eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
7.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
624 ویدیو
84 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا سلام برهمگی تواین چندروز خیلی فکرکردم که درمورد پذیرش آقایون چی بنویسم که بحث یا یا حتی 😅 نباشه... توپست قبل راجع به و وضعیت نامطلوب گفتم، خب میدونید رشته من تودانشگاه مقطع کارشناسی ارشد مطالعات زنان با گرایش حقوق خانواده هست... راستش این مسئله باور غلط و فرهنگ اشتباه هیچچچچ ربطی به دین واسلام و...نداره کمااینکه دوستمون مثال زدند که فامیلشون توایتالیا اگه اشتباه نکنم ، پدر بچه ها اصلا همکاری نمیکنه و پذیرش نداره... اتفاقا اسلام برای زنها خیلییییی حق وحقوق معنوی ومادی در نظر گرفته از خدمت به همسر که بهشت جزاشه و حق مادی اشم اجرت المثله ، از و گرفته که تمام گناهان مادر پاک میشه تا شیربهایی که برای زن در نظر گرفته در ازای شیردادن، بماند که بحث شیربها و موضوعیتش کلا دچار انحراف شده تو فرهنگ ما، بماند که جایگاه این حقوق مسلم به جایی رسیده که اگر زنی بخواد طلب کنه باید بحث از جدایی و....پیش بیاد، مرد مسلمان باید بدونه که اینها دین وبدهی ای هست که درمورد زنش بر گردنش هست و روز قیامت حتما ازش سوال میشه ، خلاصه نمیخوام بحثو جنجالی کنم فقط بدونید که ایراد از اسلام وجایگاه زنان دراسلام نیست چون اتفاقا اسلام تنها دینیه که انقدر به زنها بها داده ، ایراد از مسلمونی ماست، من ازاین بحث رد میشم و 👈جدا خواهش میکنم که زیر این پست این بحث رو ادامه ندید واگر خواستید بیشتر مطالعه کنید تو پی وی ازم بخواید بهتون کتاب معرفی کنم.👉 ازبحث حقوقی و شرعی وعرفی و...میگذرم، همسرم من هم مثل تو یک انسانم ، ظریفتر، توان محدود دارم، کم طاقت تر، اما ضعیف نیستم، من نیازبه حمایت تودارم، این بچه ها حاصل زندگی مشترک ماهستند و ماهردو نسبت به اینها مسئولیم... توبار مادی رو به دوش میکشی منهم چندمدل بار به دوش میکشم....رسیدگی به بچه ها ، رسیدگی فیزیکی ،معنوی ، جسمی و.... کار خونه، آشپزی، مریض داری، بچه به بغل آویزون،حتی اگر نمیتونی یابلد نیستی فیزیکی کمکم کنی، حمایتم کن.... من اگر بدونم که تو میدونی ودرک میکنی که من درچه شرایط سختی هستم، تو اگر یک جمله حمایت کننده به من بگی ، تمام این سختی ها برای من آسون و آسون تر میشه.... من هم مثل تو یک انسانم ، نمیخوام بابچه ها احساس اسارت کنم، نمیخوام ازپاره های جگرم احساس بیزاری کنم ، نه، من فقط کمی خودم رو میخوام...خود خودم....خودم که به حال خودم کمک کنم... کامنت اول http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا پسرم یکساله بود ، دراوج مریضی،ویروس اسهال و...جوری که حتی پوشک و شلوار و جوراب هم کفایت نمیکرد وباز زمین کثیف میشد...ومن، هرروز، باکوهی ازلباس که حتما هم باید بادست شسته میشد مواجه بودم،ازصبح تازمانیکه همسرم بیاند پیش بچه باشند همینجور تلنبار میشد...وقتی برای شستن لباسها میرفتم حال بدی داشتم و در همون حین متوجه شدم که فرزند دومم رو باردارم...خوشحال بودیم وشاکر ... خلاصه مادر بارداری که باید به بچه کوچکش شیر میداد،بغلش میکرد،مراقبت میکرد و هم مراقب جنینی که در وجودش بود... ازاینجا آغاز شد... لازم بود برای آزمایش،سونو وچکاپهای لازم، پسرم رو میسپردم ومیرفتم ... اما باید مدیریت میکردم...نمیشداورو ببرم چون بغل کردنش ضرربود ونه اونقدری بزرگ بود که مستقل باشه وبمونه،سعی میکردم اکثراوقات پیش پدرش بمونه تا آسیبی نبینه ازلحاظ روحی.... اما اگر گاهی لازم میشد که پیش مادرم یا مادرشوهرم بمونه حتما حتما ازش خداحافظی میکردم و هیچوقت با کلک و حواسشو پرت کن از پیشش نرفتم چون میدونستم که سن حساسی داره وتواین مرحله به وجود میاد...