eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
665 دنبال‌کننده
569 عکس
327 ویدیو
104 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐@ali_shamlu🌐 چرا شیفته «عین صاد» هستم ؟ در طول این سالهای طلبگی ، شاید پرتکرارترین سوالی که پاسخ داده ام، این بوده که « چه شد که پس از سالها تحصیل دانشگاهی و کار صنعتی و... طلبه شدی». (شاید بد نباشد عرض کنم که بنده فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت هستم و در 28 سالگی تحصیل حوزوی را آغاز کردم .) این سوال یک جواب دارد و آنهم آشنایی من با نوشته ها و اندیشه های استاد «آیت الله علی صفایی حایری» است. در تمام سالهای دانشجویی، حتی لحظه ای به ذهنم خطور نکرده بود که ممکن است روزی لباس «طلبگی» بپوشم و «آخوند» شوم. تا اینکه استاد را شناختم و همه زندگی ام به هم ریخت... یادم هست که مشغول آماده شدن برای آزمون دکتری بودم. آن سالها، سالهای ۸۶ و ۸۷، کتابخانه دانشگاه تهران تا ساعت ۱۲ شب باز بود و برای مطالعه آنجا میرفتم. هر روز صبح کتاب آمار مهندسی جان فروند و یکی دو تا دیگر از منابع مهندسی صنایع را به همراه چند تا از کتابهای استاد توی کیفم میگذاشتم و کتابخانه می آمدم. شب، هنگام برگشتن به منزل، میدیدم که فقط کتابهای استاد را خوانده ام و تمام روزم به مطالعه و تفکر روی آنها گذشته است. اولین تجربیات تبلیغی من در همین دوران و قبل از طلبگی شکل گرفت، که در جمعهای چند نفری، کتاب «رشد» ایشان را توضیح و شرح میدادم و آثار شگفت آنرا روی دوستانم میدیدم. از اینجا ایده طلبه شدن کم کم در ذهنم جدی شد و رسیدم به جایی که الان هستم. در این هشت سال ، روزبروز بیشتر معتقد شده ام که نوشته ها و اندیشه های استاد، گنجینه ای بینظیر است. امروز اعتقاد جدی دارم که برای معرفی دین و پاسخ به هجمه ها و شبهه ها، و تبیین اینکه اصلا در دنیای پرآشوب و پرتحول امروز چه نیازی به دین داریم و زندگی دیندارانه چه برتری بر زندگی بدون دین دارد، هیچ مجموعه ای بیشتر از آثار ایشان راهگشا نیست، مخصوصا اگر با مخاطب دانشگاهی، اهل مطالعه و خوشفکر مواجه باشیم. و البته سلوک عملی پیامبرگونه و برخوردهای تربیتی و انسان ساز ایشان هم دنیایی دیگر است که جذابیتی، چه بسا بیشتر از اندیشه ایشان داشته باشد. توضیح بیشتر این موضوع، و ویژگیهای نظام اندیشه ای استاد صفایی را در فایل صوتی زیر عرض کرده ام که اولین جلسه از سیر مطالعاتی آثار استاد است. امیدوارم نیازمندان واقعی، این مباحث بشنوند و منشا تحول برایشان باشد. انشاالله درباره این عالم ربانی و تئوریسین تربیت دینی، و همچنین درباره مسیر طلبگی در دنیای امروز بیشتر خواهم نوشت. (آدرس yon.ir/QvBvA رو لمس کنید و صوت رو شنیده یا دانلود کنید. صوت بقیه جلسات هم به مرور در کانال قرار خواهد گرفت) 🌐@ali_shamlu🌐
هدایت شده از بدون توقف
ادعای عرفان موجود (عرفان مسلمین) در شکل خانقاهی آنست که از شریعت و طریقت به حقیقت میرسد و در شکل خراباتی با رنج و بلا و عشق به حقیقت راه پیدا می‌کند و در هر حال برای وصول به حقیقت باید متکی به آداب و احکام و یا عشق و محبت و یا اذنِ قطب و مرشد و طریقت باشی تا بتوانی به حقیقت برسی و به قدرت ها دست پیدا کنی... پس جلوتر از حقیقت باید آداب و احکام و یا عشق و محبتی در تو باشد و ناچار اینها متکی به عادت و تحمیل و تلقین است. اما در عرفان اسلامی همراهِ آن بینش و معرفت و آن جریان فکری، تو در معیت حق هستی و حقیقت را میفهمی و فهم و معرفت در تو، عشق و علاقه را سبز می‌کند و با این محبت و ایمان نوبت به عمل و بلا می‌رسد و پس از آن نوبت به عجز و سپس نوبت به اعتصام و تفویض... در این بینش اول معرفتِ حقیقت است و سپس عشق و عمل و بلا و ‏عجز، و هدف نهایی معرفتی است که به عبودیّت ختم شده و شهودی است که اطاعت و تسلیم را به دنبال دارد؛ زیرا کشف و شهود بدون عبودیت رتبه‌ی شیطان است. 🔈https://www.instagram.com/p/CI0n4stHuPN/?igshid=181twy9ji8jmg ⏳بدون توقف 🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
هدایت شده از نصرت الله
‌وقتی که در مطالعه ی تاریخ اسلام رسیدم به ماجرای ورود حضرت علی ع به کوفه و اینکه حضرت وارد دارالخلافه نمیشوند و میفرمایند در اینجا گناهان بسیاری رخ داده است یاد مرحوم حاج شیخ ره افتادم که یک بار به همراه ایشان به اردوگاه منظریه رفتیم. در آنجا عمارتی قدیمی به اما مجهز و تر و تمیز وجود داشت که مربوط به درباریان سابق بوده است حاج شیخ از نماز خواندن در آن مکان امتناع کرد و ترجیح داد در فضای بیرون از عمارت نماز بخواند و گفت در اینجا گناهان بسیاری رخ داده است !
استاد علی صفایی حائری: «توکل یعنی آزادی از وسیله‌ها و تکیه بر وسیله ساز، تا آنجا که با تمامی وسیله‌ها مغرور نمی‌شوی که رسیدم و با شکست وسیله‌ها مأیوس نمی‌شوی که ماندم.» | صراط ـ ص ۱۴۴ |
استاد علی صفایی: «و اما مرگ پايان نيست‏ آغاز دويدن‌هاست‏ در اين سو، پاى ما آماده مى‌گردد، با رنج و فشار و درد در آن سو سخت می‌تازيم، تا آن مقصد بی‌مرز..»
قناعتِ اسلام به معنای کم به دست آوردن نیست که کم برداشتن و به همراهان رسیدن است. «مرحوم علی صفایی»
✨پیامبراکرم"صلی‌الله‌علیه‌وآله": 🌻کسی که برای برآوردن حاجت شخص بیماری کوشش کند،خواه آن برآورده شود یا نه، همه گناهانش آمرزیده می شود، همانند روزی که از شده است. 📚من لایحضره الفقیه؛ج۴،ص۱۶. ☘️ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک‌☘️
وصیتنامه مرحوم استاد صفایی تحت عنوان «نامه ای برای پس از من» اعلام صریح مواضع سیاسی بخشی از نامه: «اين‌ نوشته‌ را براي‌ پس‌ از مرگم‌ مي‌گذارم‌ تا آن‌ روزي‌ كه‌ من‌، يعني‌بزرگ‌ترين‌ دشمن‌ نوشته‌هايم‌ در خاك‌ نشستم‌، آن‌ها كه‌ برفرازند، اين‌نوشته‌ها را ببينند و بسنجند كه‌ مي‌شود يك‌ متهم‌ به‌ اندازه‌ي‌ تمام‌ قاضيان‌شهر نسبت‌ به‌ خودش‌ سخت‌گير باشد و به‌ اندازه‌ي‌ تمامي‌ آن‌ها حوصله‌ وظرفيت‌ داشته‌ باشد، تا بتواند جرم‌ بزرگ‌ آن‌ها را كه‌ پيش‌ از محاكمه‌ محكوم‌كردن‌ و اعدام‌ كردن‌ است‌، از پيش‌ ببخشد و بر آبروي‌ ريخته‌ و خون‌ مهدورش‌حتي‌ به‌ اندازه‌ي‌ خون‌ پشه‌اي‌ مزاحم‌ و آب‌ راكدي‌ گنديده‌، دريغ‌ نخورد; كه‌ او بااز دست‌ دادن‌ همه‌ي‌ اين‌ها، تمامي‌ اين‌ها را به‌ دست‌ آورده‌ است‌. آن‌ها بسوزند كه‌ با گرفتن‌ اين‌ها چيزي‌ به‌ دست‌ نياوردند و چيزها از دست‌دادند. . . . و اين‌ حرف‌ها را در حالتي‌ مي‌نويسم‌ كه‌ بهترين‌ اتهام‌ها را و شيرين‌ترين‌نجواها و گرم‌ترين‌ انس‌ها را در غربتم‌ و تنهايي‌ام‌، در جام‌ دلم‌ و گوشم‌ وحضورم‌ ريخته‌اند. راستي‌ مثل‌ كسي‌ هستم‌ كه‌ در زير سخت‌ترين‌ توفان‌ها وشديدترين‌ برف‌ها و باران‌ها، در حصار امني‌ و كنار آتشي‌ ايستاده‌ و رقص‌ برف‌و اشك‌ ابر را نگاه‌ مي‌كند و از اين‌ همه‌ بارش‌ تهمت‌ و توفان‌ دشمني‌، حتي‌ نم‌برنمي‌ دارد و خدا را... كه‌ چه‌ها نمي‌كند. با اتهام‌ها تبرئه‌ مي‌كند و با همان‌كاري‌ كه‌ ،مي‌خواهند تو را بسوزانند، با همان‌ كار تو را مي‌سازد. برادران‌ يوسف‌با آن‌چه‌ كردند، يوسف‌ را به‌ عزت‌ رساندند و با به‌ چاه‌ انداختنشان‌ او را عزيزي‌مصر دادند... كه‌" والله‌ غالب‌ علي‌ امره‌... اين‌ها با آن‌چه‌ كه‌ مي‌كنند و آن‌چه‌ كه‌ از من‌ مي‌گيرند، فراغت‌ و راحتي‌بيشتري‌ را به‌ من‌ مي‌بخشند; كه‌ اگر اين‌ها نبود و اين‌ حرف‌ها نمي‌آمد، بايست‌شب‌ و روز، انسان‌ به‌ كاري‌ و برخوردي‌ مي‌رسيد و مدام‌ گامي‌ برمي‌داشتم‌ وگامي‌ پيش‌ مي‌گذاشتم‌. راستي‌ كه‌ امتحان‌ها گوناگون‌ است‌ و همه‌ با هم‌ امتحان‌ مي‌شويم‌ و همه‌به‌ هم‌ مبتلاييم‌. آن‌ يكي‌ با گفتنش‌ و من‌ با ثباتم‌ و ضعفم‌ و ديگران‌ با شنيدن‌ و پذيرفتن‌ ونپذيرفتن‌ و توضيح‌ خواستن‌ و مدعي‌ را به‌ محاكمه‌ كشاندشان‌... و يا مدعي‌عليه‌ را به‌ زحمت‌ انداختن‌ و رنج‌دادنشان‌... و راستي‌ با اين‌ ديد ديگر چه‌رنجي‌؟ الهي‌ لك‌ الحمد حمد الشاكرين‌ لك‌ علي‌ مصابهم‌. اللهم‌ اني‌ اسئلك‌ ان‌تقطع‌ عني‌ كلما يقطعني‌ عنك‌...»
دو متن دیگر در توصیف حضرت امام (ره): نامه هاى بلوغ ؛ ص17 . . . پسرم، خدا را شاكر باش‏ كه رهبر امروز كشور تو، از اين‏ انس‏ برخوردار است و از اين‏ امن‏ سرشار. و اين است كه براى مبارزه با همه‏ى اين‏هايى كه آتش مى‏كارند، ايستاده است و نه بر شرق و نه بر غرب و نه بر جهان سوم و حتّى نه بر ملّيت ايرانى، كه بر ايمان مردم و آن‏هم نه ايمان غرور، كه بر ايمان به خداى واحد قهّار متّكى است. نامه هاى بلوغ ؛ ص19 هر گروهى؛ چه سياسى، چه ولايتى و چه عرفانى، بايد گذشته از مبانى‏ و اهداف‏، از اين روش‏ بيّناتى‏ برخوردار باشد. اين اصول در تشكّل و سازمان‏دهى، وضع جديدى را باعث مى‏شود و ظرفيّت‏ و حلم‏ را در رهبرى ضرورى مى‏سازد. تو شايد خيلى متوجه نبودى، ولى ما شاهد بوديم كه رفسنجانى‏ زيرك و بهشتى مدير، با تمام سازمان گسترده و تشكّل حزبى، در برخورد با شيطنت‏هاى چند رنگ گروه‏ها و بازى‏هاى بنى‏صدر چگونه به انزوا كشيده شدند تا آن‏كه ظرفيّت و حلم امام، همراه آن روش به كمك آن‏ها آمد و حساب‏ها را به هم زد. عنصر ظرفيّت‏ و حلم‏، عنصرى است كه در مباحث مديريت و تشكّل جديد بايد مطرح شود. (تاريخ تحريرنامه، 15 فروردين‏ماه 1364، مطابق با شب سيزدهم رجب 1405)
حضرت آیه الله گرامی بر سر مزار استاد فقید، پدر و برادر ایشان رحمهما الله
نامه ای به مرحوم استاد: وجود خدا برایم ثابت شده ولی احساسی نسبت به خدا ندارم....پاسخ استاد: حسن آن دارد که یوسف آفرید...سرمنشا تمامی عشقها در زندگی خداست...باید کمی اندیشید.
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
نامه ای به مرحوم استاد: وجود خدا برایم ثابت شده ولی احساسی نسبت به خدا ندارم....پاسخ استاد: حسن آن د
علیزاده طباطبایی: ...من کپی این نامه را شاید 14 سال پیش به آقا موسی دادم. خودم هم دیگر خاطرم نبود. شما که جواب استاد به نامه جوانی را منتشر کردید یاد این موضوع افتادم و از فامیلی که اصل نامه را داشت پیگیر شدم و تصویر را در گروه ارسال کردم. بنظرم کسانی که چنین دست نوشته هایی از استاد دارند تعمدی بر محبوس کردن ندارند گرفتاریهای روزمره و گذر زمان و چه بسا بیخبری از اشتیاق و نیاز عظیمی که به این آثار هست باعث این موضوع است.
پرسش و پاسخ زنده مجازی با حضور «حجة الاسلام استاد مسعود حیدری نیک» با موضوع : مذاکره با دشمن از منظر « استاد صفایی حائری ره » سه شنبه ۹ دی ماه ۹۹ روز بصیرت ساعت ۲۱ از طریق اینستاگرام موسسه راز انسان @raz_e_ensan موسسه راز انسان شیراز
📖 از مشکلات بهره‌مندی بدست بياوریم! 🔸ما خیال می‌کنیم که اگر زندگی یک زندگی بی‌دردسر و بدون درگیری باشد، زندگی مناسبی است، درحالی‌که آنچه که مطلوب است و آنچه که به آدم‌ها تکامل می‌دهد و آن‌ها را رشد می‌دهد و بهره‌مند می‌کند این است که در هر برخوردی بیاموزم که چگونه موضع گیری کنم و در هر موقعیتی چگونه با مسائل روبرو بشوم. 🔹اینجاست که دیگر آدم دنبال یک زندگی بی‌دغدغه و بی درگیری نیست. برایش این مسئله است که با هر درگیری و با هر گرفتاری چه باید بکند، از مشکل فرار نمیکند، بین خودش و مشکلات هم حائلی را قرار نمی‌دهد، بلکه می‌کوشد از مشکلاتی که برایش شکل می‌گیرد بهره‌مند شود، یعنی از مشکلات بهره‌مندی بدست بیاورد! ✂️ : روابط متکامل زن و مرد، ص ۵۰ 👤 استاد علی صفایی حائری (ره) 🌐 fatehan.net 🆔 @fatehan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷اللهم سَدّد السنتَنا بالصواب و الحکمه🌷 ✨تا میتوانید برای اسلام انسان فداکار و همفکر تربیت نمایید. امام خمیتی (رحمه الله علیه ✨در نامه 45 نهج البلاغه حضرت علی علیه السلام به عثمان بن حُنَيف فرموده‏اند: «أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِى بِهِ وَ يَسْتَضِى‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ‏ لاتَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِى‏ بِوَرَعٍ‏ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ» ؛ اگر نمى‏توانيد مثل من باشيد، پس مرا در اين چهار امر كمك كنيد: ورع، اجتهاد، عفّت، سَداد . ⏪سداد ✨سداد، پر كردن رخنهها و شكاف‏ها و برداشتن كسرى‏ها و كمبودها است. گاهى سفره‏اى مى‏افتد و فرزندت به تقليد از تو به آشپزخانه مى‏رود و هر چه دم دست هست به سوى سفره مى‏آورد، ولى گاهى با توجّه به كمبودها و كسرى‏هاى سفره و نيازهاى موجود، اقدام مى‏كند و دنبال كارى مى‏رود. اهل سداد، كسانى هستند كه شكاف‏ها و كسرى‏ها را پُر مى‏كنند و كمبودها را مى‏آورند. نيازهاى برآورده نشده را در نظر مى‏آورند و با توجّه به اهميّت‏ها و اولويّت‏ها به آن می پردازند.