کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
.
همرزم #شهید_مدافع_حرم_حاج_حسین_همدانی :
سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران رسیدند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند.
در زمان معارفه می گفت : من #فرمانده لشکر نیستم من امانتدار هستم و #فرمانده #متوسلیان است.
در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صل الله علیه وآله وسلم) همراه با #شهیدان #همت، #شهبازی، #متوسلیان بود؛ همیشه سخنانش برگرفته از #دفاع_مقدس یا منویات #رهبر_معظم_انقلاب یا #حضرت_امام بود......
آلبومی از #حضرت_امام و #مقام_معظم_رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد......
بسیار #ولایت_مدار بود و می گفت اگر #حضرت_آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.....
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_مدافع_حرم_حاج_حسین_همدانی :
ایشان بعد از آن ملاقات با #حضرت_آقا ساعت یک ظهر به منزل آمد و ساعت شش پرواز داشت.
گفتم شما استراحت کن بعد مدتی دیدم که مشغول تمیز کردن فریزر خانه است.
ایشان به بنده گفتند شما کمر و پایتان درد می کند و من می خواستم که قبل از رفتن این فریزر را برایتان تمیز کنم...
#شهید_همدانی آن روز به دخترهایش گفت پدر شما این مرتبه که به #سوریه برود قطعاً #شهید می شود و به خاطر این حرف دخترهایم گریه کردند...
من به آن ها گفتم پدر شما از اول جنگ در #جبهه بوده و تا حالا خدا ایشان را نگه داشته و از این به بعد هم نگه می دارد ولی #شهید_همدانی گفت که من حتماً #شهید می شوم.
آن روز صورتش نورانی شده بود، خواستم فضا را عوض کنم به شوخی گفتم: من را هم #شفاعت می کنید که گفتند حتما...
من گفتم ببین اگر #شهید بشی ما جنازه شما را به همدان ببر نیستیما.....
گفت نه تورا به خدا حتما زحمت بکش ، #وصیت من همین است......
ساکش را آماده کرده بودم ،آمدم داخل اتاق دیدم لباس های اضافه داخل ساک را بیرون گذاشته گفتم مگه اینارو لازم نداری؟
گفت این مرتبه زود برمیگردم.
هنگام خداحافظی #شهید_همدانی چند مرتبه به داخل حیاط رفت و برگشت؛ پرسیدم چیزی شده؟چرا نگرانی؟ گفت نه چیزی نیست.....
از زیر #قرآن ردش کردم سوار ماشین شد دستی تکان داد و راننده گاز ماشین رو گرفت و رفت .با این که اهل پیامک و این جور چیزها نبود ولی آنروز پای پله هواپیما برای من یک #پیامک کوتاه فرستاد؛ فقط نوشته بود:
#خداحافظ
و سه روز بعد هم در #سوریه شهید شد......
روحمان با یادش شاد.......
📝 برگرفته از کتاب پیغام ماهی ها
@khademinekoolebar