eitaa logo
دروس خارج حضرت استاد ربانی گلپایگانی
1.4هزار دنبال‌کننده
196 عکس
55 ویدیو
511 فایل
ارتباط با کانال از طریق @h_mojtabazadeh آرشیو صوت ها از طریق سایت مدرسه فقاهت http://eshia.ir/Aqaed/Archive/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 نقد 🔹 1. عبارت: «ایمان از مکه آغاز شد و مکه از تهامه و تهامه از یمن است» از ابن اثیر جزری است، نه حدیث نبوی، حدیث نبوی این است که: «الایمان یمانی و الحکمة یمانیه» (بحارالانوار، ج22، ص 136) ایمان و حکمت یمانی است. ابن اثیر جزری در توجیه این‏که پیامبر(ص) ایمان را یمانی نامیده، دو وجه را ذکر نموده است، وجه اول این که ایمان از مکه آغاز شد و مکه از تهامه و تهامه از یمن است، بدین جهت، کعبه نیز یمانیه نامیده شده است. و وجه دوم این که انصار، یمانی بودند، و آنان پیامبر اکرم(ص) و مهاجران را یاری دادند، لذا ایمان به آنان نسبت داده شده است (النهابة فی غریب الحدیث و الأثر ، ج 5، ص 300.). علامه مجلسی، پس از نقل روایت مذکور، این دو وجه را از ابن اثیر نقل کرده است. بنابراین، احمد اسماعیل و هواداران او، سهوا یا عمدا سخن ابن اثیر را به عنوان کلام پیامبر اکرم(ص) مطرح کرده‎اند. 🔹 وجه اول در کلام ابن اثیر، درست نیست، زیرا تهامه سرزمینی است که شمال آن از شبه جزیره سینا آغاز می‎شود و جنوب آن به یمن می‏رسد و شهرهای مکه، جده و صنعاء در آن واقع شده‎اند (المنجد فی الاعلام، ص 194؛ دایرة المعارف فارسی، ج1، ص695). بنابراین، قسمتی از یمن (صنعاء) جزء تهامه است، نه این‏که تهامه بخشی از یمن باشد، مانند این که شهر کهک جزء استان قم و شهر ساری جزء استان مازندران است، نه این که قم جزء کهک یا مازندران جزء ساری باشد. هنگامی که دو ناحیه (دو شهر یا دو روستا) جزء یک سرزمین باشند، صحیح نیست که اهل یکی از آن دو ناحیه اهل ناحیه دیگر معرفی شود، آن‏چه صحیح است این است که اهل هریک از آن دو ناحیه، اهل ناحیه مشترک به شمار آید، از باب مثال، صحیح است که گفته شود اهل مکه و اهل مدینه، اهل حجاز می‏باشند، ولی صحیح نیست که گفته شود اهل مکه اهل مدینه و اهل مدینه اهل مکه‎اند، بر این اساس، صحیح است که گفته شود: (اهل مکه و اهل یمن (صنعا) اهل تهامه‏اند ولی صحیح نیست گه گفته شود، اهل مکه اهل یمن، و اهل یمن اهل مکه‏اند. بنابرین، یمنی دانستن پیامبر اکرم(ص) و خاندان آن حضرت بر اساس وجه اول در کلام ابن اثیر، صحیح نیست. 🔹 2. صرف نظر از اشکال قبل، اگر سخن پیروان احمد اسماعیل درباره یمانی بودن پیامبر(ص) و امام علی و امام مهدی(سلام الله علیهما) را بپذیریم، در این صورت باید بر این باور باشیم که اولاً: واژه یمانی بر همه سادات صادق بوده و همه آن‎ها یمانی هستند. بنابراین انتخاب این لقب برای یکی از آن‎ها، باید به خاطر خصوصیت دیگری باشد که شامل همه آن‎ها نمی‎شود و قدر متقین آن، خروج و قیام از سرزمینی است که جزء یمن باشد و قطعاً عراق و بصره جزء یمن ‏نیست. ثانیاً: اگر به یمانی موعود به این خاطر که جزء سادات است، یمانی گفته می‎شود پس باید به حسنی، که در روایات علائم ظهور (الکافی، ج8، ص 225.) به داستان خروج او اشاره شده، نیز یمانی گفته شود، زیرا او نیز از سادات (بحار الانوار، ج53، ص 15) است، در حالی که چنین نشده است. به عبارت دیگر همان طور که لقب حسنی برای سید حسنی به خاطر خصوصیتی ذکر شده که فقط در حسنی وجود دارد، لقب یمانی نیز چنین است. 🔍 ادامه👇👇
🔺 استدلالی دیگر 🔹 از آن‎جا که استناد به سیادت، ملاک برای تعیین مصداق یمانی نیست، پیروان احمد اسماعیل برای تعیین مصداق یمانی، سه ویژگی برای یمانی ذکر کرده‎اند که عبارتند از: همراه داشتن وصیت و پرچم و سلاح پیامبر(ص)، و برای اثبات این امر، چنین استدلال کرده‏اند: امام باقر(ع) فرمود: «اگر هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند، وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا(ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمی‎گذارد، بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد(ص) نسبت می‏دهند که همانا برای آل محمد(ص) و علی(ع) یک پرچم است و برای دیگران، پرچم‏ها. پس در جای خودت ثابت باش و ابداً از هیچ کس تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین(ع) ببینی که وصیت و پرچم و سلاح رسول خدا با او باشد»( تفسیر العیاشی، ج1، ص 65.). بر طبق این روایت، قبل از ظهور امام مهدی(ع)، پرچم یمانی که پرچم حق و هدایت است بلند می‏شود... پس فردی که منظور امام باقر(ع) است، امام مهدی(ع) نیست، چرا که قبل از ایشان یمانی قیام می‏کند و شیعیان به اطاعت از یمانی فراخوانده شده‏اند. پس طبق فرموده امام باقر(ع) یمانی باید سه نشانه مهم داشته باشد: وصیت و پرچم و سلاح رسول خدا(ص) با او است (ادله جامع دعوت یمانی آل محمد، ص 19-20). 🔺 نقد 🔹 روایت مذکور در باره امام مهدی سلام الله علیه است نه یمانی، زیرا امام باقر(ع) در این روایت نشانه‎هایی برای قیام مهدی سلام الله علیه ذکر می‏کند که تشخیص مهدی راستین از مدعی دروغین را آسان می‏کند. از جمله، به حاضر شدن 313 یار خاص آن حضرت و بیعت آن‌ها با ایشان اشاره می‏کند و در ادامه چنین می‏فرماید: «سپس به همراه 313 نفر که با او بین رکن و مقام بیعت می‎کنند از مکه خارج می‎شود، در حالی که عهد و پرچم و سلاح رسول خدا(ص) با او است و وزیر آن حضرت نیز او را همراهی می‏کند. سپس منادی از آسمان نام او را که نام پیامبر(ص) است، ندا می‎کند به گونه‌ای که همه اهل زمین آن را بشنوند و اگر مشکلی (در تشخیص مهدی راستین از مدعیان دروغین برای شما) به وجود آمد، همراه بودن عهد و پرچم و شمشیر پیامبر(ص) با او، مشکل را برطرف خواهد نمود، و اگر باز مشکلی (در تشخیص) به وجود آمد، صدائی از آسمان که نام مهدی سلام الله علیه و امر او را اعلان می‏کند، جای هیچ شکی باقی نمی‏گذارد». آمدن 313 نفر یاوران خاص امام مهدی(عج) نزد آن حضرت و بیعت با او میان رکن و مقام و ندای آسمانی، همگی از ویژگی‏های امام مهدی(عج) است، نه از نشانه‏های سید یمانی. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
📜 ــــــــــــــــــــــــــــ 💠 این قسمت: اسارت آزادی در غرب ــــــــــــــــــــــــــــ 🧔 سلام حمید! فردا جلسه آزاد اندیشی می آیی، جلسه فردا خیلی جالبه؟ 👨‍🎓 چطور مگه؟ 🧔 آخه حاج آقا رسولی می آید. 👨‍🎓 خب اینکه چیز تازه ای نیست، ایشون گاهی اوقات تو جلسه می اومدن. 🧔 نه این جلسه خیلی فرق میکنه، چون هوشنگ فری هم می خواهد بیاد. می دونی که کی رو میگم، همون که دسته لیبرالیسم آزاد رو تو دانشگاه راه انداخته و برای خودش برو و بیایی داره. 👨‍🎓 اون که اصلا میونه خوبی با آخوندا نداره. 🧔 آره، ولی گفته می خواهم فردا بیام تکلیفم رو یک سره کنم و حاج آقا رسولی رو سنگ روی یخ کنم و تمام. 👈🏻 جلسه برگزار شد و هوشنگ با کلی از طرفداراش اومده بودند. جای سوزن انداختن نبود. در همان ابتدای جلسه تا حاج آقا رسولی بسم الله رو گفت، هوشنگ فری از وسط جمعیت بلند شد و با صدای بلند گفت: من نمیدونم شما آخوندا چرا با آزادی مخالفید؟! چرا نمیذارید مردم آزاد باشند؟ 🔹 آقا رسولی با همون آرامش همیشگی گفت: آقا هوشنگ دم در بده بیا بالا میکروفن بگیر و حرف تو بزن. من هم اگر جوابی داشتم می دهم. 🔸 هوشنگ سریع رفت بالا و طرفدارهاش یک عالمه صوت و کف براش زدند. بعد پشت تریون رفت و حرفش رو تکرار کرد و گفت: آخه مگر آزادی چه بدی به شما کرده، که با اون این همه بَدید؟ آزادی مقدس ترین آرمان بشره و همه دنیا به دنبال اون هستند، اما شما انگار همیشه از اتوبوس تمدن جا می مونید و اون عقب می ایستید. 👇👇👇 ادامه ... ...
