eitaa logo
قرارگاه‌خادم‌الشهدای‌استان‌فارس
2.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
خواهران آیدی ادمین: 🆔 @khademoshahid8
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 ⏰️ 📚 ⭕️ قسمت ۱۱ 🏷 پهلوان 🔻راوی : حسین الله کرم ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت ابراهيم نگاه ميکرد. ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديم هاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نام هاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اون ها خيلي با هم دوست و رفيق بودند. توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند. هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدالله (ع) شروع ميکردند. نَفَس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد. بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اون ها! ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اون ها کجا. بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد، ناراحت شدند. فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز ورزش کشتي ها شروع شد. چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود. من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب می شناختند مطمئن بودند که می بازند. براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور! همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت.بعد هم گفت: من کشتي نمي گيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟ كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرف ها وكارها ارزش داره! بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتي ها را اعلام کرد. شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود. وقتي هم می خواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟ ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد. ابراهيم به خاطر خدا با اون ها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. 🔸️ادامه دارد... @Khademinshohada_Fars 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 | 🔹 پخت نذری در شب ۲۸ام ماه صفر در روستای نویه (۰۲/۶/۲۲) 🔹 برگزاری حلقه شهید احمد نعمتی با موضوع «وفای به عهد» (۰۲/۶/۲۲) 🔹 بسته‌بندی مشکل‌گشا جهت توزیع در پیاده‌روی همزمان با شهادت امام رضا علیه‌السلام (۰۲/۶/۲۴) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | علیه‌السلام 🔹 برگزاری اردوی تفریحی یک روزه دخترانه همراه با جمعی از دانش آموزان طرح تداوم (٠۲/٠۶/۲۲) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 تشکیل حلقه تربیتی با موضوع «وظایف خادم‌الشهید» ویژه خادمین جدید (۰۲/۶/۲۰) 🔹 برگزاری مراسم روضه خانگی همزمان با شهادت امام رضا علیه‌السلام (۰۲/۶/۲۴) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 دیدار با همسر شهید غلامرضا علیزاده و خواهر شهید بهمن امیری (۱۴۰۲/۶/۲۴) 🔹 برگزاری مراسم قرائت دعای سمات ویژه بانوان (۱۴۰۲/۶/۲۴) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 برگزاری مراسم عزاداری رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با عنوان «معراج وصال» در حسینیه شهدا همراه با سخنرانی با موضوع «زن در سنت و سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در جامعه» و مدیحه‌سرایی با حضور عموم مردم (٠۲/٠۶/۲۳) 🔹 برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در حسینیه شهدا همراه با سخنرانی با موضوع «سیره امام حسن مجتبی علیه السلام در برخورد با خانواده به ویژه همسر و فرزندان» و مدیحه سرایی با حضور عموم مردم (٠۲/٠۶/۲۴) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 پخت و توزیع شله زرد نذری همراه با تهیه و توزیع بسته‌های فرهنگی جهت توزیع در مسیر پیاده‌روی زائرین همزمان با شهادت امام رضا علیه السلام به سمت شاهزاده ابوالقاسم (٠۲/٠۶/۲۴) 🔹 برگزاری جلسه‌ای با موضوع «تحکیم خانواده فاطمی» ویژه بانوان همزمان با سالروز شهادت امام رضا علیه السلام (٠۲/٠۶/۲۵) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 برگزاری مراسم پیاده‌روی از گلزار شهدا تا مسجد مهر امام رضا علیه السلام همزمان با سالروز رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و امام حسن مجتبی علیه‌السلام (٠۲/٠۶/۲۳) 🔹 برگزاری جلسه اندیشه ورزی با محوریت کمک به زلزله زدگان و برنامه‌ریزی شهادت امام رضا علیه السلام 🔹 تهیه و توزیع ۷۰۰ دست غذای گرم همزمان با سالروز رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و امام حسن مجتبی علیه‌السلام بین نیازمندان و ۱۵۰۰ دست غذای گرم جهت توزیع بین زلزله زدگان شهرستان 🔹 برگزاری مراسم عزاداری به مناسبت شهادت امام رضا علیه‌السلام در مسجد امام رضا علیه‌السلام (٠۲/٠۶/۲۵) @Khademinshohada_Fars 🌱
📸 | 🔹 برگزاری کلاس «سواد رسانه» ویژه دانش آموزان طرح تداوم با سخنرانی آقای چام‌بند فرمانده گردان سایبری ناحیه شهرستان (٠۲/٠۶/۲۵) @Khademinshohada_Fars 🌱
🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 ⏰️ 📚 ⭕️ قسمت ۱۲ 🏷 پهلوان 🔻راوی : حسین الله کرم داستان پهلوانی هاي ابراهيم ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقلاب پيش آمد. بعد از آن اکثر بچه ها درگير مســائل انقلاب شدند و حضورشان در ورزش باستاني خيلي کمتر شد. تا اينکه ابراهيم پيشــنهاد داد که صبح ها در زورخانه نماز جماعت صبح را بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند. بعد از آن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع می شديم. نماز صبح را به جماعت می خوانديم و ورزش را شروع می کرديم. بعد هم صبحانه مختصري و به سر کارهايمان می رفتيم. ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشــحال بود. چــرا که از طرفي ورزش بچه ها تعطيل نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به جماعت می خواندند.هميشــه هم حديث پيامبر گرامي اســلام را ميخواند: اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داري تا صبح محبوب تر است. با شروع جنگ تحميلي فعاليت زورخانه بسيار کم شد. اکثر بچه ها در جبهه حضور داشتند. ابراهيم هم کمتر به تهران می آمد. يکبار هم که آمده بود، وســائل ورزش باســتاني خــودش را برد و در همان مناطق جنگي بســاط ورزش باســتاني را راه اندازي کرد. زورخانه حاج حســن تــوکل، در تربيت پهلوان هاي واقعــي زبانزد بود. از بچه هاي آنجا به جز ابراهيم، جوانهاي بســياري بودند که در پيشگاه خداوند پهلوانی شان اثبات شده بود! آنها با خون خودشان ايمانشان را حفظ کردند و پهلوان هاي واقعي همين ها هستند. دوران زيبا و معنوي زورخانه حاج حسن در همان سال هاي اول دفاع مقدس، با شهادت شهيد حسن شهابي ( مرشــد زورخانه ) شهيد اصغر رنجبران ( فرمانده تيپ عمار ) و شــهيدان ســيدصالحي، محمدشــاهرودي، علي خرّمدل ، حسن زاهدي، ســيد محمد سبحاني، سيد جواد مجد پور، رضاپند، حمدالله مرادي، رضا هوريار، مجيد فريدوند، قاســم كاظمي و ابراهيم و چندين شهيد ديگر و همچنين جانبازي حاج علي نصرالله ، مصطفي هرندي و علي مقدم و همچنين درگذشت حاج حسن توکل به پايان رسيد. مدتــی بعد با تبديل محل زورخانه به ســاختمان مســکوني، دوران ورزش باستانی ما هم به خاطره ها پيوست. 🔸️ادامه دارد... @Khademinshohada_Fars 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ما الان با اتّکاء به آن کارهایی که جوانهای ما آن روز در دفاع مقدّس انجام دادند، میتوانیم با اطمینان بگوییم امروز جوانهای ما میتوانند همه‌ی مشکلات این کشور را حل کنند.🌻💪🏻 @Khademinshohada_Fars 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1️⃣ 💠همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنه‌های جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ @Khademinshohada_Fars 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔻دفاع مقدس ؛ یکی از بهترین مظاهر دین شناسی... @Khademinshohada_Fars 🌱
🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 ⏰️ 📚 ⭕️ قسمت ۱۳ 🏷 والیبال تک نفره 🔻راوی : جمعی از دوستان شهید بازوان قوي ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياري از ورزش ها قهرمان اســت. در زنگ هاي ورزش هميشــه مشــغول واليبال بود. هيچکس از بچه ها حريف او نميشد. يک بار تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند. همه ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بوديم که چطور پيروز شد. از آن روز به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تک نفره بازي ميکرد. بيشتر روزهاي تعطيل، پشت آتش نشاني خيابان 17 شهريور بازي ميکرديم. خيلي از مدعي ها حريف ابراهيم نمی شدند. اما بهترين خاطره واليبال ابراهيم بر ميگردد به دوران جنگ و شهر گيلانغرب، در آنجــا يک زمين واليبال بود که بچه هاي رزمنــده در آن بازي ميکردند. يک روز چند دســتگاه ميني بوس براي بازديــد از مناطق جنگي به گيلانغرب آمدند که مســئول آن ها آقاي داودي رئيس ســازمان تربيت بدني بود. آقاي داودي در دبيرستان معلم ورزش ابراهيم بود و او را کامل می شناخت. ايشان مقداري وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صلاح ميدانيد مصرف کنيد. بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته هاي ورزشي هستند و براي بازديد آمدهاند.ابراهيم کمي براي ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به آنها نشان داد. تا اينکه به زمين واليبال رسيديم. آقــاي داودي گفت: چند تــا از بچه هاي هيئت واليبال تهران با ما هســتند. نظرت برای برگزاري يك مسابقه چيه؟ ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان واليباليست حرفــه اي بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل. تعداد زيادي هم تماشاگر بودند. ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل آنها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور ميکرد. بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد. بعد هم بچه هاي ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند. آنها باورشان نميشــد يک رزمنده ساده، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها بازي كند. يكبــار هم در پادگان دوكوهــه براي رزمنده ها از واليبــال ابراهيم تعريف كردم. يكي از بچه ها رفت وتوپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشــكيل داد و ابراهيم را هم صدا كرد. او ابتدا زير بار نميرفت و بازي نميكرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس همه شما يكطرف، من هم تكي بازي ميكنم! بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــالا اينقدر نخنديده بوديم، ابراهيم هر ضربه اي كه ميزد چند نفر به سمت توپ ميرفتند و به هم برخورد ميكردند و روي زمين مي افتادند! ابراهيم درپايان با اختلاف زيادي بازي را برد. 🔸️ادامه دارد... @Khademinshohada_Fars 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿ابعادی از عظمت دفاع مقدس: 🎯_از چه چیزی دفاع کردیم؟ 🎯_مهاجمان چه کسانی بودند؟ 🎯_مدافعان چه کسانی بودند؟ 🎯_دستاوردهای دفاع چه بود؟ @Khademinshohada_Fars 🌱
2️⃣ 💠هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴ @Khademinshohada_Fars 🌱
و رفاقت هایی که بر فراز قله شهادت رسید...💟 @Khademinshohada_Fars 🌱