#ترفند زهرا خانم درباره وانرفتن #کوکو_سیب_زمینی ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ 💜بنظر من مهمتربن نکته ی وانرفتن کوکو سیب زمینی ابپز اینه که تاوقتی یک سمتش سرخ نشده کوکو رو برنگردونیم باید بزاریم خودشو بگیره من اینکارو که میکنم هیچوقت وا نمیره من حتی گاهی تخم مرغ و اردم یادم رفته بزنم ولی این نکته رعایت کردم وا نرفته😁😬البته ماتوش پیازم نمیزنیم. #نکته برای نچسبیدن کوکو به دست هم من از اب استفاده میکنم یه ظرف اب میزارم کنار دستم یکم دستمو خیس میکنم بعد مواد برمیدارم نمیچسبه اصلا... اگه با قالب بزنی که از همش راحت تره دیگه خوشگل و تمیز😁 در اخر تشکر میکنم از مامان خوشگلم❤️که استاد کوکو درست کردنه همه ی نکته هاشو مامانم بهم گفته😁🤣 🌹🍁🍃🍂🌹🍁🍂🍃🌹 ترفند عزیزمون (کلنا فداک یا مهدی) سلام منم مشکل وا رفتن کوکو سیب زمینی رو داشتم متوجه شدم ۱/حتما سیب زمینی خنک بشه بعد رنده بشه ۲/دیگه پیاز نمی زنم ۳/آرد نخود چی یا آرد سفیدم اضافه می کنم ۴/هر ادویه ای که مد نظرتون بود اضافه کنید ۵/تخم مرغ حالا دیگه عالی می شه 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @khanompaz

#ترفند ها وتجربیات شما خوبان 🥰درباره #وانرفتن_کوکو_سیب_زمینی🥔 #ترفند خانم عبداللهی👇👇👇 سلام دوستان من #کوکو_سیب_زمینی رو توی توستر درست میکنم عالی میشه روغن کم میبره وخوشمزه اش میکنه برای خوش عطر کردنش هم از ادویه سیب زمینی استفاده میکنم هم خوشمزه میشه هم سردیشو میگیره👌👌 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 #ترفند خانم محمدزاده سلام برای وانرفتن کوکو سیب زمینی بعد از خنک شدن تخم مرغ وبقیه مواد اضافه کنید اصلا وا نمیره من‌کوکو سیب زمینی داخل فر میزارم سرخ نمیکنم داخلش کمی روعن میریزم داخل مواد دویا سه قاشق روغن میریزم سیب زمینی پخته سرد شده با تخم مرغ وپیازو فلفل سیاه وزردچوبه یا وهرچی دیگه ایی دوست داشتید اضافه کنید من پیاز رنده میکنم اصلا ابش نمیگیرم سینی چرب میکنم دوست داشتید کنجد بپاشید و مواد با قاشق داخل سینی میزارم نکته سیب زمینی بعد از پختن کامل سرد شده باشه دوم تخم مرغ کم نزنید مواد تون سفت نباشه هر یک عدد سیب زمینی معمولی یک عدد تخم مرغ اضافه کنید.. ❤️💛🩵💜❤️🩵💛💜❤️🩵 #ترفند خانم M&M سلام #کوکو_سیب زمینی یاهمون کتلت یا هرچی سیب زمینیو درحدی آب پز کنید که ازخامی دربیاد یعنی پنج الی ده دقیقه بجوشه تو آب کافیه نه خامه که دل درد بیاره نه اونقد وارفته که روغن زیاد ببره من اینو یه جاخوندم بااین روش درست کردم بهتربود ازاون دوروشی که قبلا می پختم #کوکو_سیب_ زمینی ❤️🩵💜❤️💛❤️🩵💜 ممنون از تجربیات زیباتون🌹🌹🌹 @khanompaz

اینم #دونات_پیتزایی #قسمت_اول ارسالی خانم محمدزاده عزیز شبیه همون کیک سیب زمینی هست موادش با تفاوت سرخ کردن شکل دونات جای تو فر پختن @khanompaz

#دونات_پیتزایی قسمت دوم مواد لازم یک عدد تخم مرغ یک عدد سوسیس خرد شده دلخواه کمی جعفری خرد شده نصف لیوان قارچ خرد شده پخته آب یا شیر ۱لیوان فلفل دلمه ارد دولیوان دوق چ بکینگ پودر ادویه ها پودر سیر پاپریکا فلفل سیاه همه مواد مخلوط کنید تا خمیر یکدست بشه وبعد قالب زده درروغن سرخ کنید مواد میانی سلیقه ای هست.. میتونید از سیب زمینی هویج و....هم استفاده کنید. @khanompaz

•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• سلااام مهربونا چهارشنبه تون عاالی🌸🍃 روز اول ماهتون پرخیروبرکت با خوندن این دعای زیبا🌹 #دعا برای#رفع_گرفتاریها با‌صدای بلند در منزل پخش کنید. #نمازاول_ماه وصدقه هم فراموش نشود. ✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾ @khanompaz

امروز24ابان روز #کتاب_وکتابخوانی هست خاطره ای زیبا از کتاب خوندن دارید 📚 برامون بگید👇👇👇 @nasimsobh اینم #خاطره_خانم_پز از #اولین_کتابی📚 که خوندم 📚📗📚📗📚📗📚📗 #یه_لقمه_کتاب📝 #یادش_بخیر سال ۶۳ یادمه کلاس سوم ابتدایی بودم اولین بار از دکه کنار مدرسه که مال بسیج بود کتاب امانت گرفتم.. غروب یه روز زمستونی بود برف اومده بوده وهوا حسابی سرد ویخبندان بود بعداز تعطیل شدن از مدرسه رفتم تا کتاب داستان دوچرخه حمید رو که بچه ها خیلی تعریف میکردن بگیرم...اما صف شلوغ بود وکتابها محدود.. بعداز ساعتی که هوا هم حسابی تاریک شده بود نوبتم شد واما شانس من کتاب رو کس دیگری قبل از من گرفته بود... اولش ناراحت شدم اما حیف بود دست خالی برم خونه...هنوز صف شلوغ بود وبقیه منتظر گرفتن کتاب بودن... باجه دار که یه نوجوان بسیجی بود خودش کتابی رو برداشت و من هم ندیده گرفتم... وبا هل هل بچه ها ازصف خارج شدم... هوا تاریک بود وسرد دوان دوان ذوق زده کتاب رو توی کیفم گذاشتم وروانه خانه شدم.. خیلی ذوق وشوق داشتم که تونستم کتابی بگیرم روزهای قبل بادیدن صف شلوغ منصرف میشدم... به محض رسیدن به خانه با شادی فریاد زدم مامان کتاب📗 گرفتم کتاب گرفتم...🤗 مادرم که روی چراغ والور وسط اتاق مشغول غذا پختن بود، گفت؛ افرین حالا چه کتابی گرفتی؟؟ بخون ببینم... من هم همونطور با لباس مدرسه وسط اتاق نشستم... کتاب را از کیفم دراوردم روش نوشته بود (اَحد اَحد صَمد صَمد) کتاب را باز کردم داستان بلال حبشی بود که هنگام شکنجه کفار فقط احد احد وصمد صمد میگفت ودست از ایمان نمیداشت... کتاب را بلند بلند با افتخار میخوندم وپدرومادرم با جان ودل گوش میدادند... در عرض چند دقیقه کل کتاب را که زیاد هم نبود با شوق واشتیاق خواندم وقتی کتاب تمام شد اشک درچشمان پدرومادرم حلقه زده بود مرا تحسین کردن که افرین چه کتاب خوبی خریدی... انها متاثر از داستان بودن ومن ذوق زده خواندن ان.. انوقت از،شوق هیجان زیاد مفهومش را درک نمیکردم.. فقط خوشحال بودم که پدرومادرم کتابی که شانسی به دستم امده بود را پسندیدند... خستکی وسرمای تو صف بودن از تنم رفت ولذت کتاب خواندن به جانم نشست.. تا روز پس دادن چندین بار کتاب را خواندم چقدر کتاب غیر درسی وسط مشق و تکلیف کیف میداد... بعد از ان کتابهای بسیاری خواندم ودرمسابقات کتابخانی مدرسه همیشه شرکت میکردم ومجبور به خرید کتاب یادمه اولین کتاب مسابقه ای خریدم کتاب #پزشک_ازاده بود که اونزمان ۳تومان خریدم این هم ماجرای زندگی بقراط حکیم بود... یادمه اونجا تو مسابقه مدرسه اول شدم واین شد شروع مسابقات بعدی که تا دوران راهنمایی ادامه داشت... اونزمان فقط رتبه میاوردیم وذوق داشتیم اما از جایزه خبری نبود فوقش بعداز چندین مرحله یه کارت افرین بهمون بدن.. یادش بخیر.... امیدوارم خوشتون اومده باشه از #خاطره من... هنوزم کتاب دوست دارم البته کتاب نوشتن حیف تنبلی ونت نمیذاره...😄 دهه هشتاد هم دوسال کتابدار بودم.که چقدر حس خوبی بود... ❤️💛🩵💜❤️💛❤️🩵💜 ایتا آشپزی خانم پز که امروز شده کتاب پز😄😄👇👇 @khanompaz