eitaa logo
قرارگاه خادمیاران مهدوی
197 دنبال‌کننده
610 عکس
308 ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
Joze26.mp3
4.24M
تلاوت جزء ۲۶م قرآن کریم 🔸🌺🔸 -------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
26صوت ترجمه جزء بیست و ششم.mp3
6.8M
ترجمه جزء بیست و ششم 🔸🌺🔸 -------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🔸🌺🔸 -------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 عملی که سرنوشت انسان را تغییر می‌دهد‌! کدام بخش از مفاتیحِ بیشتر استفاده شده بود؟! چقدر مناسب است در ، این دعا را شروع کنیم 🔸🌺🔸-------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
🤲 دور پنجم؛ روز ۲۶م از حضرت امام صادق علیه‌السلام: هركس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد؛ و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از گور بیرون آورند و در خدمت آن حضرت باشد؛ و حق تعالی به هركلمه هزار حسنه او را كرامت فرماید و هزار گناه از او محو كند. 🔸🌺🔸-------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
هدایت شده از سالن مطالعه
ابراهیم را دیدم خیلی ناراحت بود پرسیدم: "چیزی شده؟!" گفت: "دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی. هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشاالله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی ها تیر اندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم." تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن هم‌رزمش بوده.. هوا که تاریک شد ابراهیم حرکت کرد نیمه‌های شب برگشت آن هم خوشحال و سرحال ...! مرتب داد می‌زد امدادگر ؛ امدادگر ...سریع بیا، ماشاالله زنده است! بچه‌ها خوشحال شدند، مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب. ولی ابراهیم گوشه ای نشست و رفت توی فکر... رفتم پیش ابراهیم گفتم: "چرا توی فکری؟!" بامکث گفت: "ماشاالله وسط میدان مین افتاد؛ آن‌هم نزدیک سنگر عراقی‌ها. اما وقتی رفتم آنجا نبود، کمی عقب‌تر پیدایش کردم در مکانی امن!" 🔹بعدها ماشاالله ماجرا را این‌گونه توضیح داد: "خون زیادی از من رفته بود و بی حس بودم. عراقی‌هاهم مطمئن بودند زنده نیستم. حال عجیبی داشتم، زیرلب فقط می گفتم: یا صاحب الزمان عجل الله ادرکنی هوا تاریک شده بود؛ جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد و به نقطه‌ای امن رساند. دردی احساس نمی‌کردم. آن آقا کلی با من صحبت کرد؛ بعد فرمودند: "کسی می آید و شما را نجات می‌دهد. او دوست ماست!" لحظاتی بعد ابراهیم آمد. باهمان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خودش معرفی کرد ؛ خوشا به حالش 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 اَلسَّلَامُ‌عَلَیکَ یَا مَولَایَ؛ سَلَامَ مُخلَصِِ لَکَ فِی‌الوِلَایَه خورشید، به شوق دیدن روی ماه شماست که هرروز طلوع می‌کند باز صبح رسید، و هر صبحی که با سلام بر شما آغاز شود البته به خیر است! بر آ ای آفتاب صبح امید که در دست شب هجران اسیرم ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ افتاده بود زندان. شکنجه‌ها امانش را بریده بود. به خودش گفت: "بگذار نامه بنویسم برای امام؛ هم برای آزادی‌ام دعا کند، هم از آقا پول بخواهم." نامه نوشت. اما خجالت کشید پول بخواهد. خیلی زود جواب نامه به دستش رسید: "ظهر امروز، نمازت را در خانه‌ات خواهی خواند!" همان شد که امام فرموده بود. آزادش کردند. به خانه که رسید نامه‌ای دید، همراه صد دینار طلا. نامه را باز کرد. دستخط امام عسکری علیه‌السلام بود: "هر وقت نیازی داشتی از من خجالت نکش!" 📚 (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۵۰۸. 🔸🌺🔸 -------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
هدایت شده از سالن مطالعه
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
27تصویر جزء بیست و هفتم.pdf
10.4M
تصویر جزء بیست و هفتم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
27صوت تحدیر جزء بیست و هفتم.mp3
4.02M
تلاوت جزء بیست و هفتم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
27صوت ترجمه جزء بیست و هفتم.mp3
6.86M
ترجمه جزء بیست و هفتم 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 عملی که سرنوشت انسان را تغییر می‌دهد‌! کدام بخش از مفاتیحِ بیشتر استفاده شده بود؟! چقدر مناسب است در ، این دعا را شروع کنیم 🔸🌺🔸-------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
🤲 دور پنجم؛ روز ۲۷م از حضرت امام صادق علیه‌السلام: هركس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد؛ و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از گور بیرون آورند و در خدمت آن حضرت باشد؛ و حق تعالی به هركلمه هزار حسنه او را كرامت فرماید و هزار گناه از او محو كند. 🔸🌺🔸-------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 اَلسَّلَامُ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللهِ وَ تَرجُمَانَه اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما، ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ آمده بود نجف برای زیارت. سر گذاشته بود روی شانه‌ی ضریح. مشغول زیارت بود که صدای دلربایی شنید. مردی در آن سوی ضریح مشغول مناجات بود. گوش‌هایش را تیز کرد. مناجات برایش، تازگی خاصی داشت: "خدایا! این دین توست که به خاطر فراق حجّتت گریان شده! این قرآن توست که در غیبت امام اشک می‌ریزد! این چشم‌های مومنین است که در هجران ولیّ تو گریه می‌کند! پس بر محمد و آل محمد درود فرست، و در فرج او تعجیل کن تا به دینت، قرآنت و مؤمنین رحم کرده باشی." به خودش گفت: "نکند این مرد، امام زمان علیه السلام باشد؟!" رفت آن سوی ضریح. کسی را اما ندید! سراسیمه بیرون دوید. صحن، رواق، ایوان، همه جا را گشت. کسی را اما پیدا نکرد. 📚تنها ره رهایی ص۷۸ 🔸🌺🔸 -------------- قرارگاه مردمی خادمیاران مهدوی @khademyaran_mahdavi
هدایت شده از سالن مطالعه
🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
28تصویر جزء بیست و هشتم.pdf
10.13M
تصویر جزء بیست و هشتم 🔸🌺🔸 -------------- @salonemotalee