🍃دغدغه حجاب داشت...
می گفت یک چادر از #حضرت_زهرا (س) به خانم ها ارث رسیده است؛
چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن
این ارثیه دختر پیامبر (ص) را ندارند.😔
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#فاطمیه🏴
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
روحالله ارادت ویژه و خاصی به #حضرت_زهرا(س) داشت.🖤
همیشه به من میگفت:
نذار #چادرت خاکی بشه!
چادر خاکی منو یاد مادرمون حضرت زهرا(س) و وقایع آن کوچه میندازه!💔
بهم میریزم...😔
به نقل از: همسر شهید
در روضههای بی بی دوعالم به یاد شهدا به ویژه شهید روحالله قربانی باشیم...✨
التماس دعا
@Modafeaneharaam
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
1_48990328.mp3
1.6M
🎙 محبت شیرین!
▪️با این نیت باید رفت مجلس روضه
🔴 #استاد_پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
🔴 خاطره جالب #شهید_سلیمانی
💠 در خاطره ای جالب که خود #شهید_سلیمانی مطرح کرده بودند وی گفته بود: یک بار از ماموریتی بر میگشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از رانندههای تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که میخواهم ببرد. سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه میکرد اما ساکت بود اما انگار میخواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم؟ راننده برای بار دوم به من نگاه کرد و از من پرسید آیا شما یکی از نزدیکان #سردار_سلیمانی هستی؟ آیا رابطه یا نسبتی مثلا برادر یا پسر خاله اش هستی؟ به او گفتم من سردار سلیمانی هستم. راننده جوان خندید و گفت با من شوخی میکنی؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: نه شوخی نمیکنم من خودم سردار سلیمانی هستم. راننده گفت: به خدا قسم بخور و من قسم خوردم که؛ به خدا من سردار سلیمانی هستم.
راننده ساکت شد و چیزی به من نمیگفت پس از او سوال کردم چرا ساکتی؟ دوباره چیزی به من نگفت. از او سوال کردم با سختی و گرانی زندگی و مشکلات دیگر چطور سر میکنی؟ راننده جوان به من نگاه کرد طوری که در نگاهش حرف و کلامی بود و به من گفت اگر تو خود سردار سلیمانی هستی پس من هیچ مشکلی ندارم.
#شهید_سلیمانی این قصه را مطرح کرده بود و گفته بود؛ اگر مسئولین به درد و رنج مردم توجه کنند و اهتمام بورزند مردم هم با آنها همکاری میکنند و ملت ما بهترین سرشت و ذات را دارند و فهیم هستند و مسائل و امور را به خوبی درک می کنند.
🌐 خبرگزاری رسمی حوزه
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
داستان دختر مذهبی که خیلی مقید و پایبند به نماز اول وقته ،..
بعد از چندبارکه ناخواسته با وجود مراقبت زیاد نمازهاش به تاخیر می افته تصمیم میگیره علت این سلب توفیقو تحقیق کنه سر دربیاره ...
داستان فوق العاده آموزنده و در عین حال عجیب و باور نکردنیه که داستان اکثر ماست😔
دوست داری بدونی چطور توفیقاتت کم میشه👇
http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
98.11.4.mp3
10.21M
🔴 سخنرانی آیت الله #وفسی به مناسبت شهادت مادر سادات حضرت زهرا (س)
📌با موضوع:
📍فاصله ج.ا.ا با جامعه فاطمی
📆 ۴ بهمن ۱۳۹۸
#جنجالی
#نشر_حداکثری
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خاطره جالب و شنیدنی سیاستمدار عرب از ملاقات با فرمانده سپاه در مشهد
🔸«رشید بن عیسی» سیاستمدار برجسته الجزایری و کارشناس یونسکو، در گفتگو با شبکه لندنی "الحوار" خاطره ای شنیدنی از ملاقات با فرمانده سپاه در حرم امام رضا علیه السلام بیان کرد.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ یک گزارش که رنگ و بوی #خاطره داره
یکی از متفاوت ترین انتخابات های غرب آسیا، در ایران برگزار شد..
