زد شیر به یک گلهی کفتار دوباره
آمد به غضب حیدر کرار دوباره
بی خوْد و زره رفت به سمتِ درِ خیبر
بی خوْد... ولی فاتحِ پیکار دوباره
در جنگِ جمل تا که حسن رفت به میدان
گفتند که حیدر شده تکرار دوباره
ای کوه اُحُد! شاهد این باش که مردی
دَر میرود از معرکه اینبار دوباره!
دَر میرود از معرکه، غم نیست، علی هست
افتاده به دستانِ علی کار دوباره
::
بر مأذنه از حیدرِ کرار بگویید
تا زنده شود میثمِ تمار دوباره!
آنقدر نشستهست عبا بر تنِ مولا
انگار شده کعبهی سیار دوباره
در سیزده ماهِ رجب، بُرد دلم را
نوری که شد از کعبه پدیدار دوباره
✍ #احسان_نرگسی
https://eitaa.com/khane_8