... 🔹 حاج آقا رسولی: بیا به شکل منطقی و بدون توهین، با هم بحث کنیم. مطلب خوبی گفتی ولی بگو بدونم کدام آزادی رو میگی؟ 🔸هوشنک: آزادی دیگه، نکنه می خواهید براتون لغتنامه بیارم. منظورم من همه آزادی هاست. طرفدارای هوشنگ که احساس کردند انکار هوشنگ خوب تونسته رقیب رو زمین بزنه تشویقش کردند. 🔹 ببین جانم، آزادی اقسام مختلفی داره: اگر آزادی سیاسی رو میگی یعنی آزادی از استبداد و اختناق، که ما هم قبول داریم و خیلی عالیه. اگر آزادی اجتماعی رو میگی یعنی برابری و حق رای مردم که ما هم قبول داریم و اون هم خیلی عالیه. اگر آزادی معنوی رو میگی یعنی رها شدن از بند شهوات و مادیات، که ما شش دانگ قبولش داریم. اگر منظورت آزادی انسانی یا همون استعدادها مترقی و عالی انسانی است که از اون عالی تر نمی شه. بالاخره شما کدوم آزادی رو میگی ما قبول نداریم؟ 🔸 هوشنگ که انتظار این توضیح و سوال رو نداشت توپ رو زمین حاج آقا انداخت و گفت: شما خودتون بگید کدوم آزادی رو قبول ندارید؟ 🔹 آقای رسولی: آزادی تمایلات نفسانی. 🔸 آهان همین رو می خواستم بگم، چرا شما ضد آزادی هستید؟ مگر تمایلات بشر چه مشکلی داره که شما جلوی آزادی اون رو می گیرید و نمیزارید مردم راحت و آزاد باشند؟ 🔹 آقای رسولی: ببین حرف ما اینه که سکان زندگی بشر رو کی باید دست بگیره عقل یا تمایلات؟ اگر عقل فرماندهی رو به دست بگیره به نفع و مصلحت آدم کار می کنه و اتفاقا تمایلات هم در جای خودش به خوبی استفاده می کنه، اما اگر تمایلات فرماندهی رو به دست بگیره فقط هر چی مطابق ملیش باشه رو قبول میکنه حتی اگر به ضررش باشه. عقل رو هم به عنوان یه مزاحم زندانی میکنه تا صداش در نیاد. 🔸 هوشنگ: حالا شما چرا اینقدر مساله رو سختش می کنی، بابا اتفاق نمی افته. 🔹 می دونی نتیجه این آزادی چی میشه؟ پایه های اخلاق و معنویت سست میشه و خوشگذرانی های شهوانی جای اون رو بگیره. چنین آدمی به خاطر تمایلاتش دیگه هر ظلم و جنایتی رو توجیه میکنه و به هر باطلی لباس حق می پوشاند. الان مگه آمریکا که به قول شما مهد آزادیه، فجیع ترین جنایت های صهیونیست ها رو در حق مردم مظلوم فلسطین، توجیه و ماست مالی نمیکنه، و بعد هم با شعار های جذاب بقیه رو فریب نمیده؟ 🔸 هوشنگ: شما گفتید توهین نکنیم اما خودتون دارید به آمریکا توهین می کنید. 🔹 واقعیت رو دارم میگم. اصلا ویل دورانت رو که قبول داری؟ 🔸 هوشنگ: بله مگه میشه اندیشمند بزرگ غربی رو قبول نداشت، از خودمونه و کارش درسته. 🔹 ویل دورانت میگه: اجداد ما در سیاست، خواهان آزادی و در اخلاق سخت گیر بودند و به الواح موسی (ع) احترام می گذاشتند، اما الان چی، اون الواح رو زیر پا انداختیم و بزرگترین خواسته آزادی خواهی ما این شده که شراب رو اولین واجبات یک مرد و رها بودن رو اولین واجبات یک زن بدانیم (لذات فلسفه، ص 336). 🔸 هوشنگ: حالا این داداش ما، ویل دورانت یه چیزی گفته، شما خیلی جدی نگیر. 🔹 باشه جدی نمی گیرم اما این که شد بدترین نوع بردگی و اسارت، همان که امیرالمومنین (ع) فرمود: «عبد الشهوه اذل من عبد الرق»، به زبون عامیانه یعنی صد رحمت به اسارت و بردگی غلام های قدیم. 🔸 هوشنگ: من نمی دونم شما چرا هی با این مفاهیم بازی می کنید، واقعیت کشورهای غربی رو ببین که به خاطر آزادی چه وضعی دارن. 🔹اتفاقا حرف خوبی زدی، بذار یه مشت از خروار برایت بگم: تو همین کشور انگلستان نتیجه همین آزادی این شده که در مجلس این کشور همجنس بازی به صورت قانونی پذیرفته شد، یعنی کاری که حتی حیوانات هم اون رو انجام نمی دهند. خدا رحمت کند شهید مطهری که حرف هاش کهنگی نداره، میگه: آزادی در غرب یعنی حیوانیت رها شده در حالی که اسلام به دنبال انسانیت آزاد است. بعد این حکایت رو نقل می کنه یه کسی سوار قاطر بود بهش گفتند: فلانی کجا میری؟ گفت: هر جا قاطرم بره. این جوامع هم به کجا میرن؟ اونجا که میل و خواست اکثریت می خواهد. 👈🏻 هوشنگ که دیگه کم آورده بود و نمی دونست چی بگه، گفت: این چه جلسه ای گذاشتید، من از اولش می دونستم شما اجازه نمی دید ما آزادانه حرف مون رو بزیم. این رو گفت و جلسه رو با ناراحتی ترک کرد. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص293- 302 •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت سوم: | بررسی ادعای عصمت و ادعای فرزندی احمد بصری 🔺 دعوی عصمت 🔹 احمد بصری و طرفداران وی می گویند: در روایت امام باقر،(ع) دعوت یمانی، دعوت حق، پرچم او، پرچم هدایت و مخالفت با او حرام دانسته شده است: «و لیس فی الرایات رایة اهدی من رایة الیمانی، هی رایة هدی لأنّه یدعو الی صاحبکم ... و لا یحل لمسلم أن یلتوی علیه، فمن فعل ذلک فهو من اهل النار، لأنه یدعو الی الحق و الی طریق مستقیم». امر به اطاعت محض از یمانی به این معنی است که او صاحب ولایت الهی است، و کسی صاحب ولایت نمی باشد مگر این که از خلفای خداوند در زمین باشد که عبارتند از پیامبران و مرسلین و امامان و مهدویین(ع). دعوت به حق و صراط مستقیم به این معنی است که او اشتباه نمی‏کند تا مردم را به باطل سوق دهد، پس او معصوم است. در نتیجه، یمانی حجت خدا در زمین و معصوم است(ادله جامع دعوت یمانی آل محمد(ص)، ص18 -19؛ بشارتی برای تمام اهل زمین، ص 15). 🔍 ادامه👇👇
... 🔺 نقد 🔹 این که پرچم یمانی، هدایت است و او بر مردم حجت است و مخالفت با او حرام و مستوجب دوزخ می‏باشد، بر معصوم بودن یمانی در همه افعال یا اقوال و آراء او دلالت نمی‎کند، بلکه بیان‏گر این است که او مردم را به امام زمان(عج) دعوت می‏کند، چنان‏که عبارت «هی رایة هدی لأنه یدعوالی صاحبکم» بیان‏گر همین معنی است. دعوت وی در این خصوص مانند دعوت مؤمن آل فرعون است که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) فرا می‏خواند: «يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَاد»( سوره غافر، آیه 38) مؤمن آل فرعون در این که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) دعوت می‏کرد، بر حق و معصوم بود، نه در همه اقوال، اراء و افعال. حقانیت و عصمت در مورد یمانی نیز همین‏گونه است. 🔹 حجت شرعی بودن بر مردم و حرمت مخالفت با او نیز بیش از این دلالتی ندارد که او در این خصوص که مردم را به ایمان آوردن به امام عصر(عج) دعوت می‏کند و با دشمنان آن حضرت مخالفت و مبارزه می‏کند، بر حق است و اطاعت از او واجب و مخالفت با وی حرام می‏باشد، اما این که او حجت الهی بر مردم در همه امور خواهد بود، از روایت امام باقر(ع) چنین مطلبی به دست نمی‏آید، و باید دلیل عقلی یا نقلی معتبر دیگری بر آن اقامه شود که البته، وجود ندارد. بر فرض این‏که چنین دلیلی هم وجود داشته باشد، عصمت او را اثبات نمی‏کند، زیرا در فرض مزبور، حجیت او نیابی است نه اصالی، و از قبیل حجیت فقهای عادل و پارسای شیعه در عصر غیبت است که در توقیع شریف امام زمان(عج) به دومین نایب خاص آن حضرت، یعنی محمد بن عثمان عَمری، از آنان به عنوان حجت‏های او بر شیعیان یاد شده است: «فاما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله» (وسائل الشیعة، ج18، ابواب صفات القاضی، باب 11، روایت 9). بر اساس این توقیع شریف، فقهای پارسای شیعه در عصر غیبت در همه امور دینی بر مردم حجت‎اند، ولی معصوم نیستند. 🔺 ادعای وصایت و فرزندی 🔹 احمد اسماعیل و هوادارن او، با این پیش‏فرض یا ادعای ثابت نشده و بی‏اساس، که او همان سید یمانی است که خروجش از نشانه‏های ظهور و قیام امام عصر(عج) می‏باشد، و با این ادعا که سید یمانی همان مهدی اول است و براساس روایت وصیت (ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیا (فاذا حضرته الوفاة) فلیسلّمها الی ابنه اوّل المقربین ... هو اول المؤمنین. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 151) فرزند و جانشین (وصی) امام زمان(عج) خواهد بود، احمد اسماعیل را فرزند و وصی امام عصر(عج) انگاشته‎اند. 🔹 دلیل آنان بر این که سید یمانی و اولین مهدی، یک نفر هستند این است که مهدی اول، مطابق روایت مزبور، در زمان ظهور امام زمان(عج) حضور دارد، زیرا او نخستین کسی است که به امام(عج) ایمان می‏آورد (هو اول المؤمنین). حال اگر سید یمانی و مهدی اول را دو نفر فرض کنیم، ناچار یکی از آن دو باید حجت خداوند بر مردم باشد، و از آن جا که حجت بر عموم مردم، شأن ائمه و مهدیین است، مهدی اول بر عموم مردم از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود و لازمه آن این است که رهبری قیام قبل از ظهور و قیام ولی عصر(عج) را او بر عهده داشته باشد، در حالی که مطابق روایت امام باقر(ع) رهبری قیام را یمانی برعهده دارد، پس او حجت بر مهدی اول خواهد بود، و این دو با یکدیگر سازگاری ندارد، بنابراین، مصداق آن دو یک نفر است. در نتیجه سید یمانی فرزند و وصی امام عصر خواهد بود (ادله جامع دعوت یمانی، ص 33). نقد 🔹 اولا: روایت مزبور از جهت سند ضعیف است و چند نفر از راویان آن مجهول است. 🔹 ثانیا: حجت دینی بودن یمانی و مهدی اول، حجت نیابی از جانب امام عصر(عج) خواهد بود. بر این اساس، یمانی که رهبری قیام و مبارزه با دشمنان امام عصر(عج) را بر عهده دارد، در این خصوص او بر مردم حجت خواهد بود، ولی این مقام و مسؤلیت از طرف مهدی اول (که بنابر روایت وصیت در آن زمان حضور دارد و حجت نیابی از سوی امام زمان(عج) است) بر عهده او گذاشته شده است. بنابراین، مهدی اول، حجت بر یمانی خواهد بود. عبارت «اول المقربین» در روایت وصیت در وصف مهدی اول نیز مؤید این مطلب است، یعنی رتبه و جایگاه او نزد امام عصر(عج) بر دیگران برتری دارد. بنابراین او از سوی امام(عج) بر همگان و از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود. پس استدلال مزبور بر وصی و فرزند امام عصر(عج) بودن سید یمانی، مخدوش و مردود است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را ◼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هر موقع دلگیر بودید و‌ غم دنیا به دلتون سنگینی کرد، این صوت ملکوتی رو گوش کنید... ☫
⭕️جرج جرداق از راز نوشتنش درباره امام علی می­ گوید:  عده‌ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می‌کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است؛ نه اصلا اینطور نبود، بلکه من پس از علی علیه السلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم 🔰
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت چهارم: | بررسی ادعای مهدویت احمد بصری 🔺 ادعای مهدویت؟ 🔹 نکته مهمی که درباره احمد اسماعیل وجود دارد و در پیگیری سیر ادعای او بسیار مؤثر می‏باشد، این است که او تلاش می‏کند تا القابی که مخصوص امام زمان(عج) است را نیز درباره خود به کار ببرد. او ادعا کرده است لقب مهدی درباره یمانی نیز مطرح شده است و برای اثبات آن به روایت حذیفه از قول رسول خدا(ص) استناد کرده و می‏نویسد: «توجه کنید که لفظ مهدی برای سید یمانی(ع) نیز در روایات به کار رفته است (ادله جامع دعوت یمانی، ص 54.) و منظور، روایتی است که شیخ طوسی از حذیفه نقل می‏کند. حذیفه می‏گوید: «از رسول(ص) شنیدم که از مهدی سلام الله علیه یاد کرد و فرمود: با او بین رکن و مقام بیعت می‏شود نام او احمد و عبدالله و مهدی است» (شیخ طوسی، الغیبة، ص 454) آن‌چه باعث شده تا احمد اسماعیل بگوید این روایت درباره یمانی است، این است که در روایت وصیت، همین نام‏های سه‎گانه برای اولین وصی امام عصر(عج) ذکر شده است (شیخ طوسی، الغیبة، ص 151)، و از طرفی، به زعم احمد اسماعیل، اولین وصی امام عصر(عج) همان سید یمانی است. 🔍 ادامه👇👇
🔹 یکی دانستن اولین وصی امام عصر(عج) که در روایت وصیت ذکر شده است با مهدی مذکور در روایت حذیفه درست نیست، زیرا در روایت حذیفه در باره مهدی‎ای سخن گفته شده است که با او بین رکن و مقام بیعت می‏شود و کسی که با او در آن‏جا بیعت خواهد شد، امام مهدی(ع) است نه یمانی. 🔹 روایت دیگری که احمد بصری بر اثبات مهدویت خود به آن استدلال کرده، روایتی از امیرالمؤمین(ع) است. متن روایت مطابق برخی نقل‎ها چنین است: «ولکنی فکرت فی مولد یکون من ظهر الحادی عشر من ولدی هو المهدی یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما»: درباره مولودی که از پشت یازدهمین فرزند من است فکر می‏کردم، او مهدی موعود است که زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد، همان گونه که جور و ظلم آن را فراگرفته است. 🔹 احمد اسماعیل گفته است: یازدهمین فرزند امیرالمؤمنین، امام مهدی است و آن که از پشت اوست، همان مهدی اول از مهدی‏های دوازدهگان است و او وصّی و فرستاده امام مهدی(عج) است (الجواب المنیر عبر الأثیر، ص 58). 🔹 این روایت، در دو نسخه کافی به دو صورت نقل شده است؛ در یکی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» آمده که همین نسخه مورد استناد احمد بصری است و در نسخه دیگر عبارت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» (اصول کافی، ص 273، باب فی الغیبة، روایت 7.) آمده که معنای آن این است: مولودی از پشت من، که یازدهمین فرزند من است که مصداق آن مهدی موعود(عج) است در کمال الدین (ج1، ص 289)، الغیبة نعمانی (ص 69) کفایة الاثر (ص 29)، اعلام الوری (ج2، ص 228) و بحار الانوار (ج 51، ص 118)، نیز به صورت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» آمده است که مصداق آن همان حضرت ولی عصر(عج) می‎باشد. در کتاب «الاختصاص» (ص 210) منسوب به شیخ مفید، کتاب الغیبة شیخ طوسی (ص 165) و دلائل الامامة منسوب به طبری شیعی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» ذکر شده است. 🔹 علامه مجلسی، در شرح روایت به هر دو عبارت اشاره کرده و گفته است: در اکثر نسخه‎ها «من ظهر الحادی عشر» آمده است و کلمه «من ولدی» صفت برای کلمه «مولود» است (مولودی از فرزندان من که از پشت امام یازدهم است) و چه بسا کلمه «ظهر» با تنوین خوانده شده و به معنای وراء ‏باشد، یعنی مولودی که پس از گذشت زمانی طولانی به دنیا خواهد آمد. و کلمه «الحادی عشر» مبتدا و کلمه «المهدی» خبر آن است (مولودی که پس از گذشت زمانی (در آینده) به دنیا خواهد آمد، یازدهمین فرزند من، یعنی مهدی موعود است). و در کمال الدین و غیر آن و برخی از نسخه‏های کتاب کافی عبارت «ظهری» است و در این صورت تطبیق آن بر امام عصر(عج) تکلّفی ندارد (مرآة العقول، ج4، ص 43). 🔹 با توجه به احتمالات یاد شده، چگونه می‏توان روایت را به طور قطعی بر مهدی اول از مهدی‏های دوازده‎گانه که در برخی روایات ذکر شده است، منطبق کرد؟ علاوه بر این، اوصافی که در این روایت بیان شده، همان اوصافی است که در روایات دیگر برای مهدی موعود(عج) بیان شده است که عبارتند از: أ) زمین را آن‎گونه که ظلم و جور پر کرده است، آکنده از عدل و داد خواهد کرد. ب) دارای غیبت است. ج) مردم در غیبت او دچار حیرت می‎شوند. بنابراین، بر فرض این‎که عبارت «ظهر الحادی عشر» بر عبارت «ظهری الحادی عشر» ترجیح داده شود، نیز با توجه به قرائن یاد شده، مقصود، مهدی موعود(عج) است، چنان که علامه مجلسی روایت را همین‎‏گونه شرح کرده است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
📜 ــــــــــــــــــــــــــــ 💠 این قسمت: سکولاریسم؛ زیبا یا خطرناک ــــــــــــــــــــــــــــ - خبرداری آقا صادق امشب بچه ها رو برای شام دعوت کرده؟ البته فقط شام هم نیست جلسه بحث و گفتگوی. 👨‍🎓 آره، به من هم گفته، البته یه کم کار دارم حالا ببینم چی میشه. - اینو نگو، حتما باید بیایی، آخه سهیل هم میاد و کسی جز تو حریفش تو بحث کردن نیست. 🔹 جلسه برقرار شد و بعد از صرف شام، مثل همیشه سهیل بحث رو با تیکه ای به بچه های مذهبی شروع کرد و گفت: - دیدید بالاخره زن ها تونستند با انقلابشون و برداشتن روسری، یکی از سنگرهای شما رو فتح کنند. البته این سنگر اول بود و این پیشروی تا فتح همه سنگرها ادامه داره. دیگه دوران عوض شده و شما مذهبی ها باید بشینید عقب و دین و اعتقادات رو به همون کارهای فردی و مسجد اختصاص بدید و امور اجتماع و سیاست رو به دست کسایی که معتقد به سکولاریسم اند بدید. از وقتی شما دین رو تو سیاست و اداره حکومت دخالت دارید وضع ما همین شده که می بینید. مگر ما چه چیزمون از این چشم آبی های اروپایی و غربی کمتره؟ خب ما هم دلمون می خواد پیشرفته و متمدن باشیم. اونها از وقتی دین رو کنار گذاشتند اینقدر پیشرفت کردند، ما هم باید همون راه رو بریم. البته این رو هم بگم که خود این کشورهای غربی هم بدشون نمیاد که کشورهای جهان سوم بالا بیاند و رشد کنند. حالا ببینید بعد که ما موفق شدیم و مشکلات اقتصادی رو برطرف کردیم و یک کشور متمدن ساختیم، اون موقع است شما می فهمید و رو سیاهی به ذغال می مونه. 👇👇👇 ادامه ...
... 👨‍🎓 آقا سهیل! میشه یه سوال از شما بپرسم؟ - سهیل: آره، اصلا ما اومدیم سوالات مردم رو جواب بدیم. 👨‍🎓 ما الان چندمین کشور جهان سوم ایم که غربی ها خیلی دلشون می خواهد ما رو متمدن و سکولار کنند؟ آیا اولین کشور هستیم؟ - سهیل: نه، اولین که نیستیم چون غربی ها خیلی ساله دارن برای متمدن شدن کشورهای دنیا کار می کنند. 👨‍🎓 پس کار برای قضاوت راحت تر شد، چون میتونیم نتیجه کار و دستپخت این غربی ها رو تو این کشورها، و صداقت شون را ببنیم. چند تا کشوری که غربی ها خیلی محبت کردن طرح دین زدایی و سکولاریسم رو تو اونجا اجرا کردن و شبیه ما مسلمان هستند، همین کشور مصر و ترکیه وتونس است. خوبه ببینیم الان وضعیت استقلال این کشورها و میزان وابستگی اونها به همین کشورهای غربی چقدره؟ اقتصاد و علم و فن آوری این کشورها در چه حالیه؟ مهمتر اینکه فرهنگ غربی چه سوغاتی برای مردم این کشورها و خانواده های اونها به همراه آورده؟ 🔹 حمید یه کم مکث کرد و بعد گفت: آقا سهیل می خواهی شما بگی یا من بگم؟ سهیل که به نظرم همین اول کار یکم کم آورده بود و می خواست مهماتش رو جمع کنه تا یه ضربه کاری بزنه گفت: حالا شما نظرت رو بده منم میگم. 👨‍🎓 حمید ادامه داد: یه نگاه به وضعیت بد این کشورها تو شاخصه هایی که گفتم نشون میده کشورهای غربی نه تنها در حرف هاشون صداقت نداشتن، بلکه به دنبال فریب و سلطه استعماری بودن. شگرد اونها هم این بوده که ابتدا این فکر رو تو مردم این کشورها القا می کردند که باید برای رسیدن به پیشرفت از دینتون دست بردارید و بعد سکولاریزه کردن کشور رو تو دستور کار گرفته و یه فرد سکولار رو تو اون جوامع سر کار می آورند و این طوری به اهداف استعماری و چپاول اون کشورها می پرداختند. - سهیل: اصلا معلومه شما چرا اینقدر به این کشورهای غربی بدبینی؟ چپاول یعنی چی، استعمار یعنی چی؟ کجا یه نیروی نظامی اونها تو این کشورها حضور داره؟ اتفاقا برعکس مردم این کشورها خودشون دارن کشورشون رو اداره می کنند. همینه که میگم این فکرهای پوسیده و قدیمی رو باید کنار زد و درهای کشور رو به سوی دنیا باز کرد. 👨‍🎓 آقا سهیل! شما چیزی به نام استعمار نو شنیدی؟ بابا، الان که خیلی کم یه کشور رو به صورت نظامی اشغال می کنند، بلکه بیشتر از راه فکر و اندیشه وارد شده و افکار اون کشور رو اشغال می کنند و بعد اونها رو به بردگی فکری در میارن. اون موقع است که به راحتی و توسط خود همون مردم، ثروتها و منافع طبیعی و انسانی آنها را به غارت می برند. - سهیل: آخه چرا شما واضحات رو انکار می کنی؟ مگر غربی ها از وقتی دین رو شستن و کنار گذاشتن اینقدر رشد نکردند؟ 👨‍🎓 چرا این حرف تا حدودی درسته، اما میدونی اشکال کار کجاست؟ اینه که میان دین مسیحیت و اسلام خیلی فرقه. دین مسیحیتی که تحریف شده و ضد علم و دانشمندان بود کجا، و دین جامع اسلام با این همه تاکید به کسب علم و دانش کجا! اتفاقا همان طور که خود غربی ها هم اذعان کردند، نقطه شروع پیشرفت اونها در علم و فن آوری، آشنایی با آموزه ها اسلامی بوده که توسط ترجمه متون دانشمندان اسلامی به اونها رسیده. ببین آقا سهیل، اگر یکم دقت کنی می فهمی که چرا اونها سعی می کنند اخلاق و حجاب و بقیه آموزه های دینی رو از ما بگیرند. آیا برای اینکه ما ترقی کنیم؟ زهی خیال باطل، نه! اونها می دونند که عمل به همین آموزه ها باعث رشد ما شده و همین ها جلوی اهداف سلطه جویانه اونها را گرفته، به همین خاطر هر جوری شده می خواهند اینها رو از ما بگیرن. 🔹 بحث که به اینجا رسید، سهیل که دیگه مهماتش تو این بحث تموم شده بود، دست پیش گرفت که پس نیفته، برای همین سریع بحث رو عوض کرد و یه حرف دیگه رو شروع کرد. 👈🏻 این داستان ادامه دارد ... ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص198 – 201 و مقاله کارنامه سیاه سکولاریسم، عبدالعزیر سلیمی، ندای اسلام، سال ششم، ش 24 •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت پنجم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (1) 🔹 احمد بصری، برای اثبات ادعاهای بی‎اساس خود از روش‎های نادرست و مغالطه آمیزی استفاده می‎کند که به نقل و نقد آنها می‎پردازیم: (در این بحث از کتاب «ره افسانه» نگارش محمد شهبازی، بسیار بهره گرفته شده است) 🔺 1. استفاده از روایات غیر معتبر و جعلی 🔹 احمد بصری و برخی از هواداران او برای اثبات ادعای بی‏اساس خود به روایاتی جعلی و فاقد اعتبار استدلال کرده‎اند؛ روایاتی که در منابع روایی متقدم از آن‏ها خبری نیست، بلکه از برخی کتاب‏های متأخر یا معاصر نقل شده است، بدون این‏که اعتبار آن‏ها ثابت شود. در این‏جا دو نمونه را بازگو می‎کنیم. 🔍 ادامه👇👇
... 🔺 روایت رسول خدا(ص) در مورد پادشاه عربستان! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 از مسند احمد ابن حنبل از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمود: «یحکم الحجاز رجل اسمه اسم حیوان، اذا رأیته حسبت فی عینه الحَوَل من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئا، یخلفه له أخ اسمه عبد الله، ویل لشیعتنا منه –أعادها ثلاثاً- بشرونی بموته أبشرکم بظهور الحجة (مأئان و خمسون علامة حتی ظهور الإمام المهدی، ص137): بر حجاز (عربستان) مردی که اسمش، اسم حیوان است، حکومت می‏کند [فهد= یوزپلنگ]. اگر از دور به او نگاه کنی، در چشمش انحراف می‎بینی؛ ولی اگر به او نزدیک شوی، در چشمش مشکلی نمی‏‎بینی. جانشین یا خلیفه‎اش برادرش خواهد بود که اسمش عبدالله است. وای بر شیعه ما از دست او (پس این جمله را سه بار تکرار کرد). بشارت مرگش را به من بدهید، تا شما را به ظهور حجت، بشارت دهم. در این روایت از مرگ پادشاه عربستان، به عنوان یکی از نشانه‏های ظهور امام زمان(ع) خبر داده شده است که احمد بصری آن را بر ملک فهد منطبق کرده است، زیرا فهد به معنای «یوزپلنگ» است (دابّة الارض و طالع المشرق، ص 34) به اعتقاد آنان، بر اساس این روایت، ما در عصر ظهور قرار داریم، پس قطعاً بایستی امام مهدی(عج) یا وصی و رسول ایشان و یا امر ایشان ظهور کرده باشند (وصی و رسول الامام المهدی(عج) فی التوراة و الانجیل و القرآن، ص 25 (با تعلیقه شیخ صادق محمدی) – این جزوه پاسخ به سؤالات یک زن مسیحی از احمد بصری او می‏باشد). 🔺 نقد ✅ 1. در منابع تبلیغاتی طرفداران احمد، اولین منبع نقل این روایت، کتاب «مأتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام المهدی(عج)» اثر محمد علی طباطبایی حسنی می‎باشد. با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی، روشن می‎شود که این روایت، وجود خارجی ندارد و تا کنون کسی آن را ذکر نکرده است. جالب اینکه نویسنده کتاب «250 علامت» نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا(ص) چنین می‎گوید: هذا الخبر نقله إلیَّ أحد الفضلاء المطلعین (مأتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام المهدی، ص 137)؛ این خبر را یکی از فضلای مطلع! برای من نقل کرده است. نویسنده کتاب «250 علامت»، اعتقاد دارد که نیازی به بررسی و جدا کردن روایات معتبر از غیر معتبر در مباحث مهدوی وجود ندارد (همان، ص 10) و با همین نگاه، به سخنانی عجیب منسوب به اهل بیت(ع) اشاره می‏کند و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده است، خود را از یاران امام زمان می‎داند و معتقد است که در حیات او ظهور اتفاق خواهد افتاد (همان، ص 202). ✅ 2. علایم ظهور از حیث نزدیکی و دوری به زمان ظهورو نیز از حیث حتمی و غیر حتمی (بدا پذیری و بدا ناپذیری) دو گونه‎اند. صرف نظر از عدم اعتبار روایت مزبور، دلالت آن نیز در گرو این است که از علایم حتمی و نزدیک زمان ظهور باشد و اثبات آن دلیل معتبر می‏خواهد. 🔍 ادامه👇👇
... 🔺 روایت خلع حاکم مصر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 عن علی(ع)... صاحب مصر علامة العلامات و آیته عجب، لها أمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر اسم الجد، إن خرج من الحکم، فاعلم ان المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا الیه فی قباب السحاب (الطائرات) أو ائتوه زحفاً و حبواً علی الثلج (المفاجأه، ص 412)؛ امام علی(ع) فرمود: صاحب مصر علامت علامت‏ها است و نشانه او آن است که دارای امارت (حکومت) است. قلب او، حسن است و سر او محمد و نام جدش را تغییر می‏دهد. اگر از فرمانروایی بیرون رفت، بدانید که مهدی درهای شما را خواهد کوبید. پس قبل از آن‏که درهایتان را بکوبد، به سوی او –ولو بر روی ابرها- پرواز کنید یا سینه خیز بر روی برف (یخ) بشتابید. هواداران احمد بصری گفته‏اند: مراد از پادشاه مصر، «محمد حسنی سید المبارک» می‎باشد که ابتدای نام او محمد، و وسط آن حسن است، و با حذف نام جد خود یعنی «سید» به صورت «محمد حسنی مبارک» خوانده شده و اکنون از حکومت خلع گردیده است؛ در نتیجه، مهدی باید درب خانه شما را زده باشد که آن هم احمد بصری است! (ادله جامع یمانی، ص 11). 🔺 نقد ✅ اولاً: سایت‏های رسمی احمد و منابع تبلیغاتی او، آدرس این سخن را کتاب «ماذا قال علی(ع) عن آخر الزمان» تألیف سید علی عاشور، دانسته‎‏اند؛ در حالی که اولین منبع این سخن را باید کتاب «المفاجأة بشراک یا قدس» تألیف محمد عیسی داود ذکر کرد. نقطه اشتراک این دو کتاب، این است که هیچ یک از منابع معتبر و مصادر اولیه نقل حدیث نیستند و با توجه به این‎که این افراد خود نیز از معاصران بوده و امیرالمؤمنین(ع) را درک نکرده‎اند، باید از منبعی معتبر آدرس دهند که چنین اتفاقی نیز رخ نداده است. ✅ ثانیاً: گویی مراد نویسنده کتاب المفاجأة، از عبارت «إن خرج من الحکم» سقوط و خلع نیست؛ بلکه اعتقاد دارد که صاحب مصر و محمد حسنی مبارک برای زمینه سازی ظهور، خروج و قیام کرده و از زمینه سازان ظهور مهدی(عج) است. وی، در قسمتی از کتاب خود، یکی از زمینه‏سازان ظهور را به نقل از جفر علی(ع) چنین معرفی می‎کند: مصر سند المهدی، ... و الذی فلق الحبّة و برء النسمة أنه للممهد للمهدی و هو عالی القد، أحمر الخد، ملیح الصورة، یغیر اسم الجد... (المفاجأة بشراک یا قدس، ص 373): مصر پشتوانه‎ای برای مهدی است. قسم به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، این سرزمین برای زمینه‎ساز ظهور مهدی است. او بلند بالا، سرخ رو و ملیح است. اسم جدش را تغییر می‏دهد. در جایی دیگر، گفته است: و الملک رجل یکنی المنصور، أبیض الوجه، مشربا بحمرة، أزهر الجبین، کبیر السن، لکنه قوی الجسد، و حاد الذکاء، یقال له «صاحب مصر»... و هو یسبق خروج فتی من الجزیرة العرب یسمی المهدی... (همان، ص 379): ملکی می‎آید که منصور و پیروز است، صورتش سفید مایل به سرخی است، پیشانی نورانی دارد، سنش بالا، اما دارای جسمی قوی است، و هوش بالایی دارد. او را صاحب و حاکم مصر می‎دانند و قبل از خروج جوانی از جزیرة العرب که مهدی نامیده می‎شود، خروج خواهد کرد. ✅ ثالثاً: اشکال دلالی وارد بر استدلال قبل، بر این استدلال نیز وارد است. عبارت «سیطرق ابوابکم» نیز بیان‎‏گر وقوع ظهور در آینده است نه در زمان حال. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
📜 ــــــــــــــــــــــــــــ 💠 این قسمت: «دلت پاک باشه»، یه جمله سکولاریستی ــــــــــــــــــــــــــــ 👨‍🎓 سلام مسعود، چقدر کم پیدا شدی؟ یه وقت ها، جلسه هیات و قرآن خوانی هم می آمدی اما چند وقت دیگه نمی آیی. 🧔 وقت نمی کنم، گرفتار کار تو شرکت شدم. اصلا تو چرا اینقدر تو این برنامه ها شرکت میکنی. 👨‍🎓 حالا نیامدنت مشکل نیست اما از وقتی رفتی تو شرکت، انگار یه خورده حرفهات تغییر کرده؛ درست میگم یا نه؟ 🧔 راست شو بخواهی آره. یک نفر تو شرکت ما کار می کنه که خیلی آدم خوب و مردم داری است. تو کارش اصلا کلک و حقه نیست و خیلی دستش پاکه، اما نماز و روزه نمیگیره و به اینها اعتقادی نداره، وقتی هم بهش میگی، میگه اون چه مهمه انسانیت است و مهم اینه که دل آدم پاک باشه. الان به نظرت این آدم بهتره یا اون مسئولی که میگن روی در اتاقش نوشته بود بدون وضو وارد نشوید و بعد هم همیشه چفیه می انداخت و نمازش نیم ساعت طول می کشید، اما یک دفعه معلوم شد چند هزار میلیارد پول بی زبون رو اختلاس کرده و رفت کانادا. راست شو رو بخواهی من هم فکر می کنم، مهم انسانیت است، حالا طرف نماز خوند یا نخوند، انسانیت هم به مردم داری و دل پاکه، و به سجاده و تسبیح و مهر نیست. 👇👇👇 ادامه ... ...
👨‍🎓 ببین من سه تا نکته برات میگم رویش فکر کن، بعد هر چی خواستی بگو. 🔹 نکته اول اینکه ما باید مسائل مختلف رو از هم جدا کنیم و برای همه اون ها یک حکم یکسان ندهیم. مثلا یه دانش آموزی که نمره ریاضیش 20، نمره علومش هم 20، اما نمره املائش خیلی کم باشه، نباید بگیم همه نمراتش عالیه، بلکه باید بگیم نمره دو تا درس اولش خیلی خوب و عالیه، اما نمره درس سومش بد است. خب در مورد اون آقایی هم که گفتی مردم دار و اهل خلاف نیست، تو این کارها، خیلی عالیه و نمره اش 20، اما در این که نماز نمیخونه نمره اش صفر است. اینها رو باید از هم جدا کرد. علاوه بر اینکه نماز رو هم نباید دست کم گرفت. کسی که حاضر نباشه در برابر این همه نعمت هایی که خالق هستی به اون داده سر به سجده بذاره و شکر کنه چیز کمی نیست. از اون طرف درباره اون آقایی که میگی هم نماز میخونه و هم اختلاس میکنه هم همین طور است. یعنی اگر نمازش ریائی نبوده باشد از این جهت نمره اش 20، اما از این جهت که اختلاس کرده خیلی نمره اش پایین و باید بشدت مجازت بشه. ▫️جالبه که تو یه روایتی دیدم امیرالمؤمنین (ع)، با اینکه فرعون سمبل طاغوت و جایش ته جهنم است، اما حضرت این تفکیک رو انجام داده و فرموده فرعون با اینکه خیلی بد بود اما سه تا خصلت خوب داشت: به دیگران طعام می داد، غیور بود و ملاقات افراد با او راحت بود. 🔹 نکته دوم اینکه اخلاق تنها یک مقوله این جهانی نیست، بلکه به آخرت و زندگی پس از این جهان هم مربوط میشه. ما که معتقد به دنیا و آخرت هستیم، نباید در قضاوت ها تنها جنبه دنیایی را در نظر بگیریم. این یه فکر اشتباه سکولاریستی و یک برنامه استعماری است که دشمن در غرب می خواهد به ما القا کند و همون نقطه حساسی که اون ها برای سکولار سازی جوامع اسلامی در پیش گرفته اند. ببین آقا مسعود! در اخلاق سودگرایانه سکولار، چیزی غیر از آثار و فواید دنیوی اعمال مطرح نیست. این اخلاق ریشه در اومانیسم و لیبرالیسم داره که در آنها، خدا، آخرت، زندگی بعد از مرگ و مثل اینها در تبیین اخلاق و سیاست مطرح نیست. میدونی اندیشه درست چیه؟ اینه که در عین عقیده و اهمیت دادن به زندگی اخروی و بهشت و جهنم و رضا یا غضب الهی، به فواید و ضررهای دنیوی اعمال خوب و بد هم توجه بشه. مثلا دین اسلام در مورد روزه هم به عامل تقوا افزایی اون اشاره کرده و هم روزه را باعث صحت و تندرستی بدن میدونه (لعلکم تتقون: بقره، 182، صومو تصحوا: روایت نبوی). 🔹 نکته آخر هم اینکه این مقایسه ای که کردی درست نیست و آنچه گفتی کلیت نداره. مگر همه کسانی که نماز نمی خوانند مردم دار و خوش اخلاق هستند و از اون طرف تمام کسانی که نماز می خوانند، اختلاس گر و شیاد هستند؟! 🧔 حرفات درسته و چیزی برای گفتن ندارم. بازهم روی حرفات بیشتر فکر می کنم. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص134–136 •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت ششم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (2) 🖋 2. تقطیع روایات: تقطیع و برش زدن روایات، از نمونه شگردهای مدعیان دروغین است که با این عمل، راهی برای اثبات ادعای خود جست‏وجو می‎کنند. احمد بصری نیز برای اثبات ادعای خود، از این شیوه استفاده کرده است که سه نمونه را بازگو می‎کنیم: 🔺 احمد از بصره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 أن الصادق(ع) سمی أصحاب القائم(ع) لأبی بصیر فیما بعد فقال(ع)... «و من البصرة أحمد» (بشارة الاسلام، ص 219. نویسنده این کتاب در سال 1336هّ. ق فوت کرده است.)؛ امام صادق(ع) در معرفی یاران حضرت مهدی(عج) فرمودند: ... «از بصره، احمد است». هواداران احمد بصری، با استناد به روایت فوق گفته‏ اند: اهل بیت (ع) به نام احمد تصریح کرده‎اند و این از مصادیق بیان امامت یک امام از سوی امام قبل از خود است. 🔍 ادامه👇👇 ...
🔺 نقد ✅ منبع اصلی این روایت، کتاب دلائل الامامة ابن جریر طبری است. البته در انتساب این کتاب به «محمد بن جریر طبری» تردید وجود دارد (فصلنامه علوم حدیث، سال دهم، شماره 37 و 38، ص 223)؛ اما قدمت آن، به قرن پنجم هجری می‏رسد و از منابع متقدم به حساب می‎آید (ر.ک: الذریعة، ج8، ص 242). منابع متأخر نیز این روایت را از دلائل الامامة نقل کرده‎اند، با مراجعه به متن اصلی روایت، درمی‎یابیم که متن کامل، به دست احمد بصری تقطیع شده و عبارت کامل روایت چنین است: «وَ من البصرة، عبد الرحمن بن الاعطف بن سعد، و احمد بن مُلیح، و حمّاد بن جابر» (دلائل الامامة، ص 575.). به تصریح روایت، فردی که با نام احمد از بصره می‎باشد، احمد، فرزند ملیح است، نه فرزند اسماعیل و این روایت، نه تنها تصریحی بر نام احمد بن اسماعیل بصری ندارد؛ بلکه دلیلی برای رد ادعای او می‎باشد. 🔺 اولین یار مهدی(ع) از بصره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 عن علی(ع)...الا و انّ اوّلهم من البصرة (بشارة الإسلام، ص 221): امیرالمؤمین(ع) در خطبه‎ای فرمودند: اولین یاران مهدی، از بصره‎اند. به اعتقاد هواداران احمد بصری، در این روایت، تصریح شده است که اولین یاران مهدی(عج) از بصره می‎باشند. و احمد بن اسماعیل نیز متولد شهر بصره است. لذا این روایت به او اشاره نموده است. 🔺 نقد ✅ در این روایت نام احمد بصری ذکر نشده است و ادعای او را ثابت نمی‌کند؛ اما نکته مهم‎تر اینکه این روایت نمونه‎ای دیگر از تقطیعات صورت گرفته به دست احمد می‎باشد، زیرا ادامه آن را که ادعای او را باطل می‏کند، ذکر نکرده است. این روایت قبل از «بشارة الإسلام» در کتاب «الزام الناصب» نقل شده است (الزام الناصب در سال 1324ق و بشارة الاسلام در سال 1332 نگارش یافته است). این کتاب، روایت را با عنوان «خطبة البیان» از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‎کند (ر.ک: تأملی نو در نشانه‎های ظهور، ج1، ص 28) . هر دو منبع، نام افرادی را که به عنوان یار مهدی(عج) در بصره ذکر شده، علی و محارب آورده‎اند. الا وان اولهم من البصرة و آخرهم من الأبدال، فأما الذین من البصرة فعلی و محارب (بشارة الاسلام، ص 211). 🔺 پیش‎گویی سطیح کاهن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 فقال سطیح: ... فعندها یظهر ابن المهدی (بشارة الاسلام، ص 187): سَطیح کاهن می‏گوید: در «آخر الزمان، فرزند مهدی ظهور خواهد کرد». به گمان پیروان یمانی دروغین، با توجه به این‏‎که احمد، فرزند حضرت مهدی(عج) است، این سخن به ظهور او اشاره دارد. 🔺 نقد ✅ به فرض این‎که این خبر، درست نقل شده باشد، بر ادعای احمد دلالت نمی‎کند؛ چرا که تصریحی به نام او نشده است. اما نکته مهم‎تر، تقطیع خبر دیگری است که نشان از راهزنی علمی این گروه دارد. کهن‎ترین منبعی که قسمتی از عبارت‎های این خبر را ذکر کرده، کتاب «الملاحم» ابن المنادی( 336ق)، از محدثین اهل سنت است (ص 51). در میان عالمان شیعی نیز اولین منبع نقل این خبر، کتاب «مشارق انوار الیقین» (ص200) اثر حافظ رجب برسی (813ق) است و تمام منابع متأخر دیگر مانند بحارالانوار از این کتاب نقل کرده‎اند. با رجوع به کتاب مشارق انوار الیقین و مصدر نقل بشارة الاسلام که کتاب بحار الانوار است، متوجه می‎شویم که در بشارة الاسلام، اشتباه چاپی رخ داده و عبارتی از قلم افتاده است و متن صحیح خبر چنین است: فعندها یظهر ابن النبی المهدی (همان؛ بحارالانوار، ج51، ص 163): در آخرالزمان، فرزند رسول خدا(ص)، یعنی حضرت مهدی(عج) ظهور خواهد کرد. این، همان اعتقاد همه مسمانان جهان است که روزی حضرت مهدی(عج) که از نسل رسول خدا(ص) می‎باشد، ظهور خواهد کرد. یکی از افراد این گروه (مانند عبدالرزاق الدیراوی) در این باره گفته است: اشتباه از صاحب کتاب بشارة الاسلام است و به انصار و احمد بصری ارتباطی ندارد. باید پرسید: این فرد، چگونه امامی معصوم و دارای علم غیب است که نمی‎تواند اصل کلام را تشخیص دهد؟ آیا امامی که نتواند غلط ویراستاری یک نویسنده از روایات اجدادش را بفهمد صلاحیت امامت دارد؟ یا بار دیگر جعفر کذاب دیگری ظهور کرده است؟ ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
📜 ــــــــــــــــــــــــــــ 💠 این قسمت: سکولاریسم و مساله حجاب ــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 یوسف، جوانی تیز هوش و با استعداد است که برای ادامه تحصیل به ترکیه رفته و بعد از چند سال توانسته دکترای خودش را بگیرد. او اکنون به ایران برگشته و به سراغ دوستان سابق خود می رود. در یکی از این دیدارها حمید را می بیند و به گفتگو با او می نشیند. 🧔 سلام حمید، ماشاءالله مثل همیشه سرحال و غبراق و مشغول فعالیت، بابا! یه کم هم استراحت کن. 🧔🏻 سلام آقا دکتر، چطوری، چطور شده به فقرا سر زدی؟ 🧔 هیچی گفتم بیام با هم یه کم گپ بزنیم. 🧔🏻 خیلی کار خوبی کردی. 🧔 میگم حمید این جریان زن زندگی هم عجب داستانی شده ها. راستی خیلی دلم می خواست عقیده ام رو تو این زمینه برایت بگم ببینم نظر تو چیه؟ 🧔🏻 ما ششدانگ در خدمتم. 🧔 به نظر من مساله حجاب اینقدرها هم اهمیت نداره و نباید تو کشور درباره اون اینطور سختگیری بشه. ببین همین کشور ترکیه که من چند سال توش درس خوندم با اینکه خیلی از مردمش مسلمان اند، اما قسمتی از زن ها حجاب ندارند، با این حال آدم هایی داره که با ایمان و معتقدند. اون ها برخی ارزش های اخلاقی مثل صداقت، مردم داردی، وفاداری به خانواده، امانت داری و مثل این ها رو قبول دارند، اما مساله حجاب برای اونها مطرح نیست و اصلا چندان اهمیتی نداره. 👇👇👇 ادامه ... ...
🧔🏻 قبل از اینکه جوابت رو بدم میشه این سوال من رو جواب بدهی: ❓وضعیت جوانهای اونجا از نظر اخلاقی چجوره؟ وضعیت خانواده ها چطوره؟ آیا این مقدار صفا و صمیمیت و احترامی که بین خانواده های ایرانی هست، اونجا هم هست؟ 🧔 خب همه جا جوان خوب و بد داره، اما اگر نسبت به ایران بسنجم، وضع جوان های اونجا تعریف چندانی نداره. از جهت خانواده هم دروغ چرا بگم، این صفا و صمیمیتی که تو خانواده های ایرانی هست هیچ جا نیست. 🧔🏻 منم همین رو می خواستم بدونم. ببین در مورد اون چه سه نکته رو در نظر بگیر: ✅ اول: اگر دقت کنی اصلا در ایران در مورد حجاب سختگیری نیست و اون حد شرعی که در دین گفته یعنی «وجه و کفین» به کسی اجبار نمیشه. بیخودی هی میگن: حجاب اجباری، حجاب اجباری! چرا، پوشش اجباری هست که اون هم تو همه دنیا حدودی از اون پذیرفته شده. سختگیری هم اگر هست نسبت به کسانی است که واقعا پوشش نامناسبی دارند و اگر جلوی اونها گرفته نشه ناهنجاری های رو گسترش میدن و آتیشی بپا می کنند که اول و بیشتر دامن خود خانم ها رو میگیره. ✅ دوم: اون چه درباره وضعیت خانواده و جوانها تو ترکیه نسبت به ایران گفتی، نشون میده که همین مقدار حجابی که در ایران هست لااقل تونسته کار خودش رو انجام بده و جلوی آسیب های زیادی رو بگیره. پس نباید گفت حجاب چیز مهمی نیست، اتفاقا خیلی هم مهمه. ✅ سوم: حجاب یک مقوله دو سویه است: یک سویه اون که عقل هم اون رو درک میکنه مربوط به زندگی دنیا است و یک سوی اون که دستور الهی است مربوط به آخرت هم میشه. بنابراین بر فرض که بگیم حجاب اثری تو زندگی دنیا نداره (که داره)، با این حال از جهت اخروی هم دارای آثار و تبعات مهمی از قبیل پاداش و عقاب است. پس نباید این مسائل را تنها دنیوی و این جهانی نگاه کرد. 🧔 میشه راجع به دنیوی و این جهانی قکر کردن بیشتر توضیح بدی. آخه یه عده از مسلمون های ترکیه عقیده دارند اگر کسی کار خلافی انجام بده تو همین دنیا عقوبت میشه و اگر کار خوبی انجام بده تو همین دنیا پاداشش رو میگیره، و دیگه سخنی از آخرت نیست. یه سریالی هم چند وقت قبل تلویزیون ایران نشون داد به اسم «کلید اسرار» که ساخت ترکیه بود. یادته که! تو اون سریال هم با اینکه برای زن ها حجابی مطرح نبود اما نشون می داد که کارهای انسان چه آثار خوب و بدی میتونه برای اون ها تو همین دنیا داشته باشه. 🧔🏻 این ها نتیجه همون طرح سکولارسازی ترکیه است که توسط کشورهای غربی پیاده شده، یعنی همان کاری که در کشور ما در زمان رژیم قبل انجام می شد. مگر نبود که در روزنامه ها سعی می کردند افراد بی حجاب رو دارای عفت معرفی کنند و بگویند چادر در عفت چندان تاثیری نداره و یا در سینماها و یا اشعار افرادی مثل ایرج میرزا، افراد محجبه رو افرادی فاسد معرفی کنند؟ در ترکیه هم این طرح متاسفانه پیاده شده و این همان نگاه دنیوی و این جهانی است که به دنبال نفی دین است و سعی داره ارتباط دنیا و آخرت را قطع کند. اینها مفاهیمی مثل: حلال و حرام و راست و دروغ و وفای به عهد و امانت داری و ... را ذکر می کنند (یعنی همان هایی که در قرآن و روایات بیان شده) اما تنها با نگاه دنیوی و این جهانی به آنها بپردازند. متاسفانه اخلاق سکولار با طرح کردن فواید و لذات افعال و کشف رابطه آنها به نحو عقلی و تجربی، تلاش میکنه اخلاق را خالی از اندیشه خدا کنه. 🧔 خب مگر در اسلام هم مساله عقوبت دنبوی مطرح نیست؟ 🧔🏻 چرا! در اسلام هم این عقیده هست که برخی در دنیا و قبل از مرگ نتیجه اعمال خودشون را می بینند، اما این تنها بخشی از عقوبت الهی است و قسمت عمده آن که مربوط به آخرت است باقی است، علاوه بر اینکه این عقوبت های دنیوی شرایطی داره که شامل همه گناهان و همه افراد نمیشه. 🧔 خدا خیرت بده حمید، کار تو درسته. واقعا این سکولاریسم اندیشه عجیبی هست و ریشه اون رو تو خیلی جاها میشه دید. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص134–136 و مقاله «خرافه ای‌به نام سکولاریسم ...»، خبرگزاری دانشجو •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam