eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
324 دنبال‌کننده
266 عکس
16 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🔖مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🔖ویژه‌نامه دانوا (مجله نوجوان) 🔖مجله سُـــها (روایت پیشرفت زنان) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت پیشرفت ایران
🔆 کیمیاگری در گرمای خوزستان ۱ روایت بازدید دانشجویی از دستاوردهای پتروشیمی ماهشهر 💠بخشی از متن⬇️
🔆 کیمیاگری در گرمای خوزستان ۱ روایت بازدید دانشجویی از دستاوردهای پتروشیمی ماهشهر 💠بخشی از متن: 🔸ساعت هشت صبح به سمت میدان اصلی پتروشیمی حرکت کردیم. چند نفر از بچه‌های دانشگاه آزاد ماهشهر آمده بودند برای کمک. قرار بود کاروان اردبیل ساعت ده برسد. دانشجویان یکی‌یکی از اتوبوس‌ها پایین می‌آمدند. یک‌دفعه چشمم به صحنه‌ای افتاد که برق از سه فازم پرید. چند نفر بدون زیر پیراهن، حوله روی دوش شان انداخته بودند و از اتوبوس به‌طرف من می‌آمدند. سریع رفتم جلو و با لبخند و چشمان باز جوری نگاهشان کردم که یعنی داستان چیست؟ یکی‌شان در دم با لهجه غلیظ ترکی گفت:«این‌جا خیلی گرمه! ما از جای خنک بلند شدیم اومدیم این‌جا داریم تلف می‌شیم.» خنده‌ام گرفت. گفتم اگر جای من بودید که دو هفته این‌جا هستم چه می‌گفتید؟! با تعجب پرسیدند مگر شما بچه این‌جا نیستید؟ نگاهی به دست‌هایم انداختم. آفتاب خوزستان انگار مرا به فرزندخواندگی قبول کرده بود.   🔸هماهنگ کرده بودم آهنگ محمد معتمدی در بدو ورود بچه‌ها پخش شود تا با حس مثبت وارد سالن شوند. بعد از سه روز گشتن در راهیان نور و خاک و گرمای منطقه، نشستن در سالن خنک آمفی‌تئاتر پتروشیمی و شنیدن موسیقی پرانرژی، انگار یه‌کم حالشان را جا آورده بود. بعد از قرآن و سرود ملی و کلیپ معرفی منطقه ویژه، میکروفون را به دست گرفتم و از صندلی ردیف اول به بالای سن رفتم.«یه سوال؟ چرا اومدید راهیان نور؟ چرا اومدید راهیان پیشرفت؟» ادامه دادم: هر ملتی برای پیشرفت به رؤیا نیاز داره. ما تو پنج مرحله‌ی نظام‌سازی خودمون، رؤیای تمدن اسلامی رو داریم. اون جایی‌که همه اون شعارهای قشنگ میاد روی زمین. کارشناس‌ها می‌گن ما الان درحال گذر از نظام اسلامی به دولت اسلامی هستیم. می‌گن برای رسیدن به دولت اسلامی، بزرگ‌ترین چالش‌مون نداشتن مدل مدیریت جهادی انقلابیه.   🔸ما معتقدیم هشت سال دفاع مقدس غنی‌ترین منبع ارزشمند مدیریت جهادی و انقلابیه. تجربه بن‌بست‌شکنی علی هاشمی. تجربه تفکر انقلابی حسن باقری. تجربه مدیریت شهید همت. تجربه استعدادیابی شهید بروجردی. بچه‌های مهندسی می‌دونن فناوری یعنی چی. ما میایم راهیان نور و راهیان پیشرفت تا این تجربیات موفق رو از نزدیک لمس کنیم. خب حالا یه قدم بیاییم جلوتر. شما چند روز قبل‌از جنگ قدیم شنیدید. امروز اومدید تا از دفاع مقدس جدید بشنوید. جایی اومدید که به گزارش مرکز مطالعات مجلس اگه نباشه بیشتر از نیمی از اقتصاد کشور مستقیماً افت می‌کنه. اهمیت این دستاوردها رو زمانی متوجه میشید که بدونید این بیست و یک مجتمع پتروشیمی تو این منطقه، از آسمون نیفتاده پایین یه دفعه ساخته بشه. 🔸تا قبل انقلاب ما اینجا سه‌تا مجتمع پتروشیمی داشتیم. ایران-ژاپن، ایران دیپوند و پتروشیمی شاهپور. چهار روز بعد از شروع جنگ، ایران -ژاپن رو بعثی‌ها موشک‌بارون می‌کنن. همون موقع ژاپنی‌ها از قرارداد یه طرفه خارج میشن و میذارن میرن. بعد از اون نوزده بار دیگر پتروشیمی ایران-ژاپن یا به اسم امروزیش پتروشیمی بندر امام بمبارون می‌شه. پتروشیمی ایران دیپوند که امروز به پتروشیمی فارابی مشهوره، یه بار آبان ۶۶ و یه بار تیر ۶۷ موشک‌بارون می‌شه. سیزده نفر تو این مدت شهید میشن‌. پتروشیمی شاهپور که امروز به اسم رازی می‌شناسیمش، یه روز بعد از قطعنامه با حدود سی و شش فروند هواپیما چندین‌بار، هر بار سه دقیقه با صد تا راکت و موشک خاکش شخم زده می‌شه. هیچی از اینا نباید باقی می‌موند. ولی اون موقع یه عده وایسادن، چون کشور به پتروشیمی نیاز داشت. بجای این‌که لب و دهن باشن و غر بزنن، شونه زیر بار دادن و این کار رو امروز رسوندند به جایی‌که حرف تو خاورمیانه برای گفتن داریم. ما این‌جا قراره راجع به تئوری «اصلاح در حین حرکت» صحبت کنیم. چون در راه پیشرفت توقف ممنوعه. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۱ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم 💠بخشی از متن⬇️
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۱ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم 💠بخشی از متن: 🔻اولین هسته موشکی ما با فرماندهی حاج حسن تهرانی‌مقدم سال ۶۳ شکل گرفت. شاید کسی باور نکند ولی همه امکانات ما دوتا سکوی پرتاب بود و ۸ فروند موشک. این موشک‌ها اولین امکاناتی بود که دولت لیبی به ما داده بود. قذافی به شرطی این امکانات را به ما داد که ما ۴ فروند از این موشک‌ها را بزنیم به یکی از کشورهای عربی. موشک‌هایی که سپاه به‌زور و با پیگیری‌های فراوان از قذافی گرفته بود خودشان خدمه پروازی داشتند؛ یعنی تیمی از متخصصان موشکی برای پرتاب موشک از لیبی به ایران آمده بودند. 🔻قبل از اینکه اولین محموله موشکی از لیبی برسد، حاج حسن 13 نفر از بچه‌های توپخانه را دست‌چین کرد و همراه خودش به سوریه برد. در حدود سه ماه یک دوره فشرده طاقت‌فرسای موشکی دیده بودند و برگشته بودند. تخصصی را که سی-چهل نفر در یک سال باید یاد می‌گرفتند، سیزده‌ نفره در سه ماه یاد گرفته بودند. هرکدام جای چند نفر کلاس رفته بودند و مطلب یاد گرفته بودند. همین شد که با درایت حسن آقا هرکدام به اسم نیروی ساده رفتند کنار دست لیبیایی‌ها و کمک خدمه آن قسمتی شدند که تخصصش را خوانده بودند. 🔻در همان چند پرتاب اولیه که اسفند 63 تا اواخر فروردین 64 انجام شد، جاهای مهمی مثل پالایشگاه کرکوک و بانک رافدین بغداد و اطراف کاخ صدام و... مورد اصابت موشک‌های ما قرار گرفت. استفاده از موشک، موازنه جنگ و تصورات غربی‌ها را به هم‌ریخت؛ دشمن به قذافی فشار آورد و او هم نیروهایش را از ایران خارج کرد. قذافی از تیم متخصصش خواسته بود که موشک‌های مانده را غیرعملیاتی کنند و برگردند. آن‌ها هم کم نگذاشتند و تمام قطعه‌های کلیدی را با خودشان بردند. به عراق و شرکای غربی‎ هم اطمینان دادند که «ایران هرگز به‌تنهایی قادر به استفاده از هیچ موشکی نخواهد بود». 🔻حاج حسن و تیمش دست‌به‌کار شدند و در چهل پنجاه روز، ده‌ها خرابکاری‌ پیچیده را کشف کردند و مشغول برطرف کردنش شدند و نهایتاً توانستند موشک‌ها را عملیاتی کنند. ساعت 6:20 بامداد روز 21 دی 65 که یک موشک اسکادبی به مقر فرماندهی نیروی هوایی عراق در شهر بغداد اصابت کرد، لحظه عجیبی برای سرنوشت جنگ بود. حتی خود مقامات ایرانی هم باور نمی‌کردند که بچه‌های ایرانی بتوانند نواقص را برطرف کنند و پرتاب موفقی داشته باشند، برای همین قبل از ساعت 10 صبح که رادیو عراق خبر انفجار را داد، هیچ رسانه‌ای در ایران چنین خبری را پخش نکرده بود. این باورنکردنی بود که ایران بتواند به‌تنهایی موشک شلیک کند. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم 🔻به موازات استفاده از موشک‌های خریداری‌شده، حاج حسن تصمیم به طراحی و ساخت موشک گرفت. موشک‌ها را اگر می‌خواستیم بخریم، قیمت معمولش چند صد هزار دلار بود، ولی اگر صد میلیون دلار هم پول می‌دادیم، کسی به ما موشک نمی‌داد. به ما فشنگ هم نمی‌فروختند چه برسد به موشک. در چنین شرایطی اگرچه در اوج جنگ ما نیاز خیلی زیادی به موشک داشتیم، اما حسن دو فروند از هشت فروند موشکی را که لیبیایی‌ها به ما داده بودند، جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد. این مسئله در آن موقع برای ما جا نیفتاد که چرا الآن او این کار را کرد؛ اما در جلسه‌ای که خدمت آقای خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند رفتیم، ایشان به‌شدت بر موضوع خودکفایی تأکید کردند و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک‌ها را شروع نکردید.     موشکِ اسرائیل‌زن 🔻کار موشک‌های سوخت جامد و مایع را به موازات هم پیش می‌بردیم. موشک شهاب 1 از روی موشک اسکادبی کپی‌برداری شد و به نتیجه رسید و کمتر از 2 سال بعد، شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. هدف‌گذاری حسن، زدن اسرائیل بود و می‌گفت ما باید موشکی داشته باشیم که بتوانیم اسرائیل را بزنیم. در آن روزها با فشاری که به صنایع آوردیم، اولین موشک‌های «اسرائیل زن» ما مثلاً در حد 1100 کیلومتر بیشتر بُرد نداشت؛ باید آن را به مرز گیلانغرب می‌بردیم تا می‌توانستیم اسرائیل را بزنیم. 🔻هدف‌گذاری ایشان این بود که ما باید به برد دو هزار کیلومتر برسیم. اعتقاد داشت رژیم صهیونیستی دشمن ماست و روزی ممکن است ما درگیر بشویم؛ بنابراین با توجه به اینکه هم‌مرز نیستیم، به موشکی با این بعد مسافت نیاز داریم تا بتوانیم اسرائیل را به‌صورت مستقیم مورد هدف قرار دهیم. یک‌بار برنامه‌ریزی کرد تا زودتر به برد ۲۰۰۰ کیلومتر برسیم؛ بعد برگشتیم و خلأهای بین این بُرد را به لحاظ کمّی و کیفی برطرف کردیم. 🔻 ما کارمان را از کجا شروع کردیم؟ ابتدا که راکت می‌ساختیم و شلیک می‌کردیم، دریک منطقه‌ای به شعاع ۲۰ الی ۳۰ کیلومتر دیده‌بان می‌چیدیم، اما هیچ‌گاه محل اصابت را پیدا نمی‌کردیم! این نتایج که پرتعداد هم اتفاق افتاد، کسی را مأیوس نکرد. امروز اما بچه‌ها می‌روند نگاه می‌کنند می‌بینند اصابت موشک یک گودال ده الی پانزده متری به عمق هفت هشت متری را ایجاد کرده و مرکز آن گودال دقیقا نقطه‌ی صفر مختصات ماست. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
📽️ دست‌های شفابخش ۱  سینما در خدمت روایت پیشرفت‌های پزشکی
📽️ دست‌های شفابخش ۱  سینما در خدمت روایت پیشرفت‌های پزشکی   💠سینما آیینه حرکت یک ملت است. روایتی تصویری از فرازوفرودها، شکست‌ها و موفقیت‌هایی که داشته‌اند. روایت همین تجربه‌هايی است که انگیزه و قوت ملت‌ها برای حرکت به سمت آرمان‌ها و آرزوهایشان می‌شود. کار سینما هم روایتگری است و پاسخی به این نیاز انسان. 🔸یکی از حوزه‌های که ما طی این سال‌ها بی‌وقفه در آن رشد و پیشرفت داشته‌ایم حوزه پزشکی و درمان است. در حدی که یکی از مقصدهای جذاب برای توریسم سلامت در منطقه کشور ماست. ما به‌واسطه داشتن جراحان و متخصصان زبردست که بعضاً جزو سرآمدان عرصه خود در دنیا هستند سال‌هاست که دیگر نیازی به هزینه کرد دلاری بالا جهت درمان در خارج از کشور نداریم. یک حوزه مغفول در ژانر سینمای پیشرفت روایت سینمایی از مجموعه تلاش‌ها و دستاوردهای شگرف دانشمندان و متخصصان حوزه‌های پزشکی و درمانی کشور است. 🎞️ بیداری‌ها (Awakenings) کارگردان: پنی مارشال Penny Marshall 🔸فیلم «بیداری‌ها» بر اساس کتاب خاطرات الیور ساکس (عصب‌شناس و نویسنده بریتانیایی) با همین نام ساخته شده‌ است. این فیلم که بر اساس رویدادی واقعی ساخته شده است، درباره تلاش دکتر مالکوم سایر برای مداوای بیماران کاتاتونیایی است؛ بیمارانی که فعالیت‌های عادی زندگی‌شان متوقف شده و بقیه پزشکان آنها را مجسمه می‌خوانند. دکتر مالکوم بیشتر در بخش تحقیقات فعالیت می‌کند و تمایل به کار با بخش بیماران به‌صورت مستقیم در او دیده نمی‌شود.مشکل به ضعف او در برقراری ارتباط اجتماعی برمی‌گردد. 🔸با این حال، بیمارستانی به‌دلیل کمبود نیرو مجبور به استخدام او می‌شود. این استخدام برای هر دو طرف اجبار است و از دید هر طرف، موقت؛ تا زمانی که نیروی مناسبی برای جایگزینی پیدا شود. دکتر مالکوم باوجود تمام استرس‌ها و نگرانی‌ها در این بیمارستان، بسیار عالی ظاهر می‌شود و بر اساس توان پژوهشی‌اش، روش درمانی مؤثری برای بیماران صعب‌العلاج پیدا می‌کند. همین موضوع باعث تغییر زندگی این پزشک می‌شود. مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️دشمن ترور می‌کند، ما فراموش!
⭕️دشمن ترور می‌کند، ما فراموش! 🔸هشت آذر ۱۳۸۹ سالروز شهادت یکی از قله‌های علم و دانش کشور، دانشمند عزیز مجید شهریاری است. در آن سالها که آمریکا با تحریم موادِ تولید رادیوداروها، تصمیم داشت زندگی را برای بیماران ایرانی جانکاه‌تر کند، این دانشمند مومن ما و همکارانش بودند که با علم و تخصص خودشان کمک کردند تا کشور به فناوری غنی‌سازی بیست درصد برسد. 🔸حیات طیبه ایشان نمونه اعلایی از تجربه ما از «علم در میدان» است که کمک به حل مسئله مردم کرد؛ ماجرایی که برای آمریکا و اسرائیل بسیار سنگین بود و با ترور این عزیز، خوی کثیف خودشان را اثبات کردند. 🔸امروز توفیقی بود که برای زیارت به قم مشرف بشویم. کنجکاو شدم بببینم تصویری از شهدای ۷ و ۸ آذر در سطح شهر و حرم میبینم یا نه. متأسفانه هیچ بیلبوردی نه از شهید شهریاری دیدم نه شهید فخری‌زاده.(شایدم جایی بوده و من ندیدم، ولی دقت بسیار کردم.) 🔸این روزها که مسئله هسته‌ای دوباره داغ شده و قطعنامه‌ هم علیه‌مان صادر شده و مهم‌تر اینکه در جنگی مستقیم و وجودی با خود رژیم جلاد قرار داریم‌، اینکه نشانه‌ای در شهر وجود داشته باشد بر ذکر و بزرگداشت دانشمندانی که کف خیابان‌های پایتخت، توسط رژیم کودک‌کش شهید شده‌اند، خیلی اهمیت دارد. 🔸آن سالها، اکثر دانش‌آموزان کشور حتی به‌دنیا هم نیامده بودند و بقیه هم که خردسال بودند... تلخ است ولی گاهی، وقتی در جلسات دانشجویی می‌پرسم «کسی مجید شهریاری یا مسعود علیمحمدی را میشناسد؟»، متاسفانه اقلیتی دست بلند می‌کنند... پ‌ن: از ۲۳ شماره مجله دانشمند که توسط تیم ما منتشر شد در چهار شماره آن پرونده ویژه درباره موضوع پیشرفت‌های هسته‌ای و شهدای آن داشتیم. مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
29.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ لحظه‌ای تاریخی در پزشکی ایران! جراحان ایران برای اولین‌بار توانستند یک جراحی مغزی پیچیده را قبل از تولد و درون رحم مادر انجام دهند! 🩺 ناهنجاری ورید گالن (VOGM) یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌های عروقی در مغز جنین است که می‌تواند باعث سکته مغزی، نارسایی قلبی و حتی مرگ نوزاد شود. اما حالا، این تیم پزشکی توانست قبل از تولد، این مشکل را درمان کند. 📍 این جراحی پیشرفته در بیمارستان امام خمینی(ره) به‌همراه دکتر حسین قناعتی و تیم متخصصان خبره پزشکی انجام شد. با استفاده از آمبولیزاسیون هدایت‌شده با سونوگرافی، پزشکان توانستند مسیرهای غیرطبیعی گردش خون در مغز جنین را اصلاح کنند و جان نوزاد متولد نشده را نجات دهند. 🏥 نتیجه: همانطور که در تصویر پیداست، ناهنجاری عروقی در مغز نوزاد کنترل شد، جریان خون به حالت عادی بازگشت و جان نوزاد نجات پیدا کرد. 🔥 این اتفاق فوق‌العاده را با دوستانتان به اشتراک بگذارید! 🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت @daneshmand_mag
37.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧬پروفسور بهاروند؛ پدر فناوری سلول‌های بنیادی کشور 🔬دکتر بهاروند شخصیتی که با تلاش و پشتکار فوق‌العاده خود، سقف علمی کشور را به‌طرز شگفت‌انگیزی ارتقا داد و ایران عزیز را به یکی از پیشتازان دانش پیشرفته سلول‌های بنیادی انسانی در جهان تبدیل کرد. 🔅دکتر حسین بهاروند، دانشمند برجسته پژوهشگاه رویان، در اوایل دهه هشتاد با دستاوردهای بزرگ خود، پنجره‌ای نوین به نام «پزشکی بازساختی» را بر روی کشور گشود. 🏥در اواخر دهه نود، کشور شاهد پیشرفت شگرفی در حوزه سلول‌درمانی به‌دست دکتر بهاروند بود. ماجرا از این قرار بود که ایشان و تیم تحقیقاتی‌شان موفق شدند با استفاده از دانش سلول‌درمانی، دستاورد بزرگی در درمان بیماری پارکینسون به‌دست آورند. این موفقیت علمی، دکتر بهاروند را شایسته دریافت عنوان دانشمند برگزیده جایزه مصطفی(ص) کرد. 🌱اگر این اطلاعات برای شما جدید و جذاب بود، این دانشمند برجسته ایرانی را به دیگران نیز معرفی کنید.راستی می‌تونید کتاب خاطرات جذاب دکتر بهاروند با نام «سلول‌های بهاری» رو هم بخونید. 🔖خانه هنر و رسانه‌ پیشرفت @daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️علائم حیاتی یک ملت گفت‌وگو با مهندس یعقوب‌زاده تولیدکننده مانیتورهای علائم حیاتی 💠بخشی از متن⬇️
⭕️علائم حیاتی یک ملت گفت‌وگو با مهندس یعقوب‌زاده تولیدکننده مانیتورهای علائم حیاتی 💠بخشی از متن: 🔸من و مهندس اسلامی که آن موقع معاون رئیس شرکت بود و از آمریکا فوق‌لیسانس الکترونیک گرفته بود، برای گذراندن یک دوره آموزشی رفتیم ژاپن. با انواع و اقسام سؤالات افتادیم به جان اینها. ژاپنی‌ها از ما می‌پرسیدند برای چه این سؤالات را می‌کنید؟ گفتیم می‌خواهیم تعمیر کنیم. این را که گفتیم استاد خنده‌اش گرفت. گفت شما در ایران می‌خواهید بُردهای ما را تعمیر کنید؟ کلی به ما خندیدند که مگر شما در ایران امکانات تعمیر دارید؟ یکی‌شان می‌پرسید شما سیب دارید در مملکتتان؟ آب دارید؟ خیلی از ایران بهشان بد گفته بودند. سؤال‌های عجیب غریب می‌کردند. یک استاد آمریکایی هم داشتیم که یک بار از من پرسید: برای چه آن‌قدر سؤال می‌کنی؟ گفتم سؤال می‌پرسم که بتوانم بُرد را تعمیر کنم. گفت تحصیلاتت چیست؟ گفتم فوق‌لیسانس الکترونیک هستم. اصلاً هاج‌وواج ماند. گفت من خودم لیسانس هستم، تو اینجا نشستی فوق‌لیسانس الکترونیک هستی؟ مگر شما چیزی طراحی می‌کنید در ایران؟ چیزی می‌سازید؟ گفتیم نه. گفت: پس برای چه می‌خوانید؟ منظورش این بود که بیشتر از تکنسین برای چه می‌خوانید؟ شما خیلی هنر کنید فوق‌دیپلم بخوانید. این نوع برخوردها شدیداً به ما انگیزه می‌داد که تلاش کنیم برای ثابت‌کردن توانمندی‌های خودمان. 🔸جالب است که پول یک بُرد را 10 هزار دلار با ما حساب می‌کردند. بُردی که فقط 2 تا IC ش سوخته بود. خودمان 2 تا IC می‌خریدیم تعویض می‌کردیم با 100 الی 200 دلار جمع می‌کردیم. آن‌وقت آنها می‌گفتند چرا شما تعمیر می‌کنید؟ یا دستگاه را عوض کنید یا بُردش را. این‌گونه ملت‌ها را به خودشان وابسته نگه می‌داشتند. آن موقع مانیتور جزء محصولات با تکنولوژی بالا محسوب می‌شد و هر شرکتی در دنیا امکان ساختش را نداشت. الان تکنولوژی‌اش کمی در دسترس‌تر شده است. 🔸ما اولین کار اساسی که در شرکت شروع کردیم تعویض قطعات بود. یک ماژول مرکزی 2-3 هزار دلاری داشتیم که تصویرگرش را کلا در آوردیم، چون سوخته بود. یک CRT با ماژولش از بازار خریدیم و جایگزین کردیم. اتفاقا چون به‌روزتر بود، کیفیتش بهتر از کار درآمد. به جای دو هزار دلار، 150 دلار خرج کردیم. بیمارستان و رئیس شرکت پخش، کلی تشکر کردند. بعد به آقای معظمی گفتیم می‌شود مانیتور ساخت. اولش باورش نمی‌شد. من گفتم از اول تا آخر کار مانیتور را می‌دانم و تمام واحدهایش را می‌شناسم و فکر می‌کنم می‌توانیم بسازیم. ایشان گفتند برو بیرون بساز. ما ازت حمایت می‌کنیم. آدم خوش‌فکری بود. در دهه 70 کمتر کسی این طرز فکر را داشت. 🌱خانه هنر و رسانه‌ پیشرفت @daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️ اگر هر روز سَم ناامیدی بپاشی، خُب کُشنده است گفت‌وگو با مهندس یعقوب‌زاده تولیدکننده مانتیورهای عل
⭕️ اگر هر روز سَم ناامیدی بپاشی، خُب کُشنده است گفت‌وگو با مهندس یعقوب‌زاده تولیدکننده مانتیورهای علائم حیاتی 💠بخشی از متن: 🔸یک نفر از پزشکانی که مهاجرت کرده است، برای مرخصی آمده بود ایران. یک گزارشی را نوشته و در فضای مجازی گذاشته بود. با یک اشک و آهی درباره دو تا دارو که در اورژانس نبوده، صحبت می‌کرد. خیلی دلم سوخت. من هم برایش نوشتم که آقا اتفاقی شما دست روی یک جایی گذاشتی که ما یک‌خرده از بعضی جاها جلوتر هستیم. یعنی حداقل در اورژانس، در طرح 247، ما از اروپا هم جلوتر هستیم. یعنی آن طرح 247 ی که الان 6-7 سال است در ایران دارد اجرا می‌شود و ورژن‌های جدیدش را داریم می‌دهیم، در اروپا هنوز پیاده نشده است. 🔸من هم آن‌قدر خاطرات از سوئد دارم که پیشرفته‌ترین کشور اروپا است و اگر این خاطرات را تعریف بکنم همه‌تان می‌نشینید گریه می‌کنید. ولی هیچوقت سوئدی‌ها اینها را از خودشان پخش نمی‌کنند. برای اینکه در جامعه‌‌شان ایجاد ناامیدی می‌کند. ما آن‌قدر عقب‌افتاده نیستیم که هر روز از خلأها و ناکارآمدی‌ها حرف بزنیم. اگر شما هر روز بر سر مردم سَم بپاشی، خُب کُشنده است. اصلا دست و دلشان به کار و تلاش نمی‌رود وقتی انگیزه‌ای ندارند. خود من اگه 25 -20 سال پیش، فقط کوه مشکلاتی را که جلوی رویم بود، می‌دیدم و این همه رقیب چینی و کره‌ای و ژاپنی را و می‌گفتم که ما حریف اینها نمی‌شویم، خب الان چنین مجموعه‌ای وجود نداشت. الان در تجهیزات پزشکی، کشورمان در 20-30 تا کشور اول دنیاست. 🔸حداقل در کرونا این را واضح نشان دنیا دادیم که تحریم هم بودیم و هیچی به ما نمی‌دادند. خودشان هم به هم چیزی نمی‌دادند. سر محموله ماسک دعوا شده بود، از یکدیگر می‌دزدیدند. آن زمان کشورهایی که خودشان تجهیزات پزشکی نداشتند، اساسی گیر کردند و تلفات‌شان خیلی زیاد بود. اما ما زیرساخت‌های خوبی داشتیم. شرکت‌هایی داشتیم که در کیت‌سازی و دستگاه سی‌تی اسکن و دستگاه اکسیژن‌ساز کار می‌کردند که چیزهای خیلی ضروری برای کرونا بود. همچنین ونتیلاتور و مانیتور و ماسک و همه اینها را ما خودمان تأمین کردیم. کشور ما جزء کشورهایی بود که کمترین ضربه را از نظر تجهیزات پزشکی خورد این را 100 سال دیگر هم بگویی باز هم به نظر من کم گفتی و هنوز هم مردم نمی‌دانند چه اتفاقی افتاد. 🌱خانه هنر و رسانه‌ پیشرفت @daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️ نگاه تحقیرآمیز یا افق‌های بلند؟
⭕️ نگاه تحقیرآمیز یا افق‌های بلند؟ از آن روزگاری که «رزم‌آرا» نخست‌وزیر پهلوی در واکنش به طرفداران ملی شدن صنعت نفت گفته بود: «ایرانی‌ها حتی لیاقت ساخت آفتابه را هم ندارند، چه برسد به مدیریت صنعت نفت!» تا روزی که دکتر علیرضا میرباقری جوان و تیمش عزم خود را جزم کرده‌اند تا اولین ربات جراحی از راه دور ایران را بسازند، حدود ۶۰ سال فاصله است. این ۶۰ سال، داستان تلاش، مقاومت و پیشرفت یک ملت است. 🔻 شکستن انحصار آمریکا: ربات جراحی سینا پس از تولید ربات داوینچی، شرکت‌های آمریکایی انحصار ساخت ربات‌های جراحی از راه دور را در دست داشتند. ما افتخار می‌کنیم که چندسال بعد تیم فناور ایرانی این انحصار را شکسته است. جالب است بدانید که آمریکا ربات‌های جراحی می‌فروشد، اما فناوری جراحی از راه دور را به هیچ کشوری منتقل نمی‌کند، چون آن را یک فناوری استراتژیک می‌داند. اما تیم ایرانی نه تنها ربات جراحی ساخته، بلکه آمادگی فروش و انتقال این فناوری را نیز دارد. 🔻 صادرات به اندونزی: اعتماد به محصول ایرانی وقتی محصولی صادر می‌شود، آن هم محصولی که به سلامت انسان‌ها مربوط است، باید از بالاترین استانداردها برخوردار باشد. ربات جراحی سینا این اعتماد را ایجاد کرده و اندونزی اولین مقصد صادراتی آن شده است. اما چرا آنها به ربات ایرانی اعتماد کردند؟ دلایل زیادی وجود دارد: قیمت مناسب، ابزارهای پیشرفته، قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه‌ای بازوهای ربات و اتصال مستقیم آن به تخت جراحی، همه و همه مزیت‌هایی هستند که سینا را نسبت به ربات‌های آمریکایی متمایز می‌کنند. یک اتفاق جالب این صادرات، فیلم شادی جراح اندونزیایی از کار با ربات جراحی ایرانی بود که کلی در شبکه‌های اجتماعی دیده شد. 🔻 تحقیر و ناامیدی جمله‌ای که روزی از سوی رزم‌آرا بیان شد، تنها یک جمله شخصی نبود، بلکه نمایان‌گر یک تفکر بود؛ تفکری که متأسفانه هنوز هم در برخی مسئولین و غرب‌زده‌ها وجود دارد و تلاش می‌کند توانایی جوانان نخبه ایرانی را تحقیر کند. اما واقعیت این است که در دو دهه گذشته، صدها نمونه از پیشرفت‌های دانشمندان جوان ایرانی وجود دارد که خط بطلانی بر این نگاه ناامیدانه کشیده است. 🔻 پیشرفت‌های ایرانی: از رویا تا واقعیت وجود چنین توانمندی‌هایی نه تنها باید نگاه ما را بلندپروازانه‌تر کند، بلکه باید باعث شود تا از مسئولین بخواهیم بیشتر به توان جوانان کشور اعتماد کنند. ربات جراحی سینا تنها یک نمونه از این پیشرفت‌هاست؛ پیشرفت‌هایی که نشان می‌دهد ایران می‌تواند و خواهد توانست در عرصه‌های جهانی بدرخشد. 🌱 خــانه هنــر و رســانه پیشـرفت @daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️ روایت پیشرفت حیات دارد
⭕️ روایت پیشرفت حیات دارد مجله‌ها را ایستاده گذاشتم روی میز. این سومین هفته‌ای بود که زنگ تفکر درباره هویت حرف می‌زدیم. تصویری از یک شخصیت با تیتری پررنگ روی هرکدام از جلدهای مجله نقش بسته بود. «از کودکی رویای فضا داشتم کیمیاگری ایرانی باروری باور دانشمندی با آرزوهای دور برد ما واکسن نوترکیب می‌سازیم روی پاهای ایرانی دانشمند جوان» بچه‌ها دست‌هایشان را گذاشته بودند زیر چانه و به تصاویر روی مجله‌ها نگاه می‌کردند. پرسیدم: «کی اسم این چهره‌ها رو بلده؟» کسی دستش را بالا نیاورد. دانشمندان ما حتی توی مدرسه هم غریبه بودند. گفتم: «عیبی نداره. از امروز قراره اسم همه‌شون رو یاد بگیریم. حالا دوست دارید اول با کدوم آشنا بشین؟» قصه واکسن نوترکیب، رویای فضا و دانشمند جوان بیشترین رای را آورد. چند سوال نوشتم روی تخته. دخترها را به نوبت آوردم تا خودشان از روی متن بخوانند. خط به خط می‌خواندیم، درباره‌اش حرف می‌زدیم و جواب‌ها را جلوی علامت سوال‌‌های رو تخته می‌نوشتیم. می‌خواندیم و می‌نوشتیم درباره آدم‌هایی که اهل خسته شدن، کم آوردن، غر زدن، نمی‌توانیم و نمی‌شود، نبودند؛ عوضش تا دلت بخواهد اهل توانستن و شدنی کردن نشدنی‌ها بودند. یک ساعتی از گپ و گفت‌مان گذشت. دوباره مجله‌های دانشمند را گذاشتم روی میز و پرسیدم: «الان بگید اسم کدوم شخصیت روی این جلدها رو بلدین؟» بچه‌ها حالا اسم و قصه‌ی سه تا از آدم‌ حسابی‌های کشورشان را یاد گرفته بودند. یاد حرف چند دقیقه پیش مدیر افتادم. موقع آمدن سرکلاس، توی راه‌رو بهم گفت: «زیاد خودت رو خسته نکن! اینا جز اسم خواننده‌های کره‌ای و بازیگرای آمریکایی چیزی تو مغزشون نمیره.» اما امروز بچه‌ها جایی تو ذهن و دلشان برای آدم‌های بزرگ مملکت‌شان باز کرده بودند. دلم نیامد نشریه‌ها را با خودم برگردانم. چشم بچه‌ها هنوز دنبال عکس‌‌های روی جلد بود. نشستم و با خودکار صفحه اولشان نوشتم؛ اهدایی به دانشمندان آینده. بعد با بچه‌ها رفتیم کتابخانه مدرسه و به نشریه‌ها برچسب امانتی زدیم‌. قرار شد توی گروه‌های چهار نفره برای جلسه آینده، قصه یکی از آدم‌های روی جلد را آماده کنند. بالاخره دانشمندها هم پایشان به مدرسه باز شد. پ‌ن: متن بالا روایت تازه‌ای که یکی از خوانندگان عزیز مجله دانشمند برایمان ارسال کرده است. در همان ایامی که مجله کار می‌شد و ما مخاطب آن را دانشجوها و جوانان درنظر گرفته بودیم، باز هم بازخوردهای مختلفی از معلمان و دانش‌آموزان عزیز داشتیم که نشان می‌داد پای دانشمند به مدارس باز شده است و روایت دانشمندان ایرانی، از بُرد مدرسه تا برنامه صبحگاهی و کلاس‌های درس، مورد اقبال واقع شده بود. جالب است با توجه به اینکه 9 ماهی هست که چاپ مجله دانشمند با رویکرد روایت پیشرفت را متوقف کرده‌اند، ولی نسخه‌های آن ۲۳ شماره هنوز جذاب و کاربردی و تروتازه است. 🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت‌| راوی پیشرفت ایران @khaneh_pishraft
⭕️ دانـوا روایت پیشرفت برای نوجوان ایران 🔸«دانوا» ویژه‌نامه علمی ما (خانه هنر و رسانه پیشرفت) برای نوجوانان کشور است که اولین چاپ آن در آذرماه امسال در رویداد ملی فناورانه دانش‌آموزی پارک فناوری پردیس منتشر شد. این اثر مورد استقبال عزیزان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قرار گرفت و امروز در مراسم افتتاح «کانون علوم و فناوری نوین ایران» با تیراژ بالا به چاپ جدید رسید. 🔸کانون علوم و فناوری‌های نوین ایران(کافنا) که امروز، دوشنبه 6 اسفند، افتتاح شد، وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. کانون علوم و فناوری‌های نوین ایران قرار است هم علم را به زبانی ساده، جذاب و پر از هیجان برای کودکان و نوجوانان ترجمه کند و هم بستری برای آشنایی و درگیرشدن دانش‌آموزان با علوم جدید و دانشمندان ایرانی باشد. جای چنین کاری برای نوجوانان واقعا خالی بود. 🔸ما همچنین یک مجله علمی دیگر با رویکرد روایت پیشرفت و مخصوص مخاطب نوجوان در دست تولید داریم که توسط کانون پرورش فکری و برای نوروز به چاپ خواهد رسید ان‌شاءالله. امیدواریم به موقع برسد و همه بتوانند از آن استفاده کنند. 🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت‌| راوی پیشرفت ایران @khaneh_pishraft