eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
63.7هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
23.1هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تعبیر خواب در 3 دقیقه 🔹استاد فاطمی نیا .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زود باشین بدین به بچه تا حمله نکرده😍😂 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
تو کوچه وقتی توپ میخورد به شیشه خونه همسایه ها : 😂😂😂 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
🥀ـ﷽ـ🥀 ۲۶ جان در مقابل جان ➖ بارها شنیده بودم که خداوند جبار است. در نوجوانی کلمه جبار را برای آدمهای زورگو و ستمگر به کار می بردیم. همیشه برایم سؤال بود که چرا عبارت جبار از صفات پروردگار مهربان ماست. تا اینکه استاد ما فرمودند: یکی از معانی کلمه جبار، جبران کننده است. خداوند متعال، آنچه را که در راه او و در مسیر او هزینه کرده باشی، برایت جبران می کند. ➖ حتی اگر برای رضای خدا قدمی برداشته و یا کار کوچکی انجام دهی، خواهی دید که چندین برابر آن را به تو باز می گرداند. ➖ از طرفی مطالبی در بررسی اعمال خودم مشاهده کردم که خیلی آموزنده و جالب بود. مثلا من از سنین جوانی برای هدایت جوانان محل و دوستانم خیلی وقت می گذاشتم. هیئت و برنامه های فرهنگی راه اندازی می کردیم تا بتوانیم در رشد معنوی جوانان تأثیرگذار باشیم. در دوره جوانی کمتر از حالا احتیاط می کردم. بارها مرگ را به چشم خود دیدم. دو بار نزدیک بود در سد درودزن استان فارس غرق شوم. ➖ یک بار کاملاً مرگ را حس کردم. مریضی های سخت هم برایم پیش آمد که فکر نمی کردم از آن مریضی ها نجات پیدا کنم، اما خداوند در حق من لطف کرد. ➖ حداقل سه بار هم در سانحه رانندگی باید از دنیا می رفتم. یعنی هر کسی به صحنه تصادف نگاه می کرد، می گفت: تو چطور زنده ماندی؟ چطور هنوز سالمی؟ ➖ در بررسی اعمال، جمله ای دیدم که برایم جالب بود. نوشته شده بود: «جان در مقابل جان» به من فهماندند که تو در مسجد و هیئت، جان بسیاری از افراد را از اینکه آلوده به فساد و گمراهی و مواد بشوند نجات دادی، ما هم جان تو را از حوادث و گرفتاری ها حفظ کردیم. ➖ حتی به من نشان داده شد که چون خالصانه برای خداوند وقت گذاشتی، ما هم به تو سفر اول کربلا را هدیه دادیم. یعنی همان سفر اول که باعث بخشش تمامی گناهان قبلی من شد، همان هم عنایت پروردگار بود. آنجا معنای آیه «ان تنصروا الله ينصرکم...» را کامل متوجه شدم. شما (دین) خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری می کند. ➖ خدا به تعداد و نفرات ما کار ندارد. خداوند می خواهد که ما خالصانه وارد میدان عمل برای رضای خدا شویم. می خواهد که ما هر چه در توان داریم در راه او به کار گیریم. ➖ من این را فهمیدم که هرکسی برای حفظ کشور و نظام اسلامی قدمی بردارد، خداوند او را به بهترین نحو یاری خواهد کرد. اصلا بازگشت من به همین دلیل بود. من خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی به مأموریت رفتم. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توقعی که مربی ها از آدم دارن😅 ‌ .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
🎥یه معترض خیابانی رو با یه نیروی ضدشورش رو به رو کردن، اتفاقی افتاد که خودشونم فکرشو نمیکردن ...😳 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
اتفاقی عجیب در یک مراسم خاکسپاری؛ مرده‌ای که با عزاداران حرف زد در جریان یک مراسم خاکسپاری در ایرلند، اتفاق عجیبی رخ داد که باعث خنده عزاداران شد. به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در یک مراسم خاکسپاری در ایرلند، اتفاق عجیبی رخ داد که حضار را به خنده واداشت. در این مراسم، عزاداران در حال دفن متوفی بودند که ناگهان صدای ضربه زدن به در تابوت و خنده از داخل تابوت شنیده شد. این اتفاق در ابتدا حضار را شوکه کرد  و بعد آنان را به خنده انداخت. ماجرا از این قرار بود که دختر متوفی طبق خواست پدرش، صدای از پیش ضبط شده پدرش را به همراه یک میکروفن در داخل قبر قرار داده و هنگام انجام مراسم دفن و خاکسپاری، آن را پخش کرد. به گفته او متوفی قصد داشت که به منظور خداحافظی و برای آخرین بار دوستان و بستگانش را بخنداند. صدایی که در مراسم پخش شد: « (بعد از صدای ضربه) من کجا هستم؟ بگذار بیایم بیرون، اینجا تاریک است» بعد از شنیدن این صدا و وقفه‌ای که ایجاد شد، عزاداران به داخل قبر و تابوت نگاه کردند و ناگهان دوباره همان صدا شنیده شد که می‌گفت:  «سلام، دوباره سلام، من در تابوت هستم، من مرده‌ام، این فقط برای خداحافظی بود فیلم این ماجرا در پست بعدی👇 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشیع جنازه ای عجیب😳😳😳😨 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
عجب جوابی داد👏 داشتم توی پیاده رو رد می شدم دیدم مادری با حجاب دست دختر بدحجابی را گرفته و وارد مغازه ای شدند.خیلی تعجب کردم مادر که سن و سالی ازش گذشته با حجاب اما دختر جوانش با یک مانتو بدن نما و کوتاه و تارهای موهای سرش از روسری کوچکش از پشت و از جلو زده بیرون! با خودم گفتم: بزار از مغازه بیرون بیان سوال کنم علتش چیه؟!! مادر و دختر که از مغازه بیرون آمدند سوال کردم:حاج خانم میشه بپرسم چرا وضعیت پوشش شما با دخترخانمتون زمین تا آسمون فرق داره؟ مادر جواب داد: آبجی،من که سن و سالی ازم گذشته و تناسب اندام و هیکلم بهم ریخته ، اگه بخوام مثل دخترم مانتو بپوشم خیلی بد تیپ می شم،چادر که می پوشم خوش تریپ تر میشم! رو کردم به دخترش گفتم:وقتی چادر عیب و عیوبای بدن شما رو می گیره و خوشکل تر میشی، پس حتما اگر دخترخانمت هم خودشو بپوشونه خوش تیپ تر میشه.از طرفی دل مردای کوچه و بازار رو ریش ریش نمی کنه.آخه میدونی مردا با چشمهاشون هم ارضای روحی میشن و دخترشما هم وسیله ای برای ارضای اونها می شه!!!  خانوم سن و سال دار گفت حرف حساب جواب نداره ان شالله سعی میکنم روی دخترم بیشتر کار کنم . ┄┅┅❅🎁🎈🔮🎈🎁❅┅┅┄ @t_banooo
من خانم هستم یبار اوایل طلبگیم‌ رفتم تبلیغ توی یک خوابگاه دخترانه بادوستم'خلاصه بعد جلسه مون شروع کردم به مداحی وبچه ها هم سینه میزدن...آخر مداحی دوستم گفت دیگه دعا کن تمومش کن...گفتم دعا هیچی به ذهنم نمیرسه تو بگو گفت نه دیگه خودت مداحی کردی خودتم دعا کن...منم اول سه بار گفتم اللهم عجل لولیک الفرج بعدش دیگه یادم نمیومد دیگه چی بگم گفتم خدایا فرج رهبرمون رو برسون😂😂 دیگه جلسه رفت رو هوا همه زدن زیر خنده😂 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
4_392185446756516239.mp3
9.02M
🔹تفسیر قرآن کریم 🔸جلسه ۱۱ 🔸سوره بقره 🔸آیات ۶ تا ۷ 💠 محمد رضا رنجبر .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
📕 “مسافر اتوبوس” یکی از دوستام تعریف می کرد : “با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء 5-6 ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم. یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی. خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن. اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی… رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟ گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!😂 نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!! 💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸 قبل از ورود به آشپزخانه بسم الله الرحمن الرحیم فراموش نشه✅ 🍎🍏🍎🍏🍎 @menoeslami
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
