┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#فرزندآوری
🔴(فقر، خجالت، ترس از ناقص الخلقه بودن، ترس از سندروم داون، ترس از حرف مردم، بارداری ناخواسته و...) از جمله ی دلایل کشته کشدن روزانه ی بیش از ۱۰۰۰ انسان در کشور است
به اسم سقط جنین 🥺
❌هیچکدام از دلایل بالا مجوز سقط جنین(=قتل جنین) نیست!
#نه_به_سقط_جنین
#بحران_جمعیت
#سقط_جنین
#فرزند_بیشتر
#جمعیت
┄━━━•●❥-💞❀💞-❥●•━━━┄
1_2991624480.mp3
12.46M
🌙مجموعه ویژه #ماه_رجب ۳
#آیت_الله_ممدوحی
#استاد_شجاعی
• این همه سفارش به استفاده از #ماه_رجب برای چیست؟
• آیا اگر کسی نتواند از ماه رجب بهرهبرداری کند، خسارتی هم متوجهش میگردد یا صرفاً استفاده از رجب، فقط یک امر مستحبی است؟
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝اول #ماه_رجب میلاد با سر سعادت حضرت باقرالعلوم علیه السلام مبارک🏝
▫️حدیث زیبا و گرانسنگ امام محمد باقر علیه السلام
🎥حجة الاسلام معاونیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📙رمان امنیتی #شهریور 🌾 ✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا قسمت ۱۱ بدون این که م
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
📙رمان امنیتی #شهریور 🌾
✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت ۱۲
عمیقا ممنونش هستم که مثل بازجوها، سعی نمیکند حرف از زیر زبانم بکشد؛ اما انگار امروز شانس به من پشت کرده. نقاشی بعدی هم یک پرترهی ریشوی بیصورت است مثل قبلی؛ ولی بدون کلاه نقابدار و لباس نظامی. اینبار در کت و شلوار. آوید ابرو بالا میدهد: انگار واقعا یه سبکه! نه؟
خوشحال از این که خودش دارد برای توجیه به من کمک میکند، سرم را تکان میدهم: آره... آره...
پرتره را میگذارد زیر نقاشیها و بعدی، یک تصویر قدی ست از همان آدمِ ریشوی بدون صورت. تف به این شانسِ گندِ من.
آوید میزند زیر خنده: حالا واقعا یه سبک خاصه، یا کسی که عاشقشی این شکلیه شیطون؟ نکنه بابا لنگ درازی، چیزیه؟
-چیزه... ام... این...
-آوید کجایی پس؟ بیا بریم دیگه!
صدای دختر، باعث میشود هردومان برگردیم به سمت در اتاق. یکی از رفیقهای الکیخوش آوید ایستاده جلوی در: چکار میکنی اینجا؟ همه منتظرتن!
قدم برمیدارد به سمت جلو و گردن میکشد تا ببیند چرا سر من و آوید توی هم است. از شانس من افتضاحتر در دنیا نبود؟ حالا این فضول خانم هم برایش سوال میشود که این تصویر کیست و باید برای دونفر توضیح بدهم همه چیز را و بعد در کل خوابگاه میپیچد و...
آوید نقاشیها را میگذارد روی پایم و یکضرب از جا بلند میشود: بریم. همه بچهها رو جمع کردی؟
دست دوستش را میگیرد و میکشد دنبال خودش و من از خدا خواسته، سریع نقاشیها را میچپانم داخل پوشه. انگار ذهنم را خوانده. در آستانه در، برمیگردد و میگوید: راستی بچهها، ما آخر هفتهها دور هم فیلم میبینیم. اگه خواستین شمام بیاین.
افرا بدون این که سرش را از روی جزوهاش بلند کند میگوید: نه ممنون.
ولی من نظرم متفاوت است و همیشه بین فیلم دیدن و هر کار دیگری، فیلم را انتخاب میکنم. پوشه را جا میدهم میان وسایلم و از جا بلند میشوم: وایسا منم بیام.
خودم را میچسبانم به آوید تا محیط غریبه جمع، کمتر روی سرم سنگینی کند. تا قبل از شروع فیلم، همه در سر و کله هم میزنند جز من که با وجود میل شدید برای شرکت در شوخیها، جمع شدهام در خودم. فقط نگاهشان میکنم و سعی دارم از اصطلاحات عامیانهشان سر دربیاورم و به زور بخندم.
با آغاز فیلم، آهِ بیصدایی از نهادم بلند میشود. خل و چلها یک فیلم جنگی انتخاب کردهاند، دقیقا درباره جنگ سوریه. الان است که بالا بیاورم دل و رودهام را.
دوست دارم از جا بلند شوم و داد بزنم: از شماهایی که در آرامش و امنیت ایران بزرگ شدهاید و ناامنی برایتان مثل افسانه است، از شماهایی که بلدید در آرامش لم بدهید پای فیلمِ بدبختیهای من و تخمه بشکنید و چیپس بخورید و آخرش هم کمی آبغوره بگیرید، متنفرم...
نگاه کردن به فیلم اعصابم را میریزد به هم؛ پس نگاهش نمیکنم. اگر باعث جلب توجه نمیشد، از اتاق میرفتم بیرون، ولی حالا فقط همراهم را درمیآورم و اخبار را مرور میکنم تا کلا حواسم برود جای دیگر.
#ادامه_دارد ...
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#فاطمه_شکیبا
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
.🎥 #گزارش_تصویری
.🕊️🌿
در دامن خورشید، عیان قرص قمر شد
فخر دو جهان سید سجاد (ع) پدر شد
امشب صدف بحر ولایت گهری زاد
یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد
در خانه خورشید ولایت قمری زاد
یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد
.
«مراسم ولادت باقر العلوم علیه السلام »
.
.
هیئت خواهران خادم الزهرا سلام الله علیها،استان همدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ
🌺🌿
شهر مدینه غرق شادى بود آن شب
آکنده از بانگ منادى بود آن شب
آن شب شفق آیینهدار لطف حق بود
چشم انتظار جلوه نص علق بود
آن شب قلم، شمشیر خود را تیز میکرد
پیمانه اندیشه را لبریز میکرد
آن شب منادى داد عدل و داد میزد
بین زمین و آسمان فریاد میزد
کاى اهل عالم قلب عالم منجلى شد
نام محمد زنده از نام على شد
ماه رجب را عزم جولان ساز گردید
یعنى گره از کار رجعت باز گردید
باید زمان آیینهدار راز گردد
درهاى رحمت بر رخ ما باز گردید
🌺🌿
«مراسم ولادت امام محمد باقر علیه السلام »
🔴هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، استان همدان
💠دعای يا من ارجوه لكل خیر
🔹در هر روز از ماه رجب در صبح و شام پس از نمازهای روز و شب بگو:
🔸يا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ ، وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ ، يَا مَنْ يُعْطِى الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ ، يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ سَأَلَهُ ، يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً ، أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَجَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ ، وَاصْرِفْ عَنِّى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ شَرِّ الدُّنْيا وَشَرِّ الْآخِرَةِ ، فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَيْتَ ، وَزِدْنِى مِنْ فَضْلِكَ يَا كَرِيمُ. يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ ، يَا ذَا النَّعْماءِ وَالْجُودِ ، يَا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ ، حَرِّمْ شَيْبَتِي عَلَى النَّارِ.
═══✼🍃💖🍃✼══
✅ وقتی که بگویند «أینَ الرَّجَبیون؟» و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم!
🌹حلول ماه مبارک رجب و و ولادت حضرت اماممحمد باقر(ع) مبارک باد!
🔸یادم نمیرود که در مدرسه نیماورد اصفهان، بعدازظهر که از خواب بیدار شدیم یک وقت صدای مرحوم حاج میرزا علیآقا را شنیدم. ما در آن مدرسه غریبه بودیم. طلبهها از ایشان خواهش کرده بودند، آمده بود موعظه میکرد و بعد هم ذکر مصیبت.
