213.6K
سلام وقت بخیر
#هدف خداوند از #آفرینش انسانها و #خلق کردن بهشت و جهنم چیه؟ میشد از اول انسانی نباشه تا بهشت و جهنمی هم وجود نداشته باشه،اما خدا برای چی ما آدم هارو خلق کرد تا در دنیا در یک دوره کوتاه زندگی کنیم و بعدش بمیریم و بریم اون دنیا؟
مثلا #ملائکه که شب و روز خدا رو #عبادت میکنن،این برای خداوند(نعوذ بالله)کافی نیست که انسان رو هم آفرید؟
کانال ایتای استاد محمدی⬇️
https://eitaa.com/joinchat/3602645023C15b0da7178
#اعتقادی🌿
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#آشپزی👩🍳
#باسلق_رولی😋
نشاسته 2پيمانه
آب 2/5 پيمانه
آب لبو نصف پیمانه
شكر1پيمانه
گلاب1/2پيمانه
كره1ق غ
مغز گردو
پودر نارگيل
اول نشاسته رو با آب قاطي ميكنيم تا كاملا حل شود بعد نشاسته رو صاف كرده و توي قابلمه تفلون ميريزيم و روي گاز گذاشته وبا شعله كم شروع به هم زدن مي كنيم وبعد شكر و آب لبو را اضافه كرده و هم ميزنيم تا جايي كه كل مواد به صورت خميري شود و وسط ظرف جمع شود.بعد گلاب و كره را اضافه كنيد بعد از اينكه كاملا مخلوط شد شعله را خاموش كنيد و كف سيني نایلون پهن كرده و روي آن پودر نارگيل پاشيده ومواد را روي آن پهن كرده و مغزهاي كوبيده را روي آن بريزيد و رول كنيد ودر يخچال بزاريد وپس از سرد شدن برش بزنید.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📚در آخرهفته گذشته، 100 هزار نفر در فستیوال کتابخوانی در انگلستان شرکت کردند و در زمینی چند هکتاری، چادرها و زبالههای خود را به جا گذاشتند. واکنشها به این وضعیت بسیار گسترده بود.
🔹برخی به شوخی میگویند این افراد کتاب "چگونه طبیعت را نابود کنیم" را همخوانی کردهاند😒
#خارج_بدون_فیلتر
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤
🌴#شب_زیارتی_امام_حسین(ع)
💐#بازهم_زائرت_نیستم😔
#ازدور_سلام 👋💐
دلمون روبفرستیم کنار ضریح♥️🕊 #اباعبدالله_الحسین_علیه_السلام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#سلام_امام_زمانم✋❤️
🌻بیا بیا گل #نرگس🌼
🌻جهان🌍 جای توست🍃
🌻تو صد ترانه به "لبها"💖
🌻همه برای توست...😍
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
•
.
سراسر دردم و درمانم از من دور ... 💙🌊!'
#مهدویت #جمعه #اللهمعجللولیکالفرج💚
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
•.
عقل پرسید :
دشوار تر از مردن چیست؟
قلب گفت :
و فراق از همه دشوار تر است!
#مهدویت #جمعه #اللهمعجللولیکالفرج❤️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
`¡
شاید بخواهی ببینی!
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
🔺مسواک زدن صحیح از روماتیسم مفصلی جلوگیری میکند !
🔺دیلیمیل: پژوهشهای اخیر حاکی است، مسواک زدن صحیح دندانها میتواند از ابتلا به آرتریت روماتوئید و حتی آرتروز جلوگیری کند.
🔺به گفته محققان، سهلانگاری در مسواک زدن روزانه باعث میشود باکتریهای دهان وارد جریان خون شوند و زمینه را برای ایجاد آسیب در ناحیه مفاصل فراهم کنند.
#علمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
🌻🌻🌻🍃🍃🍃
🌻🌻
🌻
🍃
#رمان_رنج_مقدس🌺
#بخوانیم
#قسمت_سی و هفتم
حرفم را مزمزه می کنم و می گويم:
- تا حالا شده که توی وضعيتی قرار بگيری که نه مقابلت رو ببينی، نه پشت سرت رو، نه اطرافت رو.
با مکثی می گويد:
- خيلی...
و نفسی بيرون می دهد:
- خيلی وقت ها، خيلی جاها برام اين حال پيش اومده.
يه حيرت عجيبی که تمام فکر و ذهنت رو تعطيل می کنه.
درست می گم؟
- اوهوم. ديدی تو جاده های شمال وقتی که مه پايين می آد چه جوری می شه؟
علی، من اين فضاي مه آلود رو دوست ندارم. ازش وحشت می کنم.
همش فکر می کنم يکي از پشت مه بيرون می آد که غريبه است و من نمی شناسمش و ممکنه به من آسيب بزنه.
دلم می خواهد حالم را درک کند.
- من درکت ميکنم ليلا!
ميدونم فضای مه آلودی که برات تو زندگی پيش اومده يعنی چی؟
فقط دوست دارم که بدونی می شه از اين فضای مه آلود رد شد.
درسته وهم آلوده، اما ديدی راننده ها توی اين فضای ناآشنا چه با احتياط حرکت می کنند.
چراغ ماشين رو روشن می کنند و با دقت
جاده رو نگاه می کنند.
فقط نبايد توی اين فضا بمونی.
حرکتت رو متوقف نکن.
می تونی کمک بگيری از نوری که فضا رو برات روشن کنه، از کسی
که دستت رو بگيره.
چشمانم را بسته ام و دارم تصوير سازی علی را در خيالم دنبال می کنم.
راست می گويد؛ اما:
- اما من می ترسم. از کی کمک بگيرم که واقعا من رو دوست داشته باشه، نه به خاطر خودش.
علی جوابم را نمی دهد؛
اما از صدای نفس هایش می فهمم که هست.
نوری ذهنم را روشن می کند.
درجا گوشی را قطع می کنم.
کسی که هست و نيست.
کسی که وجودش می تواند من را آرام کند حتی اگر حاضر نباشد.
همراهم زنگ می خورد.
خاموشش می کنم.
دفترم را باز می کنم و می نويسم:
من محتاج کسی هستم که مرا بيشتر از خودم بخواهد.
خواسته و نيازش و منافعش در ميان نباشد.
محتاج کسی هستم تا مرا در آغوش محبت خودش طوری غرق کند که همة عقده های وجودم باز شود.
من دستان کسی را طلب می کنم که وقتی دستم را می گيرد،
بدانم که می توانم با نور وجود او سال های سال راحت حرکت کنم.
نه به دره ای بيفتم نه به کوهی برخورد کنم و نه از مقابل و پشت سرم تصادفی رخ بدهد.
وجودش بر تمام زندگی ام سايه بيندازد
و مرا همراه خودش تا فرا آبادی ها ببرد.
وجودی ماورايی می خواهم.
صدای در اتاق، افکارم را به هم می ريزد.
مادر در را باز می کند و می گويد:
- ليلاجان! علی کارت داره.
بلند می شوم. گوشی را می گيرم و می گويم:
- سلام.
صدايش عصبي است:
- دختر خوب! گوشيت رو خاموش می کنی بيچاره می شم.
چه ت شد؟ خوبی؟ بيام خونه؟ ليلا...
- دنبال کسی می گردم که وقتی دستم را از دستش درمی آورم و دوباره پيدايم می کند بر من نتازد.
علي سکوت می کند.
ادامه می دهم:
- آن قدر من را به خاطر خودم بخواهد که هر وقت به سراغش رفتم، حتی بعد از هزاران خطا و دوری کردن های مدامم باز هم به من لبخند محبت بزند.
🍃 #رمان
🌻┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌻🌻 @khatdost
🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