eitaa logo
دروس خارج حضرت استاد ربانی گلپایگانی
1.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
49 ویدیو
501 فایل
ارتباط با کانال از طریق @h_mojtabazadeh آرشیو صوت ها از طریق سایت مدرسه فقاهت http://eshia.ir/Aqaed/Archive/
مشاهده در ایتا
دانلود
... 🔺 نقد 🔹 این که پرچم یمانی، هدایت است و او بر مردم حجت است و مخالفت با او حرام و مستوجب دوزخ می‏باشد، بر معصوم بودن یمانی در همه افعال یا اقوال و آراء او دلالت نمی‎کند، بلکه بیان‏گر این است که او مردم را به امام زمان(عج) دعوت می‏کند، چنان‏که عبارت «هی رایة هدی لأنه یدعوالی صاحبکم» بیان‏گر همین معنی است. دعوت وی در این خصوص مانند دعوت مؤمن آل فرعون است که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) فرا می‏خواند: «يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَاد»( سوره غافر، آیه 38) مؤمن آل فرعون در این که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) دعوت می‏کرد، بر حق و معصوم بود، نه در همه اقوال، اراء و افعال. حقانیت و عصمت در مورد یمانی نیز همین‏گونه است. 🔹 حجت شرعی بودن بر مردم و حرمت مخالفت با او نیز بیش از این دلالتی ندارد که او در این خصوص که مردم را به ایمان آوردن به امام عصر(عج) دعوت می‏کند و با دشمنان آن حضرت مخالفت و مبارزه می‏کند، بر حق است و اطاعت از او واجب و مخالفت با وی حرام می‏باشد، اما این که او حجت الهی بر مردم در همه امور خواهد بود، از روایت امام باقر(ع) چنین مطلبی به دست نمی‏آید، و باید دلیل عقلی یا نقلی معتبر دیگری بر آن اقامه شود که البته، وجود ندارد. بر فرض این‏که چنین دلیلی هم وجود داشته باشد، عصمت او را اثبات نمی‏کند، زیرا در فرض مزبور، حجیت او نیابی است نه اصالی، و از قبیل حجیت فقهای عادل و پارسای شیعه در عصر غیبت است که در توقیع شریف امام زمان(عج) به دومین نایب خاص آن حضرت، یعنی محمد بن عثمان عَمری، از آنان به عنوان حجت‏های او بر شیعیان یاد شده است: «فاما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله» (وسائل الشیعة، ج18، ابواب صفات القاضی، باب 11، روایت 9). بر اساس این توقیع شریف، فقهای پارسای شیعه در عصر غیبت در همه امور دینی بر مردم حجت‎اند، ولی معصوم نیستند. 🔺 ادعای وصایت و فرزندی 🔹 احمد اسماعیل و هوادارن او، با این پیش‏فرض یا ادعای ثابت نشده و بی‏اساس، که او همان سید یمانی است که خروجش از نشانه‏های ظهور و قیام امام عصر(عج) می‏باشد، و با این ادعا که سید یمانی همان مهدی اول است و براساس روایت وصیت (ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیا (فاذا حضرته الوفاة) فلیسلّمها الی ابنه اوّل المقربین ... هو اول المؤمنین. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 151) فرزند و جانشین (وصی) امام زمان(عج) خواهد بود، احمد اسماعیل را فرزند و وصی امام عصر(عج) انگاشته‎اند. 🔹 دلیل آنان بر این که سید یمانی و اولین مهدی، یک نفر هستند این است که مهدی اول، مطابق روایت مزبور، در زمان ظهور امام زمان(عج) حضور دارد، زیرا او نخستین کسی است که به امام(عج) ایمان می‏آورد (هو اول المؤمنین). حال اگر سید یمانی و مهدی اول را دو نفر فرض کنیم، ناچار یکی از آن دو باید حجت خداوند بر مردم باشد، و از آن جا که حجت بر عموم مردم، شأن ائمه و مهدیین است، مهدی اول بر عموم مردم از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود و لازمه آن این است که رهبری قیام قبل از ظهور و قیام ولی عصر(عج) را او بر عهده داشته باشد، در حالی که مطابق روایت امام باقر(ع) رهبری قیام را یمانی برعهده دارد، پس او حجت بر مهدی اول خواهد بود، و این دو با یکدیگر سازگاری ندارد، بنابراین، مصداق آن دو یک نفر است. در نتیجه سید یمانی فرزند و وصی امام عصر خواهد بود (ادله جامع دعوت یمانی، ص 33). نقد 🔹 اولا: روایت مزبور از جهت سند ضعیف است و چند نفر از راویان آن مجهول است. 🔹 ثانیا: حجت دینی بودن یمانی و مهدی اول، حجت نیابی از جانب امام عصر(عج) خواهد بود. بر این اساس، یمانی که رهبری قیام و مبارزه با دشمنان امام عصر(عج) را بر عهده دارد، در این خصوص او بر مردم حجت خواهد بود، ولی این مقام و مسؤلیت از طرف مهدی اول (که بنابر روایت وصیت در آن زمان حضور دارد و حجت نیابی از سوی امام زمان(عج) است) بر عهده او گذاشته شده است. بنابراین، مهدی اول، حجت بر یمانی خواهد بود. عبارت «اول المقربین» در روایت وصیت در وصف مهدی اول نیز مؤید این مطلب است، یعنی رتبه و جایگاه او نزد امام عصر(عج) بر دیگران برتری دارد. بنابراین او از سوی امام(عج) بر همگان و از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود. پس استدلال مزبور بر وصی و فرزند امام عصر(عج) بودن سید یمانی، مخدوش و مردود است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت چهارم: | بررسی ادعای مهدویت احمد بصری 🔺 ادعای مهدویت؟ 🔹 نکته مهمی که درباره احمد اسماعیل وجود دارد و در پیگیری سیر ادعای او بسیار مؤثر می‏باشد، این است که او تلاش می‏کند تا القابی که مخصوص امام زمان(عج) است را نیز درباره خود به کار ببرد. او ادعا کرده است لقب مهدی درباره یمانی نیز مطرح شده است و برای اثبات آن به روایت حذیفه از قول رسول خدا(ص) استناد کرده و می‏نویسد: «توجه کنید که لفظ مهدی برای سید یمانی(ع) نیز در روایات به کار رفته است (ادله جامع دعوت یمانی، ص 54.) و منظور، روایتی است که شیخ طوسی از حذیفه نقل می‏کند. حذیفه می‏گوید: «از رسول(ص) شنیدم که از مهدی سلام الله علیه یاد کرد و فرمود: با او بین رکن و مقام بیعت می‏شود نام او احمد و عبدالله و مهدی است» (شیخ طوسی، الغیبة، ص 454) آن‌چه باعث شده تا احمد اسماعیل بگوید این روایت درباره یمانی است، این است که در روایت وصیت، همین نام‏های سه‎گانه برای اولین وصی امام عصر(عج) ذکر شده است (شیخ طوسی، الغیبة، ص 151)، و از طرفی، به زعم احمد اسماعیل، اولین وصی امام عصر(عج) همان سید یمانی است. 🔍 ادامه👇👇
🔹 یکی دانستن اولین وصی امام عصر(عج) که در روایت وصیت ذکر شده است با مهدی مذکور در روایت حذیفه درست نیست، زیرا در روایت حذیفه در باره مهدی‎ای سخن گفته شده است که با او بین رکن و مقام بیعت می‏شود و کسی که با او در آن‏جا بیعت خواهد شد، امام مهدی(ع) است نه یمانی. 🔹 روایت دیگری که احمد بصری بر اثبات مهدویت خود به آن استدلال کرده، روایتی از امیرالمؤمین(ع) است. متن روایت مطابق برخی نقل‎ها چنین است: «ولکنی فکرت فی مولد یکون من ظهر الحادی عشر من ولدی هو المهدی یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما»: درباره مولودی که از پشت یازدهمین فرزند من است فکر می‏کردم، او مهدی موعود است که زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد، همان گونه که جور و ظلم آن را فراگرفته است. 🔹 احمد اسماعیل گفته است: یازدهمین فرزند امیرالمؤمنین، امام مهدی است و آن که از پشت اوست، همان مهدی اول از مهدی‏های دوازدهگان است و او وصّی و فرستاده امام مهدی(عج) است (الجواب المنیر عبر الأثیر، ص 58). 🔹 این روایت، در دو نسخه کافی به دو صورت نقل شده است؛ در یکی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» آمده که همین نسخه مورد استناد احمد بصری است و در نسخه دیگر عبارت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» (اصول کافی، ص 273، باب فی الغیبة، روایت 7.) آمده که معنای آن این است: مولودی از پشت من، که یازدهمین فرزند من است که مصداق آن مهدی موعود(عج) است در کمال الدین (ج1، ص 289)، الغیبة نعمانی (ص 69) کفایة الاثر (ص 29)، اعلام الوری (ج2، ص 228) و بحار الانوار (ج 51، ص 118)، نیز به صورت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» آمده است که مصداق آن همان حضرت ولی عصر(عج) می‎باشد. در کتاب «الاختصاص» (ص 210) منسوب به شیخ مفید، کتاب الغیبة شیخ طوسی (ص 165) و دلائل الامامة منسوب به طبری شیعی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» ذکر شده است. 🔹 علامه مجلسی، در شرح روایت به هر دو عبارت اشاره کرده و گفته است: در اکثر نسخه‎ها «من ظهر الحادی عشر» آمده است و کلمه «من ولدی» صفت برای کلمه «مولود» است (مولودی از فرزندان من که از پشت امام یازدهم است) و چه بسا کلمه «ظهر» با تنوین خوانده شده و به معنای وراء ‏باشد، یعنی مولودی که پس از گذشت زمانی طولانی به دنیا خواهد آمد. و کلمه «الحادی عشر» مبتدا و کلمه «المهدی» خبر آن است (مولودی که پس از گذشت زمانی (در آینده) به دنیا خواهد آمد، یازدهمین فرزند من، یعنی مهدی موعود است). و در کمال الدین و غیر آن و برخی از نسخه‏های کتاب کافی عبارت «ظهری» است و در این صورت تطبیق آن بر امام عصر(عج) تکلّفی ندارد (مرآة العقول، ج4، ص 43). 🔹 با توجه به احتمالات یاد شده، چگونه می‏توان روایت را به طور قطعی بر مهدی اول از مهدی‏های دوازده‎گانه که در برخی روایات ذکر شده است، منطبق کرد؟ علاوه بر این، اوصافی که در این روایت بیان شده، همان اوصافی است که در روایات دیگر برای مهدی موعود(عج) بیان شده است که عبارتند از: أ) زمین را آن‎گونه که ظلم و جور پر کرده است، آکنده از عدل و داد خواهد کرد. ب) دارای غیبت است. ج) مردم در غیبت او دچار حیرت می‎شوند. بنابراین، بر فرض این‎که عبارت «ظهر الحادی عشر» بر عبارت «ظهری الحادی عشر» ترجیح داده شود، نیز با توجه به قرائن یاد شده، مقصود، مهدی موعود(عج) است، چنان که علامه مجلسی روایت را همین‎‏گونه شرح کرده است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت پنجم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (1) 🔹 احمد بصری، برای اثبات ادعاهای بی‎اساس خود از روش‎های نادرست و مغالطه آمیزی استفاده می‎کند که به نقل و نقد آنها می‎پردازیم: (در این بحث از کتاب «ره افسانه» نگارش محمد شهبازی، بسیار بهره گرفته شده است) 🔺 1. استفاده از روایات غیر معتبر و جعلی 🔹 احمد بصری و برخی از هواداران او برای اثبات ادعای بی‏اساس خود به روایاتی جعلی و فاقد اعتبار استدلال کرده‎اند؛ روایاتی که در منابع روایی متقدم از آن‏ها خبری نیست، بلکه از برخی کتاب‏های متأخر یا معاصر نقل شده است، بدون این‏که اعتبار آن‏ها ثابت شود. در این‏جا دو نمونه را بازگو می‎کنیم. 🔍 ادامه👇👇
... 🔺 روایت خلع حاکم مصر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 عن علی(ع)... صاحب مصر علامة العلامات و آیته عجب، لها أمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر اسم الجد، إن خرج من الحکم، فاعلم ان المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا الیه فی قباب السحاب (الطائرات) أو ائتوه زحفاً و حبواً علی الثلج (المفاجأه، ص 412)؛ امام علی(ع) فرمود: صاحب مصر علامت علامت‏ها است و نشانه او آن است که دارای امارت (حکومت) است. قلب او، حسن است و سر او محمد و نام جدش را تغییر می‏دهد. اگر از