eitaa logo
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
773 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
328 فایل
•°√🌱 کتابخانه بزرگ ایتا شامل کتاب‌های داستان و رمان‌های صوتی و فایل‌ PDF ☕🌱 . . •°√🖇فهرست مطالب سنجاق شده🖇 . . 🚫 کپی . ⚠️فقط در صورت فوروارد با ذکر لینک کانال⚠️ مدیر کانال a_agah_61@
مشاهده در ایتا
دانلود
اصـلا چه می‌توان گفـت وقتی که این قرار آمدنی‌ست... کافی‌ســت؛ چشمهایمــان به راه باشــد، و دلهایمــان منتظـــــر تا به زودے به خونخواهی شما روشن شود... یا اباعبــــدالله....💚 آخر خودتان فرموده‌اید: «يَظهَرُ اللهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ؛» 🍃 🌺خداوند قائم ما را از پس پرده‌ے غيبت بيرون مى‌آورد و آن‌گاه او از ظالمیـــن انتقام مى‌گيرد. "موسوعة كلمات الإمام‌الحسين ص ۷۹۴" ⁦☘️
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
💫افراد جدیدی که وارد کانال میشین 🌱خیلی خوش اومدین . . . . . لطفا به مطالب کامل امروز یه سری بزنید تا از محتویات کانال ما آگاه بشین ممنون از مشارکت و همراهیتون ♡♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈🏻دوستان و همراهان عزیز کانالمون همونطور که میدونین در روزهای جمعه فایل‌های صوتی رمان‌ها به صورت سریالی در کانال قرار نمیگیره •~• نکته: فقط در روزهای جمعه...
روباه و آقا موشه.pdf
3.85M
فایل pdf کتاب داستان نویسنده: ویتالی بیانکی مترجم: احمد شاملو
《پیرمرد روستایی》 پیرمردی در یک روستا زندگی می کرد. او یکی از بدشانس ترین آدم های دنیا بود. کل روستا از دست او خشمگین و عصبانی بودند. او همیشه افسرده بود و درباره هر چیزی اعتراض می کرد و در یک کلام همیشه حالش بد بود! هرچه سنش بالاتر می رفت بداخلاق تر و بد دهن تر می‌شد. مردم از او دوری می‌کردند، چرا که بدشانسی او مسری بود. او حال بدش را به بقیه نیز منتقل می‌کرد. اما یک روز، وقتی به هشتاد سالگی رسیده بود، یک اتفاق عجیب افتاد. شایعه ای فورا در میان مردم پخش شد: پیرمرد امروز خوشحال است؛ او درباره هیچ چیز شکایت نمی‌کند، لبخند می‌زند و حتی چهره اش باز شده است. اهالی روستا دور هم جمع شدند. از پیرمرد پرسیده شد: چه اتفاقی برای تو افتاده است؟ گفت: اتفاق خاصی نیفتاده. هشتاد سال من به دنبال شادی بودم و این کار بی فایده بود. حالا تصمیم گرفتم بدون شادی زندگی کنم و فقط از زندگی لذت ببرم. به همین دلیل الان شادم! ♡~♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
《کِلیدَر》 کِلیدَر نام کوه زیبایی است که بین شهرهای سبزوار، نیشابور و قوچان در استان خراسان قرار دارد. جایی که تمام داستانِ بلند و البته واقعی دولت‌آبادی در آنجا روایت می‌شود. این رمان بلندترین اثر محمود دولت‌آبادی است که در حدود ۳۰۰۰ صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانواده کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچ کرده‌اند. شخصیت اول این رمان شخصی به نام گل‌محمد است که دولت‌آبادی بیش از ۱۵ سال عمرش را صرف نگارش آن کرده است. کلیدر سرنوشت رعیت‌های ایرانی و قبایل چادرنشین را در دوره‌ای که سیاست زور حاکم است، به تصویر می‌کشد. اما با این حال داستان حماسی و قهرمان‌پرور کلیدر آنچنان با روایت­‌های عاشقانه گره خورده که هرچند خواننده در بطن یک داستان واقعی قرار دارد، اما سراسر درگیر پیوند شاعرانه و البته تبحر ادبی دولت‌­آبادی در به هم پیوستن خیال و واقعیت خواهد شد.
