eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
26.3هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌸 +آخر آیدے‌هامون یه ۳۱۳ گذاشتیم!... _اسم اڪانت‌مونو منتظر ڪردیم!... +داخل بیومون اَللهُمَ‌عَجِل‌لِوَلیِکَ‌اَلفَرَج نوشتیم!... _انواع پروفایل‌هاے مهدوے رو براے پروفایل‌مون انتخاب ڪردیم!.. +…و این شد همه، سهمِ ما از انتظار... ما فقط نشسٺیم... گناه ڪردیم... و براے فرجٺ دعا ڪردیم… !! !!؟؟؟‌‌‌‌
📍یکی از خیرین اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت : گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است . گفت: چه گرفتاری ؟ 📍آن مرد گفت: لوطی باشی محل ، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می خواهند به خانه من بیایند و شام من باشند و قهرا می دانم اسباب لهو و لعب را هم می آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می کنند و ما را در می اندازند .علامه مجلسی گفت: خودم می آیم و به لطف خداوند مساله آنرا آنطوری که خدا بخواهد حل و فصل می کنم . 📍جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمان ها به خانه آن مرد رسید ، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند ، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان ؛ مرحوم افتاد ، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند. اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود. لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت : جناب مجلسی ؛ ما لوطی ها صفات خوبی هم داریم ، کمتر از اهل هم نیستیم. علامه مجلسی گفت: من که چیزی از خوبی های شما نمی دانم. 📍لوطی باشی گفت: جناب مجلسی تو با ما نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم ؛ ما در نمک شناسی بی نظیریم. لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید تا آخر عمر یادش نمی رود و به صاحب نمک نمی کند . علامه گفت: من این حرف شما را نمی توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمی شکنید . بگو ببینم چند سال از سن ما می گذرد؟ لوطی باشی گفت: چهل سال. 📍علامه مجلسی گفت: چهل سال است خدا را می خوری و معصیت خدا را می کنی ای نمک به حرام! این جمله را که علامه گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تاثیر قرار داد و تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت . 📍مجلس تمام شد و هر کس به خانه اش رفت . لوطی هم به خانه اش رفت تا بخوابد اما مگر خوابش می برد ! چرا که چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده ؛ ، بضاعت ، ثروت ، و . . . نمک بحرامی کرده فکر کرد و فکر کرد تا آخر تصمیم خود را گرفت . فردا صبح پس از اذان ، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه اش را می زند ، در را باز کرد ، دید لوطی باشی است . گفت : آقای شیخ ! آیا اگر من کنم خدا مرا می بخشد و می آمرزد و قبولم می کند ؟ 📍علامه مجلسی گفت : بله ، البته خدا کریم و است ، انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی او را می بخشد و او را قبول می کند . پس لوطی باشی گفت : من پشیمانم و کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد. 📌امروز سالروز رحلت علامه محمد باقر مجلسی(ره) صاحب کتاب بحارالانوار است. 🌈1-علی محمد عبداللهی. عاقبت بخیران عالم، ج1: 39. 🌈2-دستغیب. فاتحۀ الکتاب: 121 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ حضرت آیت‌الله بهجت: 📝 یکی از دوستان و از خویشان ما خودش برای بنده نقل کرد. 🔸 می‌گفت: «مهمان فلان آقا بودیم در مشهد، همیشه وارد بر او می‌شدیم. پنجره‌ را باز کرد و گنبد حضرت رضا علیه‌السلام را که دید سلام کرد. من آنجا نشسته بودم، این حاجی خیلی خیّر و صالح بود. اینجا ایستاده بود و سلام کرد، من جواب سلام [حضرت رضا علیه‌السلام] را شنیدم که به او [این حاجی] داده شد. گفتم حاج آقا! من [جواب سلام را] شنیدم. گفت: خب به سلامتی! تو استعدادت(استعداد معنوی)خوب بود که توانستی بشنوی، ایشان (اهل‌بیت) به همه جواب می‌گویند. تو استعدادت قوی بود، خوب بود، و شنیدی. [با این حرف] اصلاً خودش را از کرامت خارج کرد وگفت: ایشان (اهل‌بیت) به همه جواب می‌گویند.» 🔸 بالاخره، مشهد محل شهادت و حضور [حضرت رضا علیه‌السلام] است. میت و حی بودن در پیش‌گاه اینها فرقی ندارد. [تفاوتی] در [حیات و ممات] این‌ها (اهل‌بیت) نیست، در غیر اینهاست. 📚 (درس خارج فقه، کتاب صلات، ١٣٧٧/١٢/٠۴)
👆👆👆👆👆 شیرین ترین امر به معروف این کانال 😍😍😍 خاطره ای از یه کانال خوب 🔸 تذکر نامحسوس!!! پنجشنبه عصر رفته بودیم بهشت زهرا... هم تو بهشت زهرا و هم در مسیر برگشت، خیلی کشف حجاب و شل حجاب بود😔 به‌خاطر موافق نبودن همسرم با امر به معروف و نهی از منکر( به دلیل یه تجربه بد تو امر به معروف کردن، که میدونم اگه به کسی تذکر بدم خیلی عصبانی میشن) نتونستم زیاد تذکر بدم و فقط با اشاره به روسری و چادر بهشون می‌فهموندم که خودشون بپوشونند☺️ فقط یه مورد جالب بود، تو مسیر برگشت خیلی ترافیک بود و حدود بیست دقیقه کنارمون یه ماشین بود که یه دخترخانم ۱۵_۱۶ ساله، شالش افتاده بود. اول فقط نگاهش کردم👀 چون قیافه پدر و مادرش تو ماشین خیلی خفن بود!!! با اینکه خیلی نزدیک بود اما ترسیدم حتی با اشاره هم تذکر بدم، فقط همینطور نگاهش کردم😶 اونم نگاه می‌کرد... بعد یه لبخند زدم بهش، اونم خندید!!😄 من نگاه 🙂 اون نگاه🙂 من لبخند☺️ اون لبخند😁 بعد آروووم اشاره کردم به چادرم و اون و بعد لبخند!!! اول متوجه منظورم نشد! دوباره اشاره کردم. شالش را سرش کرد!!! آروم لبخند زدم و چشمک زدم بهش😉 اونم خندید با دستش شکل قلب داد😍 منبع: 🆔@jebheeqdam‌ @pasebanekhoda
5d6c1815341483b36f52bbd5_3997286315772081710.mp3
5.01M
⁨🔊 #صوت_مهدوی 📝 #پادکست « تا با او نسازیم کارمان اصلاح نمیشه » 👤 علیرضا #پورمسعود 🔖 چقدر امام زمان رو شناختی؟ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🌾🌾🌾🌾 🌾🌾🌾 🌾🌾 🌾 ✅فرزند شیخ خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند ⭕️از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می‌ گوید چشمتان رااز برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه می‌کند! ✴️نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! ☑️نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد و آتش او به کسانی که هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند . ⭕️ شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد . 📚کتاب بوستان حجاب صفحه ۱۰۹ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
دلسوزی . فضولی.(رادیو مرسی).mp3
5.59M
⁨مرز بین بعضی مسائل خیلی باریکه. اونقدر که اگه حواسمون نباشه و یه ذره خطا کنیم شاید عواقب بدی در انتظارمون باشه! مثلا مرز بین دلسوزی و فضولی خیلی خیلی باریکه! 🍂😂 #رادیو_مرسی⁩ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
هدایت شده از آشپزی ونکات اسلامی
تبلیغ موقت نه رد نه تایید..........👇👇👇
هدایت شده از آشپزی ونکات اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رفع ریزش مو به صورت دائمی یک دقیقه وقت بزار کلیپو ببین....🙏 محصولا بگیر راضی نبودی برگشت بزن پولتو پس بگیر🤗 ✨دارای مجوز از وزارت بهداشت ❇️پرداخت درب منزل و ارسال رایگان ✉️عدد 3 رو به 10004322 ارسال کن
⁨✅بی‌تفاوتی نسبت به فقرا، یکی از نشانه‌های تکذیب دین! ✍رهبرانقلاب: مبارزه با فقر یک «مبارزه‌ی همگانی» است: ««الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفه همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أرایت الّذی یکذّب بالدّین. فذلک الّذی یدعّ الیتیم. و لایحضّ علی طعام المسکین». یکی از نشانه‌های تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بی‌تفاوت باشد و احساس مسؤولیت نکند. ۸۱/۹/۱۵ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
یکی از صاحب کار ها یکی از زنان باحجاب بود همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست مسجدى بنا کند . به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. و اخلاق اسلامى و یاد خدا را رعایت کنید . او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مى دهم .. خانوم صاحب کار هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق خانوم صاحب کار صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت0 و خانوم صاحب کار حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش خانوم صاحب کار برساند .وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به خانوم گفت و منتظر عکس العمل او بود. خانوم بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام صاحب کارش را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا باشد . روز چهلم خانوم صاحب کار قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و خانوم منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که ابتدا با عشق صاحب کارش به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق خانوم نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق ایشان من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى طپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از خانوم هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . . و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی وان خانوم هم ملکه مومنه خانوم گوهرشاد بانو👇 (همسرشاهرخ میراز و عروس امیر تیمور گورکانی)بودن که در کنار حرم مطهر رضوی مشغول ساخت مسجد گوهرشاد بودن روحشون شاد ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 "چوب الهی" 💠داستان #کتک خوردن عالم بزرگ کاشف‌الغطاء از دست همسرش ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