میگفتش که احتمالا چشمش زدن از آقای ناصری با آب تاب شنیده تا جایی که میدونست کی چشمش زده!!!
خاکستر مرا زحسد چشم میزنند
پروانه ی مرا ز نظر ها نهان بسوز
بابا صائب
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
آقا اسمتو دوست دارم حالا شاید به خاطر کس دیگه هم باشه ولی اسم تو رو دوست دارم
یا اباالفضل
نگذاشت حجم تیر تو پاشیده تر شوی
حتی به هم نریخت علی اکبر اینچونین
معنی
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
هدایت شده از محمد ابراهیم کفیل
بسم الله
برادر عزیز، طلبه انقلابی، ذاکر اهل بیت علیهم السلام و خادم الشهداء محمدجواد صبور دعوت حق را لبیک گفت.
روضه های خالصانه او در مراسمات اهل بیت علیهم السلام و خدمت های عاشقانه اش در یادمان های دفاع مقدس برگ زرین جوانی اش بود.
او را با صلوات بر صدیقه طاهره علیها السلام و فاتحه بدرقه می کنیم؛
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ الَّتِي انْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلَادِهَا اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلَى فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَى أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى صَلَاةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ أَبِيهَا مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَام
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
خلوت شرر
بسم الله برادر عزیز، طلبه انقلابی، ذاکر اهل بیت علیهم السلام و خادم الشهداء محمدجواد صبور دعوت حق
پیام استاد کفیل در بدرقه ی ایشون
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
تنها تر از همیشه غزل رفت و رو کنم
با خاطرات مرده ی تو گفت و گو کنم
افتاده این غبار غم اندر وجود من
در پای اشک این همه را شست و شو کنم
فرصت نداد اجل که دوباره ببینمت
مرگ از برای دیدن تو آرزو کنم
قلبم شکست و تکه ی بغضی ز من دمید
آن را دمیده ساکن کوی گلو کنم
خون شرر پیاله ی آتش برای تو
رویای وصل تو به کجا جست و جو کنم
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
خلوت شرر
تنها تر از همیشه غزل رفت و رو کنم با خاطرات مرده ی تو گفت و گو کنم افتاده این غبار غم اندر وجود من
اعتراف میکنم خیلی بی معرفتم
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
شبنم نمی چکد مگر از شاخه ی فراق
باید دگر ز حضرت عالی جدا شوم
درد وصال راحت فرقت ز من گرفت
باید ز تو به این همه کالی جدا شوم
۱۳ فروردین ۱۴۰۲