فرمانروایی بیرون رفت، بدانید که مهدی درهای شما را خواهد کوبید. پس قبل از آن‏که درهایتان را بکوبد، به سوی او –ولو بر روی ابرها- پرواز کنید یا سینه خیز بر روی برف (یخ) بشتابید. هواداران احمد بصری گفته‏اند: مراد از پادشاه مصر، «محمد حسنی سید المبارک» می‎باشد که ابتدای نام او محمد، و وسط آن حسن است، و با حذف نام جد خود یعنی «سید» به صورت «محمد حسنی مبارک» خوانده شده و اکنون از حکومت خلع گردیده است؛ در نتیجه، مهدی باید درب خانه شما را زده باشد که آن هم احمد بصری است! (ادله جامع یمانی، ص 11). 🔺 نقد ✅ اولاً: سایت‏های رسمی احمد و منابع تبلیغاتی او، آدرس این سخن را کتاب «ماذا قال علی(ع) عن آخر الزمان» تألیف سید علی عاشور، دانسته‎‏اند؛ در حالی که اولین منبع این سخن را باید کتاب «المفاجأة بشراک یا قدس» تألیف محمد عیسی داود ذکر کرد. نقطه اشتراک این دو کتاب، این است که هیچ یک از منابع معتبر و مصادر اولیه نقل حدیث نیستند و با توجه به این‎که این افراد خود نیز از معاصران بوده و امیرالمؤمنین(ع) را درک نکرده‎اند، باید از منبعی معتبر آدرس دهند که چنین اتفاقی نیز رخ نداده است. ✅ ثانیاً: گویی مراد نویسنده کتاب المفاجأة، از عبارت «إن خرج من الحکم» سقوط و خلع نیست؛ بلکه اعتقاد دارد که صاحب مصر و محمد حسنی مبارک برای زمینه سازی ظهور، خروج و قیام کرده و از زمینه سازان ظهور مهدی(عج) است. وی، در قسمتی از کتاب خود، یکی از زمینه‏سازان ظهور را به نقل از جفر علی(ع) چنین معرفی می‎کند: مصر سند المهدی، ... و الذی فلق الحبّة و برء النسمة أنه للممهد للمهدی و هو عالی القد، أحمر الخد، ملیح الصورة، یغیر اسم الجد... (المفاجأة بشراک یا قدس، ص 373): مصر پشتوانه‎ای برای مهدی است. قسم به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، این سرزمین برای زمینه‎ساز ظهور مهدی است. او بلند بالا، سرخ رو و ملیح است. اسم جدش را تغییر می‏دهد. در جایی دیگر، گفته است: و الملک رجل یکنی المنصور، أبیض الوجه، مشربا بحمرة، أزهر الجبین، کبیر السن، لکنه قوی الجسد، و حاد الذکاء، یقال له «صاحب مصر»... و هو یسبق خروج فتی من الجزیرة العرب یسمی المهدی... (همان، ص 379): ملکی می‎آید که منصور و پیروز است، صورتش سفید مایل به سرخی است، پیشانی نورانی دارد، سنش بالا، اما دارای جسمی قوی است، و هوش بالایی دارد. او را صاحب و حاکم مصر می‎دانند و قبل از خروج جوانی از جزیرة العرب که مهدی نامیده می‎شود، خروج خواهد کرد. ✅ ثالثاً: اشکال دلالی وارد بر استدلال قبل، بر این استدلال نیز وارد است. عبارت «سیطرق ابوابکم» نیز بیان‎‏گر وقوع ظهور در آینده است نه در زمان حال. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت ششم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (2) 🖋 2. تقطیع روایات: تقطیع و برش زدن روایات، از نمونه شگردهای مدعیان دروغین است که با این عمل، راهی برای اثبات ادعای خود جست‏وجو می‎کنند. احمد بصری نیز برای اثبات ادعای خود، از این شیوه استفاده کرده است که سه نمونه را بازگو می‎کنیم: 🔺 احمد از بصره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 أن الصادق(ع) سمی أصحاب القائم(ع) لأبی بصیر فیما بعد فقال(ع)... «و من البصرة أحمد» (بشارة الاسلام، ص 219. نویسنده این کتاب در سال 1336هّ. ق فوت کرده است.)؛ امام صادق(ع) در معرفی یاران حضرت مهدی(عج) فرمودند: ... «از بصره، احمد است». هواداران احمد بصری، با استناد به روایت فوق گفته‏ اند: اهل بیت (ع) به نام احمد تصریح کرده‎اند و این از مصادیق بیان امامت یک امام از سوی امام قبل از خود است. 🔍 ادامه👇👇 ...
