eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
8.6هزار ویدیو
389 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖اسم رمان جدید 💖 نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی با ما همـــراه باشـــــید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ازعشق_تاپاییز💟 🍄قسمت ۴۱ اشکام رو صورتم سرازیر شد با بغض گفتم-ببین قبرستان بقیع رو چقدر ساکته حتی یه دونه چراغ هم نداره. چقدر اهلبیت معصوم و مظلومند. صدای مصطفی که از سرویس بهداشتی میومد بیرون بلند شد و گفت-شما دوتا نمی‌خواین وضو بگیرید نزدیک اذانه‌ها اشکامو پاک کردمو رو به مهرداد گفتم -بریم آماده شیم نمازو رسیدیم حرم دخترعمم از همون اولش پر رو و جسور بود و به همون اندازه زرنگ و خودخواه. یادمه تو طول زندگیش هر گندی بالا میاورد طوری جمع و جورش میکرد که اخر سر همه می‌گفتند فاطمه که تقصیری نداره کار اسرائیله یکی نیست بهش بگه تو چی کاره حسنی که بری در مورد پاییز تحقیق کنی. خوبه وقتی برات خواستگار بیاد منم تو زندگیت سرک بکشم ولی من جوری دیگه تربیت شدم وقتی خبر ازدواج کسی و میشنوم براش آرزوی خوشبختی میکنم. و نظرات و ایده‌هام و میذارن برای عروسی خودم. بعد از تلفن فاطمه خواب از سرم پرید ترجیح دادم برم مسجدالنبی برای زیارت. مهرداد و مصطفی خواب بودند. (یادش بخیر چه زود گذشت الان که دارم از دوستام می‌نویسم دلم برای تک تکشون تنگ شده و تنها کاری که از دستم برمیاد اینه که براشون آرزوی خوشبختی کنم) داخل حیاط مسجدالنبی قدم میزدم و به گنبد سبز پیامبر نگاه میکردم. خورشید هنوز طلوع نکرده بود. به همین منظور قبرستان بقیع هنوز بسته بود. دلم برای معصومیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها گرفته بود. با خودم زمزمه میکردم جرم علی چه بود؟؟ روی عدو سیاه به قبرستان بقیع نزدیک و نزدیکتر میشدم. پشت درب بسته و از پشت پنجره‌های پنج ضلعی چنگی به میله‌ها زدم. آهسته و آروم شعر حمید برقعی که در وصف حضرت مادر زهرای اطهر سروده بودند زمزمه میکردم... زیر باران دوشنبه بعدازظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد سیب ها روی خاک غلطیدند چادرش در میان گرد و غبار قبلا این صحنه را نمیدانم... در من انگار میشود تکرار آه سردی کشید حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه گفت آرام باش چیزی نیست به گمانم کمی فقط کمرم... دست من را بگیر گریه نکن مرد گریه نمی‌کند....پسرم چادرش را تکان داد با سختی یاعلی گفت و از زمین پاشد پیش چشمان بی‌تفاوت ما ناله‌هایش فقط تماشا شد صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن این صدای روضه‌ی کیست طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه‌ای مشکی‌ست با خودم فکر میکنم حالا کوچه‌ی ما چقدر تاریک است گریه...مادر...دوشنبه...در...کوچه راستی فاطمیه نزدیک است اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد و آخر تابع له علی ذلک تو حال و هوای خودم بودم که دستی نشست رو شونم. بدجور ترسیدم. سریع برگشتم و پشت سرم نگاه کردم علیرضا بود. نفس راحتی کشیدم و گفتم-علی تویی -ببخشید ترسوندمت-اشکال نداره. بشین با تعارف من علی کنارم رو سکو پشت پنجره بقیع نشست. -به چی فکر میکردی _به غربت بقیع، به اینکه الان کدوم یکی از اینا قبر حضرت زهراست -اسماعیل _جانم؟؟ -از موضوع فرودگاه از دستم ناراحتی _من باید یاد بگیرم تو هر شرایطی که باشم تز کسی انتظار کمک نداشته باشم. شنیدی که میگن اگه به غیرخدا امید داشته باشی خدا همه درها رو به روت میبنده. من اون لحظه حس کردم پشتم گرمه اما همه چی برعکس شد. اگه یاری خدا نبود... من و از همون جا برمیگردوندند ایران علی لبخند تلخی زد و گفت-پس هنوز ناراحتی _بگم نه دروغ گفتم، اما نگران نباش از دلم میره بیرون فقط نیاز به زمان داره. این و گفتم و بخاط اینکه ذهن علی مشغول نباشه گفتم -حالا نمیخواد بهش فکر کنی پاشو یکم قدم بزنیم تا درب قبرستان بقیع باز بشه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه اعمال روز : اوّل: غسل كردن دوّم: روزه گرفتن و آن يكى از چهار روزى است كه در طول سال براى روزه گرفتن امتياز ويژه دارد، و ثوابى برابر با روزه هفتاد سال دارد. سوّم: صلوات زياد فرستادن.  چهارم: زيارت حضرت محمد (ص) و امير المؤمنين (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام محضرشماخوبان. عیدسعیدمبعث رسول اکرم(ص)خدمت شمابزرگواران تبریک وتهنیت باد
مادراى اين دوره و زمونه واسه تربيت بچه ها از دی وی دی های آموزشی استفاده ميکنن!! قديما مادرما از يه پکيج اموزشى که شامل: دمپايى, يه متر شلنگ, فلفل قرمز, قاشق داغ و.... استفاده ميکرد!!😁..... خیلی هم خوب تربیت شدیم والا😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴📸وزیر دفاع جدید آمریکا تو مراسم رسمی انتصابش با هر هفت‌تا بچه‌ش رفته، بعد یکسریا تو مراسمای کوچیک و خودمونی و مهمونی که می‌خوان برن بچه‌ نمی‌برن! یا اصلا خیلی جاها نمیرن چون بچه دارن و فکر می‌کنیم چند تا بچه داشتن بی‌کلاسیه و زشته! یا بچه دار نشو یا اگه شدی به خانواده‌ات افتخار کن و ازهیچ کس خجالت نکش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 🎬 🔵 ⭕️ ۳ ♦️ مدرس : ♦️ استاد محمد رضا ستوده نیا ┄┅═☘••❀🌺❀••☘═