🔹حدیث دارد که در قیامت فریاد میکشند: «أینَ الرَّجَبیون؟» رجبیون کجا هستند؟ این مرد با همان آهنگ و با آن حال و روحی که داشت این تعبیر را به کار برد:
آن وقتی که بگویند «أینَ الرَّجَبیون» و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم، در ماه رجب هیچ چیزی نداشته باشیم و اصلا جزء رجبیون شمرده نشویم، چه خواهیم کرد؟
🔸این ماه، ماه استغفار و عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما بهکلی دارد فراموش میشود. ماه رجب میآید، بزرگهایمان متوجه نمیشوند تا چه رسد به بچهها. کمکم اگر به بچهها بگوییم ماههای قمری را از محرم تا ذیالحجه بشمار، نمیتوانند؛ اصلا فراموش میکنند که یک چنین ماههایی هم وجود دارد.
📝 استاد شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۲۳۴
═══✼🍃💖🍃✼══
1_3029866651.mp3
1.53M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 برگرد!
از حضرت پرسیدند: شما میگوئید در بهشت هیچ غصه ای وجود ندارد
💭 اگر ما در آنجا یاد گناهانمان در دنیا بیفتیم و حسرت بخوریم چه؟
ایشان پاسخ داد: .....
#استاد_انصاریان
@Ostad_Shojae
✴️اطلاعیه
سلام و عرض ادب .
امروز مراسم هفتگی برگزار نمیشود .فردا مراسم شهادت امام های علیه السلام با قرائت جامعه کبیره ان شا الله در خدمت شما هستیم.
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📙رمان امنیتی #شهریور 🌾 ✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا قسمت ۱۲ عمیقا ممنونش
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
📙رمان امنیتی #شهریور 🌾
✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت ۱۳
در خبرها هم چیز جدیدی پیدا نمیشود: حملات فلسطینیها به شهرکهای اسرائیلی، خالی شدن شهرکها، افول شاخصهای اقتصادی اسرائیل، درگیریهای پراکنده در مرزهای لبنان و اسرائیل و بحران بازگشت یهودیان اسرائیلی به اروپایی که مردم خودش هم در آن اضافهاند.
فکر کنم باید برای ادامه زندگی، روی روسیه حساب کنم، یا شاید استرالیا و حتی آسیای شرقی. شاید هم بروم قطب شمال. آخر دنیا. یک جایی که فقط خودم باشم و برف و خرسهای قطبی. اگر پول داشته باشم، رویا را هرجایی میشود ساخت. فقط مهم پول است و نبود مزاحم.
چشمم میخورد به خبری جدید: کشف و انهدام سه تیم تروریستی در مرزهای غربی ایران. نیشخند میزنم. آرسن راست میگفت؛ دوباره پسماندههای گروههای تکفیری دارند خودشان را جمع و جور میکنند که حداقل قبل از نابود شدن، لگدی هم بزنند به جمهوری اسلامی.
***
آنچه مقابلم نوشته است را با خودم زمزمه میکنم: مرکز تخصصی مغز و اعصاب خورشید.
-چی گفتی؟
این را افرا میگوید که دراز کشیده روی زمین و تا جایی که ممکن است، در کتابها و جزوههایش خم شده. میگویم: هیچی... با خودم بودم.
افرا در سکوت، باز هم غرق میشود میان کتابها و جزوههایش. چیزی هم با خودش زمزمه میکند هربار و یک بطری پر از کنجد گذاشته کنار دستش. گرسنه که میشود، کمی از کنجدها را میریزد در دهانش و ادامه میدهد به درس خواندن. بوی کنجد اتاق را برداشته. بجز وقتهایی که خواب است، غذا میخورد یا نماز میخواند، بقیه ساعتها خودش را خفه میکند با درس.
خیره میشوم به تصویر مرکز تخصصی مغز و اعصاب خورشید. ساختمانش شباهتی به مرکزی که در آن بودم ندارد. مکان و نامش همان است، اما ساختمان و کارکردش کاملا جدید. گویا ده سال پیش، ساختمان قبلی آتش گرفته و برای همین، دوباره از نو ساخته شده؛ از پایه.
جز این، هیچ سرنخ روشنی از گذشته ندارم. سرنخ دیگرم، تنها یک اسم است و صدا و تصویر محوش، که مثل یک گنج از آن محافظت کردهام. صدایی خسته و مردانه که میگوید: اسمی حیدر. بدیت ان تکون صدیقتی؟ (اسم من حیدره، میخوای باهام دوست بشی؟)
ناخودآگاه دستم میرود به سمت گردنبندم و از روی لباس، لمسش میکنم. چشمانم را میبندم و صدایش را برای هزارمین بار در ذهنم مرور میکنم؛ با همان وضوح روز اول: اذا مواعود، لانو فی مکان مو فینی العوده. سامحینی. (اگه برنگشتم بخاطر اینه که جایی هستم که نمیتونم برگردم. منو ببخش.)
من او را نبخشیدهام؛ هرچند انقدر قاطع این جمله را به زبان آورد که مطمئنم اگر میتوانست، برمیگشت؛ ولی مدتی ست دانیال، شعله شک را انداخته به خرمن اطمینانم؛ و نتوانستم روی استدلالهایش چشم ببندم. روی این حرفش که دائم زیر گوشم میخواند: حیدر ترسیده که تو بهش وابسته بشی و زندگیش رو مختل کنی. برای همینم ازت فرار کرده و رفته پی زندگیش.
دانیال به طرز نفرتآوری همه چیز را درباره من و گذشتهام میدانست و من چارهای نداشتم جز اعتماد به او. دوستی نبود که من به خواست خودم انتخابش کرده باشم؛ اما نقش قهرمان را در زندگیام بازی کرد؛ وقتی از قهرمانهای زندگیام، جز یک خاطره چیزی نمانده بود.
#ادامه_دارد ...
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#فاطمه_شکیبا
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝روش بهرهمندی از ماه رجب
👌خروجی #ماه_رجب باید محبت امیرالمومنین باشد...
🎥استاد میرباقری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
چقدر اين روزها با همه روزهایت فرق میکند؛
دِلْبَرَمـــ مهربانتر از همیشهای؟
یا من خیال میکنم؟
فکر نکن، نمیدانم...نمیفهمم!
چند روزیست،
عجیب رفتهای در کارِ من!
خوب زیر و رویم کردهای،
تا خرابیهایم رو شود...
خوب که فهمیدمشان!
آوردهای و نشاندهای مرا، رویِ سجادهی #رجب ...
و گفتهای،
حالا حرف به حرف با من تکرار کن؛
یا من ارجوهُ لکلّ خیر ...
و اینجا بود که فهمیدم #ماه_رجب،
ماهِ درمان است...
و تو تنها طبیبی که میشود اَمن و آرام به آغوشت پناه برد.
ميدانى یا من ارجوه لکلّ خیر؛
در سینهام درد، بسیار است...
اما شنیدهام، در شفاخانه ی رجب،
درمان که هیچ، همهی خیرهای عالَم موجود است...
من مضطرانه آمدهام به طمع خير كثيرت...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✖️ماجرای بوسه سید حسن نصرالله بر دست رهبرانقلاب
🔺درسالن کنفرانس اسلامی دست حضرت آقا را بوسید. ازاو پرسیدند این حرکت شما غیرعادی بود، چرا این کار را انجام دادید!؟
🔹 گفت: میخواستم وقتی شبکههای بینالمللی بصورت زنده این مراسم را پخش میکردند، بگویم اگر مرا قهرمان و شخصیت محبوب جهان عرب مینامند، من هرچه دارم از پیروی ولایتفقیه است.
👌👌👌👌