حتی گاهی ساکت بود ومشغول بازی و باخداحافظی من گریه میفتاد ومن یکربع کنارش میموندم تا آروم بشه...جوری که مادرم اعتراض میکرد که برا چی بچه رو متوجه کردی ؟مرض داری😅😅 آخرین هفته های بارداری ،بیشتر اوقات رو باپدرش سپری میکرد وعمدا این کاررو میکردیم که برای یکی دوروزی که میرم احساس ناامنی نکنه و پیش پدرش در آرامش باشه... آخرین هفته ها میگرفتمش در ،از مجله و کتابهایی که داشتم عکس داخل شکم مادر رو نشونش میدادم وهم عکس نوزادهای کوچولو رو ، وباهاش صحبت میکردم تا آماده ورود _فرزند_جدید و عضو جدید خانواده باشه ... روز آخر براش ساک بستم،لباسهای راحتی که دوست داشت ،پوشاک،شیشه،شیر،اسباب بازیهایی که دوست داشت و تنقلات مورد علاقه اش رو براش گذاشتم و باکلی سفارش به پدرش سپردم .... اینکه چجور ازشیر گرفتم و شیشه رو نمیپذیرفت،و بالاخره به نتیجه رسید رو توبحث میگم ان شاالله خلاصه مدیریت ازهمینجا شروع میشد،ازاینجایی که بچه اول ،کمترین آسیب رو ببینه و یااصلا آسیبی نبینه،ما با او دقیقا مثل یک انسان بالغ رفتار میکردیم و خداروشکر او خیلی خوب ،پذیرای خواهر کوچولوش بود قسمت اول تمام شد.ادامه درپستهای بعد... http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
بسم الله الرحمن الرحیم حالا زمان ثمره دادن عشق است...و به پایان رسیدن نه ماه انتظار... تمام آنچه تصور می‌کردیم در آغوشمان جا گرفته. مادر که واسطه خلقت بود ، بار خود را بر زمین گذاشته و خستگی حمل بار بر بدن او جامانده. درست است که تمام رنج را با دیدن روی فرزندش فراموش میکند اما نیاز به تجدید قوا دارد. حمایت همسر اینجا ، جویای حال مادر بودن است. وقتی مادر برای زایمان میرود برایش مهم است که همسرش ، جویای احوالش باشد ، همراهش باشد ، بهتر است چند روز اول ، همسر، مداوم کنار مادر باشد حتی اگر مادربزرگ ها و بقیه هستند...حضور او برای همسرش مهم تر از حضور بقیه است.زیرا که او محرم ترین و نزدیک ترین افراد به همسرش هست . پدرجان ، حالا آغوشت را بیشتر باز کن . پناهگاه گرم یک مادر و نوزاد نورسیده همان جاست. بدان که امن ترین و گرم ترین جا برای نوزاد نورسیده آغوش مادرش است و محکم ترین تکیه گاه برای مادرش ، تو هستی. مادر به سبب زایمان ، قوای از دست رفته دارد که با رسیدگی و تقویت برمیگردد ان شاالله. حالا مادر بیشتر به خواب نیاز دارد و نوزاد نورسیده هنوز ساعت خوابش با ساعت خواب اهل زمین تنظیم نیست. او با عشق مادری ، رنج بیخوابی را به خود میخرد و تو با حمایت ، فرصت استراحت برایش فراهم کن. به او بگو که چقدر خوشحالی که او و فرزندتان صحیح و سالم هستند. ماه های اول بعد از زایمان ، ماه های سختی است. تا قبل از این همه چیز قابل پیش بینی بود اما حالا مادر ممکن است دچار سردرگمی بشود و ممکن است زمینه افسردگی در او ایجاد شود که آثار آن ممکن است تا مدت ها ماندگار باشد. تمام حمایت پدر در این دوران یک طرف و حمایت در چند ماه بعد از زایمان یک طرف. همینکه فرصتی برای مادر فراهم بشود که روزی ده دقیقه پیاده روی برود ، هوایی عوض کند خیلی به روحیه ی او کمک میکند. همینکه درک کنیم که امور نوزاد بسیار وقت گیراست و مادر شاید حتی فرصت دستشویی رفتن و غذا خوردن هم پیدا نکند چه برسد به جمع کردن خانه و... پدر عزیز ، اینجا دوشیفت میشود . یک شیفت سرکار و بعد از اندکی استراحت ، شیفت دوم در منزل 😁 تا ان شاالله نوزاد سه ماه را رد کند و زندگی به یک ثباتی برگردد. ادامه دارد ان شاالله https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167 ارسال و انتشار مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است.
بسم الله الرحمن الرحیم حالا زمان ثمره دادن عشق است...و به پایان رسیدن نه ماه انتظار... تمام آنچه تصور می‌کردیم در آغوشمان جا گرفته. مادر که واسطه خلقت بود ، بار خود را بر زمین گذاشته و خستگی حمل بار بر بدن او جامانده. درست است که تمام رنج را با دیدن روی فرزندش فراموش میکند اما نیاز به تجدید قوا دارد. حمایت همسر اینجا ، جویای حال مادر بودن است. وقتی مادر برای زایمان میرود برایش مهم است که همسرش ، جویای احوالش باشد ، همراهش باشد ، بهتر است چند روز اول ، همسر، مداوم کنار مادر باشد حتی اگر مادربزرگ ها و بقیه هستند...حضور او برای همسرش مهم تر از حضور بقیه است.زیرا که او محرم ترین و نزدیک ترین افراد به همسرش هست . پدرجان ، حالا آغوشت را بیشتر باز کن . پناهگاه گرم یک مادر و نوزاد نورسیده همان جاست. بدان که امن ترین و گرم ترین جا برای نوزاد نورسیده آغوش مادرش است و محکم ترین تکیه گاه برای مادرش ، تو هستی. مادر به سبب زایمان ، قوای از دست رفته دارد که با رسیدگی و تقویت برمیگردد ان شاالله. حالا مادر بیشتر به خواب نیاز دارد و نوزاد نورسیده هنوز ساعت خوابش با ساعت خواب اهل زمین تنظیم نیست. او با عشق مادری ، رنج بیخوابی را به خود میخرد و تو با حمایت ، فرصت استراحت برایش فراهم کن. به او بگو که چقدر خوشحالی که او و فرزندتان صحیح و سالم هستند. ماه های اول بعد از زایمان ، ماه های سختی است. تا قبل از این همه چیز قابل پیش بینی بود اما حالا مادر ممکن است دچار سردرگمی بشود و ممکن است زمینه افسردگی در او ایجاد شود که آثار آن ممکن است تا مدت ها ماندگار باشد. تمام حمایت پدر در این دوران یک طرف و حمایت در چند ماه بعد از زایمان یک طرف. همینکه فرصتی برای مادر فراهم بشود که روزی ده دقیقه پیاده روی برود ، هوایی عوض کند خیلی به روحیه ی او کمک میکند. همینکه درک کنیم که امور نوزاد بسیار وقت گیراست و مادر شاید حتی فرصت دستشویی رفتن و غذا خوردن هم پیدا نکند چه برسد به جمع کردن خانه و... پدر عزیز ، اینجا دوشیفت میشود . یک شیفت سرکار و بعد از اندکی استراحت ، شیفت دوم در منزل 😁 تا ان شاالله نوزاد سه ماه را رد کند و زندگی به یک ثباتی برگردد. ادامه دارد ان شاالله https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167 ارسال و انتشار مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است.
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از سوال هایی که از ما ، مادران چند فرزندی میشه اینه که اذیت نشدید با چندتا بچه؟ زایمان تون راحت بود ؟ بدنتون کم نیاورد و...🧐 من پزشک نیستم اما سعی کردم در تغذیه و سبک زندگی تعادل ایجاد کنم و طبق اولویت ها جلو برم ، وقتی که بچه ها کوچک تر بودند مهم ترین مسأله برای من خوراک و غذا بود ، خونه بهم ریخته ضرری به من نمیزد ولی تغذیه تا کافی ضرر داشت 😁 بنیه و طبع انسان ها متفاوته و به نظر من اگر هرکس بدن خودش و طبع خودش رو بشناسه و باهاش همراه باشه خیلی اوضاعش بهتر میشه 😊 گاهی ما میتونیم یه گزینه راحت تر داشته باشیم ولی از سر نا آگاهی و بی تجربگی خودمون رو در سختی بیشتری میندازیم . من هم مثل خیلی ها فقط ده روز یا حتی هفت روز اول رو حمایت داشتم و از روز هفتم خودم بچه ها رو حمام می‌بردم و میشستم . اما سر بچه سوم دیدم از اطرافیانم نمیتونم حمایت بگیرم از بیرون کمک می‌گرفتم .بچه سومم کولیک داشت و دوتا بچه دیگه داشتم و اوضاع خیلی خراب بود ، تازه بچه دومم تب های دوره ای ناشناخته داشت که هر ماه تب شدید میکرد و دوبار هم در طول بارداری سوم ، بچه دومم بیمارستان بستری شد. ( پیچیده شد😜) حالا شما فرض کنید من باردار بودم ، بچه کوچکم بستری و دائم بی‌قراری می‌کنه و میخواد سرمو بکنه . دیگه روضه رو باز نمیکنم😁 اوضاع مالی ام جوری نبود که کمک دائمی بگیرم ولی به هر حال تا جایی که میشد می‌گرفتم ، با این حال من گاهی تا عصر فرصت نمی‌کردم غذای آماده ای هم که بود رو بخورم . یادمه اون موقع برای خودم کشمش و گردو و یکسری خشکبار آماده گذاشته بودم تا سرپا بمونم . خلاصه اینکه شده از خرید علایقتون بزنید ولی به بدنتون رسیدگی کنید حتما این کارو بکنید . من دیدم، مادری که کلی پول روسری و مانتو و... میده ولی دلش نمیاد نیروی کمکی بگیره . یا چهارتا چیز مقوی بگیره برا خودش... شاید بعضی ها از نظر مالی در تنگنا باشند ، بازم پیشنهادم اینه که تا بچه ها کوچکند اصل رو بر استراحت خودتون و کیف کردن با بچه ها با چیزای ساده بزارید . میشه خوراکی های مقوی کم هزینه معرفی کنید؟ مثلا من پای مرغ خیلی دوست دارم😍 یا کلجوش🤗 https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167 خانواده چند فرزندی
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از سوال هایی که از ما ، مادران چند فرزندی میشه اینه که اذیت نشدید با چندتا بچه؟ زایمان تون راحت بود ؟ بدنتون کم نیاورد و...🧐 من پزشک نیستم اما سعی کردم در تغذیه و سبک زندگی تعادل ایجاد کنم و طبق اولویت ها جلو برم ، وقتی که بچه ها کوچک تر بودند مهم ترین مسأله برای من خوراک و غذا بود ، خونه بهم ریخته ضرری به من نمیزد ولی تغذیه تا کافی ضرر داشت 😁 بنیه و طبع انسان ها متفاوته و به نظر من اگر هرکس بدن خودش و طبع خودش رو بشناسه و باهاش همراه باشه خیلی اوضاعش بهتر میشه 😊 گاهی ما میتونیم یه گزینه راحت تر داشته باشیم ولی از سر نا آگاهی و بی تجربگی خودمون رو در سختی بیشتری میندازیم . من هم مثل خیلی ها فقط ده روز یا حتی هفت روز اول رو حمایت داشتم و از روز هفتم خودم بچه ها رو حمام می‌بردم و میشستم . اما سر بچه سوم دیدم از اطرافیانم نمیتونم حمایت بگیرم از بیرون کمک می‌گرفتم .بچه سومم کولیک داشت و دوتا بچه دیگه داشتم و اوضاع خیلی خراب بود ، تازه بچه دومم تب های دوره ای ناشناخته داشت که هر ماه تب شدید میکرد و دوبار هم در طول بارداری سوم ، بچه دومم بیمارستان بستری شد. ( پیچیده شد😜) حالا شما فرض کنید من باردار بودم ، بچه کوچکم بستری و دائم بی‌قراری می‌کنه و میخواد سرمو بکنه . دیگه روضه رو باز نمیکنم😁 اوضاع مالی ام جوری نبود که کمک دائمی بگیرم ولی به هر حال تا جایی که میشد می‌گرفتم ، با این حال من گاهی تا عصر فرصت نمی‌کردم غذای آماده ای هم که بود رو بخورم . یادمه اون موقع برای خودم کشمش و گردو و یکسری خشکبار آماده گذاشته بودم تا سرپا بمونم . خلاصه اینکه شده از خرید علایقتون بزنید ولی به بدنتون رسیدگی کنید حتما این کارو بکنید . من دیدم، مادری که کلی پول روسری و مانتو و... میده ولی دلش نمیاد نیروی کمکی بگیره . یا چهارتا چیز مقوی بگیره برا خودش... شاید بعضی ها از نظر مالی در تنگنا باشند ، بازم پیشنهادم اینه که تا بچه ها کوچکند اصل رو بر استراحت خودتون و کیف کردن با بچه ها با چیزای ساده بزارید . میشه خوراکی های مقوی کم هزینه معرفی کنید؟ مثلا من پای مرغ خیلی دوست دارم😍 یا کلجوش🤗 https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167 خانواده چند فرزندی