چرا حضرت آقا نگران مهد کودکهاست؟ 👇👇👇
تو کرج مهدکودک زدن، بچهها رو گرسنه نگه داشتن، بهشون گفتن منتظر باشید تا مهدی براتون غذا بیاره. بعد از چهار ساعت.........
بیا ببین سر بچه مسلمون چی اوردن😭
بیا ببین چرا آقا هشدار دادن از اوضاع داغون و در حال اجرای وحشتناک ۲۰۳۰❌❌❌⛔️⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
😂😂طنز جبهه(بخون و بخند)😂😂
تعداد مجروحین بالا رفته بود
فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها دوید طرفم و گفت :
سریع بیسیم بزن عقب و بگو یک آمبولانس بفرستند مجروحین را ببرد!
شاستی گوشی بیسیم را فشار دادم و بخاطر اینکه پیام لو نرود و عراقیها از خواستهمان سر در نیاورند، پشت بیسیم با کد حرف زدم
گفتم: ” حیدر حیدر رشید ”
چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید. بعد صدای کسی آمد:
– رشید بگوشم.
+ رشید جان! حاجی گفت یک دلبر قرمز بفرستید!
-هه هه دلبر قرمز دیگه چیه ؟
+ شما کی هستی؟ پس رشید کجاست؟
– رشید چهار چرخش رفته هوا. من در خدمتم.
+ اخوی مگه برگه کد نداری؟
– برگه کد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی میخوای؟
دیدم عجب گرفتاری شدهام، از یکطرف باید با رمز حرف میزدم، از طرف دیگر با یک آدم ناوارد طرف شده بودم
+ رشید جان! از همانها که چرخ دارند!
– چه میگویی؟ درست حرف بزن ببینم چی میخواهی ؟
+ بابا از همانها که سفیده.
– هه هه! نکنه ترب میخوای.
+ بیمزه! بابا از همانها که رو سقفش یک چراغ قرمز داره
– ای بابا! خب زودتر بگو که آمبولانس میخوای!😳😐😂😂
کارد میزدند خونم در نمیآمد. هر چه بد و بیراه بود به آدم پشت بیسیم گفتم.
منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک ، صفحه ۵۵
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنز عجیب آقای قرائتی روی انتن زنده😂😂
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
#به_سبک_شهدا
✅ شهید علی قوچانی
وارد ساختمان سپاه که شد، چندتایی از بچههای سپاه را دید. حاجعلی بین آنها بود و داشت حرف میزد:
🔻 «بچهها وظیفه ما فقط جبهه رفتن نیست؛
وظیفه اصلی ما
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر نمودنه.
ما که میآییم مرخصی، نباید بشینیم تو خونههامون و وضع شهر اینجوری باشه، باید بریم داخل شهر و امر به معروف کنیم...» 🔺
👈 از آن به بعد بچه ها از مرخصی که میآمدند، شروع به امر به معروف و نهی از منکر در سطح شهر میکردند...😊
📚 سیره دریادلان ۲ 📚
امربه معروف مانند نماز #واجبه
ترک واجب نکنیم🌹
@AMMERIN
🎼واکنششهیدبه
🎧بهصدایخوانندهزن...
🏢ازدانشگاهاومدخونه
😑خیلیخستهبود.
🤔پرسیدمچیشده؟!
خندیدوگفت:تهرانماشینسوار
🚗شدمکهبیامقم. رانندهوسط
🥁اتوبانصدایموسیقیشو
بردبالا. تحملکردموچیزی
🗣نگفتمتااینکهدیگهصدای
👩زنروداشتپخشمیکرد!
🛣منمبااینکهوسطبیابون
🔕بودمگفتمیاکمشکن
🚶♂یامنپیادهمیشم!؟
🚖اونمنامردینکردوزدکنار!
😁منمکمنیاوردموپیادهشدم!
''شهیدمحمدمهدیلطفینیاسر''
#کلنا_فداک_یا_محمدا
@Modafeaneharaam
نیم ساعت بعد از اینکه خاکت میکنن ...
پس انقد واسه حرف دیگران زندگی نکنید...
بفکر اعمال خودتون باشید اونموقع که تشییع کنندگان دارن غذای شمارو میخورن شما باید به اعمالی که کردید جواب بدید😭
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎💎💎
💎💎
💎
#روانشناسی_رنگ 👌
#پوشش
ببنید وسط سخنرانی حاجآقا چیکار میکنن‼️😳😂😂😂
صدای یک روحانی میزنن....بقیشو ببینید😟😆
🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼
🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
🌸 کانال دوم ما👈 @tar_ghand 🌸
💎
💎💎
💎💎💎
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎💎💎
💎💎
💎
#نماز
#شوخی 😁
شوخی خنده داره یه بسیجی با حاجآقا دانشمند😂😂😂
ببینید حاجآقا چه جوابی بهش میده🤣
🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼
🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
🌸 کانال دوم ما👈 @tar_ghand 🌸
💎
💎💎
💎💎💎
نوستالوژی😍
قبول دارید غذاهایی که روی این چراغها درست میشد
یه مزهی دیگهای داشت😍😋
#نوستالژی
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر
کلیپ از خونه روستایی تقدیم شما🌺
#نوستالژی
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
خاطره بازی😂
یادمه روز اول مهر ماه(کلاس اول) مانتو شلواری رو که مامانم برام خریده بود رو پوشیدم و رفتم مدرسه کلاس که تموم شد اومدم خونه دم در حیاطمون یه اقایی بود که از اقوام دور بود میخواست بیاد خونمون که هم زمان با هم رفتیم تو خونه و منم با همون لباسا نشستم پیش اون اقا و بابام, بابام کلا حواس پرته و کم دقت 😁 یهو بابام اومد منو بوس کردو به اون اقای مهمون گفت اقا محمد ماشااله چه دختر نازی داری خدا برات نگهش داره چقد هم ساکته یه شکلات هم داد دستم😳 منم دقیقا قیافم اینجوریاااا😳😳😳😳 یهو مامانم که داشت پذیرای میکرد زد زیر خنده 😂😂😂 اون اقا هم انگار که نه این دختر من نیست😐
خلاااااصه طفلک بابام اولین بارش بود منو تو لباس مدرسه دیده بود قاطی کرده بود من دخترشم هنوزم یادش میفتیم کلی میخندیم😂😂😂
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
خاطره بازی😂
روز عقدمون که تو محضر بود🏡
جلوتر از ما ی خانواده بودن 👨👩👧👧
که نوبت اونا بود بعد ما
تا عروس خانم رفت نشست💃 همسر عجول منم رفت نشست پیش اون😐😐
دیگه همه 😁😂😂😂😂😂اینجوری
من همون موقع شکستم🤕
ینی میخواستم کلا بیخیال ازدواج بشمااا در این حد🤦♀
حالا خداروشکر الان زندگیمون عالیه😌
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak