رزق امشبمون، روضه ی مادره...💔😭

دم افطاری اسم شیرینت میچسبه...حسین...♥️

به چشم های تو قسم، من از بهار خسته ام به پای حرف های تو، چه بی صدا نشسته ام قُمار روزگار را هزار بار دیده ام دوباره سیل خون شده، دو چشم تارِ بسته ام به تیر بازی زمین ، گلی غریب پر کشید چه تلخ گشته طعم این انار لب گسسته ام شب و سکوت ابر ها، شرر به شعر میزند در این هوای بی کسی، خزانِ دلشکسته ام عذاب کوه بغض را به دست باد دادمُ و به آسمان رسیده این هوار دسته دسته ام من از تبار درد ها، سوار بال انتظار به برگ های پرپرت، دل از حصار رسته ام... #فلسطین‌پاره‌ی‌تن‌اسلام💔 #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

یادتونه اسرائیل رو پارسال شستیم رفت؟😅

تو به چشمان پر از خشم که فرمان دادی به دل باد صبا ، جرات طوفان دادی اشک در معرکه سجیل شد از روزی که تبر غیرت خفته ، به دلیران دادی گل سرخی که به دستان بصیرت رویید با دعای سحرت آب فراوان دادی رمز ، در گوشه ی سجاده ی نورانی توست به نفس های تل آویو تو پایان دادی... #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

تلخ گشته طعم زیتون، زیر چنگال سکوت ناله ها تا عرش رفته از میان هر قنوت پاره کرده رقص کرکس ها لباس خنده را گریه ی پروانه ها شد مرز باریک خطوط آسمان از راه دور آمد زمین، فریاد زد: گیر کرده یک شقایق بین تار عنکبوت ای شبیه آدم و انسان صدا را گوش کن خون مظلومی چکید از نای غمگین فلوت چشم های خسته ی دنیا به دنبال جواب کی خدا بر دفتر ظلمت زند مهر سقوط؟... #بداهه #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

انشاءالله 🤲

ماشاالله اینقدررررر امروز راهپیمایی شلوغ بود، که گوشی من هنگ کرد خاموش شد😅 خلاصه ببخشید دیر پیام گذاشتم🙏🌹

بنویسید کسی که تمام هستیش را در راه جنگ رسانه ای با اسرائیل و امریکا گذاشت، در روز #قدس به دیدار معبود شتافت...🥀😔

یا امان من لا امان له...

آخه دلم تنگ میشه براتون، ابو حمزه ی عزیزم جوشنِ عزیزم افتتاحِ عزیزم...

رحم کن بر حال زارم ای خدا ای خدای مهربانِ آشنا گرچه با دستان خالی آمدم دست خالي برنگردانی مرا فرصت شبهای نورانی گذشت چنگ حسرت خورده بر قلب گدا کوله بارم را گرفته گرد غم بس که پر شد با گناهان و خطا هر سحر آمد ندای سبز تو: بنده ی آلوده ام با من بیا تا نگاه مهر تو راهی نبود پای افلیجم ولی مانده کجا؟! خواب دیدم قهر کردی با دلم اشک شد زقّوم و مشکل شد دوتا از عذاب دوری ات میسوختم کوه درد آوار شد بر ماجرا آتشی دور صدایم شعله زد نفسِ من شد ، هیزم روز جزا ناله ای عمق نگاهم را گرفت: فَارضَ عنّی ... ای خدای انبیا من نمک خوردم ولی نشکسته ام ظرف را ای نازنین مولای ما دست من بوی نوازش تا گرفت از صف مطرود ها گشتم جدا ماه مهمانی! وجودت گوهر است عاشقت هستم وَ میدانم چرا برگ آزادی برای عالمی تو بهشتی ، رحمتی، ای کیمیا لحظه های آخر است و سفره ات جمع شد ، ای ماه خوبِ با صفا باز باران تمنایم چکید من حسین آورده ام بهر شفا خسته ام از بغض تکراری خود کاش امضا میشد آخر کربلا... 😭😭😭 #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

ولا یُرّدُ سائله...

بکم فتح الله و بکم یختم...