eitaa logo
خاکریز🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
976 عکس
1.3هزار ویدیو
3 فایل
﷽ |ـرسانه‌فرهنگۍخاکـریز|🕊 🌿شهید حسن باقری: جبهه ، گردان ، خاکریز بهانه است! ماباهم رفیق شده ایم تا همدیگر را بسازیم. ‌•محلی برای زنده نگه‌داشتن یاد و خاطرهٔ شھدا• @Khakriz_admin همسنگر هزینه استفاده از محتوای کانال یه صلوات برای ظهور منجی عالم است💫
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نوحه‌خوانی رزمنده‌ها در محضر امام به‌مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س) یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید .. پیغام سربازان ما در جبهه این است یا فاطمه دریای خون این سرزمین است.. 🌱|@Khakriz_mediaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زهرابِمان‌وزندگیم‌را‌بهم‌نریز...💔
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 2 - 1401 - narimani.mp3
3.66M
بد زدنت... جلو چشای حَسنت... روضھ...🌿 +باتوجه‌گوش‌کنیدحقش‌اداشہ... 🌱|@Khakriz_mediaa
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه - خدا مادرم را کجا می‌برند...؟ "التماس دعا " ️ 🎙 حاج مهدی رسولی 🌱|@khakriz_mediaa
برای خالقِ لبخندهای علی (ع) . آرام و دل شکسته خاک را زیر و رو می‌کرد. آرام، با دیدگان تار. قلبِ خاک را برای قلبش می‌شکافت و با دانه‌های اشک آن حفره‌ی غم را پر می‌کرد. همچنان با وسواس خاک را کنار می‌زد و نغمه‌ی عاشقانه‌اش دل خاک را آب می‌‌کرد... _ ای خاک، امشب دردانه‌ی خاتم الانبیا مهمان توست. بهارِ جهان و محبوب خدا مهمان. همراه کلمه‌ها، قطره‌های اشک به خاک آمیخته می‌شد و زمین را می‌سوزاند. _ ای خاک، عزیزترینِ علی را برایت آوردم. با عزیزِ علی مهربان باش که مردم این شهر نبودند. ای خاک، بانوی من خسته و استخوان شکسته به دیدارت آمده. بر او سخت مگیر. تمام شد شکافتن گمنام‌ترین گوشه‌ی زمین. _ مراقب جانِ علی باش! چشم‌های تنهایش سمت تابوت رفت. نااستوار و بی‌رمق قدم برمی‌داشت خیبرشکن! زهرایش را روی دو دست بلند کرد. قدم‌هایش آهسته آهسته به حفره‌ی غم نزدیک می‌شد. شاید زیر لب می‌خواند: مِنها خَلَقناکُم شما را از زمین آفریدیم. نزدیک‌تر شد: وَ فیها نُعیدُکُم... و به آن بازمی‌گردانیم. سایه‌اش در حفره افتاد: وَ مِنها نُخرِجُکَم تارَةً أخرَی... و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم! قصد کرد برای پا گذاشتن به خانه‌ی همیشگی فاطمه (س). دست‌هایی آشنا از قبر بیرون آمد و زهرا (س) را طلب کرد. شرمگین شد چشم‌های علی (ع). سر خم کرد و پریشان خالقِ لبخندهایش را به دست‌های منتظر که دلتنگ امانتش بود، سپرد. و کوثر در دلِ خاک مدینه جاری شد... زانو زد و سرش را داخل قبر برد تا خوب بشنود شریکِ غربتش، شهیدِ حقانیتش. _ مِنها خَلَقناکُم وَ فیها نُعیدُکُم وَ مِنها نُخرِجُکُم تارَةً أخرَی زهرای من. شما را از زمین آفریدیم و به آن باز می‌گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم. لبخند زد به روی نیلیِ جهانش. محزون و مهربان! _ آسوده بخواب همدم و بهارم. ما دوباره به هم برمی‌گردیم حیاتِ علی... . ✍🏻 لیلی سلطانی 🌱|@Khakriz_mediaa
24.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔ببین می توانی بمانی بمان... عزیزم تو خیلی جوانی بمان... 🌱|@Khakriz_mediaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Untitled 1.mp3
47.49M
روضه سنگینه...💔 حقشو ادا کنید... برا مادرمون بلند بلند گریه کنید.. 🌱|@Khakriz_mediaa
پیام‌ این است‌كِ حتی اگر دستت را شکستند دست از یاریِ امام زمانت بر ندار ..! منِ فاطمه برای امام زمانم امیرالمومنین جان دادم . شما برای امام زمانتان، پسرم مهدی چه کرده‌اید؟! 🌱|@Khakriz_mediaa