هدایت شده از پست ویژه✅
4_5789632811409342832.mp3
3.51M
حجتالاسلام والمسلمین #عالی
راه کنترل شهوت
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵قصه اقایی که دزدها ریختن تو خونش،هم اموالشو دزدیدن هم به خانومش گفتن باید برای ما برقص😱
@khandehpak
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ نامزدم ﮐﺠﺎﺱت
بهش پیامک ﺩﺍﺩﻡ گفتم:
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ 😍💋
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ فرستادم...😶
ﺑﺎﺑﺎﻡ جواب داد : 😒😶
ﺧﺎﮎ ﺗﻮﺳﺮﺕ
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟ 😶😕😂
@khandehpak
وقتی خونه باباتی، میگن بزار بری خونه شوهر بعد هر غلطی خواستی بکن...
وقتی هم اومدی خونه شوهر میگه فکر کردی خونه باباته که هر غلطی بکنی؟
لطفا مسوولان رسیدگی کنند ما کجا غلطامونو بکنیم؟ 🤔😕
(انجمن زنان مظلوم) 😂😂
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب خیار تر و تازه ای😋😋
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 این عالیه :)))
دابسمش یکی از مدافعان حرم روی آهنگ بهنام بانی😁👏👏👏👏
@khandehpak
می دانید داستان " گربه را دم حجله کشتن" چیست؟
می گویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. بر خلاف نظر همه، او می گوید که میتواند دخترک را رام کند.
خلاصه پس از مراسم عروسی، عروس و داماد وارد حجله می شوند و ....چند دقیقه از زفاف که می گذرد پسرک احساس تشنگی می کند .
گربه ای در اتاق وجود داشته از او می خواهد که آب بیاورد! چند بار تکرار می کند که ای گربه برو و برای من آب بیاور!
گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا می کند.
سپس رو به دختر میکند و میگوید برو آب بیار. خب معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره و این ضرب المثل از آن زمان رایج شد.
@khandehpak
فردا دوشنبه 7 آبان ماه تعطیل است!
به اطلاع کلیه هموطنان عزیز میرساند به علت بارندگیهای شدید و سیلابی شدن معابر و مسیر ها کلیه ادارات دولتی، دانشگاه ها و مراکز آموزشی در۷ شهر از شهرهای شمالی در روز یکشنبه مورخ97/8/7 تعطیل میباشند. شهرهای مورد نظر به شرح ذیل میباشد:
اورالاندو
میلواکی
تگزاس
کانزاس
نیویورک
و هاوایی میباشند که ربطی به ایران ندارند 😉😁
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
4_5956161754470810864.mp3
922K
امروز روز کسایی یه که هدف دارن...
پاشید که صبح شده😁😎
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خانوماتون تا میتونید دروغ بگید اقایون
حاج اقا مجتهدی رحمه الله
#خنده_حلال😂
#اموز_زناشویی
@khandehpak
♥️🍃⇨﷽
🌷 داستان کوتاه پس گردنی
یکی از اساتید حوزه نقل میکرد میگفت:روزی یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه استخاره بگیره استاد هم استخاره میگیره وبهش میگه:بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده.
چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد وگفت:
میدونید استخاره رو برا چی گرفتم؟
استاد:نه!!!
شاگرد:تو اتوبوس نشسته بودم
دیدم نفر جلوییم، پشت گردنش خیلی صافه وباب زدنه؛
هوس کردم یه پس گردنی بزنمش.
دلم میگفت بزن . عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه.
خلاصه زنگ زدم واستخاره گرفتم وشما گفتین فورا انجام بده.
منم معطل نکردم وشلپ زدمش.
انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه امایه نگاهی به من انداخت وگفت استغفرالله.
تعجب کردم گفتم:ببخشید چرا استغفار؟!؟!؟!
گفت:چند دقیقه پیش از کنار یه امامزاده رد شدیم یه لحظه به ذهنم خطور کرد که این امامزاده ها الکی هستن ودکان باز کردن که پول جمع کنن.
به خدا گفتم:ای خدا،اگه اشتباه میکنم یه پس گردنی بهم بزن.
تااین درخواستو کردم تو از پشت سر محکم به من زدی!!!
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
4_5922266740154172229.mp3
3.73M
من با تو آرامشی دارم
که توی هیچ جای دنیا نیست
من با تو آسایشی دارم
که توی بهشت حتی نیست
دستمو بگیر بده دست خالی برگردم
کربلا میخوام اخه من رو تو حساب کردم
آبرو داری کن برام
به همه گفتم اربعین حرم میام
پیاده میرسم حرم
به سمت گنبدت میدم به تو سلام
دلشوره دارم من از الان
که شب و روز توی رویاشم
فرش زیر پام و میفروشم
اربعین باید حرم باشم
🎤با نوای کربلایی #محمدحسین_حدادیان
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آگهی های (فوت) رو جدی بگیرید😅
#ریوندی
@khandehpak
🚹 ﺍﮔﻪ ﺭﻭ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮑﺎ لهجه یزدی ﻧﺼﺐ ﺑﻮﺩ ﺍینجوری ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﺍﺩ: 😁😃👇
ﺑﻪ ﺑونگ ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣِﺪت، کارتتون را بلد تو دستگاه
🔹ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ :حالا چیچی مخد؟
🔸ﻣﺸﺘﺮﯼ : ﻣوخام پولوک یارانه بیسونم💵
🔹ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ : حالا چه کاریه! عقه خو آدم نباس عجول باشه. اگر نموخای این کلیتوک سورخ را بزن
🔸ﻣﺸﺘﺮﯼ : ﻭایسا ﻋﺎمو ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ یتا شارژ حداقل بده ما📲
🔹ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ : چَن تومنی؟
🔸ﻣﺸﺘﺮﯼ : ۵ﺗﻮﻣﻨﯽ
🔹ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ : بنده خدا فکر کردی سر گنج نشستی؟ وایسا! ببین ! قد پنش تومنم پول تو این بیصاحبت نی خو!
🔸ﻣﺸﺘﺮﯼ : اوخ راس میگی؟😳🤔
🔹ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ : هان جون پیروم! وخی عامو کارتوکت بیسون برو باریک الله 😄
@khandehpak
هدایت شده از پست ویژه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابای این دختر کوچولو میخواد زن بگیره داره نظرشو میپرسه😁
عالیههههه😍😂
@khandehpak
#داستان_مرحوم_شیخ_جعفر_شوشتری_
و
#زعفر_جنی
یک شب که شیخ جعفرمشغول نماز بود تا تسبیحش را بدست گرفت تا به رسم معمول زعفر جنی را لعن کند که چرا با وجود قدرت و توان او و طایفه اجنه که شاهدغربت امام حسین بودند او را یاری نکردند. شیخ داشت لعن می کرد که یکدفعه دید کسی از سقف خانه اش پایین آمد و به او سلام کرد. خوب که نگاه کرد زعفرجنی را در هیبت غولی دید که به او می گفت : جناب شیخ، چرا اینقدر مرا که مقلد توهستم لعن و نفرین می کنی؟ آخر به چه جرمی مرا لعن می کنی؟شیخ به او فرمود: تو را برای این لعن می کنم که با اینکه می توانستی ولی هیچ کمکی به اباعبدالله نکردی .بعد با عتاب به او گفت: شما جنیان چرا به کمک آقا امام حسین نرفتید و ایستادید و تماشاگر صحنه شهادت امام حسین بودید؟
زعفرجنی گفت: جناب شیخ از قضا روزعاشورا مصادف با روز ازدواج من بود.
در مراسم عروسی من از تمام طوایف جنیان عده زیادی به مبارکبادم آمده بودند. دراثنای مراسم ناگهان مادرم با گریبان چاک شده نزد من آمد وگفت :تو اینجا نشسته باشی و حضرت اباعبدالله را غریبانه در صحرای کربلا بکشند؟همین الآن به طرف کربلا حرکت کن و پسر پیغمبر را یاری نما.
زعفر به شیخ گفت: تا من این خبر را از مادرم شنیدم فورا عروسی را برهم زده ،مراسم راترک کرده و درمعیت هفتصد هزار جن به کربلا حرکت کردیم. به پنج شش فرسخی کربلا که رسیدیم دیدیم هیچ راهی برای ورود ما باز نیست. از زمین و زمان و از بالا ملائک و از پایین جنهایی را دیدم که تا آن زمان آنها را ندیده بودم ونمی دانستم که ازکجا آمده اند. با دیدن این صحنه عظیم برخود لرزیدم. هیچ راهی برای کمک به امام نبود. هفتصدهزار جن دربرابر آن همه ملک و جن همانند قطره ای در برابردریا بیشتر نبودند. همینطورهاج و واج مانده بودم و امام را که صدای هل من ناصرش به گوش می رسید را تماشا می کردم . تمام فضای زمین وآسمان از جن وملک و پری ودیو پوشیده شده بود.دراین حال متحیر بودم که حضرت به من اشاره ای فرمودند. در این میان فقط من توانستم خدمتشان بروم.آهسته رفتم و رکاب ذوالجناح را بوسیدم.عرض کردم آمده ایم به جان نثاری و هرچه شما امر بفرمایید انجام دهیم.فرمودند:احتیاجی نیست.احتیاج من به حق است که او چه خواهد وآنچه امر کند. خیلی از محضرحضرت تقاضا کردم اجازه دهند یاریشان کنیم فرمودند:نمی شود وآنچه را که به شما گفتم اطاعت کنید.گفتم چشم.هرچندحضرت ما را از یاری خود منع کردند ولی به یک کاردیگر امرکرده وفرمودند: در راه شام به بچه های من کمک کنید. وقتی کاروان اسرای اهل بیت در زیر تازیانه های سپاه بی رحم کوفه حرکت کرد ما خود را سپرتازیانه های بی شمارآنها که بر تن رنجور فرزندان امام حسین وارد می شد می کردیم تا این تازیانه ها کمتر به آنها بخورد و در این راه حدود صد و پنجاه نفر از اجنه در حمایت از اهل بت امام حسین شهیدشدند. زعفرگفت :جناب شیخ، قضیه آنطورکه توفکرمی کنی نبوده است ماهمکاری کردیم.وقنی برگشتیم خدمت امام زین العابدین و با حضرت بیعت کردیم آقا امام سجاد به من دستوری دادند ومن مامور تبلیغ ارشاد جنیان شدم. بعد امام مرا دعاکرده و فرمودند: انشاءالله تاهزارسال دیگرعمرخواهی کرد.زعفرفکرمی کنم تا سال 1320 زنده بود و در مسجد جامع افراد زیادی برای فاتحه خوانی او آمدند.( شاهکار خلقت، حاج سید محسنی ،صص38 و39)
کربلا را می توان خرانه غم عالم نامید .خزانه ای که تا زمین و زمان برپا و برجاست از قلب صبور زینب بنت علی سیراب می شود!
با این همه آدم از کربلا سیر نمی شود وخدا کند که این حس وحال همیشگی باشد.
@khandehpak