🔴 #چکمهی_شب_زمستانی
💠 اولین سال بعد از شهادت شوهرم #زمستان سرد شده بود و خلاصه اولین برف زمستان بر زمین نشست. یک شب پدر شوهرم آمد، خیلی نا آرام گفت: عروس گلم، #ناصر به تو قول داده که چیزی بخره و نخریده؟ گفتم: نه، هیچی خیلی اصرار کرد. آخرش دید که من کوتاه نمیآیم، گفت: بهت قول داده زمستون که میاد اولین #برف که رو زمین میشینه چی برات بخره؟چشمهایم پر از اشک شد، گریهام گرفت، گفت: دیدی یک چیزی هست، بگو ببینم چی بهت قول داده؟ گفتم: شوخی میکرد و میگفت بذار زمستون بشه برات یک #پالتو و یک نیم چکمه میخرم. این دفعه آقا جون گریهاش گرفت، نشسته بود جلوی من بلند بلند گریه میکرد؛ گفت: دیشب #ناصر اومد توی خوابم بهم پول داد گفت: به منيژه قول دادم زمستون که بشه براش یک #چکمه و یک پالتو بخرم. حالا که نیستم شما زحمتش رو بکش...
🔴 #شهید_ناصر_کاظمی
🌹زندگی به سبک شهداء
🆔 @farhangiekhanevadeh