💠 #شهدا_و_انتخابات
✅ شهیدی به نام #حسن_محمودنژاد که تازه #ازدواج کرده بود و منتظر بود زندگی مشترک با همسرش را در زیر یک سقف شروع کند، یک تاریخی را برای مراسم عروسی در نظر میگیرند و به دنبال فراهم کردن مقدمات مراسم میروند؛ اما نزدیک #عروسی متوجه میشود که شب عروسیاش مصادف با #شب_انتخابات است و برای اینکه بتواند در این ایام بهخوبی دین خودش را ادا کند و بدون دغدغه و مشغولیت ذهنی، فعالیت انتخاباتی داشته باشد مراسم عروسیاش را عقب میاندازد.
یعنی #مسئله_انتخابات تا این اندازه برای او حیاتی بوده است که یک امر مهم در زندگی شخصیاش را با آن تنظیم میکند...
🌟 #راوی: #حاج_حسین_کاجی
#ایران_قوی
#انتخابات1400
#من_رای_میدهم
#روشنگری
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
@khademinekoolebar
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #عاقبت #خادم_الشهدا
💠 رو به #حرم بیبی گفت ۱۵ سال #نوکری کردم، مزدی نخواستم، حالا مزد منو #شهادت قرار بدید.
🔸 نزدیک #حرم #حضرت_زینب انتحاری زدند.
🌐 مزدش رو گرفت، اونم شب #شهادت #حضرت_زهرا...
✅ #روایت شهادت #شهید_مدافع_حرم #حجت_اسدی از محل شهادتش
💠 #راوی:
#جواد_تاجیک
#راهیان_نور
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌺 #نائب_المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حضرت آیت الله العظمی #امام_خامنه_ای عزیز:
🍀 سیره این بندگان شایسته خدا را #فرهنگ_عمومی و شخصیت آنان را #الگوی_جوانان خود قرار دهید.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
🌿 یکبار #حسین خاطرهای را از #عبادت هایش برایم تعریف کرد. میگفت:
«تصمیم قاطع گرفته بودم که از #گناه دوری کنم و معصومانه زندگی کنم. چند قرص نان گرفتم و گذاشتم توی سبد دوچرخه و راه افتادم سمت زمینهای سبیلی(منطقهای حاصلخیز در شمال #دزفول و در شرق رودخانه دز).
☘️ زمینها مملو بود از گندم. کنار یکی از مزارع گندم، #سجاده را پهن کردم و شروع کردم به #نماز خواندن. ساعتها گذشت و من مشغول #عبادت و #مناجات و #دعا بودم؛ تا اینکه وقت #نماز_ظهر شد.
🌱 نماز ظهر و عصر را خواندم و نشستم تا چند لقمه نان بخورم. لقمه اول را گذاشتم توی دهانم که تمام #فکر و ذهنم متوجه یک سوال شد.
🍃 با خودم گفتم: «حسین! اگه قرار باشه تو بری توی بیابان و فقط #عبادت کنی و هیچ وسیله و ابزار #گناهی دورت نباشه که فایدهای نداره! اگه مردی، باید برید توی شهر و اونجا باشی و #گناه نکنی. اینه که ارزش داره. نه اینکه بری یه جاییکه زمینه گناه هم فراهم نباشه!»
🌷 #حسین گفت: «وقتی به این مسئله خوب فکر کردم، دوباره سوار دوچرخه شدم و رکابزنان برگشتم خانه. برگشتم تا با #اماره_ترین_نفس مبارزه کنم».
🌸 #راوی: #محمود_اسفنده
📚 منبع:
#کتاب #آسمان_خبری_دارد؛ #روایت زندگی و خاطرات نوجوان #شهید_عبدالحسین_خبری، صفحه ۷۴
#سیره_شهدا
#سیره_تهذیبی
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
🌷 #با_شهدا🌷
#اروند_میزبانش_بود....
🌷سیاهی شب همهجا را گرفته بود و بچهها داشتند آرام و بیصدا پشت سر هم به ترتیب وارد آب میشدند. هرکس گوشهای از طناب را در دست داشت. گاه گاهی نور منورها سطح آب را روشن میکرد و هر از گاهی صدای خمپارههای سرگردان به گوش میرسید. ۳۰ متر به ساحل اروند یکی از نیروها تکان خورد.
🌷....خواست فریاد بزند که نفر پشت سرش با دست دهان او را گرفت و آرام در گوشش چیزی زمزمه کرد. اشک از چشمان جوان سرازیر شد، چشمهایش را به ما دوخت و درحالیکه با حسرت به ما مینگریست، گوشهی طناب را رها کرد و در آب ناپدید شد.
🌷از مرد پرسیدم: «چه چیزی به او گفتی؟» با تأمل گفت: «گفتم نباید کوچکترین صدایی بکنیم وگرنه عملیات لو میرود، اون وقت میدونی جون چند نفر.... عملیات نباید لو بره.». تمام بدنم میلرزید، جوان در میان موج خروشان اروند به پیش میرفت....
#راوی: رزمنده دلاور آقای جابری
🔶 کمیته مرکزی خادمین شهدا 👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
🌺🍀🎋🌸🎋🍀🌺
#توسل_به_آقا
#اندکی_تامل
#رزمنده_ای_که_شفا_گرفت
قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود، شب جمعه برادران درخواست کردند که برای خواندن دعای پر فیض کمیل در مسجد پادگان جمع شویم. یکی از دوستان نابینا بود و جایی را نمیدید. قبل از اعزام، هرچه تلاش کردند تا مانع از آمدنش به جبهه شوند موفق نشدند. میگفت: «میتوانم لااقل آب برای رزمندگان بریزم».
آن شب در اواسط دعا بلند شد. مدام صدا میزد: «یابنالحسن (عج)، مهدی جان کجا میروی؟ من نابینا هستم. من نابینای چشم بسته را از این گرفتاری و فلاکت نجات بده». در حال گریه به راه افتاد و 20 متری جلو رفت و فریاد زد: «خدا را شکر، خدا را شکر، چشمانش باز شد، بچهها دورش حلقه زدند و او را غرق بوسه کردند. آن شب همگی خدا را شکر کردیم که امام زمان (عج) به مجلسمان عنایت نمودند.».
#راوی: جلال فلاحتی
#منبع: ماهنامه سبز سرخ
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