☝️🏻 رای امام خمینی در شهر قم
📸 تصاویر واقعی
#انتخابات
#گزارش_خبری از علی صادقی
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
هدایت شده از میثم تمار.مدافعان فرهنگی
🔰 داستان راستان 🔰
✅ مکاشفات شهید برونسی پشت میدان های مین «کوشک» با #حضرت_حضرت_زهرا (س) و عبور از میدان مین
🔸صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. حول و حوش ده دقیقه گذشت .
بالاخره عبدالحسین به حرف آمد گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی می گم.گفت: خودت برو جلو. خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول.سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری.
مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم. گفت: بیست و پنج قدم که شمردی و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش بر گرد و بچه ها رو پشت سرخودت ببر اون جا. وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودی، رسیدی؛ این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر می ری جلو. اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چه کار کنن ...
با تأکید گفت: دقیق بشماری ها.
🔸... کارها انجا شد در انتها عبدالحسین آمد و گفت: به مجردی که من گفتم الله اکبر، شما ردّ انگشت من رو می گیری و شلیک می کنی به همون طرف پیرمرد انگار ماتش برده بود. آهسته و با حیرت گفت: ما که چیزی نمی بینیم حاج آقا ! کجا رو بزنیم؟
🔸... و بالاخره دشمن قبل از اینکه به خودش بیاید، تار و مار شد از خوشحالی کم مانده بود بال در بیاورم
🔸... فردا بی مقدمه پرسیدم جریان دیشب چی بود؟ طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم،کم کم اصرار من کار خودش را کرد. یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم.
موقعی که عملیات لو رفت و توی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم . شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید. مثل همیشه، تنها راه امیدی که باقی مانده بود، توسل به واسطه های فیض الهی بود. توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم اون منطقه و متوسل شدم به وجود مقدس خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
چشم هام را بستم و چند دقیقه ای با حضرت راز و نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم را نمی فهمیدم. حس می کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند. با تمام وجود می خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه و مخمصه های بعدی، که در نتیجه شکست در این عملیات دامنمان را می گرفت، نجاتمان بدهند.
🔸در همان اوضاع، یک دفعه صدای خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید. به من فرمودند: فرمانده!
یعنی آن خانم، به همین لفظ فرمانده صدام زدند و فرمودند: این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید، ما هم از شما دستگیری می کنیم، ناراحت نباش.
ادامه داد: چیزهایی را که دیشب به تو گفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان خانم بود. بعد من با التماس گفتم: یا فاطمه زهرا (س)، اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمی دهید؟!
🔸فرمودند: الان وقت این حرف ها نیست، واجب تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی...
#خاکهای_نرم_کوشک
🔷🔸 @ammarhaa
📕 این خداست نه پسرخالهات!
📚 خاطره ای از جبهه و نماز خواندن خاص یک رفیق
💠 در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد
و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
💠 البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
💠با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟
بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی!
خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم.
آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#ادامه_مطالب_فردا_ظهر
#حی_علی_صلاه_العشق
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
4_5875347752908491002.mp3
5.36M
از هر دست بدی از همون دست می گیری
صبحتون بخیر🥰💖
#رادیو_مرسی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
4_5875072393965209730.mp3
7M
داستان توبه یکی از لات های معروف تهران به نام مصطفی پادگان یا مصطفی دیوونه که صحبت «آسیدمهدی قوام» مسیر زندگیش را عوض می کند و به جایی می رسد که آخر عمر، اربابمان امام حسین (ع) به بالینش می آید.
این حکایت شنیدنی را از زبان حجت الاسلام عالی بشنوید ...
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✅ تمرین از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن،قبلش یه داستان کوتاهی بگم:
🔹 یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود پیش علامه.
از اون کسانی که مثلا آدم ها رو میذاشت روی یه سینی و از سطح زمین بلند میکرد. یه بنده خدایی میگفت که من با چشم خودم دیدم اون رو.
👳
اون مرتاض اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه
🔸 اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرتهایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟
استاد گفت: نه برای چی آخه!😒
🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن.
اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم.
🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدمهای قوی ما ایشونه.
اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏
بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی مینوشت....📝
یه سلام و علیکی کردن...
بعد این مرتاضه هی نگاه میکرد به علامه و...
🔹 ما که نمیدونستیم چی میگذره، چه امواجی داره رد و بدل میشه...😐😁
بعد علامه هر چند وقت یکبار سرش رو بلند میکرد و یه نگاه میکرد به این مرتاضه،
اینم آه، و فریاد میکشید و پرت میشد یه طرف و یه کارهایی میکرد!!!
💢 بعد از دو سه مرتبه که اینجوری شد، گفت: بابا این کیه من رو آوردید پیشش؟این کیه آخه؟😤😁
من تمام قدرتهام رو برای منصرف کردن فکر این و ازبین بردن تمرکز و توّجهش بهکار میبرم، اما یه نگاه به من میکنه تمام زحمات من رو به هدر میده.🤕
🌹✔️ 🏅 این قدرتی هست که یه مومن میتونه در اثر ایمان و تمرکز زیاد به دست بیاره.
حالا بریم سراغ تمرینی که علامه طباطبایی رحمه الله علیه دادن برای تمرکز.
در رسالة الولایة،علامه طباطبایی میفرماید:
✅ مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغولکنندهای از قبیل نور،صدا، و غیره در آنجا نباشد، سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نشود و چشمانت را بسته نگه دار.
🔵 آنگاه صورتی را مثلاً صورت «الف» یا یکی از اسماءالله را در خیال خود مجسّم کن که کاملاً توّجهت به آن معطوف شود و هوشیار باش که هیچ صورت خیالی واردمحوطه صورت«الف» نشود،👌
🔶 در این هنگام که ابتدای کار است درمییابی که صورتهای خیالی دیگر مزاحم تو شده و ذهن تو را میخواهند تاریک و مشوّش نمایند،
صورتهایی که بسیاری از آنها قابل تشخیص و شناسایی از یکدیگر نیست.👥👤👥
🔵 صورتهایی که افکار روزانه و شبانه و مقاصد و خواستههای توست.
🔶 حتّی این افکار چه بسا دربارهی این باشد که یک ساعت بعد با کي ملاقات داری، یا فلان شخص را ملاقات خواهی کرد یا فلان عمل را انجام خواهی داد،
👈 این در حالی است که تو در خیال خود فقط به صورت «الف» نظر داری و به آن توّجه میکنی
و این تشویش مدّتی با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت.
🔵پس اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالات مزاحم اقدام نمایی،
(یعنی میاد بزنش کنار... میاد بزنش کنار...)
✅ بعد از مدتی مشاهده میکنی آن خیالات و خواطر رو به کاهش گذاشته و هر روز کم میشود،
و خیال نیز نورانی میشود،✨🌺💕
👆 هر روز این کار رو حدود 10 دقیقه انجام بده
و تمرین هم کن. انقدر تمرین کن تا بعد از چند روز به طور کامل بتونی خیال و ذهن خودت رو پاک کنی.
⭕️ منتظر نشین که یه معجزه ای اتفاق بیفته
👌 تلاش کن...
وقت بذار. تمرین کن
🌹 ان شالله به زودی به قدرت تمرکز بالایی خواهی رسید...
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
🌺🍃
#لطیفه🤩
و احکام #آرایش💋
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺁقاش ﻣﯿﮕﻪ ﺯﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭن ﺑﭽﺮﺧﯿﻢ😍😍 ﺑﮕﻪ :
وایستا آرایشمو پاک کنم بعد بریم
.
.
.
.
. 😌
<((>
_/ ).
بر گرفته از کتاب دو زار بده آش به همین خیال باش☺️☺️☺️
#احکام_آرایش:
بر زنان واجب است به غیر از صورت و کف دست و پا بقیه بدن را از نامحرم بپوشانند.☺️
اگر شوهر تقاضای بی حجاب بودن کند اطاعت از او گناه است📛
✋️🌺🌸✋️
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
4_5783037038722810543.mp3
9.87M
🔊 داستان عجیب و تکان دهنده درباره نماز شب...