🔺 نقد ✅ منبع اصلی این روایت، کتاب دلائل الامامة ابن جریر طبری است. البته در انتساب این کتاب به «محمد بن جریر طبری» تردید وجود دارد (فصلنامه علوم حدیث، سال دهم، شماره 37 و 38، ص 223)؛ اما قدمت آن، به قرن پنجم هجری می‏رسد و از منابع متقدم به حساب می‎آید (ر.ک: الذریعة، ج8، ص 242). منابع متأخر نیز این روایت را از دلائل الامامة نقل کرده‎اند، با مراجعه به متن اصلی روایت، درمی‎یابیم که متن کامل، به دست احمد بصری تقطیع شده و عبارت کامل روایت چنین است: «وَ من البصرة، عبد الرحمن بن الاعطف بن سعد، و احمد بن مُلیح، و حمّاد بن جابر» (دلائل الامامة، ص 575.). به تصریح روایت، فردی که با نام احمد از بصره می‎باشد، احمد، فرزند ملیح است، نه فرزند اسماعیل و این روایت، نه تنها تصریحی بر نام احمد بن اسماعیل بصری ندارد؛ بلکه دلیلی برای رد ادعای او می‎باشد. 🔺 اولین یار مهدی(ع) از بصره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 عن علی(ع)...الا و انّ اوّلهم من البصرة (بشارة الإسلام، ص 221): امیرالمؤمین(ع) در خطبه‎ای فرمودند: اولین یاران مهدی، از بصره‎اند. به اعتقاد هواداران احمد بصری، در این روایت، تصریح شده است که اولین یاران مهدی(عج) از بصره می‎باشند. و احمد بن اسماعیل نیز متولد شهر بصره است. لذا این روایت به او اشاره نموده است. 🔺 نقد ✅ در این روایت نام احمد بصری ذکر نشده است و ادعای او را ثابت نمی‌کند؛ اما نکته مهم‎تر اینکه این روایت نمونه‎ای دیگر از تقطیعات صورت گرفته به دست احمد می‎باشد، زیرا ادامه آن را که ادعای او را باطل می‏کند، ذکر نکرده است. این روایت قبل از «بشارة الإسلام» در کتاب «الزام الناصب» نقل شده است (الزام الناصب در سال 1324ق و بشارة الاسلام در سال 1332 نگارش یافته است). این کتاب، روایت را با عنوان «خطبة البیان» از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‎کند (ر.ک: تأملی نو در نشانه‎های ظهور، ج1، ص 28) . هر دو منبع، نام افرادی را که به عنوان یار مهدی(عج) در بصره ذکر شده، علی و محارب آورده‎اند. الا وان اولهم من البصرة و آخرهم من الأبدال، فأما الذین من البصرة فعلی و محارب (بشارة الاسلام، ص 211). 🔺 پیش‎گویی سطیح کاهن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 فقال سطیح: ... فعندها یظهر ابن المهدی (بشارة الاسلام، ص 187): سَطیح کاهن می‏گوید: در «آخر الزمان، فرزند مهدی ظهور خواهد کرد». به گمان پیروان یمانی دروغین، با توجه به این‏‎که احمد، فرزند حضرت مهدی(عج) است، این سخن به ظهور او اشاره دارد. 🔺 نقد ✅ به فرض این‎که این خبر، درست نقل شده باشد، بر ادعای احمد دلالت نمی‎کند؛ چرا که تصریحی به نام او نشده است. اما نکته مهم‎تر، تقطیع خبر دیگری است که نشان از راهزنی علمی این گروه دارد. کهن‎ترین منبعی که قسمتی از عبارت‎های این خبر را ذکر کرده، کتاب «الملاحم» ابن المنادی( 336ق)، از محدثین اهل سنت است (ص 51). در میان عالمان شیعی نیز اولین منبع نقل این خبر، کتاب «مشارق انوار الیقین» (ص200) اثر حافظ رجب برسی (813ق) است و تمام منابع متأخر دیگر مانند بحارالانوار از این کتاب نقل کرده‎اند. با رجوع به کتاب مشارق انوار الیقین و مصدر نقل بشارة الاسلام که کتاب بحار الانوار است، متوجه می‎شویم که در بشارة الاسلام، اشتباه چاپی رخ داده و عبارتی از قلم افتاده است و متن صحیح خبر چنین است: فعندها یظهر ابن النبی المهدی (همان؛ بحارالانوار، ج51، ص 163): در آخرالزمان، فرزند رسول خدا(ص)، یعنی حضرت مهدی(عج) ظهور خواهد کرد. این، همان اعتقاد همه مسمانان جهان است که روزی حضرت مهدی(عج) که از نسل رسول خدا(ص) می‎باشد، ظهور خواهد کرد. یکی از افراد این گروه (مانند عبدالرزاق الدیراوی) در این باره گفته است: اشتباه از صاحب کتاب بشارة الاسلام است و به انصار و احمد بصری ارتباطی ندارد. باید پرسید: این فرد، چگونه امامی معصوم و دارای علم غیب است که نمی‎تواند اصل کلام را تشخیص دهد؟ آیا امامی که نتواند غلط ویراستاری یک نویسنده از روایات اجدادش را بفهمد صلاحیت امامت دارد؟ یا بار دیگر جعفر کذاب دیگری ظهور کرده است؟ ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری 👈🏻 قسمت هفتم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (3) 🔺 3. تحریف 🔹 احمد و یارانش، برای اثبات ادعای خود، به تغییر معنا در روایات روی آورده، اخباری را که به آن‎ها ارتباط ندارد و در مورد حضرت مهدی(ع) نقل شده است، به خود نسبت می‏دهند، به گونه‏ای که گویی دیگر احساس نیازی به آمدن حضرت مهدی(عج) وجود ندارد و تمام آن کارهایی که ایشان قرار است در زمان ظهور انجام دهند، این فرد دروغ‎گو به خود نسبت می‎دهد. 🔺 نام مخفی و نام آشکار 🔹 در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) درباره اوصاف مهدی موعود(عج) آمده است: «یخرج رجل من ولدی فی آخر الزمان، أبیض اللون مشرب بالحمرة، مبدح البطن، عریض الفخذین، عظیم مشاش المنکبین، بظهره شامتان، شامة علی لون جلده و شامة علی شبه شامة النبی(ص)، له اسمان اسم یخفی و اسم یعلن، فأما الذی یخفی فاحمد و أما الذی یعلن فمحمد» (کمال الدین، ج2، ص653.): از فرزندان من در آخر الزمان فرزندی ظهور کند که رنگش سفید متمایل به سرخی، سینه‏اش فراخ، ران‏هایش ستبر، شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی به رنگ پوستش و دیگری مشابه خال پیامبر(ص) و دو نام دارد، یکی نهان و دیگری آشکار. نام نهان، احمد و نام آشکار، محمد است. هواداران احمد بصری گفته‎اند: مراد از عبارت «اسم» در این‎جا «شخصیت» می‏باشد و نمی‎توان آن را بر معنای حقیقی اسم یعنی «نام افراد» حمل کرد؛ از این رو مدعی هستند که در روایت، به شخصیت مخفی و گمنام احمد در برابر شخصیت آشکار و شناخته شده حضرت مهدی(عج) اشاره شده است (ر.ک: المتشابهات، ج1-4، ص 229). 🔍 ادامه👇👇
... 🔺 نقد ✅ این افراد در تعیین مصداق برای صفات ذکر شده در ابتدای روایت، تصریح می‏کنند که این صفات، اختصاص به امام مهدی(عج) دارد و امیرالمؤمنین(ع) در مقام بیان خصوصیات جسمانی حضرت مهدی(عج) بوده است؛ اما ادامه روایت را بدون دلیل، اشاره به دو فرد می‏دانند (یمانی موعود حجت الله، ص 58). در هر حال، اشتباه این گروه در استدلال به روایت مزبور آشکار است، زیرا امیرالمؤمنین(ع) همه این خصوصیات و از جمله نام آشکار و مخفی را برای یک فرد ذکر کرده‎اند، نه دو نفر؛ عبارت‏های مفرد موجود در روایت مانند «یخرج رجل»، «له»، «رایته» و «یده»، نشان این ادعایند. به یقین امیرالمؤمنین(ع) دو اسم را برای یک فرد بیان کرده‎اند و مرادشان در این روایت، حضرت مهدی(عج) است. مراد از اسم مخفی نیز این است که عموماً مردم، حضرت مهدی(عج) را با نام «محمد» می‎شناسند و کمتر از نام «احمد» استفاده می‎کنند. 🔺 مهدی(عج) هم کنیه با عمویش 🔹 عیسی خشاب گفته است: «قُلت للحسین بن علی(ع) «أنت صاحب هذا الامر؟» قال: «لا، و لکن صاحب الامر الطرید الشرید، الموتور بابیه، المکنی بعمه، یضع سیفه علی عاتقه ثمانیة أشهر» (الامامة و التبصرة، ص 115): به امام حسین(ع) گفتم: «آیاشما صاحب الامر هستید؟» فرمود: «نه؛ اما صاحب الامر، طرید و شرید و خونخواه پدرش و دارای کنیه عمویش می‏باشد. او شمشیرش را هشت ماه روی دوش خود می‏نهد». هوادان احمد بصری، مدعی‎اند که مراد از صاحب الامر در این روایت، حضرت مهدی(عج) نیست؛ بلکه شخص احمد می‎باشد، زیرا کنیه امام مهدی(عج)، ابوالقاسم بوده و ایشان نمی‏تواند کنیه‏ای مطابق با اسم عمویش، عباس بن علی بن ابی طالب (ابوالعباس) (ع) داشته باشد؛ لذا روایت، اشاره به فردی دارد که کنیه‎اش «ابوالعباس» بوده و آن فرد، احمد است (الجواب المنیر، ج1-3، ص192). 🔺 نقد ✅ در روایات آمده است که حضرت ولی عصر(عج) دو کنیه دارد، یکی ابوالقاسم و دیگری ابوجعفر (کمال الدین، ج2،ص 475) . بنابراین، احتمال دارد مراد از عموی صاحب الامر در این روایت، جعفر کذاب باشد و کنیه ابوجعفر منسوب به او است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری ـــــــــــــــــــــــــــ 👈🏻 قسمت هشتم: | روش‎های احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (4) 🔺 4. استخاره 🔹 احمد بصری، معتقد است که می‏توان از طریق استخاره با قرآن، به امامت یک امام پی‏برد و حقانیت او را ثابت کرد. در این‏باره به سه روایت استدلال کرده است (ادله جامع یمانی، ص 52) : 🔺 روایت اول 🔹 جاء رجل إلی أمیر المؤمنین(ع) فقال له: «یا أمیر المؤمنین نبئنا بمهدیکم» ... ثم رجع إلی صفة المهدی(عج) فقال: «أوسعکم کهفا و أکثرکم علماً و أوصلکم رحما. اللهم فاجعل بعثه خروجاً من الغمة و اجمع به شمل الأمّة، فإن خار الله لک فاعزم و لا تنثن عنه إن وفقت له و لا تجوزن عنه إن هدیت إلیه هاه -و أوما بیده إلی صدره- شوقاً إلی رؤیته» (غیبت نعمانی، ص 214) : مردی نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و عرض کرد: «ای امیرمؤمنان! ما را از مهدی خودتان (مهدی موعود که از اهل بیت نبوی است)، آگاه کنید...» سپس آن حضرت به توصیف مهدی(ع) پرداخته، فرمود: «ساحت و درگاهش، از همه شما وسیع‌تر و دانش او از همه شما فزون‏تر است. خویشان و نزدیکان را بیش از همه شما سرکشی می‏کند. پروردگارا! بر انگیخته شدن او را مایه در آمدن از دلتنگی و اندوه قرار ده و به واسطه او پراکندگی امّت را جمع ساز. اگر خداوند برای تو خیر خواست، عزم خود استوار کن و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتی، از او به دیگری باز مگرد و هرگاه به سویش راه یافتی، از او در مگذر». پس از این [سخن] آه برآورد- و در این حال با دست خویش به سینه خود اشاره کرد- و فرمود: «به دیدن او مشتاقم!» 🔍 ادامه👇👇 ...
🔺 نقد ✅ عبارت «خارالله لک»، نه تنها اشاره‏ای به استفاده از استخاره برای اثبات امامت ندارد؛ بلکه عنوانی عمومی و به معنای عنایت خداوند بر فرد و همراهی با حضرت مهدی(عج) است. لغت شناسان می‎گویند: خار الله لک: ای أعطاک الله ما هو خیر لک؛ (النهایة، ج2، ص 91؛ لسان العرب، ج5، ص 187؛ مجمع البحرین، ج3، ص 296). مراد از «خار الله لک» یعنی خداوند به تو خیر عطا کند. مراد امیرالمؤمنین(ع) نیز از عبارت، این بوده که وقتی خداوند به تو خیر یاری حضرت مهدی(عج) را عنایت کرد، تو نیز از این عنایت استقبال نما و به مهدی(عج) بپیوند. در تأیید مطلب فوق می‏توان به استفاده این عبارت توسط یاران امام حسین(ع) در مقام دعا برای آن حضرت و نیز توسط همسر زهیر برای او اشاره کرد (بحار الانوار، ج 44، ص 372 – 373). 🔺 روایت دوم 🔹 در فرازی از وصیت امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) آمده است: «وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ، فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ، و أَكْثِرِ الاِسْتِخَارَةَ» (نهج البلاغة، نامه 31): در سوال از پروردگارت مخلص باش، زیرا عطا و حرمان به دست او است و بسیار طلب خیر کن. در جزوه‎‏ای منسوب به احمد بصری (بشارتی برای تمام اهل زمین، ص 28) عبارت: «و اکثر الاستخارة»، به «و استخاره زیاد بگیر» ترجمه شده و گفته شده می‎توان حقانیت ادعای احمد بصری را از طریق استخاره تشخیص داد، و به آن استدلال کرد. 