🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
👫
#ایده_اتاق_خواب
یک قلک تهیه کنید
با همسرتون قرار بذارید یک مبلغ کوچیک مثلا یک یا دو هزار تومان رو
💋بعد از هر رابطه...
بندازید توی قلک😄
🌺.
🌺
🌺
بعد از چند ماه که گذشت قلک رو باز کنید وبا پولش برید بیرون و یه شام حسابی بخورید😋
مطمئن باشید کلی هم میچسبه بهتون و کیییف میکنید
میخندید از اینکه این" پول بابت چی هست"😅😉
@khandehpak
مادر بزرگ من
تو شب عروسی دوستم
بغل گوشش بهش توصیه کردکه
هیچوقت تعریف هیچ زنی رو جلوی شوهرت نکن .
چون باعث میشه
شوهرت به زنهای اطرافش دقت کنه و عادتش بشه !!!
مادر بزرگ من میگفت:
شبها هیچ وقت باشوهرت
جدا از هم نخوابید ، حتی اگر قهر باشید
شاید شب یه دفعه پاتون به هم گیر كرد و آشتی کردید .
مادر بزرگ من میگفت:
هیچ وقت نون و تخم مرغ را
نزارید تو خونه تون تموم بشه
اگه مهمان سرزده بیاد خونه تون
از تون توقع چلوکباب نداره
اگه آب گوشت نباشه که آبش زیاد بشه
حداقل میتونید
یه نمیرو بزارید جلوش !!!
مادر بزرگ همیشه میگفت:
حرف دلتو به فرش خونت بگو
اما به جاریت نگو !!!
مادر بزرگ میگفت: اگه نیازمندی در خونتو زد
هرگز ، دست خالی ردش نکن .
مادر بزرگ میگفت:
اگه شوهرت دوستت باشه
دنیا دشمنت باشه ، خیالت راحت باشه
ولی اگه دنیا دوستت باشه
شوهرت دشمنت باشه ، فایده نداره !!!
ﻣﺎﺩﺭ بزرگ ﻣﻦ ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﻲ ﺭﻭ میدید
ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺭﻩ .
ﻫﻤﻴﺸﻪ می گفت:
ﻧﻨﻪ وقتی توی ﻛﺸتی ﻫﺴﺘﻲ
ﺑﺎ ﻧﺎﺧﺪا ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻧﻜﻦ !!!
مادر بزرگ میگفت:
جاری جاریو زرنگ میکنه
و هوو هوو رو خوشگل
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن
و جاریها تو کار و تلاش از هم پیشی میگیرن !!!
مادر بزرگ همیشه میگفت:
زن باید نصفشو به شوهرش نشون بده
و نصف دیگشونشون نده .
اما من همیشه میگفتم:
چه جوری میشه نصفو نشون داد
و نصف دیگه را نه !!!
بعدها فهمیدم .
منظورش اینه همه چیزتو به شوهرت نگو !!!
یه چیز دیگه هم میگفت:
میگفت: همیشه پوست تن تو بشکاف
پول تو بزار توش ، یعنی همیشه برای خودت
پس انداز مخفی داشته باش !!!
مادر بزرگم میگفت:
تعریف 2 نفر رو تو جمع نکنید
یکی بچه یکی هم شوهر
زود چشم میخورند !!!
مادر بزرگ من میگفت:
اول و آخر زندگیت فقط شوهرت برات میمونه
نه بچه هات ، نه پدر و مادرت ، نه خواهر و برادرت
پس همیشه هوای شوهرت رو داشته باش !!!
مادر بزرگ من می گفت:
عاشقی باج دادن داره
مواظب باش شوهرت نفهمه
تو عاشقشی که اون وقت باید باج بدی !!!
@khandehpak
4_5942897203243647391.mp3
1.81M
🎵 پاسخ اساسی به یک سخن مشهور در اختلافات خانوادگی و روابط زوجین
🔻هر وقت تو حضرت علی بودی، من هم حضرت زهرا میشوم!
#کلیپ_صوتی #روابط_زوجین
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهر و آشتی زن و شوهرها هم دیدن داره...
