دلزدگی رسانهای یا :
آیا ما عامدانه در حال بیارزش کردن فجایع انسانی برای مخاطب هستیم؟
✅یکی از نظریهها در تبلیغ رسانهای باورها، پدیده Media BackFire یا شلیک معکوس رسانهایست. این تئوری میگوید:
زیادهروی در اظهار عقیده"الف" از طریق رسانه میتواند موجب فراگیری عقیده متفاوت "ب" شود.
🔺تصور کنید شما در یک مهمانی یکساعت پیوسته نطق میکنید. دراین میان اگر شخصی حرف بیارزشی هم بزند، با اقبال حضار مواجه میشود.
✅ایده "شلیک معکوس" بیان میدارد که اقبال افراد به آن حرف، نه الزاماً بابت ارزش آن، که نوعی اعتراض به تکرار شما و استقبال از هر چیز جدیدی است.
🔺در فضای رسانهای کشور اگر از صداوسیما بگذریم-که در اشباع و دلزده کردن مخاطب در زمینههای دینی ید طولایی دارد- مشاهده میکنیم رویه بسیاری از فعالان مذهبی مجازی نیز متفاوت نیست: نه الزاماً به فکر جذب و اقناع مخاطبین بیرونیتر هستند نه نگران دلزدگی و ریزش مخاطبین شبیه به خود هستند.
✅اثر دیگر این اشباع - که در ماجراهای این روزهای غزه نیز کموبیش شاهد آن بودیم- چیزیست که خانم دیمولر (پژوهشگر حوزه رسانه) از آن به عنوان "خستگی از شفقت" یاد میکند:
"یعنی که مواجههی بیش از حد با تصاویر وحشتناک یا روایت غصه در گزارشهای خبری، میتواند باعث سردیِ عواطف بیننده شود و کاری کند که او، به جای واکنش به شواهد، آنها را پس بزند."
🔺شاید به همین دلیل است که این سری حجم واکنشها به ماجرای غزه در خارج کشور، به مراتب بیشتر از مخاطب اشباعشده ایرانی بوده است.
✅یا کمی عقبتر این رویه را میتوان در ایام اربعین دید: سیلی از استوریها و پستهایی که برای افراد مذهبی جذاب است و به اثر آن بر قشر دیگر مخاطب فکر نمیشود؛ رویهای که شاید در رشد انفجاری هشتگ خانم #مهسا_امینی (چند روز پس از اربعین) بیتاثیر نبود.
🔸 https://eitaa.com/hodaacademy