eitaa logo
خوان هشتم را من روایت می کنم
254 دنبال‌کننده
185 عکس
12 ویدیو
0 فایل
ومادرحسنک زنی بودسخت جگرآور.چنان شنودم که چون بشنید،جزعی نکردچنان که زنان کنندبلکه بگریست بدرد.چنان که حاضران از درد وی خون گریستند.پس گفت:« بزرگامردا که این پسرم بود» تاریخ بیهقی ومن می گویم: بزرگا زنا که این مادر بود… مریم قربانزاده @Shahrbano_mg
مشاهده در ایتا
دانلود
به همین سادگی دور هم جمع می شویم. برای گفتن از فرصت ها و شنیدن درد دلها. یکی از موضوع کتابش گفت ،یکی گله کرد که در فلان مراسم شهرش دعوت نشده، یکی از سیطره برخی ناشرین در عجب بود، یکی از کم کاری رسانه ها... هر چه گفته شد،شهردار تهران پذیرا شد. چقدر حرفها داریم برای گفتن که اتفاقا جنسش گله و نقد نیست. جنسش تجربه و خاطرات نگارش کتاب های مان است که بیشتر از راوی شان ، زجر کشیدیم و خون دل خوردیم و نوشتیم و نوشیدیم جرعه جرعه صبر راوی را و‌نوشاندیم به کام مردم جام شکیبایی و قدر دانی را. این جاده هنوز پر از خاطرات نگفته است. هفت خوان را از سر گذرانده ایم و در خوان هشتم باید همچنان روایت کنیم. ✍ https://eitaa.com/khane_8
خستگانت را شکیبایی نماند یا دوا کن یا بکش یک بارگی... https://eitaa.com/khane_8
01 - Afsaneh (128).mp3
9.23M
حالم از شرح غمت افسانه ای است‌ چشمم از عکس رخت بتخانه ای است بر امید زلف چون زنجیر تو ای بسا عاقل که چون دیوانه ای است دل نه جای توست آخر چون کنم در جهانم خود همین ویرانه ای است نازنینا رخ چه می پوشی ز من آخر این مسکین کم از بیگانه ای است ؟ سخت زیبا می روی یک بارگی در تو‌ حیران می شود نظارگی خستگانت را شکیبایی نماند یا دوا کن یا بکش یک بارگی.... https://eitaa.com/khane_8
به میدان می‌رود جنگاوری گویا به پیکاری به مسجد می‌رود زهرا امامش را دهد یاری به مسجد می‌رود تا پایه‌هایش را بلرزاند که مسجد بی علی چیزی ندارد جز ستمکاری که مسجد بی علی بتخانه‌ی محض است ای مردم   علی اسلام و جز زهرای اطهر نیست دینداری صلابت یعنی یکصد زخم خوردی و سر پایی که ظالم را بکوبی و به مظلومان دهی یاری آهای اهل مدینه! فاطمه سر خم نخواهد کرد برای هیچ طاغوتی؛ برای هیچ جباری زبان وا کرد تا نفرین کند، مسجد تنش لرزید عجب شمشیر برانی! عجب زهرای کراری! اگر بند طناب از دست حیدر وا نمی‌کردند نمی‌ماند از همان مسجد براشان غیر آواری فدک را غصب کردند و ندانستند در واقع علی سرمایه‌ی زهراست؛ نه باغ و زمین، آری... ✍ https://eitaa.com/khane_8
هدایت شده از نشر ستاره ها
📚 روایتی خواندنی از زندگی هشت زن از سه‌نسل. زندگی دو مادر؛ سه خواهر و سه‌دختر از کوچه‌ پس‌کوچه‌های محله دریادل مشهد. ▫️جدیدترین اثر مریم قربان زاده بعد از آثار موفقی از جمله ، ، و ▫️به اتفاق دعوتید به رونمایی از این کتاب که روایت است، زندگی خانواده‌ی و ▫️با اجرای فرزاد جمشیدی ▫️اجرای تئاتر عباس رثایی ▪️شنبه ۱۷ آذر | ساعت۱۸ ▪️میدان شهدا | تالار شهر @n_setareha
هدایت شده از نشر ستاره ها
🖇با استقبال شما مخاطبین نشر ستاره‌ها چاپ اول کتاب «سه خواهرون» در کمتر از یک هفته به اتمام رسید.🤩 @n_setareha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلداده ام از ناوک دلدوز فراق جان سوخته از آتش دلسوز فراق دردا و دریغا که بود عمر مرا شبها شب هجر و روزها روز فراق هاتف اصفهانی https://eitaa.com/khane_8
هدایت شده از فرهنگیار
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ آلبوم خانوادگی کتاب قاب هایی پر از زندگی قاب هایی که هر کدام قصه ای دارند. قصه ای از سه نسل در امتداد یک قرن. نسل هایی به عشق به هم گره خوردند. و مریم قربان زاده که داستان این و را در کتاب "سه خواهرون" تقدیم نگاه یک ایران کرده است. 📤دریافت نسخه باکیفیت کلیپ: 🖥 B2n.ir/3kh.gallery 🛒 تهیه‌کتاب: https://B2n.ir/t39282 🆔 https://eitaa.com/farhangyarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌨️بر شانه حرم برف می‌بارد... سرد است اما دلها به وجود خورشید رضوی گرم است...❤️ https://eitaa.com/khane_8
این سن برای مادر شهید شدن، طاقت و توان چند برابر می طلبد. توانی که دیگر ته مانده هایش روی تخت و با ویلچر دارد صرف می شود. مادر جوان که شهید می دهد ، قبلش محکم است. جان و روانش قرص است. دستش اگر بلرزد از دلتنگی است و پایش اگر سست شود از داغ است. این مادر که انگشت هایش لای دانه های تسبیح می چرخد و قدم هایش می لرزد ، برای یک داغ عمیق، دیگر جان و توانی ندارد. با اشک‌هایی که روی صورت چروکیده اش می غلتید ما هم گریستیم. بارها آرزو کرد کاش قبل از پسرش رفته بود.‌او‌ که پشتش خمیده و شانه هایش تکیده ، چگونه می تواند بار این نبودن را با خودش راه ببرد. مادر شهید شدن، در این کهولت عمر بیش از دلتنگی و حسرت و ناامیدی، درد زنده ماندن هم دارد. یا حضرت ام البنین شما هم این درد را تاب به جان کشیدید. آن هم برای چهار پسرتان...اما همیشه اسم حسین بر لب داشتید. نام حسین آرامش بخش همه ام البنین های تاریخ ماست. و‌ باز یاد آن شعر بی نظیر محمد مهدی سیار در کتاب «رودخوانی»: گفته بودم جان تو و حسین، پسر... ✍مریم_قربانزاده https://eitaa.com/khane_8
وشاید این سن بهترین زمان برای مادرشهیدشدن باشد. زمان انتظار برای وصال کوتاه‌تر است. سرد و گرم روزگار اورا پخته است و ایمانش را قوی کرده... شاید ظاهرش خمیده و ناتوان باشد ولی روحش پر از ایستادگی است. او سالهای بیشتری با روضه‌ی ام البنین انس گرفته... ✍خانم طحانی https://eitaa.com/khane_8