eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آینده سازان
💔 ...🌹🕊وقتی از حلیمه خاتون خانیان شهید پرسیدند: ازمردم چه توقعی دارد،پاسخ داد: ما راه خدا را رفته اند، من برای چه باید در مقابلش از مردم بخواهم که احترام بگذارند یا توقعی داشته باشم؟؟ بخواهم فقط از. سید حمزه سجادیان و داوود، ابوالقاسم، کاظم و کریم سجادیان  ۷۰۷
همیشہ سر این کہ اصرار داشت حلقہ ازدواج حتماً دستش باشد اذیتش مے‌کردم مےگفتم : حالا چہ قید و بندے دارے؟! مےگفت : حلقہ ، سایہ ے یك مرد یا زن در زندگے است من دوست دارم سایه تو همیـشہ ، دنبال من باشد من از خدا خواستہ ام تو جفتِ دنیا و آخرت من باشے!😍🦋 🌿 راوے: 💕
🕊 هادی و حسین، دو فرزند کوچکمان، دعوایشان شده بود. موهای هم را می‌کشیدند، گفت: «آماده‌شان کن ببرم‌شان بیرون.» یک ساعت بعد که آمد، دیدم سَرِ هر دو تای آن‌ها را کچل کرده است! گفت: نمی‌خواهم [من که نیستم و در جبهه هستم] تو حرص بخوری!» 🎙 همسر شهید عبدالله میثمی
+چمرانـ: من مرد زندگـے نیستمـ. -پروانہ:(جا میخورد)یعنـےچہ؟ +چمرانـ: من یڪ تڪلیفے توے اینـ عالم دارم ڪہ فکر میڪنم براے این تکلیفـ بہ دنیا آمده امـ. نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ پلاسما ، بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار. . . من بہ زودے همہ ے این ها رو باید بگذارم و برم. -پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیفـ با دوست داشتنـ ، با عشقـ ورزیدنـ و با زندگـے ڪردنـ منافاتـ داره؟ +چمرانـ: با دوستـ داشتنـ و عشقـ ورزیدنـ نہ، براے اینڪہ اینها مقولاتـ آسمانـےاندـ ولـے با زندگـے کردنـ چرا، با هر تعلقـے ڪہ پاے آدم رو بہ زمینـ بند ڪند چرا منبع: 📖از ڪتاب مرد رویاها "نوشته سید مهدے شجاعـے" ♦️| | ⛓| |
🍀 ردانى‌پور مى‌گويد: چند ماه زندگى مشترك كرده بودم. هرچه خواستگار آمده بود رد كردم. نمى‌خواستم قبول كنم. مصطفى را هم اول نپذيرفتم. ✍پيغام داد كه امام گفته‌اند با همسران شهدا ازدواج كنيد. گفتم تا مراسم سالگرد بايد صبر كنيد. گفت: شما سيّده هستيد. مى‌خواهم داماد حضرت زهرا س شوم.                                                       نقل از کتاب هنر اهلبیت
آمده بود مرخصے داشتیم درباره منطقہ حرف مےزدیم، لابہ‌لاے صحبت گفتم کاش میشد من هم همراهت بہ جبهہ بیایم😢 حرف دلم را زده بودم(: لبخندے زد و پاسخے داد کہ قانعم کرد🌱 گفت: هیچ میدانے کہ سیاهے چادر تو از سرخے خون من کوبنده‌تر است؟! همین‌ کہ حجابت را رعایت کنے، مبارزه‌ات را انجام داده‌اے!🌾 راوے:
🔸ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه. وقتی می رفتم آنها را بشورم، می دیدم همونجا در آشپزخانه وایساده، به من می گفت: «انتخاب کن، یا بشور یا آب بکش». بهش گفتم: مهدی مگر چقدر ظرفه؟ در جواب گفت: هر چی هم که هست با هم می شوریم. 🔹یک روز خانواده مهدی منزل ما مهمون بودند. با پدر، مادر، خواهر و برادر مهدی همه با هم سر سفره نشسته بودیم. من بلند شدم و رفتم از آشپزخونه چیزی بیارم. وقتی اومدم، دیدم همه نصف غذاشون رو خوردند، ولی مهدی دست به غذاش نزده تا من برگردم. 🌷
•🌿. : ‏شهید در خانہ‌ۍ ما زنده‌ است! لباس نظامۍاش را بہ چوب لباسۍ اتاق زده‌ام و وقتۍ حقوق مۍگیرم، مۍگذارم در جیبش! بچہ‌ها کہ وسیلہ‌اۍ مۍخواهند، مۍگویم: از بابا پول بگیرید و بخرید.. 🕊
🥀 ‌ از جمله مواردی که در خانواده شهید محسوس بود و سخت از آن خوشم آمد و برایش خدا را شکر کردم، پایبندی افراد خانواده به نماز اول وقت، طوری که وقتی آنجا بودم تا صدای اذان بلند میشد، میدیدم همه به دنبال وضو گرفتن و پهن کردن سجاده اند، و دیگر اینکه هیچ کدام به دنبال خرافات نبودند.‌‌ به نقل از :
...بحث را کشاند به شهادت سردار همدانی -من خیلی گریه کردم روح‌الله.اونجا چه خبره؟شما دارید چه کار می‌کنید؟ _خیلی اشتباه کردی گریه کردی.مگه عاقبت به خیری آدما گریه داره؟ عاقبت به خیر شد.