📢روایت از شهید وحید زمانی نیا
🔸هیئت تموم شده بود؛
نزدیک اربعین بود،
اومدم پیشش طبق معمول روبوسے ڪردیم
حال و احوال و شوخے و خنده و...
بهم گفت موتورت ڪو؟
گفتم گذاشتم بفروشمش
گفت میخواے ماشین بخری؟
گفتم نه میخوام برم ڪربلا
گفت خب موتور واسه چے میخواے بفروشی؟
گفتم واقعیت پول ندارم مجبورم بفروشم
گفت چقدر میشه پول سفرت؟
گفتم یه تومن
گفت غلط ڪردے موتور و بفروشے
من پول بهت میدم
گفتم ایول خیریه زدی؟
گفت اره اولین یتیمشم تویی
گفتم دمت گرم جور میشه
گفت جور شد دیگه.
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#خادمین_شهدا_ری
#خادممثلِقاسم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداء استان تهران بپیوندید👇
@khademinostantehran