مقدس اردبیلی و پوست خربزه
#نماز_شب
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
❄️🌈🍒
☺️☺️
#لطیفه:
📌 زن از شوهرش می پرسه: عزیزم! تو زن خوشگل دوست داری یا زن با شعور؟
شوهرش می گه: هیچ کدوم عزیزم! من تورو دوست دارم. 😉😉
—------------—
🌸 #احکام_زبان :
🔸یکی از گناهان، نیش و کنایه زدن و رنجاندن مومن است.
اگر کسی دل مومنی را بدون دلیل، برنجاند باید رضایت او را با عذرخواهی بدست آورد 🌷
🔵
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
🎄🚗🚕🎄
#لطیفه 😂😂
✈️ یکی با هواپیما میاد تهران، تو فرودگاه به رفیقش میگه: اگه میدونستم اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم.😂😂😂
🔹🔸🔹🔸🔹
✅ #نماز_مسافر :
🌹اگر کسی از شهر خودش 22 کیلومتر بیرون برود و قصد ده روز ماندن در اونجا رو نداشته باشد
باید نمازشو شکسته بخونه
ولی اگر کمتر از این مقدار باشه نمازش تمام هست🙌🏼🙌🏼
🔴🔵
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
اصلی ترین درس #فاطمیه بدون شک ولایت مداری می باشد....
ما ترکناک یابن الحسین...
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
لطیفه😉
تروخدا خانوما مانتو بی دکمه نپوشین دیروز فکر کردم زورو اومده 😁
🔹🔸🔸🔸🔹🔶
📥 سوال:
آیا می توان تو خیابون از چادر، مانتو یا روسری با رنگ های روشن استفاده نمود؟
📤 پاسخ:
✍️مانع ندارد مگر آن که به نحوی باشد که جلب نظر کند و باعث گناه شود.
🌼✅🌼
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پوست پرون بهش میگن یا چی؟🤔
فک کن تو مهمونی بجای کارد، اینوبزارن تو پیشدستی برامون 😂
🔶🔹🔷🔶🔹
🔔☎️📞
#احکام_صله_رحم
👪
⭐️سوال:
آیا تلفن زدن هم صله رحم محسوب میشه یا حتما باید بریم دیدن؟
جواب:🔰
بله زنگ زدن هم صله رحم محسوب میشه و ثواب زیادی داره بویژه در روز جمعه که کار خیر ثوابش دوبرابره
👨❤️💋👨
ولی ثواب دیدن حضوری بالاترهست
📞☎️📞
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
🌻😅🌵
#لطیفه
🛁
(زدن ریش با تیغ حرامست👦)
............
جوانی همیشه ریشش را با تیغ میتراشید.
وقتی علت این کار را از او پرسیدند گفت:
🎄«مادرم میگوید پسرم! اگر تو ریش بگذاری مردم فکر میکنند سنت زیاد است. آن وقت میگویند حتماً مادرش هم پیر است.❗️
پس بهتر است قید ریشت را بزنی!»😂😂😂
🔅🔆🔅
#احکام
↘️
ما بعضی وقتها بخاطر حرف مردم دستور خدا را زمین میذاریم.
👇
💃دختر با آرایش میاد بیرون 💄
میگه اگر مثل عروسا نیام بیرون بهم میگن امبلی. خواستگار هم پیدا نمیشه❗️😃
🎹 عروسی مختلط همراه با گناه میگیره
میگه جواب مردمو چی بدم اگر عروسی حلال بگیرم⁉️
💦غسل واجبشو نمیکنه
میگه از مامان و بابام خجالت میکشم برم حموم🙁
خمس نمیده میگه فقیر میشم☺️❗️
یا میگه بدم آخوندا بخورن😌
🌏♻️🌏
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
در آسمانها مشهورند، و در زمین گمنام؛
شهدای فاطمیون الحق که فاطمیاند...
#خانطومان
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