🔺 نقد ✅ این استدلال بی‎پایه است، زیرا معنای عبارت مزبور، چنان‎که سیاق کلام امام بر آن دلالت می‎کند، طلب خیر کردن بسیار از خداوند است، زیرا مفاد عبارت قبل از آن این است که چون عطا و حرمان به دست خداوند است، در خواستن چیزی از خداوند، باید اخلاص داشت، یعنی به دخالت هیچ سبب دیگری، مگر به اذن خداوند، اعتنا و اعتماد نکرد، سپس فرمود از خداوند بسیار خیر درخواست کن. حاصل دو جمله مزبور این است که از خداوند بسیار درخواست خیر کن، و د ردرخواست خود مخلص باش. روشن است که مطلب مزبور که مقتضای جهان‎بینی توحیدی است، ربطی به استخاره مصطلح ندارد. 🔺 روایت سوم 🔹 روی علی بن معاذ قال: قلت: لصفوان بن یحیی بأی شئ قطعت علی علیّ؟ قال: «صلیت و دعوت الله و استخرت علیه و قطعت علیه» (ریاض الابرار، ج1، ص217-218): علی بن معاذ گوید: به صفوان بن یحیی گفتم: «چگونه به امامت امام رضا(ع) اعتقاد یافتی؟ در پاسخ گفت: «نماز خواندم و دعا کردم و استخاره نموده و به امامت ایشان به یقین رسیدم». 🔺 نقد ✅ اولاً: این سخن از صفوان بن یحیی است و عمل او برای ما حجت نیست، آن‎چه برای ما حجت است، قول، فعل و تقریر معصوم است، و قرینه‎ای وجود ندارد که سخن یا عمل صفوان مورد تأیید امام معصوم قرار گرفته است. ✅ ثانیاً: شیخ طوسی بر خلاف ادعای احمد بصری، پس از نقل این خبر، آن را حیله‎ای از طرف واقفیه و علی بن احمد علوی دانسته است که خواسته‎اند حقانیت امامت امام رضا(ع) را بدین وسیله بی اعتبار کنند. در واقع این نویسنده واقفی، قصد داشته است با ذکر این مطلب، سستی و بی‏پایگی ادله شیعیان امام رضا(ع) را مطرح کند و به زعم خود، نقصی بر حقانیت شیعیان رضوی وارد نماید؛ لذا شیخ در پاسخ و نقد او می‎گوید: این روایت جز بر ناروایی تقلید دلالتی ندارد. و اگر این عمل از سوی صفوان انجام شده، بر غیر او حجت نیست؛ به علاوه چنین نسبتی به صفوان ین یحیی با توجه به علم و زهد و دیانت او، سازگار نیست، چگونه پسندیده است که در مسأله‏ای علمی، با مخالفان خود از طریق استخاره استدلال کند؟ (الغیبة، شیخ طوسی، ص 54) ✅ ثالثاً: چه بسا مراد صفوان بن یحیی، معنای عام و غالبی استخاره، یعنی طلب خیر از خداوند و راه‏گشایی برای او بوده است. 🔹 در مجموع باید گفت: اکثر روایات استخاره بیان‎گر این مطلب است که انسان در انجام کارهای خیر، به خواندن نماز یا دعا و یا بدون آن، از خداوند طلب خیر کند و با اعتقاد راسخ به این‏که خداوند خیر انسان را می‎خواهد و بر انجام آن تواناست، آن کار را انجام دهد. در این صورت از خیر و برکت الهی بهره‎مند خواهد شد، البته، برخی از روایات نیز بیان‎گر استخاره با قرآن یا با تسبیح، با آداب مخصوص است (ر.ک: رسائل الشیعة، ج 5، ص 204 -221). ولی از این روایات، به دست نمی‎آید که می‏توان برای تشخیص امام معصوم(ع) یا فرستاده مخصوص او، از استخاره با قرآن یا تسبیح استفاده کرد. در باب امامت و امور مربوط به آن باید از دلایل عقلی و نقلی بهره‏گرفت. و در خصوص سید یمانی، قبل از هر چیز باید به نشانه‎هایی که در روایات معتبر درباره او آمده است، رجوع کرد، که البته، هیچ یک از آن‎ها بر احمد بصری منطبق نیست، یا انطباقش مشکوک است. ـــــــــــــــــــــــــــ 📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی، •┈┈••✾••┈┈• 🌐@kharejkalam