): بعضی وقتا خدا نجاتمون میده ..ولی ........ما ..........جدایی ...................حسابش ......................‌........میکنیم ×_×
  چگونه شویم و به عادت کنیم؟ چگونه کتاب خواندن را شروع کنیم؟ و چگونه کتاب بخوانیم؟ چه کتابی بخوانیم؟ ۱- نگاهتان را به کتاب تغییر دهید. (نکته‌ای برای شروع کتاب خواندن و نوع نگاه به کتاب‌ها)  در پاسخ به این سوال که چرا کتاب خواندن مفید است و اهمیت کتاب خواندن در چیست باید بگویم که کتاب قرار است به بهبود کیفیت زندگی ما کمک کند. بهتر است به آن به چشم یک کالای لوکس نگاه نکنید، کالایی که هیچ وقت هم پولی برای خریدنش ندارید! پیش از آنکه به این فکر کنیم که چه کتابهایی بخوانیم بهتر است به نوع نگاهمان به کتاب توجه کنیم. بنابراین بهکتاب به عنوان ابزاری برای افزایش آگاهی های خود نگاه کنید. شک نکنید این افزایشِ آگاهی، منجر به بهبود کیفیت زندگی تان خواهد شد. قبل از هر چیزی، کیفیت زندگی ما تابعی از افکار ماست. ۲- چه کتابی بخوانیم ؟ کتابِ خوب بخرید. (اهمیت کتاب خوب خواندن کمتر از اهمیت کتابخوانی نیست) همه کتابهای نوشته شده، پنانسیل بهبودِ کیفیت زندگی شما را ندارند. مهم است که بدانیم چه کتابی بخوانیم. میتوانید از  آن دوستانتان که اهل کتاب هستند، سراغ کتابهای خوب را بگیرید. ۳- چگونه کتاب بخوانیم ؟ کتابِ خوب را خوب بخوانید. (روش کتابخوانی بسیار مهم است) یادمان باشد کتابی که خریده ایم، قرار است زندگی ما را بهتر کند. اینکه چگونه کتاب بخوانیم هم خیلی مهم است. دوریالِ شبکه سه که نگاه نمی کنید تا منتظر آخرش باشید ببینید چه میشود. اصطلاحی که من در این مورد دارم این است که کتابهای خوب را باید خورد! روش کتاب خوانی بسیار مهم است. ۴- کتاب را خلاصه کنید. (به خصوص در شروع کتابخوانی) خلاصه کردن کتاب، دو فایده اصلی دارد: به فهم بیشتر شما از کتاب کمک میکند. سعی کنید از روی کتاب رونویسی نکنید. یک قسمت را بخوانید و سپس با زبان خودتان آن را خلاصه کنید. اینگونه ذهنتان بیشتر درگیرِ کتاب خواهد شد و احتمال بخاطرسپاری مفاهیمِ آن هم بیشتر است. رجوع مجدد به مطالب کتاب را ساده تر میکند. حتما در آینده نیاز خواهید داشت تا مجددا به مفاهیم این کتاب مراجعه کنید. اگر خلاصه ای از کتاب داشته باشید که خودتان آن را نوشته اید، مراجعه مجدد و مرور مفاهیم برایتان لذت بخش تر و مفیدتر خواهد بود. پیشنهاد من این است که خلاصه شخصی خودتان را داشته باشید. اما خواندن خلاصه دیگران از آن کتاب هم میتواند مفید باشد. یک روشِ خوبِ استفاده از خلاصه های دیگران، قرار دادن آن خلاصه کنار دستتان هنگام خواندن کتاب است. اینگونه میتوانید هرجا که لازم دانستید، مطالبی را هم خودتان اضافه کنید.
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
💫افراد جدیدی که وارد کانال میشین 🌱خیلی خوش اومدین . . . . . لطفا به مطالب کامل امروز یه سری بزنید تا از محتویات کانال ما آگاه بشین ممنون از مشارکت و همراهیتون ♡♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به 🌼🌼🌼 نام 🌼🌼 خدا🌼 چهل حدیث از امام حسین علیه السلام 12- اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ یعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِی بِالْإِحْسَان. همانند آن مردى كار كن كه مى داند در برابر گناه مؤاخذه مى شود و در برابر كار نيك پاداش مى گيرد. بحارالأنوار، ج 75، ص127، ح10 13- دِرَاسَةُ الْعِلْمِ لِقَاحُ الْمَعْرِفَة. درس دادن معرفت را زیاد می کند. بحارالأنوار، ج 75،ص 128 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼
ebook9588[www.takbook.com].pdf
1.74M
فایل pdf کتاب داستان قرآنی 🌱نویسنده و تصویرگر: ساجده عبیدی نیسی 🌸برای گروه سنی الف و ب 💫داستان‌های کودکان عربی و قرآنیهمراه با داستان و معنی💫
ebook9562[www.takbook.com].pdf
1.55M
فایل pdf راهکارهایی برای مطالعه بیشتر بچه‌ها در درس و... 👌 💫دارای بیست راهکار جالب 💫
ریاضی زندگی ___________ زندگی + خنده ×عشق -کینه مساوی با__________ =خوشبختی
《بهای یک لیوان شیر》 یک داستان کوتاه در مورد یک لیوان شیر: روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دست‌فروشی می‌کرد؛ از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می‌کرد. تصمیم گرفت از خانه‌ای مقداری غذا تقاضا کند. به طور اتفاقی در خانه‌ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری می‌کنم.» سال‌ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند. دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی‌اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت. سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود. زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه‌اش را جلب کرد. چند کلمه‌ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!» ~♡~