هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
شهید گمنام سلام...
مراسم روضه ی حضرت زهرا سلام الله داشتم تو حوزه
اگه یادتون باشه پارسال با کمک شما یه روضه ی خیلی بزرگ گرفتیم وشبم شام دادیم ،نشد درست استفاده کنم چون دنبال کارا بودم،اما امسال گفتم هرجوری شده باید از روضه سهمی ببرم،بعد از تمام شدن سخنرانی حاج اقا حبیب پور ، پاشدم پذیرای کردن از مهمونا،بعدشم مراسم روضه خوانی الحق عالی بود همه چی🥺 اما ته دلم هنوز خالی نشده بود
گفتن شهید گمنام اوردن... کجا فلان مسجد ....
حتی راه اون مسجد رو بلد نبودم،قرار بود با رفیقام برم اما یکی یکی اومدنشون رو کنسل کردن.....
همراه سارا و الهام رفتم....
زمان کمی گذشت الهامم از مراسم رفت....
من بودم و سارا اما هر کدوم جدا نشسته بودیم به سقف مسجد و نقاشی های وخط خطوط قشنگنش نگه میکردم.....
غربت و غریبی باز یادم اومد من کجا و اینجا کجا
ساراااا؟ چرا شهید رو نیاوردن؟ تا نبینمش اروم نمیگیرم باید بهش خیلی چیزا رو بگم.....
یهو خانما بلند شدن رفتن سمت در وردی....
چشمم به تابوت خورد
هم خوشحال از اینکه نرفتم خونه و سعادت زیارت داشتم
اما گریان که جوون رعنا 😭بی نشان داره به سمتم میاد
اما من چی دارم؟؟؟؟ دستام خالیه!
هرچی تابوت نزدیکترم میشدناله هام بیشتر میشد
جوونم💔خوشبحالت که شهید شدی و نمردی.....
چ شبی اومدی،گمنام اومدی،شب شهادت حضرت مادر اومدی😭💔
قسم به اسمتان ،قسم به غیرتتان،شما رفتید تا من زهرا الان بتونم تو اسایش زندگی کنم ....
شفاعتم کنید
این روزا دردهای دلم زیاد است....
شما منو نبینید کی ببینه منو؟ شما صدامو نشنوید کی میخاد صدامو بشنوه.....
به نیابت همتون دعا کردم....
برای شهیدی که قرار اون دنیا شفاعت ههمون رو کنه
یک جمله بنویس....
من قسمش دادم نه منو نه شمارو فراموش نکنه
مخصوصا (خیرین پیجم رو) که رو سفیدم کردن....
#زندگی_پس_از_مرگ #زندگی_پس_از_زندگی #تجربه_مرگ #حضرت_علی #امام_رضا #شب_قدر🌙 #مرگ #خوزستان #عشق #کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
شادی و نکات مومنانه
یادآور مرگ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
غسالخانه ی زنان💅
لباس تر تمیز تنم کردم ،خودمو تو آینه نگاه کردم روسریمو مرتب کردم، چادر مو از روی سیم حیاط اوردم و سرم کردم انگشتر دستم رو نگاه کردم،کیفمو چک کردم که ببینم پول کرایه دارم یانه,خدا رو شکر به اندازه ی بود که منو تا دم غسالخونه ببره و برگردونه...
زنگ زدم رفیقم گفتم تو برو تا منم خودمو برسونم، از درب حیاط که زدم بیرون شروع کردم به سوره ی توحید خوندن ایه الکرسی خوندن برای ارامش دلم،قدم که برمیداشتم روی زمین هم سبک بودم هم سنگین.....
سبک از اینکه تو مسیریم که هر روز منو یاد خدا و اعمالم میندازه
سنگین که قراره برم حمام اخرت جوانی رو انجام بدم😔
اما چاره چیه!!! مسیری هست که جلوی پای همه ی ما هست،هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه مانع و جلو دارش باشه
فقط این اعمال خوب ماست که میتونه کمک ما کنه به راحتی از این دنیا دل بکنم و بریم اون دنیا تا زندگی اصلی مون رو شروع کنیم.
۲۰ دقیقه ای زمان برد تا رسیدم غسالخونه، درب باز کردم دیدم رفیقم اون بالای حوض وایساده دستکش هاشو پوشیده ومیخندید میگفت : زهرااااا مرده زنده شد پس کی میخاستی بیایی!!! بهش نگاه کردم گفتم چقدر غساله شدن برازندته سعی کن تا اخرش غساله بمونی ،خندید گفت آی اگه بابام بفهمه دیگه رام نمیده خونه....
وسایلم رو گذاشتم گوشه ی از غسالخونه و رفتم تو رختکن بووووو ،همون بوی مرطوب ،بوی نم،بوی کافور می اومد، بوی ترس از رفتن وتنها شدن می اومد😔
چکمه ها سایز پام نبودن ،اما به زور پام کردم ،کج و معوج راه میرفتم ،رفتم نشستم روی حوض بزرگ کنار دوستم ،گفتم پس کو عروسم؟!
حین حرف زدن یه اقای در زد رفتم پشت در💔 خواهرم رو میخان بیارن اینجا غسل بدن، حوض تمیزه؟! گفتم بله نگران نباشید،جنازه رو اوردن همه دور جنازه جمع شده بودن و جیغ میزدن🥺
منم زیر لب صلوات میفرستادم تا عروسم با صدای جیغ ها اذیت نشه💔
زیپ کاور رو باز کردن، یهو دستش از کاور زد بیرون خورد به حوض، برگشتم نگاه کردم وای کاش نمیدیدم🥺😭
ناخن های کاشت شده💔
غم تو دلم موج زد و افکارم .....
نماز! روزه! غسل! پاکی! نجاست!
بوی عجیبی به بینیم خورد ،بوووووو
نگاه کردم به رفیقم ابرو انداخت بالا که نمیدونست بم چی بگه😰
میدونم فقط دستم گرفتم جلو دهنم
بدو بدو زدم بیرون
(کاشت ناخن زمانی که برای درمان باشه
اونم شرایط خاص باشه و مرجع اجازه بده میشه گذشت،مثلا کسی ناخن نداره، بجاش کاشت میکنه اما برای زینت نمیشه گذاشت)
#زندگی_پس_از_زندگی #زندگی_پس_از_مرگ #شفاعت #امامرضا_علیه_السلام #امام_حسین #غسالخانه#خدا#خوشبختی#صلوات#حاجت
برای جلوگیری از غفلت در این کانال عضو باش 👇👇
کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5