📚 ﺗﻮﯼ یه ﻫﻤﺎﯾﺶ همسرداری، ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﺎنم های ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺎ SMS ﺑﮕﻦ "ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ" ﻭ ﺑﻌﺪ ﺟﻮﺍب های ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺑﺨﻮﻧﻦ: ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎ اینطوری بود: 1- ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ؟! 2- ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻧﻤﯿﺸﻢ؟ 3- ﺑﺎﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﮐﺠﺎ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﯼ؟ 4- ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺮﻭ! 5- ﭼﯿﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﻋﻮﺗﻦ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ؟ 6- ﯾﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ! 7- ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﭼﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﯼ؟ 8- ﺷﻤﺎ؟ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻼﮎ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ 8 ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻖ خانمشه!😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکنیک هدر نرفتن آب توسط بچه ها😄😄😄😁 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
🥀ـ﷽ـ🥀 ۲۷ لشکر ملائک ۱ ➖ روز بعد که در بیمارستان بستری بودم، چشمانم را به سختی باز کردم، همسرم و دو برادرم بالايی سرم بودند. تلويزيون در مقابل من روشن بود. برادرانم اخبار را پیگیری میکردند. پرسیدم چی شده؟ گفتند: اسرائیل دوباره به غزه حمله کرده. ➖ من تا نگاهم به تلویزیون افتاد دیدم یک جوان فلسطینی پیکر پاره پاره یک کودک را از زیر آوار درآورد و رو به دوربین گرفت.همین یک صحنه کافی بود که حالم دوباره بد شود و از هوش بروم. ➖ این بار خیلی سریع از بدنم خارج شدم. وقتی خروج از بدن را حس می کردم، روحیه و شرایط خوبی داشتم. هرکسی و هر چیزی را می دیدم، به ذات او پی می بردم و حتی می توانستم بفهمم در فکرش چه می گذرد، لذا خیلی دوست داشتم دراین حالت باشم. ➖ مثلا همان جا تا به خانم خودم نگاه کردم فهمیدم از چیری نگران است. همسرم خیلی آرزوی رانندگی داشت. روزی که من به ماموریت رفتم و قبل از اینکه برای شیمی درمانی بستری شود، همسرم با ماشین من رانندگی نمود و با یک نیسان تصادف کرد. اما چیزی به من نگفت. يعنی زمانی پیش نیامد که حرفی بزند. اما من با یک نگاه همه چیز را میفهمیدم! ➖ من می دیدم که برخی دوستانم به دیدنم می‌آیند و پشت شیشه اتاق ایزوله مرا می‌بینند، اما چه در سر دارند و به چه چیزی فکر می کنند! ➖ آن روز، وقتی پاره های بدن آن کودک غزه را از تلویزیون دیدم، در درونم فریاد زدم و گفتم: خدايا تو این همه ظلم بر مسلمانان را می‌بینی، پس کِی از ظالمین انتقام میگیری؟ خدایا چند دهه است که مردم مظلوم فلسطین با دشمن صهیونیست می جنگند و شهید میدهند، اما آمریکا و سازمان ملل و شورای امنیت هیچ کاری انجام نمی دهند، خدایا... ➖ یکباره دیدم در یک دشت باز و سرسبز ایستاده ام. نگاهم به آسمان افتاد. تا آن زمان آسمان را این گونه ندیده بودم. هوا روشن و وسط روز بود، اما تعداد بسیار زیادی از ملائک خداوند را دیدم که کاملاً مسلح بوده و زره پوشیده و آماده رزم بودند! آن ها بر مرکب هایی سوار بودند و آن قدر زیاد بودند که نیمی از آسمان تیره و تار شده بود! گویی خداوند میلیون ها ملک را شبیه به رزمندگان ما خلق کرده بود! باخودم گفتم اين همه رزمنده کجا بودند؟ نکند برای نابودی اسرائیل می خواهند بروند؟ ➖ پشت سرم در سمت چپ، یک شخص با ابهت با ده ها محافظ ایستاده بود، اما چهره اش را نمی دیدم. به من گفت سؤالی داری؟ من که تمام فکرم جهاد و نبرد با اسرائيل بود گفتم: اين همه مبارز، اين همه رزمنده در آسمان چه می کنند؟ گفت: این ها ملائک الهی هستند. امر خدا به دست این هاست. هرجا خداوند بخواهد کاری انجام دهد توسط اين ملائک انجام می شود. گفتم امر خدا یعنی چه؟ گفت: امور و فرامین خاص خداوند که مقدر می شود در زمین انجام شود را امر خداوند می گویند. بعد ادامه داد: یعنی اگر خداوند متعال بخواهد در زمین کاری انجام دهد که به مردم مرتبط باشد، این ملائک آن را انجام می دهند. ➖ پرسیدم: پس چرا مسلح هستند؟ گفت: هرجا که شیعیان برای رضای خداوند قیام کنند و تمام توان خود را به کار گیرند اما کم بیاورند و از خدا کمک بخواهند، خداوند گروهی از اين فرشتگان مسلح را مامور میکند که به یاری آن ها بروند. ➖ یکباره یاد جنگ بدر در زمان پیامبر (صلیﷲعلیه‌وآله) افتادم. مسلمانان با تمام توان مقابل دشمن ایستادند اما معلوم بود در مقابل دشمن شان کم می آورند، اما خداوند طبق آیات قرآن، با ملائک آن ها را یاری کرد. ➖ گفتم: من الان دیدم که در غزه چگونه به مسلمین حمله شده. چرا به آن ها کمک نمی کنید؟ گفت: نه، کسی قیام نکرده و کمکی نخواسته. گفتم خودم دیدم که مردم مظلوم غزه زیر بمباران قرار دارند و کمک می‌خواهند. گفت: شما پنجاه هزار ملک را همراه خود به هرکجا که می خواهی ببر. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای جان چی قایم می کنه😂 سوتی بچه ها👇 ┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄ @sotikodak
هدایت شده از 
🔴🔴اگر از غذاهای تکراری خسته شدی😔😔 🔴🔴اگر بچه ‌هات بهونه گیر شدنو خوب غذا نمی خورن 😔😟😩 🔴🔴اگه در به در 🔦🔦دنبال غذاهای فست فودی اما سالم و مطمئن می گردی؛ 🔴🔴🔴و اگه می خوای بدونی چرا تاکید به استفاده از محصولات خونگی داریم و نسبت به کارخونه‌ای‌ها بدبین هستیم؛🤔😩 بیا اینجا که هم اطلاعاتتو بالا ببری و هم تولیداتش، باب میل خودتو بچه‌هاته👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3287744672C0dcc22f9b7
تصویری خلاقانه برای فرهنگ سازی بستن کمربند ایمنی سرنشین‌های عقب خودرو .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
یه باریکی ازدوستام که خونه داره رفته بود دندونپزشکی، اقای دکترگفته کارت چیه؟ دوستم گفته خانه دارم، دیده دکتره داره میخنده، پرسیده مگه چیه؟دکتره گفته منظورم اینه که کار دندونت چیه! میگفت کل دندونپزشکی رفت هوا 😂😂😂 😁 ┄┅┅😅❅🤦‍♀🤦‍♂🤦‍♀🙋‍♂❅😅┅┅┄               @sotikodak
نویسنده در کتاب خاطرات سفیر به بیان چالش‌های یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه می‌پردازد که با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس می‌برد و او را با رویدادها، تجربه‌ها و خاطراتش شریک می‌کند. خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هر چند برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه‌ی او با آدم‌های مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذاب‌تر می‌کند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناس‌ترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای «یک سلیم النفس». نیلوفر شادمهری در این کتاب، حدود سی خاطره را به رشته‌ی تحریر درآورده که این مجموعه در واقع بخش اندکی از تمام خاطرات ایشان است نویسنده:خانم نیلوفر شادمهری سفارش از سایت 😊👇 https://oniketab.ir/product/khaterat-safir/ref/36 سفارش راحت از خودم😁👇 @yaALI744
کتابی که بلافاصله بعد از توسط 😳 بعد از اینکه رهبری فرمودند : «کتاب «خاطرات سفیر» را توصیه کنید که خانم‌های‌تان بخوانند» همین یک جمله رهبری سرنوشت این کتاب و نویسنده آن را متحول کرد و امروز خانوم نیلوفر شادمهری را بعنوان یکی از نام های مطرح و برند در میان اهل کتاب تبدیل کرد. وبعد همان تک جمله اقا، بلافاصله کتاب کمیاب شد.😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺️💙 محمد زمانی قلعه تجربه گر مرگ موقت👇 💥به محض این که از جسدم خارج شدم به یکباره و با تمام وجودم درک و مشاهده کردم تمامی موضوعاتی که درباره ی آنها و یا برای آنها ناراحت بودم ، همه ی مسائلی که غم و غصه شان را خورده بودم و هر مشکلی که حرص ، غیظ و یا دغدغه ای درباره اش داشتم بدون استناء دقیق، درست، مفید بوده اند و همه چیز محاسبه شده، سنجیده شده،قاعده مند سرجای خودش بوده است. بر من عیان شد تمام آنچه خود را بابتش ناراحت میکردم ابدا نیازی به ناراحتی وغصه خوردن نداشته.🙂 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جای بدی رفت واسه شکار 😂😂 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak