eitaa logo
خانواده جامع
1.7هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
144 فایل
محتوای کانال👇 👨‍👩‍👧‍👧خانواده و ارتباط موثر 🏓خانواده و تندرستی ⚙️خانواده و خودکفایی ☀️خانواده و مهدویت 🍯خانواده و طب ایرانی اسلامی 🌷خانواده و یادشهدا 📚خانواده و سرگرمی 💠مدیر: @sarbaze_1 💠ادمین تبادل: @Sobhany2
مشاهده در ایتا
دانلود
😍😍 روزِ آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون ، گفت : « باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه !! »😇 گفتم : «آمـاده است دیگه ، منتظر موندن نـداره! »😁 حلقه‌هـا رو داده بود تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"😍 اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد!😌 خیلی اهل ذوق بود ؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده ؛ واقعاً‌ از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت . . . ✍راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید) ⁦❤️⁩ ┏━━━━🍃🍂━━━━━━━━┓ 🆔 @farhangiekhanevadeh ┗━━━━🍂🍃━━━━━━━━┛
جنگ در پشت خانه : وقتی به خانه می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی. با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد، غذا می پخت. ظرف می شست. حتی لباسهایش را نمی گذاشت من بشویم. می گفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمی توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش. ┏━━━━🍃🍂━━━━━━━━┓ 🆔 @farhangiekhanevadeh ┗━━━━🍂🍃━━━━━━━━┛