فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نماهنگ «یکی بزنی» منتشر شد
🔹به بهانه عملیات مقتدرانه ایران در مواجهه با دزدان آمریکایی
🔹نماهنگ «یکی بزنی» با صدای «مُجال» همزمان با اعلام خبر برخورد قاطع و غرورآفرین نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با راهزنی دریایی آمریکا در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاک جیغ تا خدا💅
معصومه بهروزی و محمد مهدی کوچکی 😍
#دوربرگردون💫
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سوال
⁉️ آیا بیماری های نادری که برخی مبتلا می شوند نشانه عذاب الهی است؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
#اعتقادی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌸💕
تنھا حضورِ اوست ڪه درمان دردِ ماست
بایــد برای درڪ حضورش دعــا ڪنیـم ...✨
#مهدویت #اللهمعجللولیکالفرج #جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 🎥 آیا #اعتقاد_به_زرتشت و کوروش اشکال دارد؟
📎 #اعتقادی
پرسمان اعتقادی استاد محمدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
21_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.55M
🦋 وادی حقالناس.
#جلسه_بیست_و_یکم
https://eitaa.com/joinchat/2637299714C3c968e2ee4
#کم_کردن_وابستگی_به_دنیا 🌱
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
کارای لذت بخش💫
جمعیش بیشتر حال میده!!😍
مثل
کتاب📖 خوندن!!
داریم یه کتاب📚 عاشقانه❤️عاقلانه
رو با همدیگه میخونیم،
تو و رفقات هم دعوتی...😋
نگی نگفتیم...😜
💥اگه دنبال رمان آنلاین ،جذاب ویه از نویسنده ی خوش قلم میگردی؟
...ساحل رمان رو دنبال کن😍👇
https://eitaa.com/saheleroman
#رنج_مقدس
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃
🌻🌻🌻🌻🌻
🌻🌻🌻🌻
🌻🌻🌻
🌻🌻
🌻
🍃
#رمان_رنج_مقدس🌺🌺
#بخوانیم
#قسمت_چهل و هشتم:
يک ورقه برداشت و برای صحرا نوشت:
- «سطح جامعه تغيير کرده، همه چيز بالا و پايين شده... با اين حال و روزی که راه انداخته ايد و هيچ چيز حريم و حرمت ندارد، ديگر اگر کلمه
«زن دوم»، «زن سوم»، «زن چهارم» برای يک مرد به کار رود، نشانه بدی نيست.
رابطه هايی است متناسب با وضعيت دختران امروزی که دائم به
مردان التماس می کنند تا آن ها را ببينند و به يک نفر قانع نيستند.
به قول شما يک توانمندی است. توانمندی به حلال. حرامش برای همه توجيه دارد اما حلالش زشت است؟ دنيای وارونه همين است...»
نوشته را دوباره خواند و بعد هم ورقه را پاره کرد.
چه سؤال سختی بود اينکه زنان همه طلب چرا مردان يکه طلب می خواهند؟
استاد تماس گرفته بود که برود دانشگاه. فکر کرد حتماً برای شروع پروژه جديد است.
در اتاق استاد را که باز کرد
باور نمی کرد که کفيلی آنجا باشد.
باور نمی کرد به استاد رو انداخته باشد. باور نمی کرد که به استاد گفته باشد
او پيشنهاد ضمنی به صحرا داده و رهايش کرده است.
استاد پيامش را رساند و حرف هايی زد و رفت تا نيم ساعت ديگر بيايد.
صحرا مانده بود و او و هوايی که تنفسش دشوار بود.
- ببخش که مجبور شدی... دلم مجبورم کرد. هيچ راه ارتباطی برام نذاشتی. انقدر نگرانت می شم که سر به خيابون می ذارم.
دستش را اگر جلوی دهانش نمی گرفت، حرف هايش را بدون مزمزه رها می کرد.
به جای خالی استاد نگاه کرد.
- هرجور که تو بخوای، من همون می شم. خودت هم ديدی که توی اين مدت قيد خيلی چيزها رو زدم.
نبايد بگذارد وقت را او اداره کند.
- خانم کفيلی من اصلاً برايم مهم نيست که شما اون روز با افشين بوديد
يا اين که الآن هم با جوادی و سهرابی
و ملکی میريد تئاتر و کلاس
شعرخوانی تان با گروه فلان است.
شما آزاديد و به خاطر من آزاديتون رو پنهان نکنيد.
فقط يه سؤال گوشه ذهنمه، اگر جواب بديد مرخص می شم:
چرا منی رو که مثل شما نيستم طالبيد؟
#نرجس_شکوریان_فرد
#رمان
🍃
🌻
🌻🌻
🌻🌻🌻
🌻🌻🌻🌻
🌻🌻🌻🌻🌻
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