@khandehpak
ای زن به تو ....
ای زن به تو از شوهرت اینگونه خطاب است؛
«ارزنده ترین زینت زن طبخ کباب است»!
هرچند که تعظیم به مخلوق روا نیست،
تعظیم به شوهر بکنی عین ثواب است
بد نیست که از غر زدنت نیز بکاهی،
مخصوصاً اگر شوهرت اعصاب خراب است!
تا وصله ی پوشاک تو معلوم نباشد
چادر به سرت کن که مهم حفظ حجاب است!
هر زن که نوازش نکند شوهر خود را،
بدجور پس از مرگ، گرفتار عذاب است!
از شوهرش آن زن که اطاعت ننماید،
از دوزخیانی ست که در قیر مذاب است!
احسنت بر آن زن که همان اوّل صبحی،
رختش همگی شسته و بر روی طناب است!
باید قفس از جنس طلا ساخت برایش،
زن مثل قناری ست ولی مرد عقاب است
مرد است که اصل است چنان موج خروشان،
زن وصل به اصل است، قشنگ است، حباب است!
آرایش زن نیز خودش چیز عجیبی ست،
معلوم نشد چیست، لعاب است؟ نقاب است؟
حتّی نتوانست بفهمد قلم صنع،
زن چیست در این بین، سؤال است؟ جواب است
البتّه مشخّص شده از مهریه اش که،
از ثانیهی عقد سرش توی حساب است!
مردان همه باید دو سه تا زن بستانند،
مقصود از این کار هوس نیست، ثواب است
دلواپس شعرم همه ی عمر؛ زنم گفت:
دلواپس نان باش که این خربزه آب است
متاسفانه شاعر نگون بخت همان شب بطور نامشخص از دار دنیا رفت!رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات... شما بگید چجور آدمی بود؟؟ خوب آدمی بوددد 😁😁👌
@khandehpak
1⃣درگذشت یکی ازبازیگران سریال دهه شصت😢
2⃣ماجرای مزاحمت سرایدار به بازیگر زن عرب سریال حوالی پاییز😶
3⃣ رامبد جوان از دلایل دعوت نکردن سحر دولتشاهی همسر سابقش به خندوانه میگوید😳
4⃣داستان شکست های عشقی عمو پوررنگ اززبان خودش😢💔
5⃣بخش های دیده نشده از توهین های وقاجت امیز مجری برنامه تلویزیونی 😡
اخبارداغ سلبریتی ها👇👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
هدایت شده از پست ویژه✅
پیامبر اکرم ص در خانه ام سلمه نشسته بودند کسی از همسر ایشان اجازه ورود خواست،حضرت فرمودند ابلیس است در راباز کنید و بگذارید بیاید
وقتی ابلیس روبه روی پیامبر نشست گفت من به اختیار خودم نیامدم دو فرشته از جانب خداوند من را مامورکردند تا جلسه ای باتو داشته باشم
ادامه گفتگوی جالب و تاثیر گذار شیطان و پیامبر را ازدست ندید.......👇
👇
http://eitaa.com/joinchat/75759616Ce90697870b
👆👆👆👆
سلامم
صبحتون بخیر
موضوع پست های امروزمون:طنز و جدی درباره مشاغل
هم شوخی میکنیم با مشاغل هم پستهای هیجان انگیز و جالب و اموزشی میذاریم
باماباشید لطفا❤️😍👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شغل مورد علاقم 😊😁😂
@khandehpak
❖
استیو جابز میگوید وقتی۱۷ سال بیشتر نداشت، از روزنامه ای که در اتاقش بود جمله ای خواند که زندگی را برای همیشه متحول کرد... آن جمله این بود «طوری زندگی کنید که انگار امروز آخرین روز زندگی تان است.»
استیو جابز در میانسالی با اینکه از بیماری سرطان در عذاب بود همچنان سخت کار میکرد. او دلیل کار کردنش را چنین توضیح میداد :
«من فکر میکنم امروز آخرین روز زندگی ام هست و میخواهم تمام کارهایی که میتوانستم برای این دنیا و رویاهایم انجام داده باشم.»
رویای شما چیست؟
اگر میدانستید امروز آخرین روز زندگی تان است چه کارهایی میکردید؟
شغل فعلی تان را ادامه میدادید؟
با افرادی که در کنارتان بودند چه چیزهایی میگفتید؟
چه کارهایی انجام میدادید؟
این جمله ای بود که زندگی استیو جابز را متحول کرد.
بهتر است از این طرزفکر استفاده کنید تا نهایت استفاده را از هر روز زندگی تان ببرید
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز فهمیدیم که اسم این شغل شریف، دزدی نیست، کارآفرینیه😂😂
@khandehpak
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
🌷السلام علیک یا اباعبدالله
📚امام صادق (ع): «زیارت امام حسین (ع) را ترک نکن ... تا خدا عمرت را دراز و روزیت را زیاد کند»
🌷در روز دوشنبه، روز مخصوص زیارت امام حسین (ع)، همه با هم به پابوس حضرتش می رویم.
👇دریافت رایگان زیارت امام حسین(ع)👇
هدایت شده از 🎥 دوربین مخفی ایتا 🎥
زیارت امام حسین.apk
9.47M
🔸زیارت امام حسین (ع) با صوت دلنشین
🔸پخش زنده و مستقیم بین الحرمین
🍀با ارسال این برنامه به دیگران، در «نذر مجازی» سهیم شوید!
✨﷽✨
✅قصه ناگفته پدر مصاحبه نو+جوان با
زهرا،دختر شهید تهرانی مقدم
⚙«از شغل پدر چه میدانستی؟» منتظر پاسخی
مفصلم، اما یکه میخورم از جواب: «هیچ».
«پدر هرگز از کارش در خانه حرفی نمیزد.
من نه موشک میشناختم، نه اصلاً میدانستم
چیست و نه میدانستم پدرم کجا کار میکند»
☢ نمیتوانم تعجبم را پنهان کنم. میگویم:
«پس تو نمیدانستی دختر پدر موشکی ایرانی؟»
سرش را به علامت نفی تکان میدهد.
🗯 «پس کی فهمیدی؟» «چندروز بعد از
شهادتش. وقتی تلویزیون، چندمستند و خبر
نشان داد و مدام از موشک گفت، آرامآرام
زمزمههای اطرافیان و خبرها را کنار هم گذاشتم
و در عالم بچگی، فهمیدم پدرم موشک میساخته».
#از_شهدا_بیاموزیم🌷
روحش شاد 🌹
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انصافا جوشکاری هم شغل سختیه!!! 😳😬😂
@khandehpak
حکایت نسرين خانم و یه گوجه فرنگی
بله طولانیه ولی خوندن داره مخصوصا برا خانمای خانه دار و قانع
💎نسرين خانم متأهله و 35 سالشه ، چهارتا بچه داره، دختر بزرگش دبیرستانی و کوچکترین بچه اش 5 ساله است
شوهرش احمد آقا كار خوبي داره و در آمدش متوسطه . مستأجر نيستن اما خونه اشون کوچولوه و حياطي هست
نسرين خانم خيلي كدبانوه وشوهرش رو هم خيلي دوست داره
نسرين جون تعريف ميكنه:
بس که شوهرمو دوست دارم صرفه جويي عادتم شد كه تو زندگي به همسر جان فشار نياد هميشه هم آرزومی کردم کاش تحصیلاتم رو ادامه ميدادم تا کار کنم و بتونم کمکش کنم، اما به زور دبیرستانو تموم کردم. چون قبل ١٨سالگي نشستيم پاي سفره عقد وبعدش ..
مایحتاج خونه رو اعم از سبزیجات و میوه رو اغلب خود احمد اقا میخره یعنی خرج خونه رو بهم نمیده. با اين اوضاع بازار هم من ياد گرفتم كه چجوري كم خرج كنم تا فشار بیشتری بهش نیاد حتی با پول ماهانه خودم به كمك همسایه ها یه صندوق قرعه كشي راه انداختيم ونيت داشتم با پولش تو حیاط دو تا اتاق بسازیم و اجاره اش بدیم تا كمك خرجمون باشه
حتی تو سبزیجات هم صرفه جویی میکردم مثلا تو روز بیشتر از یه گوجه استفاده نمیکنم بعضی وقتام فقط نصف گوجه. سالادو با نصف گوجه و یک چهارم خیار و یک چهارم فلفل دلمه و یک چهارم هویج درست میکردم. و با بقیه اش یه چیز دیگه درست میکردم اینطوريا بود كه صرفه جويي شعار اول بود
هر روز شوهرم ازم میپرسه امروز چی بخرم؟ میگم هیچی، شکر خدا هنوز کلی سبزی و میوه داریم. یعنی یه کیلو گوجه نصف ماه باقی میموند.
بالاخره شوهرم هم حواسش بود تقریبا کی میوه و سبزیمون تموم میشه و به اين روند عادت كرد
یه روز جمعه قبل از نماز ظهر شوهرم تنها رفته بود ديدن برادر بزرگش ( گاهي تنها ميرفت)
اخرای روز بود که جاریم پیام داد:
دیوونه فقط یه دونه گوجه فرنگیییی!! ؟؟
تعجب کردم و پیام دادم: یعنی چی؟ متوجه نشدم!
جواب داد: با پیامک نمیشه ، بعدا که وقت مناسب شد زنگ میزنم و برات توضيح ميدم
تمام روز منتظر تماسش بودم و هی پیام میدادم: توضیح بده
اون جواب میداد: شوهرم که بخوابه زنگ میزنم.
شب شد و ساعت 11 احمدآقا خوابید و من بی صبرانه منتظر تماس جاریم بودم که توضیح بده. گوشیمو برداشتم و رفتم يه اتاق دیگه ، بلاخخره زنگ زد.
و توضیح داد و گفت که وقتي احمد خونه اشون بوده، داداشش بهش گفته امروز قراره خواستگار بياد برا دخترم ميخوام تو هم باشي
احمداقا هم گفته: والله داداش منم هوس کردم دوباره زن بگیرم!شوهرش تعجب میکنه و میگه: زن بگيري!خرج عروسی کم نیست كه!!!مهریه و اجاره خونه و خرجی و كلي چيزاي ديگه
احمدآقا جواب داد: خرج اوليه رو دارم خدا رو شکر که از حقوقم تونستم پس انداز کنم، خونه هم که نیازی به اجاره نیست تو حیاط قراره دوتا اتاق بسازيم !!!
خرجی هم که کاری نداره، عروس جدید با ما غذا میخوره، که اونم خرج زیادی نیست چون نسرین روزی یه گوجه بیشتر استفاده نمیکنه یعنی یه کیلو گوجه فرنگي نصف ماه تقريبا طول ميكشه تا اينكه تموم بشه!!!
داداشش که اینو شنیده گفته: خودت بهتر میدونی ، حالا که اینطوره پس توکل به خدا!
وهمه این حرفا رو جاریش يواشكي میشنید...
وقتی كه هر دوشون خواستن برن بيرون داداش احمدآقا از زنش پرسید چیزی میخواد که سراه بخره؟
اونم همه مایحتاج خونه رو گفت، شوهرش گفت یه کم رعایت کن ، زنای مردم روزی یه دونه گوجه استفاده میکنن اونوقت تو اینطوری؟ اينقدر ولخرج!!!
نسرين ميگه:
... یعنی عاقبت صرفه جوییم اینه که بره سرم هوو بیاره؟!
نسرین خانم میگه: فرداش که احمد آقا داشت میرفت سرکار، نپرسید که چیزی بخره یا نه ، چون هنوز وقت تموم شدن گوجه نرسیده بود.
سورپرایزش کردم و گفتم: یه کیلو گوجه بخر، لازم داريم تعجب کردو گفت: پس یه کیلو گوجه ای که پنج روز پیش خریدم چی شد؟
بهش گفتم رفته ماه عسل..
نسرین خانم تعريف ميكنه : از اون روز دیگه صرفه جویی نکردم خصوصا تو گوجه فرنگی. یه جوری استفاده میکردم که انگار قسم خورده بودم شب بخوابيم یه دونه گوجه هم تو يخچال نباشه!
و حتی پول قرعه كشي ماهانه رو که از خرجی شخصی خودش شرکت کرده بود وقرار بود دوتا اتاق اون ور حياط بسازن رو هم وقتي تحويل گرفت رفت و برا خودش طلا خرید، و وقتی هم احمدآقا سراغش رو گرفت گفتم بدهي داشتم پس دادم اخه گاهي قرض میگرفتم تا کمک خرجت باشم، و گرنه تو واقعا فکر کردی یه کیلو گوجه فرنگی برا دو هفته کافیه؟
از این ماجرا سه سال میگذره و از اون روز احمدآقا مجبوره كاغذ ومداد بياره كه حساب کتاب کنه که چطور حقوقش کفاف یه ماهو بده
ازهمه مهمتر همه پس اندازی که واسه مهریه زن جدید کنار گذاشته بودو خرج کرد و از میوه فروشم نسیه جنس میگرفت و حسرت روزی یه گوجه فرنگی و یه کیلو برای دو هفته رو میخورد🍅
نتیجه این داستان چیه؟ اینکه به اندازه ظرفیت و معرفت هرکسی براش مایه بذارید
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از پست ویژه✅
#ماجرای_واقعی_جمال_امیرالمومنین
#یا_ازدواج_با_زیباترین_دختر_روزگار
✅ از علامه جعفری میپرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟!
ایشان در جواب، خاطرهای از دوران طلبگی تعریف و اظهار میکنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده است.
آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسهمان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمیگذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار).
گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی میکنم. اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا اینکه جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب میکنید؟......
ادامه داستان خیلی جالب 👇
http://eitaa.com/joinchat/3343187978C835cfd8c9c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیس جمهور دروغ نگفته، ایجاد اشتغال کرده
یک پسر بچه ۴ شغل مختلف را همزمان انجام میدهد!😂
فقط شغل چهارمش😂😂
@khandehpak
🔸امشب از بابام سی تومن تحت عنوان خرید فیلترشکن گرفتم که بتونه بره تلگرام !
از مسئولین ممنونم که اینجوری برای ما شغل ایجاد کردن✋️😊😂
@Khandehpak
😂😂😂
یک ايراني در امریکا برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند بایک تابلو به این مضمون:
"درمان بیماری شما با 50 دلار. در صورت عدم موفقیت 100 دلار💵 پرداخت می شود."
یک دکتر آمریکایی برای مسخره کردن او و کسب 100 دلار به آنجا می رود و می گوید: من حس ذائقه خود را از دست داده ام ؛ ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر دارو را می چشد اما آن را تف می کند و می گوید این دارو نیست که گازوییل است!
ایرانیه می گه شما درمان شدید!
چون طعم گازوییل را حس کردید و 50 دلار می گیرد.
چند روز بعد دکتر آمریکایی برای انتقام بر می گردد و می گوید که حافظه اش را از دست داده است.
ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر اعتراض می کند که این دارو که مربوط به ذائقه بود!
و ایرانیه می گوید شما حافظه خود را به دست آوردید و درمان شدید !!!!
و 50 دلار می گیرد.
به عنوان آخرین تلاش دکترچند روز بعد مراجعه می کند و می گوید که بینایی خود را از دست داده است.
ایرانیه می گه متاسفانه نمی توانم شما را درمان کنم، این 100 دلاری را بگیرید!
اما دکتر اعتراض می کند که این یک50دلاری است. ایرانیه می گوید شما درمان شدید و 50دلار دیگر می گیرد.
ايرانيه میزنه رو شونه دکتر آمریکایی و میگه :
هيچوقت ایرانی هارو دست كم نگير اینو به اون ترامپ چُغوک هم بگو 😂😂😂
@khandehpak