✅ مادرش را بیشتر دوست دارم☺️
┄┅┅❁☘✨🌸✨☘❁┅┅┄
عبدالله پرسید: «ناراحت می شی برم جبهه؟ (چون قبل از تولد بچه و روزهای آخر حملم بود)
گفتم: آره، امّا نمی خوام مزاحمت بشوم! رفت و دو روز بعد بچه به دنیا آمد.
بعد که برگشت بوسیدش و اسمش را گذاشت " #هادی ".
پرسیدم: دوستش داری؟
گفت:
💕«مادرش را بیشتر دوست دارم.»💕
(محبت کلامی) 👏👏👏
#شهید_عبدالله_میثمی
#سیره_ستاره_ها
#عکس_نوشته
💕مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani
هدایت شده از خانواده آسمانی
✅ مادرش را بیشتر دوست دارم☺️
┄┅┅❁☘✨🌸✨☘❁┅┅┄
عبدالله پرسید: «ناراحت می شی برم جبهه؟ (چون قبل از تولد بچه و روزهای آخر حملم بود)
گفتم: آره، امّا نمی خوام مزاحمت بشوم! رفت و دو روز بعد بچه به دنیا آمد.
بعد که برگشت بوسیدش و اسمش را گذاشت " #هادی ".
پرسیدم: دوستش داری؟
گفت:
💕«مادرش را بیشتر دوست دارم.»💕
(محبت کلامی) 👏👏👏
#شهید_عبدالله_میثمی
#سیره_ستاره_ها
#عکس_نوشته
💕مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani
💞🍃💞🍃💞🍃💞
✅ مادرش را بیشتر دوست دارم☺️
عبدالله پرسید: «ناراحت می شی برم جبهه؟ (چون قبل از تولد بچه و روزهای آخر حملم بود)
گفتم: آره، امّا نمی خوام مزاحمت بشوم! رفت و دو روز بعد بچه به دنیا آمد.
بعد که برگشت بوسیدش و اسمش را گذاشت " #هادی ".
پرسیدم: دوستش داری؟
گفت:
💕«مادرش را بیشتر دوست دارم.»💕
(محبت کلامی) 👏👏👏
#شهید_عبدالله_میثمی
#سیره_ستاره_ها
#عکس_نوشته
💕مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani
💞🍃💞🍃💞🍃💞
✅ مادرش را بیشتر دوست دارم☺️
عبدالله پرسید: «ناراحت می شی برم جبهه؟ (چون قبل از تولد بچه و روزهای آخر حملم بود)
گفتم: آره، امّا نمی خوام مزاحمت بشوم! رفت و دو روز بعد بچه به دنیا آمد.
بعد که برگشت بوسیدش و اسمش را گذاشت " #هادی ".
پرسیدم: دوستش داری؟
گفت:
💕«مادرش را بیشتر دوست دارم.»💕
(محبت کلامی) 👏👏👏
#شهید_عبدالله_میثمی
#سیره_ستاره_ها
#عکس_نوشته
💕مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani