#فرهنگی
🔹روزقبل از آزادی
قبل از ظهر ۲۴ مرداد بود
با #ناصر_رنجبر #مسول_فرهنگی اردوگاه قدم می زدیم و برای #هفته_دفاع_مقدس برنامه ریزی می کردیم.
قصد داشتیم با یک برنامه دقیق، برنامه های خوبی برای این #مناسبت_فرهنگی تدارک ببینیم. پیشنهادات مختلف را با هم مرور می کردیم تا هر کاری را به مسئول خودش بسپاریم.
در همین حال بودیم که یک دفعه صدای تلوزیون اتاق های ۲۰ و ۲۱ بلند شد و توجه همه را بخود جلب کرد.
"سنذیع علیکم بعد قلیل بیانا مهما" یعنی بزودی اطلاعیه مهمی را پخش میکنیم!.
باشنیدن این جمله پاهایمان میخ کوب شد، دوباره چه خبره؟
پس از چند بار تکرار این آگهی، بالاخره گوینده در صفحه تلوزیون ظاهر شد و شروع بخواندن نامه صدام، خطاب به رئیس جمهور وقت ایران کرد..
#صدام مغرور ومتکبر در این نامه کاملا خرد وشکسته شده بود، #سردار_قادسیه که روزی درمقابل دروبین ها #قرارداد_الجزایر را پاره کرده بود دوباره زبونانه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که به مرزهای بین المللی عقب نشینی و برای تبادل اسرای دو کشور آمادگی دارد و برای اثبات حسن نیت خود، روز جمعه هزار نفر را یکطرفه آزاد خواهد کرد.
و جمله ای بسیار مهم خطاب به رئیس جمهور وقت "#هاشمی_رفسنجانی" نوشته بود
"ولقد تحققت کل ما اردتموه" یعنی،
همه خواسته های شما محقق شد وشما به همه خواسته هایتان رسیدید.
هرچند دقیقه یکبار این پیام از تلوزیون پخش می شد. با پخش این پیام حال و هوای اردوگاه عوض شد. #اردوگاه از جای کنده شد، حال اسرا قابل توصیف نبود، روز بی نظیری که هیچ وقت تکرار نمی شود.
به آقای رنجبر گفتم بی خیال هفته دفاع مقدس، هرچه زود تر باید مسئولین گروه های سرود را پیدا کنیم تا خودشان را برای #اجرای_سرود در #ایران آماده کنند.
فورا #رضا_معماری و #زیدالله_نوری را پیدا کردیم رفتیم و در آن حال هوا که هر کس بفکر برنامه خودش بود #گروه_سرود خیلی سریع جمع شده و به تمرین سرود پرداختند.
طی یک بعد از ظهر چندین #سرود آماده شد؛
بچه ها همگی قلم بدست، آدرس و تلفن رد و بدل و خود را آماده رفتن می کردند. ظاهرا همه باور کرده بودند که این بار جدی است و این #طلسم ده ساله شکسته خواهد شد.
بعد از #آمارگیری عصر گاهی و داخل باش، همه صحبت ها از قرار و مدارهای فیمابین بود.
آن شب کسی خواب بچشم نداشت همه مشغول گفتگو بودند از #خاموشی هم که ده سال بود گریبان گیر ما بود خبری نبود.
بالاخره آن شب طولانی صبح شد. بعد از آمارگیری صبحگاهی توسط سربازان عراقی، بچه ها طبق روال هر روز، فعالیت روزانه خود را شروع کردند.
بچه های آشپز خانه هم مثل هر روز #شوربای #صبحانه را تقسیم کردند.
#آخرین_صبحانه اسارت هم صرف شد. ساعتی نگذشته بود که بلندگوی اردوگاه روشن شد.
ابتدا #ارشد_اردوگاه را خواستند و بلافاصله اعلام کردند که هیات #صلیب_سرخ وارد اردوگاه شده تا مقدمه آزادی هزار نفر را آماده نماید.
راوی #علی_علیدوست (قزوینی)
👈لطفا با معرفی کانال ما به دوستان و گروههای ایتا، در اشاعه فرهنگ ایثار و مقاومت سهیم شوید..
❓سوالات و پیشنهادات
@Ganjineh_Esarat
✍روایت خاطرات
@Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
@khaterate_azadegan