eitaa logo
ناگفته هایی از اسارت
255 دنبال‌کننده
36 عکس
48 ویدیو
0 فایل
بیان خاطرات اسارت آزادگان ۸ سال دفاع مقدس، با هدف آموزش و بازخوانی فرهنگ ایثار و مقاومت و اشاعه این فرهنگ بین افراد غیر آزاده و نسل‌های بعد از جنگ ارتباط با ادمین: @Ganjineh_Esarat بیان خاطرات: @Khaterat_Revaiat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سید آزادگان سال ۶۰، (قدیم) شرایطی بحرانی داشت. اختلاف و تفرقه غوغا میکرد. ها درچند جبهه درگیر بودند - داخلی، که در تابستان سال شصت به دلائلی با بقیه قطع رابطه کرده بودند ورفت و آمد نداشتند. - با ها بدلیل نزدن و ، درگیر بودند و درها بسته بود. - با نمایندگان ، در دعوای ما باعراقیها صلیب عکس العمل خاصی نداشت و به وظایف خود عمل نمی کرد. فلذا ما با صلیب نیز قطع رابطه کردیم. نامه هائیکه از میامد تحویل میگرفتیم ولی نامه نمی نوشتیم. حتی با آنها صحبت هم نمی کردیم، می امدند داخل اتاق دور میزدند و بر میگشتند و کسی تحویل شان نمی گرفت. - بعلت طولانی شدن اعتصاب وفشار های زیاد عراقیها نیز دایم بین بچه ها بحث و مسائل اختلافی پیش می امد. تقریبا سرکلاف گم شده بود.😂😂 در اینچنین زمانی بود که از راه رسید ( را به ما آوردند) چند روز ایشان اردوگاه و اوضاع را بررسی میکرد ولی درها بسته بود و در این مدت، سید اوضاع را رصد میکرد و با آنهائی که ما قطع رابطه کرده بودیم نشست و برخاست می کرد. ساعت ها پای صحبت شان نشسته و آنها را آماده یک ارتباط تنگا تنگ می کرد. کسی که بخاطر اعمالش سخت مطرود بچه ها بود پنجه در پنجه اش می انداخت ودر وسط اردوگاه با او قدم میزد و ما با تعجب او را از پشت پنجره ها، نظاره میکردیم تا این که به اردوگاه آمد و به مدت سه روز در آسایشگاه ها باز شد. اولین مشکلی که باید درهمان روز اول حل میشد ارتباط ما با صلیب بود. بخاطر چشمان منتظر خانواده ها حاج آقا اینقدر راجع به این موضوع واهمیتش صحبت کردند که ما راضی شدیم نامه بنویسیم وباصلیب صحبت کنیم. راوی (قزوینی) 👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانال‌ها و گروه‌های دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید. ❓سوالات و پیشنهادات https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat ✍️روایت خاطرات https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat 📌کانال ناگفته هایی از اسارت https://eitaa.com/khaterate_Azadegan