eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
324 دنبال‌کننده
266 عکس
16 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🔖مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🔖ویژه‌نامه دانوا (مجله نوجوان) 🔖مجله سُـــها (روایت پیشرفت زنان) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت پیشرفت ایران
📚 هدیه‌ای باشد برای تو خاطرات پشتیبانی مردم کاشان در دفاع مقدس
📚 هدیه‌ای باشد برای تو خاطرات پشتیبانی مردم کاشان در دفاع مقدس 🔻کاشان به‌عنوان یکی از فعال‌ترین شهرهای ایران در عرصه پشتیبانی و تدارکات در سال‌های دفاع مقدس بود. بسیاری از زنان و مردانی که توانایی حضور در جبهه‌های حق علیه باطل را نداشتند در آن سال‌ها به کارهای خدماتی برای رزمندگان می‌پرداختند. محمدقاسم زاده در کتاب «هدیه‌ای باشد برای تو» به دل کوچه و خیابان‌های این شهر رفته است و خاطرات سال‌های پرتکاپو دهه شصت را استخراج کرده است. خدمات فراوانی همچون خیاطی و رفو لباس‌های رزمندگان، تهیه غذا و مواد خوراکی، پرستاری و خدمات درمانی و بسیاری کار کوچک و درشت دیگر که در این کتاب ذکر شده‌اند و گمان نمی‌کنید که مردم متوجه چنین اموری باشند و به آن‌ها بپردازند. خادمین بسیاری که بی‌چشمداشت و مخلصانه در راه رشد و پیروزی این کشور از نان و وقت خود می‌زدند و در کنار فرستادن عزیزترین فرزندانشان به دل، به جهاد مالی نیز مشغول بودند. روایتی از کتاب 🔻یک روز چند تا درجه‌دار ارتشی آمدند ستاد. ما معمولاً با لشکرهای سپاه در ارتباط بودیم. آمدن ارتشی‌ها برایمان تازگی داشت. زنگ زدیم به حاج جواد یزدانی. خودش را رساند. ارتشی‌ها یک بازدیدی از کارگاه خیاطی حسینیه چهل تَن کردند و به حاجی گفتند: «چند هزار متر پارچه‌های اسرائیلی‌تون رو می‌خوایم. از هرجا سراغ گرفتیم گفتن برین ستاد کاشان.» حاجی جا خورد. گفت: «پارچه‌های اسرائیلی کجا بود؟ ما تا حالا هیچ پارچه‌ای از هیچ جا وارد نکردیم.» سرهنگ یک پیراهن از کیفش درآورد و گفت: «مگه این پیراهن‌ها رو ستاد شما نمی‌دوزه؟ ما این پارچه رو می‌خوایم.» حاجی پیراهن را گرفت و خندید. گفت: «مرد مؤمن، اسرائیل خرِ کیه؟ این پارچه‌ها تولید کارخونه نساجی کاشانه. صاحب کارخونه هم یه پیرمرد کاشونی به نام ارباب‌تفضلیه.» سرهنگ ارتشی باور نمی‌کرد. می‌گفت:«این‌قدر استاندارد پارچه‌های کاشان از نظر کیفیت و جنس خوبه که باورکردنی نیست توی ایران بافته بشن.» پارچه‌هایی را که از کارخانهٔ ریسندگی ارباب‌تفضلی می‌گرفتیم، می‌دادیم به تولیدی‌های بزرگ، برایمان لباس خاکی و ارتشی می‌دوختند. این لباس‌ها از بس دوام خوبی داشت، وقتی می‌فرستادیم جبهه، رزمنده‌های یگان‌ها تا مدت‌ها می‌پوشیدند. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ قصهٔ خودکفایی در پمپ‌های پیشرفته صنعتی برشی از کتاب «آبی نفتی»
⭕️ قصهٔ خودکفایی در پمپ‌های پیشرفته صنعتی برشی از کتاب «آبی نفتی» 🔸اتفاق شیرینی در حال رخ دادن بود. حاصل ۹ ماه زحمت جدی همکاران به نتیجه رسیده و بزرگترین پمپ عمودی ساخت ایران در کارخانه پتکو آماده تست شده بود. قرار اولین تست پمپ EQ۳۰ برای نیمه شب شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ قطعی شد. دقیقاً مصادف با بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴! همکاران واحد طراحی و آزمایشگاه که مثل خودم عشق فوتبال بودند، روز قبل از تست آمدند و درخواست تلویزیون کردند. تلویزیون را داخل سالن طراحی به برق زدیم و نشستیم به تماشای مسابقه، برای تماشای بازی باقلا هم پخته بودیم! حیف که با گل لیونل مسی، نتیجه را یک بر صفر واگذار کردیم؛ وگرنه شب بسیار بی‌نظیری می‌شد! 🔸ساعت از دوازده گذشته بود که سراغ پمپ EQ۳۰ رفتیم. تست این پمپ بزرگ واقعاً پرخطر بود؛ با توجه به حجم بالای سیال و قدرت بسیار زیاد موتور، نگران جریان برگشتی آب بعد از خاموش‌کردن پمپ بودیم. با «بسم الله» مهندس عمرانی، استارت زدیم. پمپ به لرزه افتاد و شروع به کار کرد. صدای پرهیبتی داشت. کسی جرئت نمی‌کرد نزدیک برود. فشارسنج‌ها و دماسنج‌ها و دِبی‌سنج، روی پمپ و لوله‌های خروجی بودند. باید نزدیک می‌شدیم و پارامترهای مختلف پمپ را اندازه‌گیری می‌کردیم. یواش‌یواش نزدیک رفتیم و شروع به خواندن اعداد دستگاه‌ها کردیم. 🔸کارهای مقدماتی تست که تمام شد، علامت دادیم که موتور خاموش شود. همین که کلید اصلی تابلو برق زده شد، یکی از شیرهای مسیر خروجیِ پمپ که احتمالاً خوب بسته نشده بود، با فشار جریان آب برگشتی، با سرعت بسیار زیاد از جایش کنده شد و مثل ترکش خمپاره، درست از نیم‌متری سرِ مهندس سهرابی گذشت و به دیوار روبه‌رویی اصابت کرد. برای یک لحظه دست‌وپای همه‌مان سست شد؛ اما شکر خدا، کسی آسیب ندید و داستان ختم به خیر شد. 🔸با ارسال و نصب سه پمپ عمودی EQ30 با وزن 25 تن ساختۀ پتکو در پالایشگاه ستارۀ خلیج فارس، چرخۀ خنک‌سازی پالایشگاه در تابستان ۱۳۹۳ تکمیل شد و راه‌اندازی فاز اول پروژه دیگر معطل تحریم‌های ظالمانۀ غرب نماند. برای پتکو و همۀ کارگران و مهندسان پرتلاش آن افتخار بزرگی بود که توانستند در دوران سخت تحریم‌ها، این پمپ‌ها را در مدت کمتر از یک سال و با قیمت یک دهم نمونۀ آلمانی طراحی و تولید کنند و با قطع وابستگی کشور از واردات بنزین، گرهی از مشکلات کشور باز کنند. مدتی بعد که خبر تولید ما به آلمانی‌ها رسید، خودشان پا پیش گذاشتند و ادعا کردند شرایط تحریم‌ها عوض شده و مایل‌اند ۹ عدد پمپ موضوع قرارداد را تولید کنند و تحویل ایران بدهند! آلمانی‌ها دیگر فهمیده بودند تحریم‌ها نمی‌تواند جلو پیشرفت و خودکفایی ایرانی‌ها را بگیرد. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند