eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.8هزار دنبال‌کننده
524 عکس
147 ویدیو
11 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ماجرای عجیبِ انگشتری که حضرت زهرا(س) به سید مجتبی برگرداند |غسل جمعه‌‌ی سید هیچوقت ترک نشد. قدیما می‌گفت: اگه آب، دبه‌ای هزار تومن هم بشه، حاضرم پول بدم، اما غسل جمعه‌ام ترک نشه... برا دوره آموزشی رفتیم تهران. روز جمعه توی حمام عمومی سید سرِ شوخی رو باز کرد و به طرف ما آب پاشید. منم یه لگن آب به طرفش پاشیدم. سید جا خالی داد، اما اتفاق بدی افتاد! آب خورد به انگشترهاش که در آورده و کنار حوض گذاشته بود؛ و دقیقاً همون انگشتری که هدیه خانومش بود و بسیار دوستش داشت، رفت توی چاه. دیگه کاری نمی‌شد کرد. سید خیلی ناراحت شد. به شوخی گفتم: دلبسته‌ی دنیا شدیا.. برگشت و گفت: این انگشتر هدیه همسرم بود؛ خانمی که ذریه‌ی حضرت زهراست. اگه بفهمه همین اول زندگی هدیه‌اش رو گم کردم، بد میشه... خلاصه روز بعد برا مرخصی دو روزه راهی مازندران شدیم و رفتیم خونه. بعد از مرخصی‌ توی راه برگشت به تهران با تعجب همون انگشتر گمشده رو توی دستش دیدم، از گوشه نگین‌اش که پریده بود کاملا می شناختمش؛ دقیقاً همون انگشتر بود. هر چه اصرار کردم بگه انگشتری که افتاده توی فاضلاب تهران،دستش چیکار می‌کنه، چیزی نگفت. اما تا قسمش دادم به حضرت زهرا،گفت: چیزی که میگم رو تا زنده‌ام جایی نگو، چون متهمت میکنن به خرافه‌گویی. وقتی رفتم خونه، خیلی مراقب بودم همسرم دستم رو نبینه. قبل از خواب به مادرم حضرت زهرا متوسل شدم و گفتم: مادرجان! بیا و آبروی منو بخر... بعد هم طبق معمول سوره واقعه خوندم و خوابیدم؛ اما وقتی برا نماز شب بیدار شدم؛ با تعجب دیدم انگشتر روی مفاتیحه! 📚منبع: کتاب علمدار @khakriz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤|سال‌نمای زندگی شهید شیخ نمر باقر النمر 🔸۱۳۳۸؛(۱۹۶۸ میلادی) تولد در شهر "العوامیه" در استان القطیف واقع در شرق عربستان [خاندان النمر وعاظ و منبری‌های سرشناس حسینی داشت؛ همچون آیت‌الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر و جدِّ شیخ؛ حاج علی بن ناصر آل نمر] 🔹۱۳۵۹؛ مهاجرت به ایران و شروع تحصیل حوزوی [در حوزه علمیه امام قائم (عج) تهران و حوزه علمیه قم] 🔸۱۳۶۹؛ مهاجرت به سوریه و تحصیل در حوزه علمیه حضرت زینب(س) دمشق [شیخ نمر در ایران و سوریه بعد از شاگردی محضر اساتیدی برجسته‌؛ علاوه بر تدریس دروس حوزوی، چند سال اداره‌ی مدرسه حضرت قائم(عج) را نیز بر عهده گرفت] 🔸 ۱۳۸۰؛ راه‌اندازی مرکز مذهبی الامام القائم(عج) [در زادگاهش؛ شهر العوامیه عربستان] 🔹 ۱۳۸۴؛ اولین بازداشت توسط آل‌سعود [به اتهام درخواست از رژیم سعودی برای رسیدگی به قبرستان بقیع و به رسمیت شناختن مذهب تشییع؛ در همایش بین‌المللی قرآن کریم بحرین] 🔸۱۳۸۶؛ بازداشت مجدد [به اتهام تحریک شیعیان عربستان علیه آل‌سعود] 🔹۱۳۸۶؛ صدور حکم ممنوعیتِ سخنرانی و تدریس توسط آل‌سعود 🔸۱۳۸۷؛ درخواست شکل‌گیری یک تشکیلات مخالف به نام "جبهة الرشیدة" [به هدف مبارزه با فساد اجتماعی و تبعیض دینی و ظلم و ستم سیاسی علیه پیروان اهل بیت(ع) در عربستان] 🔹۱۳۸۹؛ شکستنِ حکم ظالمانه‌ی ممنوعیت از سخنرانی؛ [و تهییج جوانان منطقه برای مبارزه با ظلم آل‌سعود] 🔸 ۱۳۹۰؛ بازداشت [به اتهام محاربه، و انتقاد علیه آل‌سعود] 🔹 ۱۳۹۳؛ صدور حکم اعدام 🔸 ۱۳۹۴؛(۱۲دی) اعدام با شمشیر در جده عربستان @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 شرافت من از جانم ارزشمندتر است؛ به آن نزدیک نشوید... |شیخ عاشق قرآن بود و چیزی نمونده بود تا حافظ کل قرآن بشه که دستگیر شد. شاید هم توی ماه‌های آخر زندگیش قرآن رو کاملا حفظ کرده بود... یادمه آخرین بار برا دیدن شیخ به همراه مادر، برادرانم، خواهرم و سکینه دختر شیخ؛ صبح زود به زندان حایر ریاض رفتیم؛ اما این دیدارمون با شیخ رو تا ساعت ۱۲ظهر به تاخیر انداختند. مادر و برادرم نگران شده بودند؛ چون همیشه ما وارد محل ملاقات شده و منتظر رسیدن شیخ می‌شدیم، اما این‌بار وقتی وارد شدیم دیدیم او منتظر ماست. شیخ از دیدن مادر بسیار خوشحال شد. یادمه توی اون دیدار ورد زبان شیخ شده بود گفتنِ ذکرِ «الحمدلله رب العالمین»... می‌گفت: می‌خوام با شهادت به دیدار پروردگارم برم... ملاقات که تموم شد، زمان خارج شدن؛ درِ گوشی به شیخ گفتم: حرفهایی درباره حل پرونده محکومان به گوش می رسه‌.