eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 ✨دعای مکارم الاخلاق بند پانزدهم «15»اللَّهُمَّ إِلَى مَغْفِرَتِکَ وَفَدْتُ ، وَ إِلَى عَفْوِکَ قَصَدْتُ ، وَ إِلَى تَجَاوُزِکَ اشْتَقْتُ ، وَ بِفَضْلِکَ وَثِقْتُ ، وَ لَیْسَ عِنْدِی مَا یُوجِبُ لِی مَغْفِرَتَکَ ، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَکَ ، وَ مَا لِی بَعْدَ أَنْ حَکَمْتُ عَلَى نَفْسِی إِلَّا فَضْلُکَ ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ . الهی به جانب آمرزشت آمده‌ام، و به سوی بخشایشت روی آورده‌ام، و به گذشت تو مشتاقم، و به فضلت اعتماد و تکیه دارم، و چیزی نزد من نیست که مرا درخور آمرزش تو کند، و نه کاری که مستحق بخشایش تو گردم، و با ستم‌هایی که بر خود کرده‌ام جز تکیه بر فضل و احسان تو راهی ندارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و بر من تفضّل فرما. 📚صحیفه سجادیه 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید محمد حسن کاظمینی ، شهیدی که برای کسب رضایت پدر از بهشت برگشت ...
پاسدار شهید محمدحسن کاظمینی فرزند حاج عبدالخالق در سال ۱۳۳۱ در شهرضا در خانواده ای کارگری،فوق العاده متدین و با تقوا بدنیا امد و تا کلاس سوم دبیرستان تحصیل کرد ، پس از آن صبح ها در یک مغازه جوشکاری و کانال کشی مشغول به کار شد و بعد از ظهرها به حوزه علمیه می رفت . در سن دوازه سالگی مقلد امام شد و از فقیه عالی قدر زمان خود یعنی آیت الله روح الله خمینی تقلید میکرد. پس از چندی پدر شهید که در کارخانه برای احقاق حق کارگران فعالیت می کرد در درگیری ها از کار اخراج شد و این در حالی بود که همزمان همسر مریض وی براثر سرطان معده از دنیا رفت . پدر از سه فرزند دلبندش محمد حسن ، محمد علی و مهدی که کوچک بودند با زحمت بسیار نگهداری می کرد . وضع مادی خوبی نداشتند ولی از نظر معنویت وضع خوبی بر خانه حاکم بود . بچه ها بزرگ شدند محمد حسن به خدمت نظام وظیفه رفت و دوره چهارماهه آموزشی را در زاهدان و بقیه خدمت را در کرمانشاه، گیلانغرب و قصرشیرین به پایان رسانید و مجدداً در کارگاه فنی شروع به کار کرد و با دختردائی خود ازدواج کرد ، تا اینکه نهضت امام شروع و چون شهید در امور انقلاب و ترتیب دادن تظاهرات و پخش اعلامیه فعالیت های زیادی می نمود از طرف شهربانی و ساواک مورد تعقیب قرار گرفت . او مدتی را مخفیانه زندگی کرد تا اینکه انقلاب پیروز شد . مدتی بعد از پیروزی انقلاب محمد حسن عضو بسیج و کمی بعد عضو نیمه ثابت سپاه شد . با شروع جنگ غیرتمندانه به جبهه های جنوب رفت و در عملیات تنگه چزابه ، فتح المبین و بیت المقدس شرکت و سپس راهی شهرضا و در ماموریت های سپاه فعالانه شرکت کرد . حالا دیگر عضو ثابت سپاه شده بود . پس از شهید شدن دو برادرش محمدعلی و مهدی در فتح خرمشهر معاونت گردان را به عهده گرفت . پس از عملیات محرم با یک گردان کامل از نیروهای رزمی بسیجی راهی جبهه ها شد ولی در خط پدافندی مجروح گردید و جهت معالجه به شهرضا بازگشت . در این میان بخشنامه ای صادر شد مبنی بر اینکه برادر دو شهید را به هیچ وجه به جبهه نفرستند. او از این موضوع فوق العاده ناراحت شد و با توسل به ائمه اطهار رضایت پدر را برای رفتن به جبهه با زحمت زیاد جلب کرد و حکم ماموریت چهارماهه را در جبهه های جنوب بدست آورد . محمد حسن مدت کوتاهی بعد به شدت مجروح شد اما این جراحت ماجرای عجیبی داشت . دوست قدیمی او تعریف می کند : آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود، در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟ محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند. بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید. تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گ
ذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه 💠محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود، در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شده‌اند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند .خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم … یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زنده‌بودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم . حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. .حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم. روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا. پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم .از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد ان شاءالله می روم آنجایی که باید بروم.من برخی شب‌ها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر می‌شد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده. 💠چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟ گفتند: محمدحسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم درب تابوت را باز کردم محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشا
ن و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند... خدایا شهدا نزد تو آبرومندند ، دست ما را از دامان شهدا کوتاه مگردان .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از m.Faraji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏─┅•═༅❁🌸﷽🌸❁༅═•┅─ سهم مطالعه ( ) 🗓 چهارشنبه 26 آذر 1399 📖 حکمت ۴۱۷ تا حکمت ۴۲۵🔻 💠اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ💠 🌷ثواب نهج البلاغه خوانی تقدیم به «شهید احمد کمال » ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•┅─
هدایت شده از m.Faraji
📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠(شخصی در حضور امام (علیه السلام ) بدون توجه لازم گفت: استغفرالله امام فرمود:) مادرت بر تو بگريد، می دانی معنای استغفار چيست؟ استغفار درجه والامقامان است، و دارای شش معنا است، اول: پشيمانی از آن چه گذشت، دوم: تصميم به عدم بازگشت، سوم: پرداختن حقوق مردم چنانكه خدا را پاك ديدار كنی كه چيزی بر عهده تو نباشد، چهارم: تمام واجب های ضايع ساخته را به جا آوری ، پنجم: گوشتی كه از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب كنی، چنانكه پوست به استخوان چسبيده و گوشت تازه برويد، ششم: رنج طاعت را به تن بچشانی چنانكه شيرينی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی، استغفرالله.!. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠حلم و بردباری، خويشاوندی است. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 بيچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بيماريهايش پوشيده، اعمالش همه نوشته شده، پشه اي او را آزار مي دهد، جرعه ای گلوگيرش شده او را از پای درآورد، و عرق كردنی او را بدبو سازد. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 (اصحاب امام پيرامونش نشسته بودند كه زنی زيبا از آنجا عبور کرد، حاضران ديده به آن زن دوختند. امام فرمود:) همانا ديدگان اين مردم به منظره شهوت آميز دوخته شده و به هيجان آمده اند، هرگاه كسی از شما با نگاه به زنی به شگفتی آید، با همسرش بياميزد كه او نيز زنی چون زن وی باشد. (مردی از خوارج گفت: خدا اين كافر را بكشد چقدر فقه می داند، مردم برای كشتن او برخاستند، امام فرمود:) آرام باشيد، دشنام را یا با دشنام بايد پاسخ داد يا بخشيدن گناه دشنام دهنده 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠عقل تو را كفايت كند كه راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 كار نيك به جا آوريد، و آن را هر مقدار كه باشد كوچك نشماريد، زيرا كوچك آن بزرگ، و اندك آن فراوان است، و كسی از شما نگويد كه: ديگری در انجام كار نيك از من سزاوارتر است.! گرچه سوگند به خدا كه چنين است، همانا خوب و بد را طرفدارانی است كه هر گاه هر كدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 كسي كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و كسی كه برای دين خود كار كند، خدا دنيای او را كفايت فرمايد، و كسی كه ميان خود و خدا را نيكو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 بردباری پرده ای است پوشاننده، و عقل شمشيری است بران، پس كمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان، و هوای نفس خود را با شمشير عقل بكش. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜 💠 خدا را بندگانی است برای سود رساندن به ديگران، نعمتهای خاصی به آنان بخشيده، تا آنگاه كه دست بخشنده دارند نعمتها را در دستشان باقی می گذارد، و هرگاه از بخشش دريغ كنند، نعمتها را از دستشان گرفته و به دست ديگران خواهد داد. 📒 📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 قرائت «دعای هفتم » 🗓 روز بیست و چهارم 🍃از همگی شما بزرگواران قبول باشه ان شاءالله
- ناشناس.mp3
7.76M
🎙دعای«هفتم صحیفه سجادیه»؛ 🔸آقای تدینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از m.Faraji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏─┅•═༅❁🍁﷽🍁❁༅═•┅─ سهم مطالعه ( ) 🗓 پنجشنبه 27 آذر 1399 📖 حکمت ۴۲۶ تا حکمت ۴۳۵🔻 💠اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ💠 🌷ثواب نهج البلاغه خوانی تقدیم به «شهید سید مجتبی علمدار» ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍁✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•┅─
هدایت شده از m.Faraji
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠سزاوار نيست كه بنده خدا به دو خصلت اعتماد كند، تندرستی، و توانگری، زيرا در تندرستی ناگاه او را بيمار بينی، و در توانگری ناگاه او را تهيدست. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 كسي كه از نياز خود نزد مومنی شكايت برد، گویی به پيشگاه خدا شكايت برده است، و كسی كه از نيازمندی خود نزد كافری شكوه نمايد، گویی از خدا شكوه كرده است. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠(در يكی از روزهای عيد فرمود:) اين عيد كسی است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانی نكنند، آن روز عيد است. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 بزرگترين حسرتها در روز قيامت، حسرت خوردن مردی است كه مالی را به گناه گرد آورده، و آن را شخصی به ارث برده كه در اطاعت خدای سبحان بخشش نمود، و با آن وارد بهشت شد، و گردآورنده اولی وارد جهنم گرديد. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 همانا زيانکارترين مردم در معاملات، و نا اميدترين مردم در تلاش، مردی است كه تن در گردآوری مال خسته دارد، اما تقديرها با خواست او هماهنگ نباشد، پس با حسرت از دنيا برود، و با بار گناه به آخرت روی آورد. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 روزی بر دو قسم است، آنكه تو را می خواهد، و آنكه تو او را می جویی، پس كسی كه دنيا را خواهد، مرگ نيز او را می طلبد تا از دنيا بيرونش كند، و كسی كه آخرت خواهد، دنيا او را می طلبد تا روزی او را به تمام پردازد. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 دوستان خدا آنانند كه به درون دنيا نگريستند آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند، و سرگرم آينده دنيا شدند آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند، پس هواهای نفسانی كه آنان را از پای درمی آورد، كشتند، و آنچه كه آنان را به زودی ترك می كرد، ترك گفتند، و بهره مندی دنياپرستان را از دنيا، خوار شمردند، و دست يابی آنان را به دنيا زودگذر دانستند با آنچه مردم آشتی كردند، دشمنی ورزيدند، و با آنچه دنياپرستان دشمن شدند آشتی كردند، قرآن به وسيله آنان شناخته می شود، و آنان به كتاب خدا آگاهند، قرآن به وسيله آنان پا برجاست و آنان به كتاب خدا استوارند، به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمی دوزند، و بيش از آنچه را كه می ترسند هراس ندارند. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 پايان لذتها، و بر جای ماندن تلخی ها را به ياد آوريد. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 مردم را بيازماي، تا دشمن گردی. (بعضی این حکمت را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) نقل كردند، و نقل ثعلب از ابن اعرابی را تاييد می كند كه اين كلام از علی (علیه السلام ) است، اعرابی از مامون نقل كرد. اگر علی (علیه السلام ) نگفته بود (بيازمای تا دشمن گردی) من می گفتم كه (دشمن دار تا بيازمایی.) 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 خدا در شكرگزاری را بر بنده ای نمی گشايد كه در فزونی نعمتها را بر او ببندد، و در دعا را بر روی او باز نمی كند كه در اجابت كردن را نگشايد، و در توبه كردن را باز نگذاشته كه در آمرزش را بسته نگه دارد. 📒 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️شرح و تفسیر زیارت عاشورا قسمت هفدهم  🔰《یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ‌》 ای اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ و عداوت است (و من همیشه در این حالتم )تا روز قیامت . 🔹2رکن اساسی دین و ایمان و 2واجب از واجبات دین مبین اسلام 《تولی》 و《تبری》می باشد . ✳️تولی یعنی دوستی با خدا و اولیای خدا و دوستی با دوستان ایشان ✳️تبری یعنی دشمنی کردن با افرادی که با خدا و اولیای خدا دشمنند . 🔹در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم که در اهمیت این موضوع فرمودند هل الدین الا الحب و البغض(آیا دین به جز حب و بغض است ). اصول کافی جلد دوم ص125 🔹در این فراز زیارت عاشورا ،شخص زائر خطاب به امام حسین علیه السلام عرض می کند ای ابا عبدالله من این دو رکن ایمان را در وجود خودم دارم، با دوستان شما در مسالمت و صلح و دوستی ام و با دشمنان شما در محاربه و جنگ و دشمنی (و چنین نیست که حتی ذره ای از محبت دشمنان شما را در دل داشته باشم ). 🔹سلم به معنای مسالمت و صلح و سازگاری می باشد و زائر امام حسین علیه السلام زمانی در نهایت سلم و سازگاری با دوستان اهلبیت علیهم السلام است که حقوق آنها را بشناسد و در زندگی خود آن حقوق را ادا نماید. 🔹در روایات زیادی به حق و حقوق مومنین نسبت به همدیگر اشاره شده است که در ذیل به تعدادی از این حقوق اشاره می شود : 1️⃣آنچه را برای خود می پسندد برای برادر مومنش نیز بپسندد و آنچه از آن کراهت دارد برای برادر مومنش نیز کراهت داشته باشد . 2️⃣تا آنجایی که برایش مقدور است اورا با جان و زبان و دست و قدم خود یاری نماید . 3️⃣چنین نباشد که او سیر باشد و برادر مومنش گرسنه ،او سیراب باشد و برادر مومنش تشنه و عطشان ،او لباس نیکو داشته باشد و برادر مومنش بدون لباس و عریان، به او اتهام نزند ،دعوتش را اجابت نماید ،زمانی که بیمار شد به عیادتش رود ،زمانی که غایب است مدافع و خیرخواه او باشد ،زمانی که از دنیا رفت به تشییع جنازه و به زیارت قبر او رود،در دلش او را دوست داشته باشد و از مالش به او کمک کند ،نسبت به او بخل و حسد نداشته باشد و ....(مراجعه شود به روایت های کتاب شریف اصول کافی جلد دوم باب حق مومن بر برادرش و اداء حق او صفحه ی 197) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋یکی از ارامبخش های قوی در مواجهه با سختی های دنیا، اعتقاد داشتن به این حقیقت است که هر انچه که از جانب خداوند اتفاق می افتد خیرو خوبی است و در جهت پیشرفت انسان در مسیر زندگیش قرار می‌گیرد. و همین طور انگیزشی ترین باور این است که بدانی هیچ کس جز خودت، مسئول اتفاقهای زندگیت نیست و هیچ کس نمیتواند زندگیت را نابود و یا خراب کند. تو میتوانی با بهترین انتخاب، بهترین رفتار، بهترین افکار، بهترین روابط، بهترین زندگی را داشته باشی. و خداوند را به عنوان حامی و عاشق سرسخت خودت همیشه در کنارت احساس کنی ❤️🌿 🦋مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ 🌺🌿[ ﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ! ] ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻧﻴﻜﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺪﻱ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ . (٧٩) سوره نساء🌿 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕋وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ 🍀🌺ﻭ [ ﻧﻴﺰ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﻋﻠﺎم ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻗﻄﻌﺎً [ ﻧﻌﻤﺖِ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ . 🌸🍃🌸🍃🌸 🔸طرح شدن این آیه بعد ازآیه ای که مربوط به نعمت آزادی وتشکیل حکومتالهی، به رهبری حضرت موسی است نشان می دهد حکومت الهی ورهبر دینی مهمترین نعمتها ست واگر شکر گذاری نشودخداوند مردم ناسپاس را به عذاب شدیدی گرفتار می کند 💦شکرنعمت مراحلی دارد: ۱_ شکر قلبی ،که انسان همه ی نعمت ها را از خداوند بداند ۲_شکر زبانی، ۳_ شکر عملی با انجام عبادات وخدمت به مردم 💥امام صادق علیه السلام فرمودند: شکر نعمت ،دوری از گناه است ،شکر آنست که نعمت را از خدا بداند (نه از زیرکی وعلم وعقل تلاش خود یا دیگران) وبه آنچه خدا به او داده راضی باشد 🌟اینکه شکر وسیله ی ازدیاد نعمت قرار داده شده سنت خداوند است 🌟خدا محتاج شکر ما نیست ،برای تربیت ما شکر را لازم نموده است ⭐️ با شکر نه تنهانعمت بر ما زیاد می شود بلکه خود مانیز رشد می کنیم ( لازیدنکم) ❄️کیفر کفران نعمت ،تنها گرفتن نعمت نیست بلکه، حتی گاهی نعمت سلب نمی شود اما بصورت نقمت و استخراج در می آید تا شخص ،کم کم سقوط کند ( لان کفرتم ان عذابی لشدید) 🌸🍃🌸🍃🌸 ‌‌‌‌‌‌ 👈به گفته ی روایات ،کسی که.از مردم تشکر نکند از خدا نیز تشکر نکرده است( من لم یشکر المنعم من المخلوفین لم یشکر الله)👉 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا