✍️ این یک روایت ساده است...
چند شب پیش یک قسمتی از سریال آمریکایی را میدیدم. اسرائیل سه سایت هستهای در ایران را با خاک یکسان کرده است و میخواهد یکی دو سایت دیگر را هم بمباران کند...
اینجـا بخـوان...
📚 @khat_khial
✍️ این یک روایت ساده است...
چند شب پیش یک قسمتی از سریال آمریکایی را میدیدم. اسرائیل سه سایت هستهای در ایران را با خاک یکسان کرده است و میخواهد یکی دو سایت دیگر را هم بمباران کند. صحنهای که توصیف کردم در فیلم نشان داده نمیشود ولی همه این اتفاقات با آرامش در ساختمان پنتاگون دیالوگ میشود.
اصطلاحی در فیلم استفاده میشود که در این دو سه ماهی که میگذرد خیلی شنیدم: "بمب سنگرشکن". خیلی آشناست. در لبنان زیاد شنیدیم. گفتم لبنان، این هم جالب است که همسر فرمانده حزب الله در سریال خبرچین آمریکا میشود!
برگردیم به روایت اصلی: معاون رئیس جمهور رسماً در فیلم ادعا میکند که اسرائیل نمیتواند دو سایت باقیمانده را خراب کند و دست به دامن ما شده است. نماینده کنگره میگوید که در کشورهای خاورمیانه میپیچد که آمریکا، ایران را بمباران کرد نه اسرائیل و این چهره آمریکا را مخدوش میکند.
جالب اینجاست که معاون رئیس میگوید مردم خاورمیانه اصلاً برایشان اینها مهم نیست!🤔 میخواهم چه بگویم؟ اتفاقی که در سال 2024 افتاده را سال 2011 به تصویر کشیدند. و ما در این قسمت از کرۀ خاکی بیخبریم از جهان.
در کتاب "روح پراگ" عبارتی دارد که "برای آنکه شخصی بتواند بار سنگین سرنوشتش را به دوش بکشد و نیز برای آنکه ملتی بتواند بار سنگین تاریخش را به دوش بکشد، شکیبایی و خویشتنداری اموری ضروری هستند". آشی که برایمان پختهاند(شما بگو کی پخته؟)، یک وجب روغن روی آن را گرفته که رهایی از آن صورت نمیگیرد مگر اینکه صبر کنیم. البته "صبر فعالانه"💪
📚 @khat_khial
#روزمره_نوشت
♨️ دوستم میگفت که میخوام برم دندونپزشکی، دندونم رو تراش بدم. بهش گفتم که تراشکاری در محل ندارند که اونا بیان!😉🦷
(والّا همه چی شده ... در محل)
📚 @khat_khial
🍉 شب یلدا رو چه تعریف کنیم؟
نمیدانم چرا بلندترین شب سال را یلدا مینامند! واقعاً چرا؟ شاید نام کسی است که برایش رخدادی در این شب رقم خورده است. مثل خیلیهایمان که در شب طولانی از آخرین روز پاییز، بهترین خاطرات بچگی برایمان اتفاق افتاده است. به فلسفه نامگذاری این شب تا به حال دقت نکرده بودم.
جذاب شد که معنای آن را پیدا کنم. در علامه گوگل(!) جستجویی کردم. با بالا و پایین کردن صفحات وب، فهمیدم که در قدیم یلدا را به معنای زایش میگفتند. چه جالب شد! زایش از "عدم" به "وجود". مرده را زنده کردن. حالا چرا این زایش هنگام کوچ از پاییز به زمستان در دل سرما و یخبندانها انجام شود؟! مبنای ایران باستان این بوده که روزها دارد رو به طولانیشدن میرود و خورشید بیشتر خودنمایی میکند.
اما با عینک متفاوتی نگاه کنیم، میبینیم که دین اسلام معنای متفاوتی از زایش دارد. این زایش را صرفاً طبیعی و جغرافیایی نمیداند. وقتی که روح آدمی از مردگی، بیدار شود، آن لحظه زایش بشریت است. وقتی بیتفاوتیها را درباره اطراف خود کنار میگذارد، زایش حقیقی اتفاق میافتد.
📚 @khat_khial
🍉🍒 در طولانیترین شب سال، یک لیست بلندبالایی از بستگان، عزیزان و دوستان بنویسیم و برای تکتک آنها دعا کنیم.
🍏 یلدا مبارک 🍎
📚 @khat_khial
☕️ قهوه خوردن به من یاد داد که تلخترین اتفاقات در زندگی مرا بیدارتر میکند.
#زندگی
📚 @khat_khial
شاید نمیخواهد که بشود...
از دیشب که یک سوال بانکی برایم پیش آمده در به در دنبال جواب میگردم. انگار پاسخی برای آن نیست. تا نروی و معطل نشوی و زجر نکشی، و خلاصه اینکه تجربهاش نکنی، پاسخش را پیدا نمیکنی. داستان زمانی جالبتر میشود که با این جسم خسته به هر بانکی مراجعه میکنم، هیچکس پاسخ مشخصی نمیدهد.
هر بانک و هر شعبهای، هرکدام پاسخ متفاوت میدهند. من که آخر از همه کلافه شدم. دست از گشتن کشیدم و به خانه برگشتم. ولی واقعاً نمیفهمم که یک مکانیزم ساده را پاسخی روشن نیست؟! شاید هم مبتلای اکثریت جامعه نبوده که کسی تا به حال حتی خفنترین و پولدارترین آدمها هم نمیدانند. بگذریم! در آینده پاسخ عیان میشود.
خیلیوقتها اتفاقات داخل زندگی نیز همینگونه است. پاسخی برای آن نداریم. تنها راه این است که به دل آن برویم و تجربه کنیم. هرگاه تجربه کردیم برای دیگران عبرت میشویم که اگر خوب بود آن را تجربه کنند و اگر بد واقع شد، آنها را نهی میکنیم. این سنّتها در جهان باقی است. دو بیت زیر از مولوی جان کلام این نگاه من است.
"عبرتست آن قصهای جان مر ترا / تا که راضی باشی در حکم خدا
تا که زیرک باشی و نیکوگمان / چون ببینی واقعهٔ بد ناگهان"
#عبرت #تجربه
📚 @khat_khial
دیر میشود اما آخرش شیرین است...
یک کتابی را شروع کردم به خواندن که خیلی کُند پیش میرود. هر چه تلاش میکنم که سریعتر بفهمم و بخوانم، نمیشود که نمیشود. از طرفی میگویم کنار بگذارم و از طرف دیگر دلم نمیآید که ناتمام رها کنم. ذاتاً کتاب جلو نمیرود مثل زندگی. برخی وقتها زندگی هم روی دور کُند حرکت میکند. هر کاری هم میکنی در جا میزند. اما باید ماند و گذر کرد. به روزهای خوب خواهیم رسید، همانطور که به پایان لذتبخش کتاب میرسیم.
#تجربه
📚 @khat_khial
خط خیال
گاهی اوقات گذر زمان تنها مرهمیست که میتوان برای دردهای آدمی یافت 📚 @khat_khi
✅
یک جمله و این همه حرف!
فکر میکردم فقط حال دل خودم خوب نیست! آن مَثَل معروف هست که از حال همسایه خبر نداریم. از وقتی که دلنوشته آخر را استوری و پُست کردم، هر کسی به تناسب حالش به من پیام داد و تعریض میزد که حال ما اگر خرابتر از تو نباشد، کمتر نیست.
دوستی از دل گرفتگی و خستگیاش میگوید که داغونیم، و دیگری بیتی از حافظ برای من میفرستد: "روزگار گر دو روزی بر مُراد ما نبود/ دائما یکسان نباشد، حال دوران غم نخور"
این گذر زمان چه حکمتی در خود دارد که همه چیز را به آن محوّل میکنند. فارسیشده و ادبیشدهی کلمه صبر، بهترین تعبیر برای "گذر زمان" است. اگر صبر کنم با گذشت زمان همه حقایق روشن، سختیها آشکار و ناملایمتیها برطرف میشود.
اینجاست که دیالکتیک ایجاد میشود. از یک طرف عمر باشتاب در حال عبور است و از طرف دیگر متعهدم به صبر یا همان "گذر زمان". اگر توانستم که این دو را کنار هم بپذیرم و حل کنم، بدون شک بهترینها رقم میخورد.
#حال_خوب
📚 @khat_khial