eitaa logo
خانواده آسمانی
2.4هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
10 فایل
🌻 کپی برداری با ذکر صلوات 🌻محفلی مطمئن برای خانواده ها ، آنها که دغدغه شان بالاتر از زمینیان است و میخواهند خانواده ای آسمانی باشند تبادل و تبلیغ @jahad4541 شرایط تبلیغ👇👇 @sodedotarafe ارسال تجربه @javad4541 .
مشاهده در ایتا
دانلود
افسانه ای که آلمانی ها با آن می کنند🤔🤔 ✅ زنان که همه را شگفت زده کردند. 👏👏 بر بالای تپه‌ای در شهر واینزبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی‌و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است: در قرن 12، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می‌کند.اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می‌برند. فرمانده دشمن به قلعه پیام می‌فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند.  پس از کمی‌مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین و بر اساس قول شرف، موافقت می‌کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد. نا گفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی‌که هر یک از زنان «شوهر» خود را کول گرفته و از قلعه خارج می‌شدند بسیار تماشایی بود. فرمانده نمی کند و اجازه می دهد زنان با گرانبهاترین دارایی خود خارج شوند. 📌 راستی، اگر ما داخل آن قلعه بودیم، چه چیزی را با خودمون خارج میکردیم؟🤔🤔 ما چیست؟ 🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸 🏡 @khanvade_asemani
عاقبت 500 مثقال طلا چه شد؟ در یکی از کتاب‌ های خود مینویسد: «روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد.💰 قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند. قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ی همسرم درحضور دو مرد نمایان شود. چون زن آن و را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.» چه خوب شد که آن مرد با غیرت، جامعه‌ امروز ما را ندید که چگونه زنان رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده‌ آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند 😔 🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸 🏡 @khanvade_asemani
افسانه ای که آلمانی ها با آن می کنند🤔🤔 ✅ زنان که همه را شگفت زده کردند. 👏👏 بر بالای تپه‌ای در شهر واینزبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی‌و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است: در قرن 12، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می‌کند.اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می‌برند. فرمانده دشمن به قلعه پیام می‌فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند.  پس از کمی‌مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین و بر اساس قول شرف، موافقت می‌کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد. نا گفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی‌که هر یک از زنان «شوهر» خود را کول گرفته و از قلعه خارج می‌شدند بسیار تماشایی بود. فرمانده نمی کند و اجازه می دهد زنان با گرانبهاترین دارایی خود خارج شوند. 📌 راستی، اگر ما داخل آن قلعه بودیم، چه چیزی را با خودمون خارج میکردیم؟🤔🤔 ما چیست؟ 🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸 @khanvade_asemani