🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#تنها_سوغاتی_که_شهيد_برونسی_از_حج_آورد!
🌷رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانهشان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش.
🌷بعد از احوالپرسی و چاقسلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. میخواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم.» گفتم: «ان شاءالله که مبارک باشد و سالهای سال برای شما عمر کند.» خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر میکنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق!»
🌷گفتم: «چرا بفروشید، حاج آقا؟» گفت: «راستش من برای زیارت این حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، ۱۶ هزار تومان شده است؛ میخواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیتالمال نباشم.»
🌷گفتم: «من تلویزیون را میخواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟» گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید.» تلویزیون را به همان قیمت ۱۶ هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را دو دستی تقدیم سپاه کرد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده #شهید عبدالحسین برونسی
#راوی: آقای صادق جلالی
❌❌ مسئولین!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#امانتی_در_فردای_قیامت!
🌷میخواستیم توی عملیات کربلای ۱۰ شرکت کنیم. علی اکبر رو دیدم که داشت به بچه ها میگفت: با وضو باشید! هر لحظه مرگ در کمینه.... قبل از عملیات اومد تدارکات و گفت: یه پیراهن میخواهم. امانت میبرم و بعد از عملیات پس میدم.
🌷چند ساعت بعد دیدم پیراهن رو برگردوند! گفت: من توی این عملیات شهید میشم، اگه این امانت رو پس ندم و از دنیا برم، فردای قیامت چیکار کنم؟ پیراهن رو تحویل داد و رفت. همونطور که میگفت توی همون عملیاتم شهید شد...
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی اکبر پرک
#فاطمیه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
🖤@chamran🖤
هدایت شده از نوکران چشم براه یابن الحسن جانم روحی فداه
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#تنها_سوغاتی_که_شهيد_برونسی_از_حج_آورد!
🌷رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانهشان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش.
🌷بعد از احوالپرسی و چاقسلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. میخواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم.» گفتم: «ان شاءالله که مبارک باشد و سالهای سال برای شما عمر کند.» خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر میکنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق!»
🌷گفتم: «چرا بفروشید، حاج آقا؟» گفت: «راستش من برای زیارت این حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، ۱۶ هزار تومان شده است؛ میخواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیتالمال نباشم.»
🌷گفتم: «من تلویزیون را میخواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟» گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید.» تلویزیون را به همان قیمت ۱۶ هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را دو دستی تقدیم سپاه کرد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده #شهید عبدالحسین برونسی
#راوی: آقای صادق جلالی
❌❌ مسئولین!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#تنها_سوغاتی_که_شهيد_برونسی_از_حج_آورد!
🌷رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانهشان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش.
🌷بعد از احوالپرسی و چاقسلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. میخواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم.» گفتم: «ان شاءالله که مبارک باشد و سالهای سال برای شما عمر کند.» خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر میکنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق!»
🌷گفتم: «چرا بفروشید، حاج آقا؟» گفت: «راستش من برای زیارت این حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، ۱۶ هزار تومان شده است؛ میخواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیتالمال نباشم.»
🌷گفتم: «من تلویزیون را میخواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟» گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید.» تلویزیون را به همان قیمت ۱۶ هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را دو دستی تقدیم سپاه کرد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده #شهید عبدالحسین برونسی
#راوی: آقای صادق جلالی
❌❌ مسئولین!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴 🌴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_🤲