگها با اسلام فاصله داشتیم نزدیک گردانید و حکومت الهى را در ایران و جهان به ثبت رسانید... @khademinekoolebar
قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة . پیامبر مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن روایت مفصلی فرمودند: پاک ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى بهشت است . کامل الزیارات ، ص 264 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ مبادا کسانی تصور کنند که دوره‌ سخن گفتن از و سربازان فداکار و زحمت‌ کشان میدان نبرد، سپری شده است..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در هفتمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای سلام الله علیها می نویسد و به ضریح سلام الله علیها می اندازد ، شب سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده... ردانی پور به ایشان می گوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم.... حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: « ! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟» شهید مصطفی ردانی پور دیگر تا صبح نخوابید نماز می خواند ، دعا می کرد، گریه می کرد. میگفت من می شوم. دوستش گفته بود این همه گریه و زاری میکنی، می گی می خوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه ؟ جواب داد : خانمم سیده. می خوام اون دنیا به حضرت زهرا (س) محرم باشم . شاید به صورتم نگاه کنه .... شب عروسی بلند شد به سخنرانی و گفت : امشب عروسی من نیست. عروسی من وقیته که توی خون خودم غلت بزنم...... تازه سه روز از عروسی اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادر ، سرش را انداخت پایین و گفت دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه..... بدون عمامه، بدون سمت ، مثل یک بسیجی ، اول ستون راهی عملیات شد. عملیات والفجر 2 درمنطقه حاج عمران و تپه های شهید برهانی شروع شده بود. بعد از مدتی نیروها از هر طرف محاصره شدند. حاج آقا ردانی زیر لب قرآن می خواند و دشمن بالای تپه را بسته بود به رگبار . دستورعقب نشینی صادر می شود اما او همچنان مقاومت می کند..... سرانجام جسم پاک و مطهرش در۱۵ مرداد ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۲ منطقه حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح با عظمتش به معراج پرکشید ! گر چه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره شهدای مفقودالجسد است...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ سیره و اخلاق عارفی شجاع و سلحشور بود و به اهل‌بیت عصمت و طهارت به‌ ویژه حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) ارادت بسیار داشت، عشق و محبت به خداوند و لقای او وجود او را فراگرفته بود، وی در جریان‌شناسی گروه‌های منحرف بصیرت کامل داشت و هنگامی که احساس کرد اختلافات سیاسی شهرها به جبهه آمده، پیشنهاد داد که چند هفته یک بار به نزد علمای اخلاق بروند و در درس اخلاق آیت‌الله بهاءالدینی، آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله بهجت شرکت کنند؛ نیز با پیشنهاد وی موافقت کرد و فرماندهان لشکر از اهواز با قطار به قم می‌آمدند و پس از شرکت در درس اخلاق و زیارت حضرت معصومه(س) مجدداً به اهواز بازمی‌گشتند..... در کادرسازی استاد بود و در حمله چذابه می‌گفت: اگه از سالم برگردم معلومه لیاقت ندارم..... همچنین عاشق بود و ضجه می‌زد و با گریه طلب می‌کرد، به برکت تربیت دینی و حوزوی و وجود نورانی شده بود ولی نوری که در وجود او تابیده بود، چیز دیگری بود و با پای برهنه بر خاک‌های محمدیه و عین خوش حرکت می‌کرد و آقا را صدا می‌زد...... با چه حال و هوایی می‌خواند، پای دعای کمیلش بچه‌ها ضجه می‌زدند، بلند می‌شد پای‌ برهنه راه می‌افتاد در بیابان‌ها؛ روی رمل‌ها می‌دوید و مدام تکرار می‌کرد، بچه‌ها هم به دنبالش بودند؛ بی‌هوش می‌شد و دوباره که به هوش می‌آمد می‌دوید و ضجه می‌زد و صبح که می‌شد را با بچه‌ها زمزمه می‌کرد...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ..... ماه رمضان را آمده بود خانه... بہ علی مےگفت : «امسال ماه رمضون از خدا احدے الحسنیین را خواستم ؛ یا یا .» هر شب با موتور علی مےرفتند دعاے ابوحمزه، هر سےشب.... وقتی دعا را مے خواندنـد، توے حال خودش نبود، نالہ مےزد، داد مےڪشید ، استغفار مےڪرد ، از حال مےرفت... از دعا ڪہ بر مے گشتند، گوشہ ی حیاط، مےایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمےانداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمےتوانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، مےگفت، گریه می کرد، میگفت: ماه رمضون کہ تموم بشه، من هم تموم مےشم...... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ..... حمام پیران شهر نزدیک منطقه بود؛ دوتایی رفته بودیم که زود هم برگردیم..... نگاهش را دوخته بود یک گوشه ، چشم بر نمی داشت..... مثل این که تو دنیا نبود..... آب میریخت روی سرش ، ولی انگار نه انگار؛ تکان نمی خورد..... یک هو برگشت طرفم وگفت: از خدا خواسته ام جنازه ام گم بشه. نه عراقی ها پیدایش کنند، نه ایرانی ها....... و خدا هم چقدر خوب تو رو به آرزوت رسوند مصطفی.... مثل گمنام شدی... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه بزرگوار پور را در ادامه می‌خوانیم: اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علی و اولاده المعصومین حجج الله بسم الله الرّحمن الرّحیم سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند... واما شما ای و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید. کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است .... و و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام. و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم "ولا تأخده فی الله لومة لائم" در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان. و شما ای عزیز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرین است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است. دست از دامان و نوکرانش نکشید که اینان عمال اسلامند و اصیل راباید از امثال غفاری ها، سعیدی ها، مطهری ها، بهشتی ها، صدوقی ها، مدنی ها، دستغیبی ها و امثالهم گرفت. بدانید و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند. ... آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتیاج داشت تو ثمره ی سالها عمرت را که فرزندی مسلمان بود هدیه کردی، چه خوب امانت داری کردی و چه به موقع امانت را دادی. پس شاد باش و فرزندان دیگرت را هم بده و خود مانند زینب معلم دیگران باش. مبادا بر من گریه کنی که اگر باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه های خواهرانم بگو که آنان باید خود را برای قربانی شدن آماده کنند و سربازی اسلام را بر عهده بگیرند. ... در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید. مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند. انشا الله اگر مشرف شدی مرا فراموش نکن. و از (ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد. هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو "انا لله و انا الیه راجعون" و این را یک امتحان قلمداد کن. پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم.اما به جهاد اصغر پرداختیم پس" ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علی رسلک و لا تخزنایوم القیمة إنّک لا تخلف المیعاد" برایم تفت نگیرید خرج نکنید، فاتحه ای ساده و پول آن را به انجمن ایتام اهدا نمایید. در صورت امکان در قبرستان دفنم کنید کنار پاسداران تا شاید خداوند به واسطه ی آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم و بخوانید. @khademinekoolebar
قالَ الإمامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ علیه السلام : من اراد ان یکون فى جوار نبیه و جوارعلى(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) فلا یدع زیارة الحسین(علیه السلام). حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: کسى که مىخواهد در همسایگى پیامبر(صلى الله علیه و آله) و در کنارعلى (علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) باشد زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک نکند. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۱، ح ۳۹٫ @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ وقتی خبر را به من دادند من به یاد حافظان قرآن در افتادم..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در هشتمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ✨✨سالشمار زندگی سال 1337 ه . ش در اهواز سال 1343 ورود به مکتب جهت تعلیم قرآن سال 1348 در مسجد به عنوان یک مربی سال 1350حضور و فعالیت در انجمن اسلامی دبیرستان سال 1351 اولین علنی سید حسین با رژیم پهلوی با آتش زدن سیرک مصری سال 1353 برگزاری راهپیمایی در روز بر ضد رژیم پهلوی سال 1356 اولین دستگیری، ورود به زندان، توسط ساواک سال 1356 قبولی در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد سال 1356 با جلسات و در مشهد سال 1356 راه اندازی راهپیمایی در به هنگام ورود شاه به این شهر(زلزله طبس) سال 1356 تشکیل گروه در اهواز سال 1357 انفجار کنسولگری عراق در اهواز سال 1357 بمب گذاری در شهربانی کرمان و ایجاد رعب در بین مزدوران حکومت پهلوی سال 1357 دستگیری مجدد، شکنجه، محکوم به اعدام به جرم اقدام به ترور فرمانده نظامی سال 1357 (بهمن) حضور در تهران و (ره)، پیروزی انقلاب اسلامی سال 1358 عفو مامور شکنجه ساواک سال 1358 معاون آموزش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان سال 1358 عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان سال 1358 برپایی نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز سال 1358 تدوین و ارائه طرح پیشنهادی در پیش‌نویس قانون اساسی سال 1359 افشای ماهیت ضد انقلابی مدنی (استاندار خوزستان وکاندیدای ریاست جمهوری) سال 1359 (رمضان) برگزاری کلاسهای قرآن، نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران،جهاد سازندگی، تربیت معلم استان خوزستان سال 1359 سخنرانی با موضوع جهاد در قرآن و سیری در نهج‌البلاغه در رادیو (پخش زنده) سال 1359 سفر تاریخی سید حسین به همراه عشایر هویزه به جماران( زیارت امام(ره)) سال 1359 (31 شهریور) آغاز تهاجم رسمی عراق به ایران سال 1359 فرماندهی سپاه هویزه سال 1359 (16 دی ماه) حماسه هویزه، سید حسین و یارانش در دشت @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ از بس تعریف سخنرانیها و کلاسهای را شنیدیم و همسایه و آشنا و غریب تعریف تمجید کردند. کلاسهای عصر بقیه ساعت خواب بود و چرتولوژی اما کلاسهای حسین نه.... یکبار با مادر راه افتادیم رفتیم با کلاس ترین کلاس حسین یعنی دانشکده ادبیات دانشگاه اهواز..... روی زمین و هوا دانشجو نشسته بود و اینقدر شلوغ که بیا و ببین؛ جمعیت هم کلّاًشده بود یک دونه گوش. کسی حرف اضافه نمی زد.... حسین، من و مادر را دیده بود. آمد خانه گفت: مادر کلاس چطور بود؟ گفت: خوب بود ولی... حسین گفت: مادر می دونم چی می خوای بگی! اونها اومدند مطالب رو گوش بدن. کسی حواسش نیست کفش کهنه ام... مادر تاب نیاورد. فردا رفت بازار یک کفش نو خرید گذاشت کف دستش و بهش گفت تو که برای خودت وقت نمی ذاری. بیا بگیر و بپوش.... حسین جا خورده بود اما گفت چشم. مثل همیشه دست مادر را بوسید و سوار بر پای افزار جدیدش بقیه کلاسها را ادامه داد. اینجوری بود داداش عجیب ما.... @khademinekoolebar