‌‌.. اما شیخ در جوابم گفت: منو رها کنید و به پرونده‌ی دیگران برسید. تو و «صادق الجبران» (وکیلش) از طرف من برای انجام هرکاری اختیار تام دارید؛ اما شرافت من از جانم ارزشمندتره، پس بهش نزدیک نشوید‌‌‌...‌ 👤 خاطره‌ای از زندگی شهید شیخ‌ نمر باقر النمر به روایت برادر 📚 منبع: خبرگزاری مهر [اینجا] ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱۰ 🔸اوج غیرتِ جوان مسیحی در جنگ با ارتش صدام؛ که منجر به شهادتش شد... |روبرت دوران خدمتِ‌سربازی منتقل شد به جبهه‌ی غرب و روزهای آخرِ سربازی‌اش رو توی منطقه عملیاتی میمک گذراند. فـرمانده بهش گفت: چنـد روز بیشتر به پایانِ خدمتت باقی نمونده؛ لازم نیست اینجا بمونی و می تونی به پشتِ خط برگردی. اما روبرت قبول نکرد و گفت: تا آخرین روزی که اینجـا هستم، این مسلسل مالِ منه و نمیذارم تپه دستِ بعثی‌ها بیفته؛ من تا آخرین قطره‌ی خونم با بعثی‌ها می‌جنگم... همین کار رو هم کرد و به شهادت رسید... 👤خاطره‌ای از زندگی رزمنده مسیحی شهید روبرت لازار 📚منبع: کتاب گل‌مریم؛ نوشته دکتر بوداغیانس 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🌸 آغاز سال نو میلادی بر همه‌ی هموطنان مسیحی مبارکباد ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج قاسم بهم گفت: برو سمت بی‌حجابها... خاطره‌ای کوتاه و بی‌نظیر از حاج‌قاسم سلیمانی 🔸۱۳‌دی‌ماه؛ سالگرد شهادت حاج‌قاسم سلیمانی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نظرِ جالب و متفاوتِ حاج‌قاسم سلیمانی پیرامون حجاب‌استایل‌ها... ببینید و نشر دهید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ما جوجه‌های حاج قاسمیم... خاطره‌ای زیبا از شهیده‌ی نوجوان آیدا قاسمی 🔸 از شهدای حادثه تروریستی کرمان ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهل تسنن بود؛ اما هر شب جمعه پیاده می‌رفت به زیارت حاج‌قاسم خاطره‌ای از شهید اهل‌تسنن سعید بامری 🔸از شهدای حادثه تروریستی کرمان ____________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دخترها بابایی‌اند یعنی این...😭 خودش در کودکی یتیم شد و حالا دخترش در کودکی یتیم شده "دخترها بابایی‌اند" یعنی این... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
Video_۲۰۲۵۰۱۰۲۲۳۱۶۳۷۸۱۷_by_VideoShow.mp3
8.26M
🎙از این زاویه به حاج‌قاسم نگاه کنید.. عاقبت‌به خیری در گرو این مدل نگاه است ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انیمیشنی زیبا از رازِ تازگیِ پیکر شهیدی که بعد از ۱۶ سال سالم تفحص شد...| پیکر شهید شفیعی بعد از ۱۶ سال در عراق سالم تفحص شد و بعثی‌ها هر کاری کردند پیکر را از بین ببرند؛ نتوانستند.‌.. 🔸 ۱۴دی‌ماه؛ سالروز شهادت محمدرضا شفیعی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی خلبانِ شهید یاسینی وجدانش راضی نشد پلِ عراقی‌ها رو منهدم کنه... "جنگ ما جنگِ عقیده بود، نه رفعِ عقده" یعنی این... 🔸۱۵‌دی‌ماه؛ سالروز شهادتِ خلبان سید علیرضا یاسینی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره‌گویی شهید یاسینی پیرامونِ امداد غیبی در جبهه مخصوصاً از ثانیه‌ی ۵۰ به بعدِ این کلیپ رو با دقت ببینید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
۱۱۱ 🔸با خواندنِ این خاطره، به وسعتِ قلب و روحِ شهید یاسینی پی ببرید |معاونِ‌ فرمانده پایگاه هوایی‌ که شد؛ بهم گفت: هرجا میری خودت رو معرفی نکن؛ نمی‌خوام مردم فکر کنن باهاشون فرق داریم... شده بود امینِ مردم. باهاش درد دل می‌کردند؛ اگه اختلافی داشتند، میومدند پیشش؛ علیرضا هم براشون وقت می‌گذاشت. دلش می‌خواست تا می‌تونه به مردم کمک کنه. یادمه گاهی نیمه‌شب بیدار می‌شدم و می‌دیدم نیست. بعد می‌فهمیدم روغن و برنج و موادِ غذایی می بره میذاره پشتِ درِ خونه‌هایی که مشکلِ مالی دارند. وقتی هم بر می‌گشت، ماشینش رو بی سر و صدا خاموش می‌کرد تا کسی نفهمه... 👤خاطره‌ای از زندگی سرلشکر خلبان شهید سید علیرضا یاسینی 📚منبع: مجموعه آسمان؛ ج۳؛ یاسینی به‌روایت همسرشهید؛ صفحه ۵۸ و ۵۹ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا