eitaa logo
دروس خارج حضرت استاد ربانی گلپایگانی
1.5هزار دنبال‌کننده
177 عکس
49 ویدیو
489 فایل
ارتباط با کانال از طریق @h_mojtabazadeh آرشیو صوت ها از طریق سایت مدرسه فقاهت http://eshia.ir/Aqaed/Archive/
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ قاعده دوم: صرف جرح داشتن راوی دلیل ضعف وی نیست 🔹 ابن صدیق الغماری می گوید: به صرف اینکه یک راوی دارای جرح هایی است، روایت او کنار گذاشته نمی شود، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه در مورد افرادی جرح های شدیدی بیان شده، اما با این حال صاحبان صحیحین از آنان در کتاب های خود روایت نقل کرده اند. این بدان خاطر است که آن قدح ها در نظر آنان ثابت نبوده است. در ادامه چند نمونه بیان می شود: 1. اسماعیل بن ابی اویس. ابن معین وی را سارق حدیث و دروغگو، و نسائی وی را ضعیف دانسته است. عقیلی نیز وی را در کتاب ضعفاء خود آورده است، و حتی از خود این راوی نقل شده که گفته است: من برای اهل مدینه حدیث جعل می کردم تا دعواها را حل کنم. با این حال بخاری و مسلم از وی حدیث نقل کرده اند. 2. زید بن جمال. ابن معین وی را کذاب و نسائی او را متروک دانسته و ابن حبان گفته است: وی حدیث منکر نقل می کرده است. با این حال بخاری از وی حدیث نقل کرده است. 3. احمد بن حسان مصری نمونه دیگر است. ابن معین قسم می خورد که وی دروغ گو است، با این حال از رجال صحیحین است. 4 و 5. نعیم بن حماد و عکرمه غلام ابن عباس نیز همین گونه هستند. 🔹 ابن صدیق غماری سپس درباره حدیث مدینه العلم و ابالصلت هروی که مورد گفت و گو در این حدیث است می گوید: هر چند درباره وی قدح هایی وجود دارد اما این قدح ها پذیرفته شده نیست و لذا حدیث وی از جهت صحت مشکلی ندارد. 🤔 اشکال: ممکن است گفته شود: وجه اینکه ائمه حدیث این افراد را ثوثیق کرده اند این بوده که این جرح ها برای آنها ثابت نبوده، و این افراد در نظر آنها ثقه بوده اند، نه اینکه اعتقاد به ضعف آنها داشته و با این حال از آنان نقل حدیث کرده اند. 😊 پاسخ 🔹 اولا: همین سخن را در مورد ابالصلت نیز می توان گفت، زیرا بزرگانی مانند ابن معین وی را توثیق کرده اند و این نشان می دهد که وی را موثق می دانستند. 🔹 ثانیا: بخاری و مسلم گاه موارد ضعف راوی را می شناختند و با این حال از آنان حدیث نقل می کردند. ابوزرعه به مسلم اعتراض کرده که چرا از بعضی از ضعفا حدیث نقل کرده است. وی با پذیرش این مساله در پاسخ گفته است: این روایت از طرق دیگری که موثق است نقل شده است و دیگر اینکه دارای متابعات و شواهد است که سبب می شود ضعف آن جبران شود. همین مساله در مورد روایت ابالصلت نیز وارد است زیرا روایت وی نیز دارای متابعات و شواهد فراوانی است. 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam
📣 | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث ⭕️ قاعده سوم و چهارم 🔹 ابن صدیق الغماری که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم از روش های جالبی استفاده کرده است که می تواند برای کسانی که در زمینه امامت کار می کنند، سودمند و مفید باشد. در سلسله مباحث پیش رو به بررسی این روش ها می پردازیم. 🔹 خلاصه آنچه بیان شد: 1️⃣ قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ. و اگر از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث منکر نباشد، دلالت بر صحت آن دارد. 2️⃣ قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد. 👇 در ادامه به بررسی سومین و چهارمین قاعده می پردازیم. ...
⭕️ قاعده سوم و چهارم: جبران ضعف روایت به سبب شواهد و متابعات 🔹 گاه حدیثی به تنهایی دارای وجه ضعف است و نمی توان از جهت راویان آن را پذیرفت، اما آن حدیث دارای شواهد و متابعات فراوانی است که وجود آنها ضعف آن روایت را جبران کرده و آن حدیث را معتبر و قابل پذیرش می کند. ▪️حدیث متابع چیست؟ متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد اما از طرق دیگری یعنی با راویان دیگری نقل شده است. ▪️حدیث شاهد چیست؟ شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است. 🔹 وجود متابعات و شواهد یکی از مواردی است که به عنوان یک قاعده رجالی پذیرفته شده است و صاحبان صحاح از آن فراوان بهره گرفته اند. مثلا ترمذی بر اساس شواهد روایی به اثبات برخی روایات ضعیف پرداخته است و یا ذهبی از همین شیوه در «میزان الاعتدال» برای اثبات صحت حدیث بهره گرفته است. همین شیوه در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم هم بکار رفته است. وقتی ابوزرعه به مسلم اعتراض کرده که چرا از بعضی از ضعفاء حدیث نقل کرده، وی با پذیرش این مساله در پاسخ گفته است: این روایت از طرق دیگری که موثق است نقل شده است و دیگر اینکه دارای متابعات و شواهد است که سبب می شود ضعف آن جبران شود. 🔹 ابن صدیق الغماری از همین روش برای اعتبار ابالصلت هروی در حدیث مدینه العلم که مورد مناقشه هست استفاده کرده و گفت است: بر فرض که نتوانیم موثق بودن این راوی را اثبات کنیم، اما وجود احادیث متعدد مشابه این حدیث که با همین لفظ آمده و یا از جهت محتوا و مضمون مشابه آن است، این ضعف را جبران کرده و آن را حدیث معتبر و قابل قبولی کرده است. برخی از کسانی که همانند روایت ابالصلت را روایت کرده اند عبارتند از: محمد بن جعفر فیدی، محمد فقیه، مجاهد، سلمه، رازی، رجاء بن سلمه و دیگران. 🔹 بنابراین طبق قاعده پذیرفته شده نزد عالمان رجالی، اگر روایتی متابع و شاهد داشته باشد، هر چند راویان آن ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam
📣 | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث ⭕️ قاعده پنجم 🔹 تاکنون چهار قاعده اثبات صحت حدیث از کتاب «فتح الملک العلی» بیان شد. نویسنده این کتاب که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث «مدینه العلم» از 9 روش استفاده کرده است که در ادامه به پنجمین روش وی می پردازیم. 🔹 خلاصه قواعد بیان شده: 1️⃣ قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ. و اگر از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث منکر نباشد، دلالت بر صحت آن دارد. 2️⃣ قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد. 3️⃣ قاعده سوم: اگر روایتی متابع داشته باشد، هر چند راویان آن روایت ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد اما از طرق دیگری نقل شده است. 4️⃣ قاعده چهارم: اگر روایتی دارای شواهد باشد، می تواند ضعف آن را جبران کند. شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است. 👇 در ادامه به بررسی پنجمین قاعده می پردازیم. ...
⭕️ قاعده پنجم: نقل حدیث از طرق متعدد 🔹 طبق قاعده پذيرفته شده نزد عالمان اهل سنت و شيعه، اگر احاديثی به صورت متعدد نقل شده باشد، هر چند بررسی تک تک آنها اطمينان آور نباشد، اما اين کثرت طرق جبران ضعف سند آنها را کرده و آن روايت در رديف روايات صحيح يا حسن قرار می گيرد. اين قاعده با عنوان «يقوی بعضها بعضا» شناخته می شود. 🔹 ابن صدیق الغماری درباره این روش می گوید: «اننا لو حکمنا علی جميع هذه الطرق و الشواهد بالضعف، و لم نحکم بشی منها بالصحه و الحسن فان الضعيف الذی هو من هذا القبيل يرتقی الی درجه الصحيح ...». اگر فرض کنيم همه طرق روايتی ضعيف باشد، در صورتی که دارای تعدد طرق باشد آن روايت صحيح خواهد بود، زيرا شاخص روايت صحيح آن است که در آن ظن غالب به صحت راوی داريم. حال خبر ضعيف نيز اگر از طرق متعدد نقل شود اين مجموع سبب می شود ظن به صحت آن حاصل شود، هر چند اگر تک تک آنان را مورد بررسی قرار گيرد اين ظن غالب حاصل نمی شود. 🔹 فخر رازی نيز گفته است: قاعده «يقوی بعضها بعضا» در جايی جاری می شود که هر کدام از روايات به تنهايی ضعيف باشند تا احتجاج به مجموع آن ها صحيح باشد، اما اگر بعضی از آنها صحيح باشند در اين صورت ديگر اين قاعده جاری نيست، زيرا همان روايت صحيح اصل قرار گرفته و مابقی به عنوان شواهد آن روايت قرار می گيرند. ▪️دو شرط اجرای این قاعده: 1️⃣ دليل معارض اقوی بر خلاف آن نباشد و يا بر خلاف مسلمات و قطعيات نباشد. 2️⃣ ضعف حديث به جهت مرسل يا مقطوع بودن سند و يا مجهول بودن راوی و يا ضعف حفظ راوی و مانند آن باشد، در اين صورت است که تعدد طرق اين عيوب را بر می دارد، اما اگر راوی متهم به کذب و فسق باشد ديگر اين قاعده جاری نخواهد بود. 🔹 ابن صدیق الغماری از همین روش برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم استفاده کرده و گفته است: حدیث مدینه العلم از طرق دیگری غیر از ابن عباس هم روایت شده است که از جمله آنها، طریق امیرالمومنین (ع) و جابر بن عبدالله انصاری است. این تعدد طرق باعث اعتبار آن حدیث خواهد بود. 🔹 ابن جریر، طریق نقل حدیث مدینه العلم از امیرالمومنین (ع) را صحیح دانسته است، اما برخی به دو دلیل بر آن اشکال گرفته اند: یکی اینکه نقل این حدیث از امیرالمومنین (ع) متفرد است و تنها یک نفر آن را نقل کرده است و دیگر اینکه سلمه بن کهیل که در سند این روایت آمده نزد آنان حجت نیست. 🔹 صدیق غماری کلام ابن جریر در صحیح دانسته و گفته است: اشکال دیگران بر او وارد نیست، زیرا اولا: این حدیث طرق دیگری دارد که از امیرالمومنین (ع) نقل شده است که عبارت است از: روایت حارث بن اعور و عاصم بن ضمره که از علی بن ابی طالب (ع) نقل کرده اند. ثانیا: اشکال بر سلمه بن کهیل نیز مقبول نیست، زیرا بخاری و مسلم به کلام او در نقل حدیث استناد کرده و بزرگانی همچون ابن معین، ابوحاتم، ابوزرعه، عجلی، یعقوب بن شعبه، احمد بن حنبل، سفیانی و نسائی وی را توثیق کرده اند . با وجود این همه توثیقات چگونه می توان وی را ضعیف دانست؟ 🔹 ابن صدیق در ادامه به نکته مهمی اشاره کرده می گوید: بله برخی به خاطر شیعی بودن سلمه، وی را رد کرده اند، اما این اصلی باطل است که در رد حدیث، شیعه بودن خصوصا آن گاه که فضیلت امیرالمومنین (ع) را نقل کند ملاک گرفته می شود. 🔹 در مورد حدیث جابر هم باید دانست که حاکم در مستدرک این حدیث را نقل کرده و اسناد آن صحیح دانسته است. خطیب بغدادی نیز آن را نقل کرده و گفته است از عبدالرزاق غیر از احمد بن عبدالله نقل نکرده است ابن صدیق الغماری می گوید: این سخن خطیب صحیح نیست، بلکه دیگران نیز از عبدالرزاق این حدیث را نقل کرده اند. عبدالرزاق می دانست که هر کسی فضایل امیرالمومنین (ع) را نقل کند ترور شخصیت شده و برچسب جرح بر او زده می شود و مورد اتهام و تکذیب قرار می گیرد. ذهبی درباره عبدالرزاق گفته است او فرد موقع شناسی بود و جسارت نمی کرد. خدا از سر تقصیر ذهبی بگذرد که نقل روایات فضایل امیرالمومنین (ع) را جسارت می داند (فتح الملک العلی، صدیق الغماری، ص56 و 59). 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam
📣 | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث ⭕️ قاعده ششم 🔹 تاکنون پنج قاعده اثبات صحت حدیث از کتاب «فتح الملک العلی» بیان شد. نویسنده این کتاب که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث «مدینه العلم» از 9 روش استفاده کرده است که در ادامه به ششمین روش وی می پردازیم. 🔹 خلاصه قواعد بیان شده: 1. قاعده اول: اگر از راوی حدیث، عده زیادی نقل روایت کنند و متن حدیث او منکر نباشد، حدیث او صحیح است هر چند درباره وی توثیقی نیامده باشد. 2. قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها ثابت نباشد، کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد. 3. قاعده سوم: اگر روایتی متابع داشته باشد، هر چند راویان آن ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد، اما از طرق دیگری نقل شده است. 4. قاعده چهارم: اگر روایتی دارای شواهد باشد، می تواند ضعف آن را جبران کند. شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است. 5. قاعده پنجم: کثرت طرق نقل حدیث که از آن با عنوان «یقوی بعضها بعضها» یاد می شود، ضعف سند را جبران کرده و آن روایت را در حد صحیح یا حسن قرار می دهد. 👇 بررسی ششمین قاعده ... ...
⭕️ قاعده ششم: تعدد مخارج حدیث یا نقل از صحابی مختلف 🔹 از جمله روش هایی دیگری که ابن صدیق الغماری برای اثبات صحت حدیث از آن استفاده کرده، مساله تعدد مخارج حدیث یا نقل از صحابی مختلف است. بر اساس این روش و طبق دیدگاه بسیاری از عالمان رجالی اهل سنت، اگر طرق حدیث هر کدام به تنهایی صحیح نباشد، اما مخارج حدیث یعنی صحابه ای که آن ها نقل شده متعدد باشد، این امر سبب جبران ضعف آن حدیث و رساندن آن به درجه حدیث صحیح خواهد شد. 🔹 وی در این باره می گوید: « ان هذه المخارج الثلاثة ، قد حكم بصحة كل منها على انفراده كما رأيت، والحفاظ إذا وجدوا حديثا من هذا القبيل جزموا بارتقائه إلى درجة الصحيح ، وكثيرا ما يجزم المتأخرون كابن كثير والعلائي والعراقي والحافظ وتلميذه السخاوي بذلك وقد سلك الحافظ السيوطي هذا المسلك بالنسبة لهذا الحديث ... » (فتح الملک العلی، ص 60). اگر فرض بگیریم که احادیث مدینه العلم نقل شده از ابن عباس، امیرالمومنین (ع) و جابر بن عبدالله انصاری، تنها تنها هم صحیح نباشد این قاعده ای است که اگر حدیثی تعدد مخارج دارد و از طرق و صحابی مختلف نقل شده است، آن را حدیث صحیح گویند. حفاظ متاخر مثل ابن کثیر، علائی، عراقی، ابن حجر عسقلانی و شاگرد او شمس الدین سخاوی، جزم دارند به این مطلب که تعدد مخارج سبب رسیدن حدیث به مرز صحیح می شود. سیوطی نیز همین روش را نسبت به حدیث مدینه العلم بیان کرده و با اینکه ابتدا آن را حسن دانسته اما بعدا بر اساس روش تعدد مخارج و صحابی مختلف آن را صحیح دانسته است. 🔸 نکته: شواهد، متابعات، طرق و مخارج حدیث همه روش های مختلفی هستند که ابن صدیق غماری از آنها برای اثبات حدیث مدینه العلم استفاده می کند، اینها در روش مختلف هستند هر چند در نتیجه یکسان خواهند بود. 🔸 یک نمونه از شواهد حدیث مدینه العلم چنین است: رسول خدا (ص) فرمود: «عَلِيٌّ يُبَيِّنُ لِأُمَّتِي مَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ بَعْدِي‏»: علی (ع) بعد از من اختلافات را بیان می کند. لفظ حدیث با حدیث مدینه العلم یکسان نیست اما از جهت معنا مشابه است. 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam
📣 | 8 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث ⭕️ قاعده هفتم 🔹 تاکنون شش قاعده اثبات صحت حدیث از کتاب «فتح الملک العلی» بیان شد. نویسنده این کتاب که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث «مدینه العلم» از 8 روش استفاده کرده است. 🔹 خلاصه قواعد بیان شده: ▫️1. قاعده اول: اگر از راوی حدیث، عده زیادی نقل روایت کنند و متن حدیث او منکر نباشد، حدیث او صحیح است هر چند درباره وی توثیقی نیامده باشد. ▫️2. قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها ثابت نباشد، کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد. ▫️3. قاعده سوم: اگر روایتی متابع داشته باشد، هر چند راویان آن ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد، اما از طرق دیگری نقل شده است. ▫️4. قاعده چهارم: اگر روایتی دارای شواهد باشد، می تواند ضعف آن را جبران کند. شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است. ▫️5. قاعده پنجم: کثرت طرق نقل حدیث که از آن با عنوان «یقوی بعضها بعضها» یاد می شود، ضعف سند را جبران کرده و آن روایت را در حد صحیح یا حسن قرار می دهد. ▫️6. قاعده ششم: اگر هر کدام از طرق حدیث به تنهایی صحیح نباشد، اما مخارج حدیث یعنی صحابه ای که آن ها نقل شده متعدد باشد، ضعف آن حدیث جبران شده و صحیح می شود. 👇 بررسی هفتمین قاعده ... @kharejkalam
⭕️ قاعده هفتم: ارتقاء درجه حدیث حسن به صحیح با خاطر تعدد طرق 🔹 طبق دیدگاه بسیاری از عالمان اهل حدیث، اگر روایتی که درجه اعتبار آن حسن است، دارای طرق، شواهد و متابعات متعدد باشد، آن حدیث به درجه حدیث صحیح ارتقاء می یابد. به عبارت دیگر حدیثی که بذاته حسن است با وجود شواهد و متابعات، صحیح لغیره خواهد شد. ابن صدیق الغماری می گوید: هر کس که در این علم خبیر باشد این را می داند و نیازمند اقامه دلیل نیست. حافظ ابن حجر در کتاب «قول مسدد» در باره حدیث سد الابواب از همین قاعده استفاده کرده و گفته است: «این حدیث دارای طرق متعدد است که هر کدام به تنهایی حسن هستند، اما مجموع این طرق، برای ما قطع می آورد که حدیث صحیح است و این دیدگاه بسیاری از عالمان اهل حدیث است». 🔸(کتاب قول المسدد توسط ابن حجر به این خاطر نوشته شده که کسانی بر احادیث مسند احمد اشکال کرده اند و ایشان آنها را در این کتاب نقد می کند. از جمله آن احادیث، حدیث سد الابواب است). 🔹 ابن صدیق در ادامه می گوید: در بحث مربوط به حدیث مدینه العلم نیز اگر ما تنزل کنیم و بگوییم حدیث ابن عباس و دیگران حسن هستند، اما وجود شواهد و متابعات باعث می شود این حدیث به درجه صحیح ارتقاء یابد. ⁉️ اشکال و جواب: 🔹 اگر اشکال شود که بر اساس قواعد علم حدیث، حدیث ضعیف با تعدد طرق حسن می شود، اکنون شما چگونه می خواهید آن را صحیح بدانید؟ 🔹 در پاسخ می گوییم: 1. اولا این قاعده ای که بیان شده کلی نیست، زیرا ضعف حدیث دو گونه قوی و ضعیف دارد. حدیثی که ضعف آن قوی است، با قاعده تعدد طرق، کمی راه می افتد و به درجه قابل قبولی می رسد، اما اگر ضعف آن اندک باشد، متابعات و شواهد آن را به درجه صحیح می رساند. احادیث مدینه العلم نیز از همین قبیل دوم است. 2. اصلا داستان صحیح و حسن، دعوای لفظی است و متقدمین اهل سنت قبل از ترمذی، تفاوتی میان این دو نگذاشته و حدیث را دو قسم بیشتر نمی دانستند: صحیح یا ضعیف. منتها حدیث صحیح درجاتی دارد. در اینجا نیز سخن در این است که آیا این حدیث قابل احتجاج است یا نه، حال اسم آن را حسن باشد یا صحیح. تفاوت حدیث صحیح و حسن در مساله تعارض پیدا می شود که در صورت وجود تعارض، حدیث صحیح بر حدیث حسن مقدم است و اگر معارضه ای نباشد تفاوتی میان حسن و صحیح در قابل احتجاح بودن نیست. 🔹 بخشی از عبارت ابن صدیق الغماری در مسلک هفتم: «اننا لو اقتصرنا على تحسين حديث علي وابن عباس مراعاة لما قيل في عبد السلام بن صالح ، ومحمد بن عمر الرومي ، كما يسلكه بعض اهل الحديث فيمن كان ذلك حاله ، وكما سلكه الحافظ صلاح الدين العلائى ، والحافظ وتلميذه السخاوى بالنسبة لهذا الحديث فانهم اقتصروا على الحكم بحسنه ولم يرفعوه إلى مرتبة الصحة كما فعل ابن معين والحاكم وابن جرير والسمرقندي ، فان الحسن يرتقي مع وجود المتابعات والشواهد إلى درجة الصحيح» (فتح الملک العلی، ص 60). 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam
📣 | 8 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث ⭕️ قاعده هشتم 🔹 خلاصه قواعد بیان شده: ▫️ 1. قاعده اول: اگر از راوی حدیث، عده زیادی نقل روایت کنند و متن حدیث او منکر نباشد، حدیث او صحیح است هر چند درباره وی توثیقی نیامده باشد. ▫️ 2. قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها ثابت نباشد، کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد. ▫️ 3. قاعده سوم: اگر روایتی متابع داشته باشد، هر چند راویان آن ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد، اما از طرق دیگری نقل شده است. ▫️ 4. قاعده چهارم: اگر روایتی دارای شواهد باشد، می تواند ضعف آن را جبران کند. شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است. ▫️ 5. قاعده پنجم: کثرت طرق نقل حدیث که از آن با عنوان «یقوی بعضها بعضها» یاد می شود، ضعف سند را جبران کرده و آن روایت را در حد صحیح یا حسن قرار می دهد. ▫️ 6. قاعده ششم: اگر هر کدام از طرق حدیث به تنهایی صحیح نباشد، اما مخارج حدیث یعنی صحابه ای که آن ها نقل شده متعدد باشد، ضعف آن حدیث جبران شده و صحیح می شود. ▫️ 7. قاعده هفتم: اگر روایتی که درجه اعتبار آن حسن است، دارای طرق، شواهد و متابعات متعدد باشد، آن حدیث به درجه حدیث صحیح ارتقاء می یابد. 👇 بررسی هشتمین قاعده ... @kharejkalam
⭕️ قاعده هشتم: صدق راوی و حدیث بر اساس مطابقت با واقع و صحت مروی 🔹 ابن صدیق غماری در هشتمین روش و قاعده برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم، گفته است: از نشانه های صدق راوی و صحت حدیث او مطابقت آن حدیث با واقع است، و علی بن ابی طالب (ع) اعلم صحابه علی الاطلاق بود، چنان که این مطلب مشهور و مستفیض و متواتر است تا آن جا که برای بیان تواتر معنوی به آن مثال زده می شود. «المسلك التاسع: انه قد تقرر ان من علامة صدق الراوي وصحة حديثه مطابقته للواقع وصدق مخبره، وعلي بن ابي طالب عليه السلام كان أعلم الصحابة على الاطلاق كما هو معلوم مشهور ومستفيض متواتر حتی ضربوا باشتهار علمه المثل للتواتر المعنوي» (فتح الملک العلی، ص65). وی سپس به مواردی در این باره می پردازند که به برخی از آنها اشاره می شود: 🔹 1. از طرق مختلف روایت شده که رسول خدا (ص) به فاطمه زهرا (س) فرمود: تو را به ازدواج کسی در آوردم که علمش از دیگران بیش تر است. «زوجتک ... اکثرهم علما» (مجمع الزوائد، هیثمی ؛ مناقب امیرالمومنین (ع)، ج3، ص28). 🔹 2. عبدالله بن عباس می گوید: من نزد پیامبر (ص) بودم، از او در باره علی (ع) سوال شد، فرمود: «قسّمت الحکمة عشرة اجزاءا فاعطی علیّ تسعة اجزاء و الناس جزئا واحدا» (حلیه الاولیاء، ج1، ص 65؛ کشف الغمه، اربلی، ج1، ص 127) 🔹 3. پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: «ليهنك العلم ابا الحسن لقد شربت العلم شربا ونهلته نهلا » (حلیه الاولیاء، ج1، ص65 🔹 4. از ابن عباس روایت شده که پیامبر خدا (ص) فرمود: «من أراد أن ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی حکمته و الی ابراهیم فی حلمه فلینظر علی» (احقاق الحق، ج4، ص398). 🔹 5. طبرانی از جابر بن عبدالله روایت کرده که پیامبر (ص) فرمود: «أقضی امتی علی بن ابی طالب» (معجم الصغیر، طبرانی ؛ احقاق الحق، ج22، ص 156). 🔹 6. دیلمی از سلمان فارسی، معاذ بن جبل، عمر بن خطاب و ابن عباس روایت کرده که پیامبر (ص) فرمود: «أعلم امتی من بعدی علی بن ابی طالب» (الغدیر، ج2، ص44). 🔹 7. صحابه پیامبر (ص) نیز بر اعلمیت علی (ع) شهادت داده اند، چنان که بخاری در صحیح خود در تفسیر سوره بقره از ابن عباس روایت کرده که او از عمر نقل کرده که گفته است: «أقرونا أبی و أقضانا علیّ». (صحیح بخاری، ج6، ص 187). همچنین سعید بن مسیب نقل کرده که عمر می گفت: «لولا علی لهلک عمر» و از معضلاتی که علی (ع) برای حل آن ها حضور نداشت به خدا پناه می برد (الاستیعاب، ج3، ص39 ؛ الغدیر، ج3، ص 91). 🔹 ابونعیم در حدیثی مسند از ابن مسعود روایت کرده که گفته است: قرآن بر هفت حرف نازل شده است، حرفی از آن نیست که دارای ظاهر و باطن نباشد و علم ظاهر و باطن آن نزد علی بن ابی طالب(ع) است (حلیه الاولیاء، ج1، ص 65). همچنین از او روایت شده که گفته است: علی بن ابی طالب (ع) اعلم اهل مدینه به فرائض بود. (تاریخ ابن عساکر، ج38، ص 24). 🔹 ابن عباس گفته است: نه دهم علم به علی ابن ابی طالب اعطا شده و او در یک دهم دیگر نیز شریک شماست. (الاستیعاب، ج3، ص40). همو گفته است: هرگاه ثابت می شد که علی (ع) مطلبی را گفته است از آن عدول نمی کردیم (الغدیر، ص91). عایشه نیز گفته است: علی بن ابی طالب (ع) اعلم صحابه به سنت پیامبر اکرم (ص) بود. (الاستیعاب، ج2، ص 462). 🔹 حاکم نیشابوری در روایتی مسند از اسود بن یزید نخعی نقل کرده که هنگامی که مردم با علی بن ابی طالب (ع) بیعت کردند، خزیمه بن ثابت دو بیت زیر را انشا کرد: «اذا نحن بایعنا علیّا فحسبنـــا أبوحسـن ممّا نخاف من الفتنوجدناه اولی الناس بالناس أنه أطبّ قریس بالکتاب و بالسنن» (مستدرک، ج3، ص114). 🔹 ابن عبد البّر نقل کرده است که معاویه در مسایل و مشکلات به علی (ع) نامه می نوشت (و راه حل آن ها را از او می خواست). هنگامی خبر شهادتش به او رسید گفت: «ذهب الفقه و العلم بموت ابن ابی طالب»: با مرگ فرزند ابوطالب، فقه و علم از بین ما رفت (الاستیعاب، ج2، ص 463). 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam