#اطلاعیه_3
فرم ارزیابی تقریرات خارج فقه و اصول
eitaa.com/masathe4
#تقریرات
#فرم_ارزیابی
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_4
فرم ارزیابی امتحانات شفاهی دروس خارج فقه و اصول
eitaa.com/masathe4
#تقریرات
#فرم_ارزیابی
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_6
اطلاعیه تکمیلی انتخاب درس و انتقال به مدرسه عالی سطح چهار
eitaa.com/masathe4
#ضوابط
فرم تعهدنامه شرکت در دروس سطح 4
(برای طلابی که از سطح 3 کسری دارند)
eitaa.com/masathe4
نحوه ارسال کردن #تعهد_نامه :
۱ - در صورت امکان حضوری به شعبه مدرسه عالی سطح چهار مستقر در مدرسه آیت الله خوئی (ره) و مدرسه عالی نواب مراجعه نموده و فرم را تکمیل کنید.
۲ - پرینت گرفته و فرم امضاء شود و تصویر آن برای مسئول آموزش مدرسه عالی سطح چهار ارسال گردد.
۳ - با خطی خوانا و واضح متن تعهد نامه را روی یک برگه A4 نوشته و پر نموده در آخر عکس گرفته شود و برای مسئول آموزش ارسال گردد.
ارتباط با مسئولین آموزش:
@Amuzesh4
جلسه 23 اصول شنبه 10-8-99.mp3
6.53M
جلسه 23 #اصول شنبه 10-8-99
#متن_اصول
اصول ج 23 شنبه 10-8-99
گفتیم مرحوم امام فرموده موضوع له اسم جنس نفس ماهیت است و دیگر هیچ. بعد فرموده اند عجب از برخی محققین است. ایشان از اینجا ایرادی به شیخ محمدحسین اصفهانی می گیرند که با مراجعه به حاشیه ایشان معلوم شد مطلبشان همانی است که مرحوم مظفر در کتاب اصولشان فرموده بودند.
توضیح: لابشرط مقسمی ماهیتی است که ملاحظه شده است با این سه اعتبار بشرط لا و بشرط شیئ و لابشرط قسمی. لابشرط قسنی ماهیتی است که ملاحظه با یک امر وجودی است و نه او را لازم دارد و نه با او عناد دارد پس نه غیر قابل انفکاک است و نه غیر قابل اجتماع است. ماهیت را در اسم جنس لابشرط قسمی تصور کرده ایم ولی لفظ را برای خود ماهیت وضع کرده ایم. تصور لابشرط قسمی برای مصحح وضع لفظ برای معنا است و جزء معنای موضوع له نیست. در ادامه برای اینکه اسم جنس تمام اطوار و افراد معنا را شامل بشود و به تعبیر علامه مظفر در اصول فقه فرموده ماهیت را گاهی خودش و ذاتیاتش را ملاحظه می کنیم این ماهیت را می توان گفت لابشرط است یعنی با غیر مقایسه نشده است. ولی ماهیت را وقتی موضوع قضیه ای قرار می دهید که حملش حمل شایع است باید با محمولش بشرط شیئ باشد پس نمی توان لابشرط تصورش کرد لذا اطوار مختلف پیدا میکند. پس باید لابشرطیت در موضوع له دخالت نداشته باشد تا مشکلی در حمل اولی و شایع پیش نیاید. این مطلبی بود که از حاشیه ایشان هم استفاده می شود.
امام رحمه الله فرموده: عجب است از این حرف که برای تسریه و شمول همه افراد فرموده باید لابشرط تصورش کند. در باب مطلق هم ایشان فرموده در رقبه مومنه رقبه لابشرط قسمی لحاظ شده است. مرحوم امام میفرماید: اگر موضوع له نفس طبیعت است چگونه سرایت به افراد می کند چون مفاهیمشان بیگانه است مثل مفهوم زید و انسان که مفهومشان متفاوت است و لحاظ لابشرط لغو است و اگر موضوع له طبیعت است خصوصیات افراد دخالت ندارند و در حمل اولی و شایع وقتی اسم جنس موضوع قرار میگیرد بماهی طبیعة موضوع است و چیز دیگری دخالت ندارد.
بعد وارد در اعتبارات ماهیت داخل می شوند.
ماهیت گاهی بماهی هی لحاظ می شود که ماهیت مهمله است و ماهیتی که مقسم سه اعتبار بشرط لا و لابشرط و بشرط شیئ لابشرط مقسمی است وقتی یکایک لحاظ شود ماهیت لابشرط و ... می شود و لابشرط مقسمی ماهیت نیست بلکه یک لحاظ ذهنی است و حکما که به موجودات می پردازند گمان نمی کنم چنین مقصودی داشته باشند ظاهر تقسیماتی که حکما فرموده اند مربوط به لحاظ ماهیت است نه خود ماهیت ولی اصولیان گول خورده اند و در فلسفه از حقایق بحث می شود نه از لحاظهای ذهنی. ثم لاینقضی تعجبی که صرف لحاظ لابشرط قسمی موجب این می شود که شیئ قابل حمل باشد پس ظاهر کلام فریبنده است.
بعد تحقیق در مسئله را فرموده اند. سیاتی ان شاءالله
امكان انتخاب درس و شركت طلاب در دروس خارج به شرح زير مي باشد:
اتمام كتبي دروس پايه 10 يا باقي بودن فقط يكي از دروس فقه يا اصول يا دو درس غير فقه و اصول مشروط به تكميل فرم تعهد مبني بر كسب نمره قبولي تا پايان سال تحصيلي 99-1400(بديهي است در صورت عمل نكردن طلبه محترم به تعهد مذكور امكان ثبت نمره دروس خارج فراهم نخواهد بود).
ضمنا مهلت ارسال فرمها تا تاريخ 1399/08/20 است.
🔹اطلاعیه مدرسه عالی سطح چهار در خصوص انتخاب درس
کلیه طلاب و فضلای محترم سطح چهار که گزینه انتخاب درس اینترنتی در پرتال آنها فعال نیست جهت رفع مشکل و انتخاب درس حداکثر تا تاریخ 20 آبان ماه به دفاتر آموزش مدرسه سطح چهار در مدرسه آیت الله العظمی خوئی و یا مدرسه نواب مراجعه نموده و یا از طریق ایتا (@Amuzesh4) همراه با ذکر مشخصات خود و شناسه طلبگی درخواست خود را مطرح نمایند.
جهت اطلاعات بیشتر می توانید با شماره های ذیل تماس برقرار کنید:
مدرسه آیتالله العظمی خویی (فاز قدیم، آموزش مدرسه عالی سطح چهار / 05132231670 از ساعت 8 الی 14)
مدرسه علمیه نواب (طبقه سوم، آموزش مدرسه عالی سطح چهار / 09381069081 و 05132230370 داخلی 245)
eitaa.com/masathe4
جلسه 24 اصول یکشنبه 11-8-99.mp3
5.27M
جلسه 24 #اصول یکشنبه 11-8-99
#متن_اصول
اصول ج 24 یکشنبه 11-8-99
مرحوم امام قبول نداشتند مقسم اعتبارات ماهیت لحاظ ماهیت باشد.
ص320: والذی یقتضی النظر الدقیق: تمام تقسیمات ماهیت چه تقسیمش به جنس و فصل و نوع و چه تقسیم آن به اعتبارات سه گانه همه اینها به حسب واقع است و ربطی به لحاظ و اعتبار ندارد. مثلا ترکیب ماده و صورتی که ماده آن صورت را دارد ترکیب اتحادی است و در حقیقت دو چیز نیست ولی ماده با همین صورت می تواند استعداد صورت دیگری داشته باشد که ترکیب ماده با صورت استعدادی ترکیب انضمامی است. ماده با صورت فعلی اش بشرط لا است یعنی صورت دیگری نمی پذیرد و و ماده نسبت به صورت استعدادی لابشرط است. ماده بشرط لای از صورت فعلی اش لابشرط است نسبت به صورت استعدادی.
به هرحال ماهیت واقعا این تقسیمات را دارد نه فقط به لحاظ لذا لابشرط مقسمی خود ماهیت است.
برخی گفته اند لحاظ ماهیت مقسم است ولی من نمی دانم چه فائده در تقسیم لحاظ است و اینکه قابل حمل است یا نه چه ثمری دارد.
مرحوم امام در واقع معتقدند در موضوع له اسم جنس نیازی به بحث از اعتبارات ماهیت نیست.
مرحوم آیت الله فاضل رحمه الله فرموده اند: فرمایش ایشان در فلسفه درست است ولی در اصول بحث در وضع لفظ است و بحث یک بحث اعتباری است که نیاز به لحاظ و تصور است لذا اصولیان از لحاظ ماهیت بحث کرده اند.
استاد: مرحوم امام می خواهد بفرماید طرح این مسائل در اصول بیجا است.
یک بحث تاریخی وجود دارد که بر اساس آن مطالبی بیان شده است که مرحوم آقای مظفر به تفصیل وارد شده است.
فرموده اند استعمال مطلق در مقید مجاز است یا نه؟ فرموده اند بستگی به موضوع له دارد که شیوع و سریان جزء موضوع له است یا نه؟ جزئیت شیوع برای موضوع له تا زمان مرحوم سلطان العلما مطرح بوده است و سلطان العلما فرموده شیوع جزء موضوع له نیست و به همین ترتیب بحث اعتبارات ماهیت مطرح شده است. مرحوم آقای مظفر فرموده ماهیت مهمله موضوع له است و تصور آن به نحولابشرط مصحح وضع است و بعد فرموده اگر مشهور قبل از سلطان العلما همین مد نظرشان بوده حرفشان با سلطان العلما تفاوتی نخواهد داشت.
جلسه 23 فقه یکشنبه 11-8-99.mp3
4.16M
جلسه 23 #فقه یکشنبه 11-8-99
#متن_فقه
فقه ج 23 یکشنبه 6-8-99
دلیل قاعده ید:
مرحوم آقای بجنوردی ابتدا روایات را نقل کرده اند و فرموده اند در دلالت این روایات شکی نیست ولی در عین حال مسائلی مطرح است. این روایات مورد نقد و اشکال واقع شده است.
در روایت اول اشکال شده که سائل سوال کرده که مالی دست شخصی است می توانم طبق آن شهادت بدهم یا نه. ولی اینکه دلالت بر ملکیت به واسطه ید می کند یا نه دلالتی در روایت ندارد و جواز شهادت با استفاده حجیت ید و دلالتش بر ملکیت فرق دارد.
جواب از این اشکال این است که دلالت بر جواز شهادت به دلالت التزامی دلالت بر ملکیت است زیرا بدون ملکیت شهادت جائز نیست. ضمن اینکه در روایت فرموده می توانی بخری از او یا نه اگر می توانی بخری پس می توانی شهادت بدهی پس دلالت بر ملکیت دارد چون خریدن توقف بر ملکیت دارد و تعبدی بودن خلاف اصل است.
اشکال دیگر به این روایت این است که روایت دلالت بر عدم لزوم علم به مشهود به دارد در حالی که در شهادت معتبر است که باید شهادت عن علم باشد.
این بحث را در بحث قسم بتی ذکر کردیم که علم وجدانی شرط است یا علم تعبدی مثل بینه و ید کفایت می کند درآنجا گفتیم اگر علم بما هو موضوع و صفة خاصة در موضوع اخذ شده علم وجدانی لازم است و در شهادت موضوع آن علم بماهو طریق است لذا امارات جایگزین آن می شوند. اساسا د رمسائل شرعی علم به عنوان صفت خاص در موضوع اخذ نشده است البته در برخی موارد اطمینان در موضوع اخذ شده که غیر از قطع است. اشکال دیگر این است که عسر و حرج لازم می آید پس علم شرط نیست.
روایت دوم بحث امیرالمومنین با ابوبکر بود که فرمود فدک در ید من است و اگر کسی مدعی آن است باید از او مطالبه بینه کنی نه از من. مستشکل ادعا می کند این روایت دلالت دارد بر عدم لزوم اقامه بینه بر ذوالید ولی اینکه ید اماره ملکیت است یا نه از این روایت استفاده نمی شود.
جواب: روایت باید درست دیده شود حضرت فرموده مالی دست مسلمانان است و مالکش هستند و این دلالت بر علامت ملکیت بودنِ ید دارد. جواب دیگر این است که اینکه ذوالید منکر و طرف دیگر مدعی است عرف از این می فهمد که ذوالید مالک است و طرف مقابلش باید اثبات ملکیت برای خودش بکند.
بعد از طرح اشکالات دیگری مرحوم آقای بجنوردی می فرماید گرچه ایراداتی هست ولی به هر حال اثبات مدعا را دارند.
دلیل دوم بر ید: اجماع مسلمین .
ایراد: این اجماع محتمل المدرک یا معلوم المدرک است.
دلیل سوم: استدلال به بنای عقلا است که بعدا خواهد آمد.